|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۸:۱۲
کد خبر: ۱۰۲۵۱۱
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۵۱
در این مورد چند نکته وجود دارد. این مجلس قطعا متفاوت از مجلس نهم است. وجه غالب مجلس گذشته ایجاد دردسر برای دولت بود.
مرتضی مبلغ، فعال سیاسی در برابر انتقاد از عدم واکنش حامیان دولت به تخریب‌کنندگان، عنوان خوبی را بر می‌گزیند. او اعتقاد دارد که این تخریب‌ها تنها یک بازی است و ما وارد بازی دست‌اندرکاران آن نمی‌شویم. مبلغ برای علت‌یابی این اقدامات، «نه» بزرگی را یادآوری می‌کند که در هفت اسفند ماه، از سوی ملت به تندروها داده شد و عده‌ای که به جای اصلاح و درون‌نگری به تشکیلات عملیاتی خود پرداختند.

معاون سیاسی وزیر کشور دولت اصلاحات، با بیان اینکه حیات جریانات تندرو و افراطی در گروی غوغاسالاری‌ها و تنش‌ها است، تاکید می‌کند: «تجربه گذشته و سطح آگاهی و هوشیاری ملت نشان داده که مردم به سطحی رسیده‌اند که نه تنها اقدامات تندروها هیچ تاثیر مثبتی در افکار عمومی ندارد، بلکه این حرکت‌ها مردم را بیشتر آگاه می‌کند.» گفت‌وگو با مرتضی مبلغ در ادامه می‌آید:

یک سال تا انتخابات ریاست‌جمهوری باقی مانده، اما تلاش‌ها برای تخریب حسن روحانی از ماه‌ها قبل آغاز شده است. این اختلاف افکنی‌ها با چه اهدافی از سوی مخالفان دولت شکل می‌گیرد؟
متاسفانه جریانات تندرو در کشور که طی ٨ سال دولت قبل از منافع بسیار گسترده‌ای برخوردار شده‌اند، از همان زمان آغاز به کار دولت یازدهم بیکار ننشسته‌اند. این افراد با این قید که منافع‌شان عمدتا در راستای تخریب کشور و ایجاد مشکلات عدیده و بحران‌های مختلف در روند مدیریت کشور است، پس از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ٩٢ و «نه» بزرگی که مردم به این جریان گفته‌اند به جای اینکه به خود آمده و سعی کنند با درون‌نگری از گذشته خود درس بگیرند و به بازساری و اصلاح در روند خود بپردازند به تشکیلات عملیات خود پرداختند. این افراد سعی کردند از یک طرف در کشور حرکت‌هایی انجام دهند و به مردم این پیام را القا کنند که «شما کاملا اشتباه کرده‌اید که چنین تصمیمی را گرفته‌اند» و آنها را به دلیل رایی که داده‌اند سرزنش کنند. از طرف دیگر نیز به هر شکل ممکن تلاش می‌کنند دولت را با همه حرکات حماسی که در این مدت انجام داده‌اند ناموفق و ناکارآمد جلوه دهند. متاسفانه در طول این سال‌ها این روند اشکال مختلفی هم پیدا کرده و ایجاد شکاف‌ها و بداخلاقی‌های بسیار گسترده و غوغاسالاری‌هایی که شروع کرده‌اند همچنان ادامه یافته است. پس از هفتم اسفندماه که مردم مجددا «نه» بزرگی به این افراطیون و تندروها گفتند و سیاست‌های اخلاقی و سازنده را در کشور مطالبه کردند و خواهان تغییر سازنده در امور جاری کشور شدند، این افراد باز هم دست به توطئه و گسترش تلاش‌های خود زده‌اند و تمام هم و غم‌شان نیز این است که اجازه ندهند در دور آینده انتخابات، حسن روحانی دوباره به ریاست‌جمهوری ایران انتخاب شود و تنها یک دوره را بخواهند بر کشور و سیاست‌های خود تحمیل کنند. این هدف اصلی این حرکت است. اینها به دنبال بازتولید منافع ضد ملی خود هستند و در راستای تنبیه مردم به خاطر رویکرد سازنده‌ای که داشته‌اند، دست به هر کاری می‌زنند.

تلاش‌هایی که برای تخریب روحانی انجام می‌شود تا چه حد نتیجه بخش است؟ در واقع آن نفعی که مقصود اصلی این افراد است، تحقق خواهد یافت؟ می‌تواند روی رای مردم تاثیرگذار باشد یا نه، مردم به آن حد از شعور سیاسی رسیده‌اند که بدانند حرف‌هایی که زده می‌شود تنها با هدف تخریب یا به گفته شما تنبیه آنان است؟

تجربه گذشته و سطح آگاهی و هوشیاری ملت نشان داده که مردم به سطحی رسیده‌اند که نه تنها اقدامات تندروها هیچ تاثیر مثبتی در افکار عمومی ندارد، بلکه این حرکت‌ها مردم را بیشتر آگاه می‌کند. مردم نسبت به خطر این جریان افراطی هوشیارتر می‌شوند. آنان به خوبی می‌دانند که خطر این جریانات افراطی و تندرو چقدر عمیق و جدی است. از طرف دیگر طبیعی است که دود این کارشکنی‌ها و سنگ‌اندازی‌ها به چشم مردم می‌رود و برای دولت دردسر ایجاد کرده و شرایط را به حالت ناهنجاری تبدیل می‌کند. در این صورت قاعدتا بخشی از اوقات مسوولان صرف خنثی‌سازی این حرکات تخریبی می‌شود و به همان اندازه آنها را باز می‌دارد از اینکه بتوانند به طور سریع به حل مشکلات مردم بپردازند. اینها در افکار عمومی اثر مثبتی ندارد. اما به هر حال دود این تخریب‌ها به چشم مردم می‌رود و یک نوع مانع جدی بر سر پیشرفت و توسعه سریع و همه‌جانبه کشور محسوب می‌شود.

اگرچه اعلام می‌شود که این اقدامات تاثیری بر افکار عمومی ندارد اما باز هم احساس خطر وجود دارد. جریان اصلاحات و حامیان دولت روحانی، فقط به همین اعتقاد که اقدامات افراطیون تاثیری بر تصمیم‌گیری مردم ندارد و آنها از سطح بالایی از آگاهی برخوردارند، خود نیز احساس خطر نکرده و بی‌تفاوت از کنار آن رد می‌شوند؟

زنگ خطر برای افکار عمومی وجود ندارد اما حرکت‌های این افراد به مثابه آبروی خود را بردن است. هرچه بیشتر این کار را انجام می‌دهند، تنفر بیشتری را برمی‌انگیزند. به این دلیل که مردم با این حرکت بداخلاقانه و چالشی و مخرب هیچ علقه‌ای ندارند. اما این به این معنا نیست که نگرانی در طیف حامیان دولت وجود ندارد. نگرانی اصلاح‌طلبان به دلیل تخریب‌هایی که سال‌هاست تحمیل کرده‌اند و همچنان نیز ادامه دارد، است. کشوری که با این همه سرمایه عظیم و با این همه پشتوانه مردمی و پایبندی به ارزش‌های انقلاب و شهدا می‌تواند در مسیر توسعه و پیشرفت بتازد، اینطور به دلیل حرکت‌های مخرب عده‌ای، قطعا به مانع می‌خورد و حرکتش کند می‌شود یا در برخی از مواقع تضعیف می‌شود. بنابراین این اقدامات از این جهت نگران‌کننده هست و خواهد بود.
بهترین اقدام از سوی اصلاح‌طلبان در برابر این حرکات چیست؟
همه دوستداران کشور و نظام تلاش دارند که بتوانند افراط گرایی را مهار کنند. در این راستا نکته مهمی که وجود دارد و شاید به همین دلیل است که فکر می‌کنید جریان اصلاح‌طلب توجه جدی به حرکت افراطیون ندارند، اینکه به‌شدت همه دقت می‌کنند تا وارد بازی افراطیون نشوند. حیات جریانات تندرو و افراطی در گروی غوغاسالاری و تنش‌ها است و اگر افراد دیگر واکنش در مواجهه با این‌ها ظاهر شوند ورود به این بازی است و تشدید شکاف‌ها، چالش‌ها و حرکت‌های مخرب در کشور خواهد بود و به همین دلیل همه مراقبت می‌کنند که وارد بازی‌های مخرب این گروه نشوند. اصلاح‌طلبان در عین حال هوشمندانه تاکید دارند تا مردم را نسبت به خطر این جریانات آگاه کنند و راهنمای آنان باشند تا بتوانند به کمک مسوولان برگزیده خود روند توسعه و تعالی کشور را پیش ببرند. بنابراین می‌توان گفت که هدف این است که جریان مخرب را مهار کنیم تا فعالیت مخالفان کم‌اثرتر باشد.

آیا اعتقاد دارید که اقتصاد و وضعیت معیشتی مردم پاشنه آشیل دولت یازدهم در انتخابات دور بعد ریاست‌جمهوری است؟

دولت شعارهایی را از ابتدای روی کار آمدن خود به مردم اعلام کرد که از سوی آنان نیز با اقبال مواجه شده است. دولت اما تنها به شعار بسنده نکرد، دولتمردان تدبیر و امید همواره به انجام این شعارها متعهد بوده و تمام تلاش‌های خود را برای تحقق آن به‌کار گرفته‌اند. این شعارها هم در زمینه‌های مشخصی است. نخستین نقطه هدف دولت، حل مسائل اقتصادی بود که انصافا هم باید گفت به موفقیت‌هایی در این زمینه دست یافته است. پس از آن هم حل مسائل سیاست داخلی، نگاه به حقوق شهروندی و نهادهای مدنی و مهم‌تر از همه سیاست خارجی و حل پرونده هسته‌ای بوده است. با تمام این موفقیت‌ها اما تجربه سه ساله نشان می‌دهد که برخی مدیران در دولت کارآمدی لازم را ندارند. همچون مدیران منطقه‌ای که باید در پیشبرد سیاست‌های دولت موثر باشند و نیستند. در این فرصت باقیمانده از عمر چهارساله، دولت باید تلاش مضاعفی را دنبال کند تا بتواند هرچه بیشتر و عالمانه‌تر و کارآمدتر در عرصه حل و فصل مشکلات مردم و در جهت توسعه و تعالی کشور قدم برداشته و هم نقاط ضعف خود را به خصوص در بخش مدیریت جبران کند. دولت هرجا تشخیص داد که مدیران ناکارآمد هستند، باید قاطعانه آنان را تغییر دهد. دیگر فرصتی برای مماشات نیست. یکی از مشکلات دولت این است که در تغییر برخی مدیران کند عمل می‌کند و قاطعیت لازم را ندارد. در حالی که همه ما می‌دانیم که همت مسوولان در خدمت به مردم باید در راس امور باشد. این هدف نباید فدای رودربایستی مسوولان دولتی شود. بنابراین دولت باید تصمیم درست و سریع بگیرد و مدیران کارآمد را انتخاب کند. چنانچه نقاط ضعفی وجود دارد خیلی سریع و فوری با نیروهای توانمند ضعف‌ها را جبران کند تا بتواند هرچه بیشتر به اهداف مدنظر خود برسد.

منظور از تغییر مدیران، ترمیم کابینه است؟

من تاکیدم بیشتر روی مدیران منطقه‌ای و استانی است، مدیرانی که در متن و عرصه اجرایی کشور در صحنه هستند. اما در مورد کابینه هم می‌توان بازنگری‌ها را مورد ارزیابی قرار داد. چنانچه برخی وزارتخانه‌ها نیاز به نیروهای توانمند داشته و نیازمند اصلاح باشد، باید این کار انجام شود تا فرصت‌ها از دست نرفته و همه با مجلس جدیدی که بر سر کار آمده دست به دست هم دهند و با توان هرچه بیشتر در جهت رسیدن به اهداف مردم تلاش کنند.

معتقد هستید که مجلس دهم می‌تواند دولت را در یک سال باقیمانده یاری کند. به طوری که بتوان گفت تا آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم بر بسیاری از برنامه‌های دولت جامه عمل پوشانده شود و تخریب‌ها برای یک‌دوره‌ای شدن تصدی کابینه تدبیر و امید نقش بر آب شود؟

در این مورد چند نکته وجود دارد. این مجلس قطعا متفاوت از مجلس نهم است. وجه غالب مجلس گذشته ایجاد دردسر برای دولت بود. هر روز یک مساله، هر روز یک مشکل و هر روز یک بحران. از سوی یک جریان، میدان‌دار اصلی در آن مجلس به وجود می‌آمد و دولت را مبتلا می‌کردند. این مجلس قطعا چنین روندی نخواهد داشت و خود این دستاورد بزرگی خواهد داشت. همین که مجلسی باشد که نخواهد هر روز مانع‌تراشی و مشکل‌سازی کند برای کشور و دولت دستاورد خوبی است. نکته دوم اینکه در این مجلس حضور عقلا می‌تواند به حل مشکلات کشور کمک کند. مشکلاتی که با وفاق دو جناح اصلاح‌طلبان و اصولگرایان می‌تواند با حل آن وارد مسیر توسعه شود. عدم ورود نمایندگان به رقابت‌های چالشی و مهم‌تر از آن در اقلیت بودن تندروها نمی‌توانند میدان‌داری کنند. نکته بعد اینکه نباید فراموش کنیم که این دولت میراث‌دار چه مشکلات سختی بود. پس نباید در کوتاه‌مدت برای حل آن برنامه‌ریزی کرد. کمتر کسی با کمترین اطلاع از وضعیت سیاسی کشور همچنین توقعی از دولت نخواهد داشت. اما اینکه همه با تمام وجود و قدرت اهتمام بورزند برای حل مشکلات، از اصول اساسی است. مردم باید احساس کنند که همه منتخبان آنها با همه توان به دنبال حل مشکلات هستند و هدف اصلی آنان ایجاد گشایش در مشکلات کشور است. از این طریق می‌توان اعتماد مردم به صداقت مسوولان را جلب کرد. در مجموع روند سیاسی کشور و حاکمیت آرامش در سپهر سیاسی می‌تواند دوره بعد انتخابات ریاست‌جمهوری را نیز به حسن روحانی اختصاص دهد. مردم بار دیگر با آرای خود به استقبال او خواهند رفت.

منبع: اعتماد

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین