|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۰۱:۲۸
کد خبر: ۹۷۳۱۱
تاریخ انتشار: ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۳
جریان اصلاح‌طلب و اعتدالی اما با وضعیتی متفاوت مواجه هستند. آنها انتخابات ناکامی را پشت سر نگذاشتند اما همزمان هم بسیاری از چهره‌های شناخته شده و تاثیرگذارشان امکان ورود به رقابت را پیدا نکردند.
«ژنرال»های مجلس «ناشناخته»ها چه کسانی هستند؟ از روزی که کار مشخص شدن ترکیب مجلس دهم به پایان رسید شاید این یکی از اساسی‌ترین سوالاتی بود که مطرح می‌شود؛ سوالی که شاید باید چند ماهی از آن بگذرد تا جوابی برای آن پیدا شود.

 مجلس بعدی در شرایطی کار خود را آغاز خواهد کرد که از یک سو جریان اصولگرا قسمت عمده‌ای از نیروهای تعیین‌کننده خود در پارلمان را از دست داده و از سوی دیگر اصلاح‌طلبان و اعتدالیون با چهره‌هایی کمتر شناخته شده پا به بهارستان خواهند گذاشت. حتی سنگینی سایه علی لاریجانی و محمدرضا عارف به عنوان دو لیدر سیاسی اصلی مجلس دهم بر سر نیروهای این دوره نیز، ابهام بازی‌سازی و صحنه‌گردانی را حل نکرده است. امروز در آستانه تشکیل مجلس دهم کمتر کسی است که بتواند ترکیب نزدیک به واقعیتی از بازی‌سازان و بازیگران اصلی بهارستان ارایه کند. تجربه ادوار گذشته مجلس هم یادآوری می‌کند که قسمت عمده‌ای از این نیروها نه قبل از شروع کار رسمی مجلس، بلکه با آغاز فعالیت‌های پارلمان چهره خود را نشان می‌دهند. کما اینکه سه دوره اخیر مجلس سیاسیونی همچون علیرضا زاکانی، الیاس نادران، علی مطهری، کاظم جلالی و دیگرانی را به فضای سیاسی کشور معرفی کرد که تا قبل از آن در مختصات بازی‌ها جایگاه چندانی نداشتند. همین اتفاق در مجلس ششم نیز برای اصلاح‌طلبان افتاد؛ جایی که چهره‌های جوان خیلی زود در زمین سیاست به شهرت و نفوذی قابل توجه دست یافتند و برای چند سالی تعیین‌کننده برخی معادلات بودند. عکس این هم البته در جاهایی صادق بوده است؛ همان جاهایی که برخی نیروها با پشتوانه‌های قوی اجرایی و سیاسی به مجلس آمدند و نتوانستند چندان تعیین‌کننده ظاهر شوند.

«ژنرال»های مجلس «ناشناخته»ها چه کسانی هستند؟ از روزی که کار مشخص شدن ترکیب مجلس دهم به پایان رسید شاید این یکی از اساسی‌ترین سوالاتی بود که مطرح می‌شود؛ سوالی که شاید باید چند ماهی از آن بگذرد تا پاسخی برای آن پیدا شود. مجلس بعدی در شرایطی کار خود را آغاز خواهد کرد که از یک سو جریان اصولگرا قسمت عمده‌ای از نیروهای تعیین‌کننده خود در پارلمان را از دست داده و از سوی دیگر اصلاح‌طلبان و اعتدالیون با چهره‌هایی کمتر شناخته شده پا به بهارستان خواهند گذاشت. حتی سنگینی سایه علی لاریجانی و محمدرضا عارف به عنوان دو لیدر سیاسی اصلی مجلس دهم بر سر نیروهای این دوره نیز، ابهام بازی‌سازی و صحنه‌گردانی را حل نکرده است. امروز در آستانه تشکیل مجلس دهم کمتر کسی است که بتواند ترکیب نزدیک به واقعیتی از بازی‌سازان و بازیگران اصلی بهارستان ارایه کند. تجربه ادوار گذشته مجلس هم یادآوری می‌کند که قسمت عمده‌ای از این نیروها نه قبل از شروع کار رسمی مجلس، بلکه با آغاز فعالیت‌های پارلمان چهره خود را نشان می‌دهند. کما اینکه سه دوره اخیر مجلس سیاسیونی همچون علیرضا زاکانی، الیاس نادران، علی مطهری، کاظم جلالی و دیگرانی را به فضای سیاسی کشور معرفی کرد که تا قبل از آن در مختصات بازی‌ها جایگاه چندانی نداشتند. همین اتفاق در مجلس ششم نیز برای اصلاح‌طلبان افتاد. جایی که چهره‌های جوان خیلی زود در زمین سیاست به شهرت و نفوذی قابل توجه دست یافتند و برای چند سالی تعیین‌کننده برخی معادلات بودند. عکس این هم البته در جاهایی صادق بوده است؛ همان جاهایی که برخی نیروها با پشتوانه‌های قوی اجرایی و سیاسی به مجلس آمدند و نتوانستند چندان تعیین‌کننده ظاهر شوند. شاید نمونه این دست موقعیت‌ها در مجلس نهم عبدالرضا مصری، وزیر رفاه محمود احمدی‌نژاد بود که در بهترین موقعیت توانست سخنگوی هیات رییسه مجلس باشد. با این همه بازی‌های سیاسی مجلس دهم شروع شده است. رقابت مقدماتی بین لاریجانی و عارف بر سر کرسی ریاست صفی از دو جریان تشکیل داده که هر کدام بازی‌سازان و بازیگران خود را دارد؛ صف‌هایی که البته نگاه‌شان تنها به کرسی ریاست نیست و باقی جایگاه‌های هیات رییسه و همین‌طور مدیریت کمیسیون‌های تخصصی را هم از نظر دور نکرده است. در این صف‌کشی‌ها چه کسانی برای دو طیف می‌توانند موثر باشند؟

اصولگرایان به دنبال ژنرال‌های تازه

«ژنرال»های اصولگرایان در روزهای ابتدایی مجلس دهم، ترکیبی هستند از نیروهایی که در دوره نهم رقیب هم محسوب می‌شدند. رایزنی‌های کاظم جلالی و احمد امیرآبادی فراهانی در نخستین روز همنشینی نمایندگان منتخب شاید نماد این موقعیت جدید بود. جایی که دست راست علی لاریجانی در مجلس نهم با رقیب اصلی او در حوزه انتخابیه قم برای هدف سیاسی واحدی کوشش می‌کردند. اصولگرایان علی‌الخصوص به دلیل شکست در تهران عمده نیروهای سیاسی بازی‌ساز خویش را از دست داده‌اند. این یعنی بالا دستی چهره‌هایی که در معادلات مجلس نهم چندان به عنوان «طراح» محسوب نمی‌شدند. این را می‌شود از ترکیب کمیته ٧ نفره اصولگرایان هم فهمید؛ نقوی‌حسینی، امیرآبادی فراهانی، زاهدی، سالک، حاجی بابایی، قاضی‌زاده هاشمی و مصری این ترکیب را تشکیل می‌دهند. از این جمع در مجلس نهم تنها احمد سالک و محمدمهدی زاهدی بودند که در مقاطعی محدود به بازی‌سازی برای اصولگرایان می‌پرداختند. شاید مهم‌ترین ظرفیت این گروه حمیدرضا حاجی‌بابایی باشد که بعد از یک دوره غیبت دوباره به جمع مجلسی‌ها پیوسته است. خارج از این ترکیب اصولگرایان کاظم جلالی را به عنوان یکی از بازی‌سازان اصلی طیف اکثریت مجلس نهم در بین خود برای مجلس دهم می‌بینند. در چنین شرایطی چهره‌هایی چون محسن کوهکن، مجتبی ذوالنور، علاءالدین بروجردی، حمیدرضا فولادگر و حتی شاید فرهنگی و منادی نیز برای این جریان دارای اهمیت شوند. آنها هر چند در بازی‌های پارلمانی هیچگاه ردای ژنرالی بر تن نکرده‌اند اما آغازین هفته‌های مجلس دهم موعدی است که شاید بتوانند چنین تجربه‌ای را نیز کسب کنند و قدری طعم بازی‌سازی را بچشند.

لیست امید؛ خیز تهران برای معرفی ژنرال‌های جدید

جریان اصلاح‌طلب و اعتدالی اما با وضعیتی متفاوت مواجه هستند. آنها انتخابات ناکامی را پشت سر نگذاشتند اما همزمان هم بسیاری از چهره‌های شناخته شده و تاثیرگذارشان امکان ورود به رقابت را پیدا نکردند. لیست امید بیش از آن چیزی که تصورش را می‌کرد در مجلس دهم به «عدد» منتخبان رسید اما این منتخبان را چه کسانی مدیریت خواهند کرد؟ محمدرضا عارف، سرشناس‌ترین چهره این جریان در کنار منتخبینی چون الیاس حضرتی، غلامرضا تاجگردون، محمدرضا تابش و حتی شاید تا حدودی علی مطهری امیدوار است که بتواند عقبه تشکیلاتی منسجمی در این مجلس تشکیل دهد. اما بقیه نام‌ها تا اینجا چندان شناخته شده نیستند. هر چند شروع به کار مجلس می‌تواند آغاز مسیری برای بالا کشیدن این نام‌های ناشناس باشد. اما اصلاح‌طلبان یک امتیاز مثبت نسبت به اصولگرایان در ترکیب مجلس دهم دارند.

امتیاز آنها کرسی‌های پایتخت است. درصد زیادی از ٣٠ نماینده تهران در مجلس از چهره‌هایی هستند که نام آنها برای نخستین بار در همین انتخابات هفتم اسفند به گوش مردم و حتی ناظران سیاسی رسید. اما خروجی موقعیت نمایندگی تهران همواره منجر به معرفی چهره‌های جدیدی از بازی‌سازان و بازیگران تعیین‌کننده سیاسی شده است. اتفاقی که در سه دوره اخیر مجلس برای اصولگرایان هم افتاد و چهره‌های کمتر شناخته‌ شده‌ای مانند زاکانی، نادران، کوثری، مصباحی مقدم، نبویان، خوشچهره، افروغ، مطهری و... در ادوار هفتم تا نهم در قامت بازی‌سازانی تعیین‌کننده از میان همین کرسی‌ها بیرون آمدند. اصلاح‌طلبان می‌توانند امیدوار باشند که از لیست ٣٠ نفره آنها نیز در ماه‌های آینده چهره‌هایی در همین قامت به فضای سیاسی کشور معرفی شوند. ظرفیتی که البته کم و بیش می‌تواند در کرسی‌های شهرستان هم وجود داشته باشد. اما رخ نمایاندن این ظرفیت تنها در گرو علنی شدن معادلات و بیرون آمدن تحولات از پشت پرده به صحن علنی مجلس است. به هر تقدیر پیروزی تهران می‌تواند جریان اصلاحات و اعتدال را امیدوار کند که نه فقط برای مجلس، بلکه برای رقابت‌های سیاسی عمومی هم در آینده نه چندان دور چهره‌های جدیدی خواهد داشت؛ چهره‌هایی که تریبون مجلس بهترین موقعیت برای معرفی آنها خواهد بود.

هیات رییسه، مرکز پژوهش‌ها و کمیسیون‌ها
چیزی که در گام‌های ابتدایی می‌تواند مقداری ترکیب ژنرال‌های مجلس را مشخص کند، رسیدن به کرسی‌های مهم بهارستان خواهد بود. در ترکیب هیات‌رییسه به جز جایگاه ریاست مجلس که تکلیف آن در رقابت بین عارف و لاریجانی مشخص می‌شود، بقیه کرسی‌ها وضعیت مبهمی دارند. اصولگرایان که اکنون تلاش برای ریاست لاریجانی حلقه وصل آنها شده است، ظرفیت نایب‌رییسی را در چهره‌هایی چون کاظم جلالی و حمیدرضا حاجی‌بابایی می‌بینند. در مقابل اصلاح‌طلبان نیز کم و بیش گزینه‌هایی چون تاجگردون، حضرتی و تابش را برای این کرسی دارند. گرفتن ریاست و دو نایب‌رییسی مجلس هر چند رسیدن به سه کرسی از ١٢ کرسی هیات رییسه است اما ظرفیت سیاسی آن قسمت اعظم ظرفیت هیات رییسه را شامل می‌شود. از ترکیب هیات رییسه مجلس نهم چهره‌هایی چون محمد دهقان، علیرضا منادی، محمد حسین فرهنگی، محمد آشوری و عبدالرضا مصری دوباره به بهارستان راه یافته‌اند و انتظار این است که اکثر آنها دوباره برای کرسی‌های هیات رییسه خیز بردارند. تازه‌واردان لیست امید اما هنوز درباره کرسی‌های دیگر هیات رییسه رفتاری از خود نشان نداده‌اند تا بتوان از آن به گزینه‌های احتمالی آنها رسید. اما مهمتر از کرسی‌های عادی هیات رییسه، جایگاه ریاست مرکز پژوهش‌های مجلس و همین‌طور ریاست کمیسیون‌های تخصصی خواهد بود. تجربه نشان داده که گزینه‌های نایب‌رییسی همزمان ظرفیت خیز برداشتن برای ریاست این مرکز مهم پارلمانی را هم دارند. بر این اساس شاید فعلا بتوان همان نامزدهای نایب‌رییسی را نامزدهای بالقوه ریاست مرکز پژوهش‌ها هم دانست.

اما در ترکیب ریاست کمیسیون‌های تخصصی همواره اتفاقات غیر قابل پیش‌بینی‌ هم افتاده است. مثلا در مجلس نهم در حالی که چهره‌های با سابقه چندین دور نمایندگی یا وزارت در کمیسیون اجتماعی مجلس عضو بودند، نماینده تازه‌کار و ناشناخته آن روزهای مجلس نهم یعنی عبدالرضا عزیزی توانست ریاست کمیسیون اجتماعی را بر عهده بگیرد. در کمیسیون اصل نود، اقتصادی، شوراها و کشاورزی نیز تقریبا همین اتفاق تکرار شد. با این وجود باز هم می‌توان درباره ترکیب روسای کمیسیون‌های تخصصی دست به پیش‌بینی‌هایی زد. کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی به عنوان مهمترین کمیسیون تخصصی مجلس، خصوصا بعد از برجام رییس سه دوره پیاپی خود یعنی علاالدین بروجردی را همچنان در جمع مدعیان می‌بیند. او هر چند همواره از حوزه انتخابیه خود با زحمت به مجلس رسیده اما همیشه به راحتی ریاست این کمیسیون را گرفته است. کمیسیون برنامه و بودجه به عنوان دیگر کمیسیون تاثیرگذار مجلس اما مدعیان به مراتب بیشتری برای ریاست دارد. غلامرضا تاجگردون اگر به هیات رییسه یا مرکز پژوهش‌ها نرود قطعا نخستین این مدعیان است. این چهره اصلاح‌طلب در اصولگراترین مجلس تاریخ ایران هم تکیه زدن بر کرسی ریاست کمیسیون برنامه و بودجه را تجربه کرده و حالا اگر سرنوشت او را یک بار دیگر به سمت این جایگاه ببرد شاید کار چندان سختی نداشته باشد اما به جز او محمود بهمنی با سابقه ریاست کل بانک مرکزی و حبیب‌الله دهمرده که یکی از قوی‌ترین استانداران محمود احمدی‌نژاد بود نیز شاید برای این جایگاه خیز بردارند. هر دوی این چهره‌ها ظرفیت آن را دارند که به ریاست کمیسیون اقتصادی نیز بیندیشند.

آنجا شاید محمدرضا پورابراهیمی از جریان اصولگرا و چهره‌هایی نظیر الیاس حضرتی از طیف اصلاح‌طلبان می‌توانند وارد رقابت شوند. کمیسیون آموزش و تحقیقات هم تا اینجا دو مدعی جدی اما همفکر دارد؛ محمد مهدی زاهدی و حمیدرضا حاجی‌بابایی. به همین ترتیب می‌توان با حدس و گمان‌هایی به استقبال وضعیت دیگر کمیسیون‌های مجلس دهم نیز رفت.

ظرفیت‌ها پشت نام و نشان‌ها
اما نکته اساسی این است که همه اینها تنها حدس و گمان‌هایی روی کاغذ خواهند بود. چهره‌های کمتر شناخته شده مجلس دهم چند هفته‌ای است که به دور از چشم ناظران تلاش‌های خود را آغاز کرده‌اند. نام و نشان آنها شاید در جست‌وجوهای اینترنتی چندان برجسته و خیره‌کننده نباشد اما واقعیت موجود چیزی به مراتب فراتر از این نام و نشان‌هاست. مجلس دهم نیاز به بازی‌سازانی در ترکیب خود خواهد داشت و این بازی‌سازان از دل همین چهره‌های کمتر شناخته شده بیرون خواهند آمد.

منبع: اعتماد

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین