کد خبر: ۹۳۶۹۴
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۱
امسال رقمی حدود هفت‌میلیاردتومان از ردیف بودجه جاری کشور به بنیاد سعدی که متعلق به شماست تعلق گرفته است.
انتشار بودجه سال٩٥ و جزئیات آن به‌ویژه نهادهایی که سهمی از بودجه دارند اما زیر نظر دولت نیستند بهانه‌ای شد برای گفت‌وگو با غلامعلی حدادعادل.

روزنامه شرق نوشت: دو سالن به فاصله چندمتری هم در یک مکان؛حوزه هنری. در هر دو، هم‌زمان مراسم شعرخوانی با چاشنی سیاست برپاست. داریوش کاردان، مجری سالن بزرگ‌تر است که پابه‌پای هر شاعری که روی صحنه دعوت می‌کند می‌رود و در بداهه‌های طنزآمیز سیاسی کم نمی‌آورد. به‌ویژه وقتی پای احمدی‌نژاد در میان است. فقط سه‌نفر محتوای پوستر «خشک‌سالی شده‌ای بارش باران برگرد» با تصویر احمدی‌نژاد را دست‌مایه اشعارشان کرده‌اند. یکی از آنها باافسوس از دولت رفته یاد می‌کند و می‌گوید دولت تدبیر و امید برخلاف شعاری که داد برای ما شاعران طنزپرداز اصلا امیدی نیاورد! یک‌نفر هم به بهانه انتخابات مجلس یک شعر در وادی وعده‌های انتخاباتی یک نماینده سروده است. از فضای غیررسمی و طنز با غلبه چاشنی سیاست در این سالن تا سالن رونمایی از کتاب شعر غلامعلی حدادعادل با رفت‌وآمد‌های رسمی و جملات و تعاریف رسمی‌تر و درظاهر عاری از سیاست، به نظر فاصله‌ای نیست، اما هست. سیاست اگر در شعر سیاست‌مدار نمودی ندارد اما برای شاعر طنزپرداز آب حیات است. در سالن بزرگ‌تر شاعران عادی، اشعار طنز سیاسی می‌خوانند و در سالن کوچک‌تر از غزل‌های کاملا غیرسیاسی یک سیاست‌مدار رونمایی می‌شود. حدادعادل دیروز با خانواده آمده بود. مادر و همسر و برخی فرزندان و نوه‌ها. در عکس‌هایی که از مراسم منتشر شده، تصاویر مادر و همسر و دو نوه پسر و دختر حداد هم دیده می‌شود. حدادعادل شعری هم برای مادرش گفته بود: «پرسند اگر که شیرزن کیست / این است کلام آخر من / گویم که یکی است و آن یکی نیز / کس نیست به غیرمادر من»حداد گفت گاهی فکر می‌کنم چقدر فاصله است میان آنچه از من در این دفتر شعر می‌بینید با آن چیزهایی که هرازگاهی در فضای مجازی درباره من گفته می‌شود. امروز می‌خواهم بگویم من آنی هستم که در این دفتر می‌بینید نه آنکه دیگران می‌گویند. در این مراسم علیرضا قزوه هم اشاره‌ای به انتخابات هفتم اسفند مجلس داشت و گفت: «روزگار ما در عرصه سیاست به‌گونه‌ای شده که انگار تیم‌ ملی ما حذف شده و به‌جای آن می‌گویند تیم ‌ملی زرگنده به میدان برود. من نمی‌دانم ما چطور راضی شده‌ایم تا امثال دکتر حداد و آقای توکلی را در عرصه سیاست از دست بدهیم و کسانی که یک تجربه هم ندارند را می‌خواهیم چهارسال در امور سیاسی دخالت دهیم و اختیارمان را بدهیم دست آنها. بااین‌حال باید آقای حداد را غنیمت شمرد که با چنین کمبود وقتی، برای شعر هم وقت گذاشته است و از این حیث به نظر من، او شق‌القمر کرده است».

دسترسی به غلامعلی حدادعادل به‌ویژه برای روزنامه‌نگاران اصلاح‌طلب آسان نیست. حتی در راهروهای پارلمان هم نمی‌توان او را ‌گیر انداخت. اگر ائتلافی در کار نباشد که حدادعادل سخنگویش شود و نشست خبری برگزار کند، می‌ماند همین مراسم‌ها و همایش‌هایی مثل رونمایی از کتاب شعر «هنوز هم...» که حدادعادل با خانواده‌اش در آن حضور یافته‌اند. انتشار بودجه سال٩٥ و جزئیات آن به‌ویژه نهادهایی که سهمی از بودجه دارند اما زیر نظر دولت نیستند بهانه‌ای شد برای گفت‌وگو با غلامعلی حدادعادل.

جناب آقای حداد شما قول داده‌اید که یک روز تشریف بیاورید روزنامه «شرق». بالاخره کی خواهید آمد؟ دو، سه‌بار هم در نشست‌های خبری قول آن را از شما گرفتیم؟

ان‌شاء‌الله خدمت شما می‌رسیم.

امسال رقمی حدود هفت‌میلیاردتومان از ردیف بودجه جاری کشور به بنیاد سعدی که متعلق به شماست تعلق گرفته است. درمقابل، بنیاد سعدی بابت هزینه‌های خود به کدام نهاد بالادستی پاسخ‌گوست و کدام نهاد بر عملکرد آن نظارت می‌کند که این بودجه به مصارف صحیح رسیده یا خیر؟ بارها نمایندگان درباره نحوه هزینه‌کرد بودجه نهادهایی که زیر نظر دولت نیستند تذکر داده و خواستار شفافیت مالی آنها شده‌اند.

آنهایی که اسم بنیاد سعدی را می‌آوردند و انتقاد می‌کردند فکر می‌کردند که بنیاد سعدی مؤسسه‌ای برای شناخت سعدی است و سعدی‌پژوهی می‌کند؛ نمی‌دانستند که وظیفه بنیاد سعدی آموزش و گسترش زبان فارسی در جهان است. اگر این را می‌دانستند آن انتقاد را نمی‌کردند. هفت‌میلیارد که هیچ ٧٠‌میلیارد هم اگر ما برای آموزش زبان فارسی در جهان بگذاریم کم است. هرجا زبان فارسی وجود داشته باشد و تکلم شود ایران آنجا حضور دارد.

چه نهادی نظارت می‌کند که بنیاد سعدی تا چه اندازه در رسیدن به اهداف خود موفق بوده و توانسته بودجه‌هایش را به مصارف درستی برساند؟ بنیاد شما به کجا جواب می‌دهد؟

من به شما جواب می‌دهم. هر سؤالی که شما داشته باشید من عهده‌دار پاسخ‌گویی هستم و تا دینار آخر پولی که داده شده است را به شما می‌گویم و حساب پس می‌دهم. در روزگاری که ارز را باید از چهارراه استانبول با قیمت بیش از سه‌هزارتومان بخریم، یک مؤسسه جمع‌وجور وقتی حقوق کارمندان و متخصصانش را بدهد چقدر از این پول ریالی می‌تواند صرف ارز کند که در ٢٠٠ نقطه جهان به معلمانش حقوق ارزی بدهد؟

مؤسسه شما چند کارمند دارد؟

خیلی کم. کل کارمندان ما شاید ٤٠ نفر نشوند. مؤسسه‌ای جمع‌وجور است که برای دنیایی باید کار کند. بنیاد ما هیأت ‌امنا دارد. رئیس هیأت ‌امنا معاون اول رئیس‌جمهور است. سؤال می‌کنند، جواب می‌دهیم. این بحث‌ها بیشتر سیاسی است. شما بیشتر از من می‌دانید.

درباره انتخابات تهران هم از شما سؤال داشتم. شما تا چه اندازه شخص آقای دکتر حدادعادل را در ناکامی اصولگرایان در تهران مقصر می‌دانید؟ به‌هرحال شما نقش مهمی در ائتلاف داشتید و فهرست نهایی هم خواه‌ناخواه به اسم شما تمام شد.

اگر تقصیری هست همه را من به گردن می‌گیرم.

یعنی تقصیری نیست؟ شما این ناکامی را چطور توجیه می‌کنید؟

این پدیده پیچیده سیاسی - اجتماعی را نمی‌شود با یک جمله جواب داد اگر فرصت باشد من توضیح خواهم داد.

همان زمان به فهرست شما این انتقاد وارد می‌شد که محتوای آن تندروانه است. ولی شما قبول نداشتید.

ما از سرعت‌داشتن در جاده‌ای که خودمان آن را حق می‌دانیم پشیمان نیستیم. همان‌طور که آقا فرمودند تندروی نقطه مقابل اعتدال نیست. انحراف نقطه مقابل اعتدال است.

پس شما عدم اقبال به فهرست اصولگرایان تهران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

این را مربوط به تشخیص مردم تهران می‌دانیم و تسلیم هم هستیم و دیدید که یک کلمه هم از آن کلماتی که دوستان شما در انتخابات سال ٨٨ بر زبان آوردند ما بر زبان نیاوردیم. ما به قانون احترام می‌گذاریم. دبه درنمی‌آوریم. نجابت به خرج می‌دهیم. انتقال نرم قدرت را به سود کشور می‌دانیم و فکر می‌کنیم نبود ما در مجلس مهم نیست بلکه جریان روان مردم‌سالاری و قانون‌مداری سرمایه کشور است. افراد می‌آیند و می‌روند اما این قنات نباید ویران شود. همیشه باید از آن آب بیرون بیاید. اینها صحبت‌های ماست. ان‌شاء‌الله خدمت شما می‌رسیم.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین