کد خبر: ۹۴۹۳۱
تاریخ انتشار: ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۷:۰۸
اینکه جمهوری اسلامی می‌خواهد دربرابرتهدیدات ازخوددفاع کند یک اصل منطقی،عقلایی ومتداول بین کشورهاست و این موضوع به هیچ قدرتی مربوط نمی‌شود.
جانشین فرمانده کل ارتش گفت: اینکه جمهوری اسلامی می‌خواهد دربرابر تهدیدات از خود دفاع کند یک اصل منطقی، عقلایی و متداول بین کشورهاست و این موضوع به هیچ قدرتی مربوط نمی‌شود.

به گزارش دفاع پرس، چندی است مقامات آمریکایی در دورانی که به "پسابرجام" معروف است، موضوع تحدید قدرت موشکی ایران را مطرح کرده و با دستاویز قرار دادن یکی از بندهای قطعنامه 2231 در پی تضعیف توان موشکی کشورمان هستند. این در حالی است که ایالات متحده آمریکا با حمایت از گروه‌های تروریستی به‌ویژه داعش سعی دارد جبهه مقاومت را در موضع ضعف قرار دهد. هرچند که این سیاست شیطانی نیز با حضور مقتدرانه مستشاران و رزم‌آوران سپاه و ارتش در سوریه و عراق با شکست مواجه شده است.

با توجه به موارد فوق، خبرنگار دفاع پرس گفتگویی تفصیلی را با امیر سرتیپ سید عبدالرحیم موسوی جانشین فرمانده کل ارتش درباره موضوع موشکی کشورمان و حضور مستشاری نیروهای ارتش جمهوری اسلامی در سوریه انجام داده؛ که در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

اینکه آمریکایی‌ها امروز از طرفی با دیپلمات‌های ما پای میز مذاکره می‌نشینند و از گفت‌وگو دم می‌زنند و از طرفی قصد ممانعت از ادامه برنامه‌های دفاعی ما را داشته و توان موشکی ما را زیر سوال می‌برند، به چه دلیل است؟

باید توجه داشته باشیم که مذاکره امروز آمریکا با ما یک مذاکره تاکتیکی است، و این بدان معنا نیست که طرف غربی با حسن نیت در برابر منطق و حق خضوع کرده باشند؛ زیرا نظام سلطه نمی‌تواند با اصل و ماهیت انقلاب اسلامی که بر اساس ظلم‌ستیزی، استکبارستیزی و استقلال‌طلبی شکل گرفته است، کنار بیاید؛ چون اینگونه موارد با ماهیت و موجودیت ذاتی نظام استکباری در تضاد است. لذا اگر امروز با ما سر میز مذاکره می‌نشینند، به این دلیل است که در بررسی‌های خود متوجه شدند که با قدرتی مثل ایران که امروز قلب تپنده جبهه مقاومت در منطقه است، نمی‌توانند به‌طور مستقیم سرشاخ بشوند؛ بنابراین راه دیگری را برای مقابله و تضعیف انتخاب کردند.

یکی از این راه‌ها بهانه قرار دادن قدرت دفاعی در حوزه موشکی است؛ که البته این مربوط به امروز هم نیست؛ طرف غربی از آغاز پیروزی انقلاب همواره به دنبال تضعیف جمهوری اسلامی در فازهای مختلف بوده است و این مطلب جدیدی نیست. ضد انقلابی که در آن دوران تحت حمایت معنوی آمریکا شعار انحلال ارتش را می‌دادند، دنبال چه چیزی بودند؟ آنها در واقع می‌خواستند جمهوری اسلامی از یک سیستم منسجم دفاعی بی بهره باشد و بعد از آن هم که شایعه درست می‌کردند و با تخریب ارتش نمی‌خواستند یک قدرت دفاعی در اختیار ولی فقیه باشد.

موضوعاتی همچون موشک، هواپیما، و تسلیحات دفاعی در ابعاد مختلف همگی به نوعی بهانه‌های استکبار جهانی در مواجهه با ایران است؛ زیرا خواسته اصلی آنها عدم حیات جمهوری اسلامی است؛ اما چون دریافته‌اند که دیگر قدرت از بین بردن آن را به‌طور مستقیم ندارند، از طریق مذاکرات و دیگر روش‌ها به دنبال تضعیف نظام اسلامی هستند.

اینکه آمریکایی‌ها به بهانه برنامه موشکی کشورمان دور جدیدی از تحریم‌ها را علیه ایران آغاز می‌کنند به چه معناست؟ آن هم در حالی که تقویت قدرت دفاعی حق مشروع همه کشورهاست؟

به نظر من آمریکایی‌ها در این رابطه خودشان را به نفهمی زده‌اند. اصلا این منطقی نیست که ما به کشوری بگوییم "تو قدرت دفاعی نداشته باش!" اینکه جمهوری اسلامی می‌خواهد در برابر تهدیدات از خود دفاع کند یک اصل منطقی، عقلایی و متداول بین کشورهاست، و به هیچ قدرتی مربوط نمی‌شود که بخواهد در این رابطه دخالت داشته باشد؛ زیرا یک نظام صاحب حیات و پیشرونده برای بقای خود نیازمند توان بازدارنده و قدرت دفاعی است.

برای اینکه به ذهن نزدیکتر شود مثالی را ذکر می‌کنم؛ ببینید هر خانه‌ای که دیوار و برج و باروی بلندی نداشته باشد بی شک دزد به آن طمع می‌کند و امروز آمریکا سردسته دزدهای عالم و مدرن‌ترین و به‌روزترین آنها است و خود را به انواع تجهیزات نظامی مجهز کرده است؛ پس کدام عقل سلیم چنین مسئله‌ای را تایید می‌کند که ما برج و باروی خود را استحکام نبخشیم، تا دزد به داخل خانه‌مان هجوم بیاورد و ما در خانه خود بنشینیم و با متجاوز مذاکره کنیم که کدام جنس را می‌توانی ببری و کدام را نمی‌توانی! نه؛ نیروهای مسلح چنین اجازه‌ای را به دشمن نخوهند داد. ما تمام تسلیحات دفاعی خود را ارتقا خواهیم داد و قطعا به توان دفاعی امروز بسنده نخواهیم کرد. متناسب با پیچیدگی تهدیدات استحکامات دفاعی خود را افزایش می دهیم و دراین رابطه از کسی هم اجازه نخواهیم گرفت.

با توجه به بحران‌های منطقه غرب آسیا، رصد تهدیدات منطقه‌ای امروز در ارتش از چه جایگاهی برخوردار است؟

رصد تهدیدات منطقه جزو ارکان وظایف نیروهای مسلح به‌ویژه ارتش است؛ ارتش باید در مرحله اول ببیند که در اطرافش چه می‌گذرد و سپس متناسب با آن خود را آماده کند و از اصل غافلگیری جلوگیری کند؛ تا اگر زمانی اتفاقی افتاد و درگیری آغاز شد با توجه به اطلاعات و رصد محیطی بتواند تدابیر دفاعی لازم را متناسب با آن اتخاذ کند. ارتش اگر در رصد اطلاعات موفق عمل کند، در مناسبات آتی منطقه می‌تواند توفیق کسب کند و توان بازدارنده خود را افزایش دهد و اگر قادر به رصد و تحلیل جریانات منطقه‌ای نباشد، قطعا در صورت وقوع درگیری با مشکل مواجه می‌شود.

برخی می‌گویند وظیفه ذاتی ارتش حراست از مرزهای کشور است و سپاه مسئول حفظ ارزش‌های انقلابی و مرزهای اعتقادی متأثر از آن است؛ در این خصوص چه نظری دارید؟

در قانون اساسی یکی از وظایف ارتش حفظ نظام جمهوری اسلامی است؛ که این موضوع می‌تواند در عرصه دفاع از مرزهای جغرافیایی و اعتقادی مصادیق گوناگونی داشته باشد؛ مثلا یک وقت می‌بینیم مسئله حفظ نظام در پرتاب موشک پدافندی به سوی یک پرنده متخاصم در بخشی از فضای کشور نمود پیدا می‌کند، یک وقت حفظ نظام در حضور ناوگروه نیروی دریایی در مدار 10 درجه و در مقابله با دزدان دریایی مصداق می‌یابد، یک برهه هم می‌بینیم که در ایستادن بر روی مرزهای جغرافیایی بین‌المللی برای مقابله با متجاوزین مصداق پیدا می‌کند و یا اینکه با حضور در اقصی‌نقاط جهان برای مقابله با عناصر توطئه‌گر علیه جمهوری اسلامی معنا می‌یابد، که این یک شاخه است و شاخه دیگر این است که ترکیب ارتش و سپاه یک ترکیب منحصر به فرد است؛ که در دنیا مشابه ندارد.

این ترکیب بر اساس تدابیر فرمانده معظم کل قوا و آنچه که در حال حاضر اداره می‌شود یک ترکیب مکمل است، و نه موازی. خیلی‌ها فکر می‌کنند که جمهوری اسلامی ایران دارای دو ارتش و یا مثلا دو سپاه است؛ در حالی که به واقع اینطور نیست؛ ما یک نیروی مسلح داریم که بخشی از آن ارتش و بخشی دیگر سپاه است؛ البته بخش‌های دیگری چون وزارت دفاع و... هستند، که نقش دارند؛ اما در اینجا بیشتر این دو سازمان مدّ نظر هستند.

لذا این دو سازمان به تناسب آموزه‌های جنگی همدیگر را پوشش می‌دهند؛ و به واقع در شرایط مختلف این دو کامل‌کننده یکدیگر هستند، و وظیفه هر یک از این دو سازمان این است که هرگاه یکی نیاز به کمک داشت و یا کمک سازمان دیگر می‌توانست قدرت دیگری را در صحنه عملیات فزونی بخشد، آن سازمان اولیه به‌عنوان مکمل وارد عمل شود.

در این رابطه یک مثال بزنید؟

اگر جایی وظیفه اصلی به عهده ارتش گذاشته شده باشد، اما سپاه پاسداران بداند که در این لحظه با کمک به ارتش زمینه اجرای بهتر استراتژی فراهم می‌شود و سرعت تحقق اهداف را تسریع می‌کند؛ قطعا صبر نمی‌کند تا ببیند اوضاع چطور می‌شود، و در راستای تحقق اهداف وارد میدان می‌شود. عکس آن هم نیز صادق است، لذا آنجایی که ما احساس کنیم باید در کنار برادران سپاه که ماموریت اصلی با آنان است، حضور داشته باشیم، آنجا صبر نخواهیم کرد و این قدرت متراکم را بدون استفاده نگه نخواهیم داشت.

ارتش دست روی دست نمی‌گذارد و نمی‌گوید من فعلا وظیفه‌ای ندارم پس صبر می‌کنم تا زمانی که وظیفه‌ام شد حضور پیدا کرده و جلو بروم؛ نه؛ اینطور نیست. ما براساس تکلیف و تدابیر سلسله‌مراتب فرماندهی اقدامات لازم را انجام می‌دهیم. در خصوص اعزام مستشاری به سوریه نیز همین قائده در جریان است.

چه عواملی سبب اعزام مستشاران ارتش به سوریه شد؟

همانطور که گفته شد ارتش و سپاه مکمل یکدیگرند و هر جا که باید در کنار هم باشند قطعا حضور می‌یابند و از طرفی هم ما از درون ارتش با یک فشار مضاعفی از تقاضاهای مکرر مبنی بر حضور مستشاری در سوریه مواجه بودیم، و در این رابطه نامه‌های متعددی دریافت می‌کردیم؛ افرادی در این میان بودند که سال‌ها آموزش رزم‌های مختلف را دیده بودند و به فرماندهان خود می‌گفتند "دوران خدمتی ما رو به پایان است؛ در حالی که سال‌ها آموزش‌های مختلف نبرد را در شرایط های مختلف دیده و پشت سر گذاشته‌ایم و این آموزش‌ها را در صحنه رزمایش‌هایی به‌طور مکرر تجربه کرده‌ایم، پس بالاخره این آموزه‌ها در کجا باید پیاده شود؟"

یک سری عوامل از این قبیل باعث شد تا نیروهای ما نیز به کمک مستشاری برادران خود در جبهه مقاومت رفتند؛ تا هم قدرت آنها در عرصه نبرد بیشتر شود، و هم اینکه بخشی از وظایف خود را در قبال حفظ نظام به مرحله اجرا برسانند. مجموعه این عوامل سبب اعزام نیروهای ارتشی در سوریه شد.

با توجه به اخباری که از حضور تیپ 65 نوهد در سوریه حضور مستشاری دارد، لطفا بفرمایید تیپ ویژه از چه جایگاه عملیاتی در ارتش برخوردار است؟

البته اشتباه نشود، فقط تیپ نوهد و نیروهای مخصوص نیستند که در سوریه کار مستشاری انجام می‌دهند؛ بلکه تعدادی از این تیپ به همراه نیروهای داوطلب دیگر یگان‌های ارتش در سوریه حضور جهت کمک‌های مستشاری حضور می‌یابند.

ببینید هر نیرویی در یگان خود مثلا توپخانه، زرهی و... متناسب با یگان مخصوص خود آموزش‌های تخصصی لازم را می‌بیند؛ لذا نیروهای مخصوص ارتش همان‌طوری که از اسمش برمی‌آید، یک نیروی همه‌کاره است، که صحنه‌های مختلف رزم را دیده و تجربه کرده، به‌طوری که یک تکاورنیروی مخصوص قابلیت این را دارد که به تنهایی به ماموریتی در یک منطقه برود، نیرو جذب کند، آموزش بدهد، سلاح تهیه کند، تاکتیک اتخاذ کند، و کار مهندسی، رزمی و عملیاتی را متناسب با استراتژی تعیین شده انجام دهد.

تکاوران تیپ نوهد از نظر هوش ذکاوت، روحیه ایثارگری، روحیه رزمی، توان جسمی مخصوص و ویژه هستند، از این‌رو سازمان‌شان هم با سایر نیروهای ما متفاوت است، و به هر حال این افراد بیشتر از بقیه به فرماندهان خودشان فشار می‌آوردند که "این همه آموزش را باید در میادین پیاده کنیم"؛ ما خیلی از این نظر تحت فشار بودیم و بچه‌های نوهد می‌خواستند به هر ترتیب این روحیه ایثارگری و سلحشوری و آمادگی خود را به منصه ظهور برسانند؛ که این فرصت فراهم شد.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین