کد خبر: ۹۴
تاریخ انتشار: ۳۰ تير ۱۳۹۲ - ۱۶:۰۸
«خیلی از این فروشنده‌ها با خود ما تماس می‌گیرند و ابراز تمایل می‌کنند برای فروش اعضایشان. یک نفر زنگ زده بود و می‌خواست قلبش را بفروشد. انگار اصلا متوجه نبود که بدون قلب نمی‌تواند زنده بماند. دیگری می‌خواست چشم هایش را بفروشد. از این موارد زیاد است.»
شاید دیدن آگهی‌های فروش کلیه برایمان عادی شده باشد. روی در و دیوار شهر، رو به روی بیمارستان‌ها و انجمن‌های مربوط به بیماران کلیوی... اما کبد چه؟ کبد فروشی شنیده اید؟ پیوند کبد از افراد زنده به بیمار چقدر صحت دارد؟ قیمت پیشنهادی شما چیست؟!
بی پولیم

مشکل مالی کلید واژه تمام آگهی‌های این چنینی است و نقطه مشترک همه آدم‌هایی که حاضرند کبد یا کلیه شان را به مزایده بگذارند. تاریخ بیشتر آگهی‌ها مربوط به دو سال گذشته است. یکی را صاحبخانه جواب کرده و نمی‌تواند برای رهن خانه‌اش پولی دست و پا کند، دیگری بدهکار است و آن یکی تصادف کرده و دیه بر گردنش است. شاید درهای بسته، آخرین راه را جلوی پایشان گذاشته است؛ فروش تکه‌ای از بدنشان...

با علی 27 ساله تماس می‌گیرم. شماره و آگهی فروش کبدش را در یکی از همین سایت‌ها دیده ام. می‌گوید خیلی وقت پیش این آگهی را داده، آن زمان که تهران بوده و مشکل مالی داشته. حالا اصفهان زندگی می‌کند. می‌گوید: «تحقیق کردم که اگر یک سوم یا نیمی از کبدم را اهدا کنم بدنم به مرور زمان آن را دوباره می‌سازد. البته فهمیدم بعد از جراحی محدودیت‌هایی دارم مثلا باید برنامه غذایی کنترل شده‌ای را رعایت کنم.»

می‌پرسم که نمی‌ترسیده برایش مشکلی ایجاد شود و با پزشک مشورت کرده یا نه؟ می‌گوید: «نه با پزشک حرف نزدم، همه اطلاعات را از اینترنت گرفتم و می‌دانستم که ممکن است مشکل پیدا کنم اما آدم گاهی محبور است بین بد و بدتر، یکی را انتخاب کند.»

علی حاضر بوده کبدش را بین 50 تا 150 میلیون بفروشد. دو نفر هم برای خرید با او تماس گرفته‌اند اما گروه خونی‌شان یکی نبوده و تا به حال هم کسی پیدا نشده کبدش را بخرد. اما آنطور که خودش می‌گوید مشکل مالی‌اش کم کم حل شده است.

دیدن همین آگهی‌های نصب شده روی دیوار یا نمونه‌های اینترنتی‌اش خیلی‌ها را وسوسه کرده تا برای حل مشکل‌شان به این راه رو بیاورند. پارسا یکی از همین‌هاست. اطلاعات چندانی درباره این پیوند ندارد. یکی از آگهی‌ها را که دیده و خودش هم درخواست داده است. البته کسی حاضر به خرید کبدش نشده است. او یکی از کلیه‌هایش را هم برای فروش گذاشته است و البته چند خریدار کلیه داشته که یا قیمت پیشنهادی‌شان کم بوده یا نتیجه آزمایش‌هایشان جور درنمی‌آمده. این‌ها را می‌گوید و از ما می‌خواهد که اگر متقاضی کبد پیدا شد حتما به او اطلاع بدهیم!

با شماره دیگری تماس می‌گیرم که روی یک کاغد A4 نوشته شده و نصب شده روی دیوار. با عنوان کبد فروشی. می‌گوید 4ماه پیش آگهی داده و 100 میلیون تومان رقمی است که برای فروش کبدش در نظر گرفته است. البته کسی پیدا نشده برای خرید و یکی دو نفری که تماس گرفته‌اند هم حاضر بوده‌اند بین 50 تا 60 میلیون تومان بپردازند و او قبول نکرده است.

سرنوشت بقیه شبیه همین چند نفر است؛ از روی آگهی‌های دیگران آگهی داده‌اند، چند ماه منتظر نشسته‌اند و در نهایت کسی کبدشان را نخریده است.

کارخانه شیمیایی بدن قیمت ندارد

آیا واقعا  می‌توان کبد را از یک فرد زنده پیوند زد؟ به این سوال مسئولان بیمارستان‌هایی می‌توانند پاسخ دهند که پیوند اعضا در آنها انجام می‌شود. در تهران بیمارستان امام خمینی (ره) بخش ویژه‌ای برای پیوند اعضا و بخش جداگانه‌ای برای پیوند کبد دارد اما در این بیمارستان، کبد تنها از افراد مرگ مغزی شده به بیماران پیوند زده می‌شود. بیمارستان نمازی اما شیراز تنها جایی است که پیوند کبد از افراد زنده به بیماران را انجام می‌دهد؛ بیمارستانی که هر ازگاهی با جراحی ویژه‌ای در زمینه پیوند اعضا خبرساز می‌شود.

«پریسا جان قربان» سرپرستار بخش پیوند اعضا بیمارستان نمازی شیراز است. او در توضیح پیوند کبد از افراد زنده به بیماران می‌گوید: «اهدای عضو از افراد زنده تنها زمانی اتفاق می‌افتد که کودکی بیمار می‌شود و نیاز به پیوند دارد. در این مرحله پدر یا مادر می‌توانند بخشی از کبدشان را اهدا کنند. در چند سال اخیر و با اطلاع رسانی ها، ارگان‌های اهدایی از افراد مرگ مغزی شده بیشتر شده است اما باز هم این تعداد جوابگوی افرادی که در لیست انتظار پیوند قرار دارند، نیست و مجبوریم به شیوه دیگری روی بیاوریم که پیوند از افراد زنده است. در این شرایط نیاز نیست بیمار منتظر بماند و سریع‌تر جراحی انجام می‌شود و خطر کمتری بیمار را تهدید می‌کند.»

به گفته جان‌قربان، به ازای هر گرم وزن هر فرد، 10گرم کبد کافی است. کسی که 55 کیلوگرم وزن دارد، 550 گرم کبد برای فعالیت بدنش کافی است اما کبد هر فرد بزرگتر از این رقم‌هاست و وقتی قسمتی از کبد برداشته شود، می‌تواند دوباره خودش را بازسازی کند. هم در بدن گیرنده و هم در بدن اهدا کننده. به همین دلیل باید گیرنده سن و ورن کمتری نسبت اهدا کننده داشته باشد تا پزشکان مجبور نباشند بخش زیادی از کبد اهدا کننده را بردارند به همین دلیل هم این نوع پیوند فقط در مورد بیماران کبدی خردسال و کودک انجام می‌شود: «مثلا کودکی که 12 کیلوگرم است، 120 گرم کبد لازم دارد. بخشی از کبد پدر و مادر به این کودک پیوند زده می‌شود و به مرور زمان کبد که به کارخانه شیمیایی بدن شهرت دارد، خودش را به اندازه طبیعی می‌رساند. مانند قابی که بخشی از آن خالی است و بعد از مدتی کبد دوباره اندازه آن قاب می‌شود.»

جان قربان امکان فروش کبد از فرد زنده را نفی نمی‌کند اما توضیح می‌دهد: «همه چیز امکان پذیر است اما از لحاظ اخلاق پزشکی نمی‌توانیم اجازه چنین کاری را بدهیم. ضمن اینکه برای بیماران بزرگسال نمی‌توانیم این پیوند را انجام دهیم. چون همانطور که گفتم با توجه به وزن، مقدار کبد مورد نیازشان بیشتر است و اگر بخواهیم این حجم کبد را از بدن اهدا کننده جدا کنیم، آن وقت او دچار مشکل می‌شود. این پیوند فقط برای بچه‌ها مناسب است.

از لحاظ اخلاقی هم ما نمی‌گذاریم این خرید و فروش اتفاق بیفتد. الان همه می‌دانند کلیه فروخته می‌شود اما این اتفاق اصلا در استان فارس نمی‌افتد و ما اجازه نمی‌دهیم کسی غیر از بستگان درجه اول، به بیمار عضو اهدا کند. هربار هم که با مورد فروش کلیه برخورد کرده‌ایم اجازه این کار را نداده‌ایم. برای کبد هم فقط پدر و مادر اجازه این کار را دارند. از لحاظ عاطفی به ما ثابت شده که این وابستگی عاطفی سیستم ایمنی بدن بیمار را برای پذیرفتن عضو جدید تحت تاثیر قرار می‌دهد و بدن بیشتر پاسخ مثبت می‌دهد.»

این شرایط در بروشور آموزشی مرکز آموزشی – پژوهشی و درمانی خیریه پیوند اعضا ابوعلی سینا وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز هم نوشته شده است. در این بروشور و در شرایط اهدا کننده آمده است: «اهدا کننده باید از بستگان درجه یک بیمار باشد، سن اهدا کننده باید بین 18 تا 55 سال باشد، گروه خونی اهدا کننده باید با گروه خونی گیرنده سازگار باشد، اهدا کننده نباید بیماری خاصی مانند دیابت، فشار خون غیر قابل کنترل، مشکلات کبدی، کلیوی، قلبی و ریوی داشته باشد و روی کبد اهدا کننده قبلا عمل جراحی انجام نشده باشد.»

روزی سه پیوند کبد زنده

با همین توضیحات متوجه می‌شویم که در واقع فروش کبد امکان‌پذیر نیست. چون تنها مرکزی که در ایران پیوند کبد از افراد زنده به بیمار انجام می‌دهد، بیمارستان نمازی شیراز است و این بیمارستان هم این جراحی را تنها برای کودکان بیمار انجام می‌دهد و تنها پدر و مادرشان مجاز به اهدای کبد هستند.

در بیمارستان نمازی و بخش پیوند اعضای آن، هفته‌ای سه روز برای جراحی پیوند عضو از افراد زنده به بیماران در نظر گرفته شده است. البته گاهی که مرگ مغزی پیش می‌آید، به علت اینکه باید هرچه سریع‌تر ارگان‌های به بدن افراد نیازمند منتقل شود، ممکن است یکی از روزهای پیوند به این جراحی اختصاص پیدا کند. اما اگر چنین موردی نباشد هر ماه حدود 12 جراحی پیوند کبد از افراد زنده به بیماران انجام می‌شود.

به گفته جان‌قربان، هزینه جراحی پیوند و بستری از طرف وزارت بهداشت پرداخت می‌شود و بابت حق‌العمل مبلغی پرداخت نمی‌شود اما هزینه آزمایش‌هایی که برای قبل از جراحی لازم هستند و داروهایی که باید بعد از جراحی مصرف شوند، برعهده بیماران است که در نهایت مبلغ قابل توجهی هم نیست.

کسی که می‌خواهد کبد اهدا کند باید بداند که ممکن است مشکلاتی برایش به وجود بیاید. البته به گفته جان قربان این عوارض فراتر از عوارض جراحی‌های دیگر نیست. او می‌گوید: «کسی که جراحی ساده‌ای انجام می‌دهد هم ممکن است دچار مشکلات و عوارض جراحی شود. قبل از جراحی آگاهی کامل به اهدا کننده‌ها می‌دهیم و اجازه عمل ویژه از آنها می‌گیریم. عوارضی مثل خونریزی، ترشحات صفراوی و تجمع مایعات در شکم ممکن است ایجاد شود که البته ما چنین مواردی تا به حال نداشته‌ایم.»

قلبم را می‌فروشم!

نتیجه این عدم آگاهی، آگهی‌های فروش کبد است که همه بی‌نتیجه مانده و خریداری برایشان پیدا نشده است. البته جان‌قربان و همکارانش در بخش پیوند اعضا بیمارستان نمازی، کاملا با این مسئله آشنا هستند. او می‌گوید: «خیلی از این فروشنده‌ها با خود ما تماس می‌گیرند و ابراز تمایل می‌کنند برای فروش اعضایشان. یک نفر زنگ زده بود و می‌خواست قلبش را بفروشد. انگار اصلا متوجه نبود که بدون قلب نمی‌تواند زنده بماند. دیگری می‌خواست چشم هایش را بفروشد. از این موارد زیاد است.»

این خرید و فروش زمانی شکل تازه‌ای پیدا می‌کند که می‌بینیم در این زمینه هم دلالی وجود دارد. دلالان با چند نفر از کسانی که می‌خواستند کبد بفروشند تماس گرفته بودند و می‌خواستند معامله را جوش بدهند. اما وقتی این جراحی امکان‌پذیر نیست، دلال‌ها اگر بتوانند اعتماد فروشنده را جلب کنند، مقداری پول به عنوان حق‌العمل کاری می‌گیرند تا خریدار را به فروشنده برسانند که البته خریداری در کار نیست و فروشنده که به انگیزه حل مشکل مالی حاضر به فروش کبدش شده، باز هم ضرر می‌کند.

بازار آشفته اعضای بدن

بازار خرید و فروش اعضای بدن برای پیوند، مخصوص ایران نیست. طبق آمار سازمان بهداشت جهانی این بازار در سایر کشورهای آسیایی بسیار پر رونق است و طبق همین آمار، قیمت کبد در چین 35 هزار دلار است. کلیه در مصر 5300 دلار و در پاکستان 8 هزار دلار فروخته می‌شود و لوزالمعده هم در چین 2هزار دلار و در ترکیه 35هزار دلار قیمت دارد. آنچه در این بازار اتفاق می‌افتد سود کلان دلال‌ها و سو استفاده آنها از نیاز فروشنده‌ها و خریداران است. فروشنده‌هایی که نیاز مالی شان مجبور شان کرده تکه‌ای از بدنشان را قیمت بگذارند و خریدارانی که در جست و جوی سلامتی شان حاضر به پرداخت این رقم‌ها هستند. اتفاقی که گویا هنوز در حوزه پیوند کبد اتفاق نیفتاده است و همچنان عاطفه پدرانه و مادرانه است که کبدشان را به کودک بیمارشان پیوند می‌زند تا جان دوباره‌ای باشد در تن خانواده ....
منبع: مهر
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین