کد خبر: ۹۲۹۲۵
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۷
دکتر سید حسن هاشمی در یادداشتی نوشته است: چهلمين روز رحلت آیت‌الله واعظ طبسی فرا رسید. خاطرات فراوانی از آیت‌الله دارم که یکی از آنها پر رنگ‌تر از بقیه است؛ و مرور هر بار آن، مرا به سال ۱۳۵۹ می‌برد؛ به روزهاي بي تكرار جهاد سازندگی.
وزیر بهداشت، بر ضرورت آگاهی نسل جوان از رفتار و منش بزرگان انقلاب اسلامی تاکید کرد و گفت: نسل جوان ما باید از این زوایای گاه پنهان سال‌های نخست انقلاب آگاه باشد.

 دکتر سید حسن هاشمی در یادداشتی نوشته است: چهلمين روز رحلت آیت‌الله واعظ طبسی فرا رسید. خاطرات فراوانی از آیت‌الله دارم که یکی از آنها پر رنگ‌تر از بقیه است؛ و  مرور هر بار آن، مرا به سال ۱۳۵۹ می‌برد؛ به روزهاي بي تكرار جهاد سازندگی.

دکتر حسن فیروز آبادی، رئيس فعلی ستاد کل نیروهای مسلح، در آن زمان عضو شورای مرکزی جهاد سازندگي و مسئول امور شهرستان‌های جهاد خراسان بود. یکی از طلبه‌های جوان هم به عنوان نماینده آیت الله طبسی در جهاد خراسان منصوب شده بود. قرار شد او همراه با حسن فیروزآبادی به چند شهر استان سفر و امور را بررسی کنند؛ سفری که پر ماجرا شد.

ماجراهایی که باور آن برای جوانان امروز چندان ساده نیست؛ اما آن روزها و همچنان با گذشت بیش از سی سال هنوز بخشی از دغدغه‌ نیروهای مخلص انقلاب بوده و هست.

روزی در دفتر كارم در جهاد بودم؛ تلفن زنگ زد؛ آقاي فیروزآبادی بود؛ از اسفراین تماس می‌گرفت. لب به شکایت گشود؛ آن هم از رفتار طلبه جواني. از من خواست وقت ملاقاتی از آقای طبسی بگیرم و موضوع را با ايشان در ميان بگذاريم. تلفن را که قطع کردم با آیت‌الله تماس گرفتم؛ موضوع را برايشان توضيح دادم و قرارمان شد ساعت ٩٠٥ روز بعد، در طبقه پنجم کمیته انقلاب اسلامی.

فردای آن روز هنگام ورود به اتاق آیت‌الله، در کمال تعجب با طلبه جوان روبرو شدیم. یکی از صفات نیک مرحوم واعظ طبسی، آن بود که در هیچ مجلسی به هیچ فردی اجازه بدگویی و غیبت نمی‌داد. به همین دلیل گفته بود طرف مقابل هم بیاید تا حرف‌ها در حضور هر دو نفر بیان شود.

جلسه با شکوائیه آقای فیروزآبادی شروع شد. ایشان با حرارت و ‌ضمن اشاره به طلبه جوان گفت: با ایشان به چند شهر سر زدیم؛ به نیشابور که رسیدیم، گفت هوس (نارنجك) شیرینی خامه‌ای به زبان مشهدي، کرده‌ام؛ خریدیم و خورد. موقع ناهار در سبزوار، غذای جهاد را نپسندید. چلوکباب خواست، آن هم با نوشابه!

البته دکتر فیروزآبادی حق داشت و این موضوع برای ما بسیار عجیب بود؛ اکثرا دانشجویانی حساس و آرمان‌خواه بودیم و حرکات طلبه جوان را هم سخت زیر نظر داشتیم. در جهاد با ۱۶ ساعت کار روزانه، ناهار ما اغلب نان و پنیری بود که شاید گاهي با هندوانه اي همراه می‌شد. عجیب‌تر آن‌که، طلبه جوان، شب هم در بجنورد محل جهاد را مناسب ندیده و اتاقی در يك مهمانخانه برای او گرفته بودند.

حرف‌های فیروزآبادی که به پایان رسید، سکوت بر جلسه چهار نفره ما حاکم شد. خودم هم در دلم می‌گفتم این طلبه دیگر به درد جهاد نمی‌خورد؛ راستش وقتی در نگاه آیت الله طبسی دیدم که ایشان هم چنین نظری دارند، خوشحال شدم. آیت‌الله اما چیزی نگفتند؛ سری تکان دادند و همه را مرخص کردند. چند روز بعد حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری که نماینده حضرت امام در جهاد سازندگی بودند، روحاني عزيز و محترمي را در جهاد خراسان منصوب کردند.

این خبر در تمام مراکز جهاد پیچید که به دلیل خوردن شیرینی خامه‌ای و چلوکباب، آن هم با نوشابه، و البته به دلیل هزینه از بیت‌المال، نماینده امام در جهاد خراسان عزل شد. آن طلبه جوان هم ظاهرا سال‌ها بعد به دلیل پاره‌ای تخلفات دیگر نه تنها در جهاد که در کسوت روحانیت نیز باقی نماند.

نسل جوان ما باید از این زوایای گاه پنهان سال‌های نخست انقلاب اسلامی هم آگاه باشد و بداند هنوز هم افرادی از آن نسل در میان ما هستند که از فراموشی ارزش‌ها غصه می خورند و بر بعضی رفتارهای به ظاهر انقلابی، تأسف.

در نخستین جمعه ماه رجب همه از درگاه پروردگار مهربان بخواهیم ياريمان كند تا آنگونه بگوییم و عمل کنیم که در پایان کار، او خشنود باشد و ما رستگار. آمین.



منبع: مهر
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین