کد خبر: ۱۰۲۱۰۶
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۹
اولویت کلان مجلس دهم باید بازگرداندن نهاد قانونگذاری به جایگاهی باشد که در راس نظام قرار گیرد. از تلخی‌های کشور این بوده که مجالس هفتم، هشتم و نهم از سوی اصولگرایان تکمیل شده است و متاسفانه جایگاه این نهاد تنزل پیدا کرد و به عبارتی این مجالس جایگاهی در امور کلان و مهم کشور نداشته است.
مرور گذشته می‌تواند درس خوبی برای مردان سیاست باشد چرا که آنان با این مرور می توانند از گذشته عبرت بگیرند و اقدامات بی‌سرانجامی را که دیگران آزمودند پیگیر نشوند. باید از گذشته آموخت. با توجه به اینکه کشور در شرایط حساسی قرار دارد که به گفته آگاهان، کوچک‌ترین اشتباه می‌تواند بهانه‌ای برای آنانی شود که نمی‌توانند قدرت کشور را در منطقه تحمل کنند، باید برخی اوقات به مرور گذشته و خطاهای آن مقاطع پرداخت، مانند نمایندگان مجلس دهم که باید با مشورت و مرور گذشته برای آینده برنامه‌ریزی کنند و پاسخ خوبی به اعتماد مردم بدهند. همچنین این نمایندگان جدید با وحدت، همدلی و دور از رقابت تخریبی باید راهکارهایی برای حل مشکلات کشور روی میز خود قرار دهند و از مانع‌تراشی در مسیر فعالیت یکدیگر خودداری کنند، چراکه رسالت آنها کمک به ارتقا، ترقی و رفع مشکلات کشور است. در این راستا «آرمان» با دکتر صادق زیباکلام فعال سیاسی اصلاح‌طلب و استاد دانشگاه به گفت‌وگو پرداخته است که در ادامه می‌خوانید:

همگان بر این اعتقاد هستند که برای رفع بسیاری از مشکلات کشور نیاز به مجلس فعال و کارآمد است، ارزیابی شما از عملکرد مجالس هفتم، هشتم و نهم چیست؟ از سال ۸۴ تا ۹۲ یعنی زمانی که احمدی‌نژاد رئیس دولت بود، مجالس هفتم تا نهم چه اندازه از آن دولت درباره فعالیت هسته‌ای‌اش توضیح خواستند؟

اولویت کلان مجلس دهم باید بازگرداندن نهاد قانونگذاری به جایگاهی باشد که در راس نظام قرار گیرد. از تلخی‌های کشور این بوده که مجالس هفتم، هشتم و نهم از سوی اصولگرایان تکمیل شده است و متاسفانه جایگاه این نهاد تنزل پیدا کرد و به عبارتی این مجالس جایگاهی در امور کلان و مهم کشور نداشته است. این مجالس در موضوع عملکرد احمدی‌نژاد در برنامه هسته‌ای وارد نشدند و باید اذعان داشت که صفر بار از این دولت توضیح خواستند. به بیان دیگر این مجالس حتی یک بار از دولت‌های نهم و دهم در زمینه عملکردش توضیحی نخواستند و حتی نپرسیدند پرونده هسته‌ای چه وضعیتی پیداکرده است و به کدام سمت و سو می‌رود. زمانی که دکتر جلیلی در حدود نزدیک به شش سال درحال مذاکره با کاترین اشتون و گروه ۱+۵ بود از وی توضیحی نخواستند و حتی اراده‌ای نداشتند که از وی بخواهند در جلسه محرمانه که تنها تعداد محدودی از نمایندگان مورد وثوق حضور دارند، شرکت کند و بگوید روند مذاکرات چگونه است. در مجالس اصولگرا به موضوع هسته‌ای که مهم‌ترین، اساسی‌ترین و جدی‌ترین مساله کشور بود و برنامه‌ها و همچنین به مذاکرات توجهی نمی‌شد. اکنون حدود هشت میلیون بیکار در جامعه وجود دارد و تمامی این افراد در دوران دکتر روحانی و ظرف سه سال گذشته بیکار نشدند بلکه این موضوع ریشه در گذشته دارد. اینکه چه میزان مساله بیکاری برای مجالس هفتم، هشتم و نهم اهمیت داشت و از دولت احمدی‌نژاد در این رابطه سوال کردند و نیز از دولت روحانی سوال پرسیدند، اینکه برنامه شما برای بیکاری و ایجاد اشتغال چیست جای تامل دارد. فسادی که به وفور یافت می‌شود یک شبه پدیدار نشده است و باید پرسید این مجالس چه میزان در خصوص مساله فساد آستین بالا زده و اقدام کردند و از نهادهای ذی‌ربط تقاضای برگزاری جلسات در راستای مقابله با این معضل کردند. مشاهده شد که در این راستا مجلس تحرک چندانی نداشته و رکود وحشتناکی در کشور حاکم است که این امر موجب شده صدها واحد تولیدی ظرف چند سال گذشته تعطیل و کارکنان و پرسنل آنها بیکار شوند و این واحدها با حداقل ظرفیت کار کنند و به زحمت خود را سرپا نگه دارند. آیا مجلس نباید در خصوص رفع این مسائل ورود پیدا می‌کرد؟ در انتخابات اخیر شاهد بودیم که صلاحیت سه هزار نفر احراز نشد؛ آیا مجلس دراین باره اقدامی می تواند انجام دهد. لازم به ذکر است که مجالس اصولگرا در خصوص مساله هسته‌ای مداخله نکردند و همچنین در مورد فساد، بیکاری و رکود عکس‌العملی نداشتند. مگر قرار نیست که مجلس در راس امور باشد، پس چه چیزی موجب شده که جایگاه مجلس نزول پیدا کند و تعداد قابل توجهی از نمایندگان مجلس تنها به مصالح و منافع شخصی خود بیندیشند و با دخالتی که می‌کنند فرماندار و مسئولی را برسرکار بیاورند که تنها از آنها حرف‌شنوی داشته باشد و در راستای خواسته آنان حرکت کند! تنها تعداد انگشت‌شماری از نمایندگان بودند که درد منافع ملی و مصالح کلان مملکت را داشتند. اساسا مشخص نیست که مجلس چه نقشی داشته و غایت نقش آنها چوب دلای چرخ دولت گذاشتن بوده است و عملا شاهد بودیم که مجلس نهم جلوی اقدامات دولت یازدهم را سد کرده بود.

با توجه به مشکلاتی که ذکر کردید مجلس دهم چه رسالتی دارد؟

اولین و مهم‌ترین رسالت مجلس دهم این است که این نهاد را به جایگاه اصلی خود که در راس امور بودن است، بازگرداند و رسالت دیگر این مجلس، حرکت در جهت حاکم کردن قانون است و باید هدف استراتژیک این نهاد باشد. به عبارت دیگر تمامی مشکلات موجود در کشور مربوط به عدم حاکمیت قانون است و مساله بعدی پاسخگویی است که باید مورد توجه قرار گیرد. چرا این نهاد نباید از نهادهای تاثیرگذار کشور طلب پاسخگویی کند؟ چرا مجلس نباید از صدا و سیما، نهادهای نظارتی و تشکیلات دیگر توضیح بخواهد، یا چرا مجلس نباید به مسائل مهم و حیاتی کشور ورود پیدا کند؟ بنابراین حاکمیت قانون، ارتقای شأن مجلس، دفاع از حقوق شهروندی و آزادی بیان باید در راس برنامه های مجلس دهم باشد. خوشبختانه فراکسیون دموکراسی‌خواه وجود دارد که در حدود یک‌صد نفر از اصلاح طلبان فراکسیون امید در آن گرد هم آمده‌اند و اکنون چشم امید مردم به آنان است که در طول چهارسال حیات مجلس دهم بتوانند کاستی هایی که مجالس اصولگرا پدید آورده اند جبران کنند.

به باور شما مقایسه مجلس دهم با ششم کار صحیحی است و اینکه نقاط قوت و ضعف مجلس ششم چه بود؟

فکر نمی‌کنم مقایسه مجلس دهم با ششم کار درستی باشد، به این دلیل که مجلس ششم در اوج جریان اصلاحات به وجود آمد اما مجلس دهم این‌گونه نیست. به‌علاوه این سوال بسیاری از افراد است که چه کنیم مجلس دهم همانند مجلس ششم نشود، گویی مجلس ششم یک جرم یا خطای عمده مرتکب شده که اکنون سعی کنیم مجلس دهم مثل مجلس ششم نشود. عمده مشکل مجلس ششم این بود که برخی نمایندگان آن دوره به مقدار زیادی تندروی و غیرمسئولانه عمل کردند اما مجلس ششم نهایت تلاش خود را در دفاع از حقوق ملت به کار گرفت. بنابراین مجلس دهم ضمن دفاع از حقوق ملت، باید تلاش کند که به سرنوشت مجالس هفتم، هشتم و نهم دچار نشود و در عین حال باید از تندروی و رادیکال عمل کردن پرهیز کرده و به صورت منضبط، منسجم و دسته‌جمعی عمل کند. بنابراین فراکسیون دموکراسی‌خواه امید باید به شکل تشکیلاتی و منضبط عمل کرده و تمامی تلاش آنها در راستای استقرار قانون باشد و همچنین اعضای این فراکسیون در چارچوب سازوکار قانونی حرکت کنند.

اکنون چه جایگاهی برای دکتر عارف در مجلس دهم باید در نظرگرفته شود و فکر می‌کنید حضور وی در انتخابات ریاست مجلس به ضرر خودش و اصلاحات تمام شده است؟

آقای عارف با مشارکت در انتخاب هیات رئیسه به دین، وظیفه و تکلیفی که داشت، عمل کرد. به هرحال بسیاری از افرادی که به خواست و دعوت اصلاح‌طلبان پای صندوق رای رفتند انتظار داشتند که این جریان در زمینه دستیابی به ریاست مجلس تلاش کند. بنابراین اگر آقای عارف بدون هیچ‌گونه تلاشی ریاست مجلس را واگذار می‌کرد این احتمال وجود داشت بسیاری که به دعوت اصلاح‌طلبان در اسفند ۹۴ و اردیبهشت ۹۵ پای صندوق‌های رای حاضر شدند، دچار سرخوردگی شوند و بگویند رفتیم و رای دادیم و اگر نرفته بودیم نیز آقای لاریجانی رئیس خانه ملت می‌شد و این بار نیز که رای دادیم آقای لاریجانی رئیس مجلس شد. بنابراین دکتر عارف درست عمل کرد و باید برای به دست آوردن ریاست قوه مقننه تلاش می‌کرد. اما اکثریت نمایندگان به ریاست دکتر لاریجانی رای دادند و وی نیز از رای اکثریت تمکین کرد و همچنان دکتر عارف همکار و همراه آقای لاریجانی و اصولگرایان معتدل و میانه‌رو خواهد بود.

مدت‌ها قبل آقای بادامچیان مطرح کرد که تفکر اصلاحات مرده است، اکنون با توجه به نتیجه انتخابات اخیر می‌توان چنین برداشتی را نسبت به اصولگرایان مطرح کرد؟

زمانی که نتایج انتخابات در تهران، اصفهان، شیراز و رشت اعلام شد ظاهرا آقای بادامچیان خارج از کشور بودند و متوجه نبودند که در این شهرها افراد اصلاح‌طلب به مجلس راه پیدا کردند، بنابراین چون وی نتیجه آرا را نمی‌داند هنوز در حال و هوای مجالس هفتم و هشتم است و فکر می‌کند همچنان اصولگرایان توانسته‌اند به مجلس دهم راه پیدا کنند. از آنجا که آقای بادامچیان اخیرا از خارج بازگشتند، کم‌کم متوجه می‌شود چه کسانی به مجلس راه پیدا کرده‌اند. نکته قابل تامل اینکه در حقیقت تفکر و اندیشه رادیکال اصولگرایان روبه افول است و اندیشه اصلاحات زنده است و به شکل منظم رشد و نمو می‌کند.

تضمین تحقق اهداف اصلاح‌طلبان از طریق لیست امید چیست؟

بسیاری از افراد لیست امید چهره‌های شناخته‌شده‌ای هستند و افرادی نیستند که اکنون به فکر دموکراسی‌خواهی باشند، بسیاری از این اشخاص سوابقشان حکایت از اعتدال و میانه‌روی دارد و همچنین دغدغه آزادی، دموکراسی و حاکمیت قانون را داشته‌اند. به نظر می‌رسد این فراکسیون بتواند گام‌های موثری در جهت دموکراسی‌خواهی بردارد البته نمی‌خواهم بگویم تمامی افرادی که با لیست امید وارد مجلس شدند بر اهداف و پیمان دموکراسی خواهی باقی خواهند ماند بلکه نباید از پدیده الهه راستگو غافل شد و چه بسا افرادی که با لیست امید و رای اصلاح‌طلبان وارد مجلس شدند و با توجه به اینکه احساس می‌کنند قدرت و ثروت و اختیارات در دست اصولگرایان است به سوی اصولگرایان تندرو که قدرت بیشتری دارند، تمایل پیدا کنند. این امر کاملا قابل پیش بینی است و به هیچ وجه این انتظار را نداریم که تمامی اشخاصی که با حمایت لیست امید وارد مجلس شدند بر سر عهد و پیمان خود باقی بمانند. اگر تعداد مشخصی از لیست امید به عهد خود وفا کنند از مجلس دهم مجلسی تاریخی خواهند ساخت.

باتوجه به اینکه یک سال تا پایان عمر دولت یازدهم باقی مانده و سال سرنوشت‌سازی برای پاستورنشینان است، پیش‌بینی شما از تعامل مجلس دهم و دولت چیست؟

فکر می‌کنم همچنان تعامل تداوم داشته باشد. در این یک‌سال باقیمانده شاهد تعامل بیشتر میان مجلس دهم و دولت خواهیم بود و اگر تصمیم اصلاح‌طلبان بر ریاست جمهوری دوباره آقای روحانی باشد و او پیروز میدان سال ۹۶ شود، این همکاری بین بدنه مجلس دهم و دولت ادامه پیدا خواهد کرد. البته می‌دانیم که عده‌ای از اصولگرایان تندرو و جبهه پایداری وارد مجلس شده‌اند و تلاش می کنند با دولت آقای روحانی مخالفت کنند اما آنها راه به جایی نخواهند برد و موفق نمی شوند، چرا که حضور مردم در پای صندوق‌های رای نشان داد که مردم از عملکرد تندروانه خسته‌اند. مهم‌ترین پیامد انتخابات مجلس دهم این بود که جلوی ورود تعداد زیادی از تندروها را به مجلس سد کرده و تعداد این افراد به نسبت مجلس نهم کاهش پیداکرده است.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین