متاسفانه در حوزه رقابت سياسي در كشورمان با وجود آنكه ما جامعه‌اي مسلمان داريم اما به گونه‌اي ديگر رفتار مي‌كنيم. در اسلام تخريب، توهين و افترا وجود ندارد و هر كسي بايد بر اساس عملكردش خودش را تبليغ كند و به مردم اثبات كند كه اصلح است.
رييس‌جمهور بايد به مردم به طور واضح بگويد كه در آن هشت سال كاري هم
كرده‌اند كه به اين زودي‌ها كارهاي اشتباه آنها اصلاح نمي‌شود. دولت بايد
شجاعانه بيايد و بگويد كه علت خرابي‌ها چه بوده است. منتهي آنقدر خرابي‌ها
زياد است كه دولت وقت زيادي مي‌خواهد و مردم هم بايد صبور باشند.منتقدان عملكرد دولت مي‌گويند كه نقد سازنده مي‌كنند و بايد فضاي نقد در كشور وجود داشته باشد اما آنها پا را از نقد نيز فراتر گذاشته‌اند و به تخريب و توهين روي آورده‌اند. آنها به جاي بازسازي چهره خود در ميان مردم بعد از شكست در انتخابات هفتم اسفندماه، به تخريب و توهين روي آورده‌اند تا جامعه بيشتر از گذشته با راه و روش و فكر آنها آشنا شود.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی تدبیر و امید،«محمد هاشمي» عضو سابق مجمع تشخيص مصلحت نظام در گفت‌وگو با «اعتمادآنلاين» مي‌گويد كه تندروها در فكر تلافي هستند و به نظرم از الان مي‌خواهند مقدمات انتخابات سال ١٣٩٦ را فراهم كنند. او كه برادر آيت‌الله اكبر هاشمي‌رفسنجاني است در اين گفت‌وگو مي‌گويد: افراطي‌ها براي اثبات خودشان دست به تخريب و توهين مي‌زدند.
اصولگرايان و منتقدان، دولت را هر روز زير سوال مي‌برند. آنها در روزنامه‌ها و سايت‌هايي كه در اختيار دارند از هر گامي كه دولت برمي‌دارد ايراد مي‌گيرند و مدعي هستند كه راه و روش اداره صحيح كشور را آنها مي‌دانند، نه هيچ شخص ديگري. از برجام، وضعيت اقتصادي، سياست داخلي و هر حوزه ديگري كه به ذهن‌شان برسد ايراد مي‌گيرند. منتقدان دولت يازدهم اين روزها تبديل شده‌اند به توپخانه‌اي با چاشني حملات تخريبي عليه دولت حسن روحاني. علت آغاز اين موج از حمله‌هاي جديد را در چه مي‌دانيد؟
اين حمله‌ها و تخريب‌ها كه شما به آن اشاره كرديد بيشتر واكنشي است به انتخابات هفتم اسفندماه كه در آن اين طيف سياسي در كشور از سوي مردم تا حدودي طرد شدند. به همين دليل تندروها در فكر تلافي هستند و به نظرم از الان مي‌خواهند مقدمات انتخابات سال ١٣٩٦ را فراهم كنند. بر همين اساس اين گروه‌هاي سياسي كه كارشان از نقد هم گذشته است و رو به فعاليت‌هاي تخريبي آورده‌اند مي‌خواهند دولت را در ميان جامعه ناكارآمد نشان دهند. پس بنابراين به نظرم علت چنين حملاتي اول، انتخابات هفتم اسفندماه است و بعد هم نگاه اين طيف سياسي به انتخابات سال ١٣٩٦ است.
آقاي هاشمي، نكته در اين است كه اين افراد مدام از نقد سازنده صحبت مي‌كنند اما ادبيات و رفتار آنها نمايانگر برخوردي تند با دولت يازدهم است. هرچند در يك جامعه دموكراتيك همه نهادها و ارگان‌ها بايد مورد نقد قرار بگيرند اما به نظر مي‌رسد شرايط اين نقد كردن عادلانه نيست و يكطرفه است.
متاسفانه در حوزه رقابت سياسي در كشورمان با وجود آنكه ما جامعه‌اي مسلمان داريم اما به گونه‌اي ديگر رفتار مي‌كنيم. در اسلام تخريب، توهين و افترا وجود ندارد و هر كسي بايد بر اساس عملكردش خودش را تبليغ كند و به مردم اثبات كند كه اصلح است. لذا اين اصول اساسي اسلام در جامعه ما به فراموشي سپرده شده است و رقيب‌ها در عرصه سياسي فقط به فكر تخريب هستند تا معرفي خود، در صورتي كه تخريب‌ها مخالف اسلام است. البته اين نكته را بايد بگويم كه اين موضوعات براي اين دوران نيست و از گذشته در جامعه ما وجود داشته است اما كم و زياد مي‌شده است. براي نمونه در مجلس اول و دوم شوراي اسلامي، شرايط سياسي كشور مناسب بود و مخصوصا در مواقعي هم كه عده‌اي مي‌خواستند بي‌انصافي كنند يا از تخريب استفاده كنند و از اصول اسلامي عدول كنند امام وارد صحنه مي‌شدند و به آنها تذكر مي‌دادند و حتي امام در آن زمان خطاب به اين افراد گفتند « به كجا مي‌رويد؟». در شرايط آن زمان امام (ره) حضور فعالي داشتند و به عنوان ولي امر مسلمين اين اجازه را نمي‌دادند كه تخريب انجام شود يا به افراد تهمت و افترا زده شود.
مي‌خواهيد بگوييد در آن دوران همه‌چيز خوب بود و هيچ مشكلي نبود و هيچ شخصي هم مورد توهين و افترا قرار نمي‌گرفت؟
البته نه اينكه هيچ نقد و توهيني نباشد، اما به‌شدت از امروز كمتر بود.
در ادامه توضيحات‌تان بعد از مجلس دوم شرايط به چه شكل شد؟
بعد از آن در مجلس سوم شاهد بوديم كه رابطه دولت و مجلس خيلي خوب نبود و از مجلس سوم به بعد هم كه افراطي‌ها و تندروها دست باز‌تري در كشور پيدا كردند. بايد بگويم كه هميشه هم عامل اين اتفاقات يعني توهين‌ها و تهمت‌ها و تخريب‌ها، جريان افراطي‌اي بوده‌اند كه در طرفين وجود داشته‌اند و براي اثبات خودشان دست به تخريب و توهين مي‌زدند و همچنان هم مي‌زنند. اين اتفاقات به ضرر انقلاب است و مردم انتظار دارند كه در آرامش زندگي كنند و شاهد اين درگيري‌ها نباشند.
هدف‌شان چيست؟
اگر اينها اين كارها را نكنند وجودشان در جامعه فراموش مي‌شود. آنها براي اثبات حضورشان اين كارها را مي‌كنند.
برخي از فعالان سياسي معتقدند كه دولت روحاني در مقابل اين تخريب‌ها دست تنهاست. شما نظرتان چيست؟
به نظرم اين طور نيست. دولت حسن روحاني هم رسانه‌هاي مكتوب قوي‌اي در اختيار دارد و هم حاميان خوبي دارد. مطالبي كه در بعضي از روزنامه‌ها نوشته مي‌شود يا در فضاي مجازي است خلاف صحبت شما را مي‌گويد و نشان مي‌دهد كه دولت يازدهم حاميان خوبي دارد. اين طوري نيست كه دولت روحاني تنها باشد بالاخره حامياني دارد.
حسن روحاني به عنوان رييس‌جمهور در مقابل اين تخريب‌هايي كه در لباس نقد است، چه واكنشي بايد نشان دهد؟
روحاني تا به امروز خيلي هم صبوري نكرده است و در بعضي از جاها پاسخ داده است. بالاخره بايد بپذيريم كه انتقادها و زخم زبان‌هاي روحاني كم نبوده است و حتي به نظرم در شان رييس‌جمهور نبوده است كه بيايد جواب خيلي چيزها يا افراد را بدهد. ممكن است كه واكنش‌هاي روحاني شدت و ضعف داشته باشد ولي اين واكنش‌هاي سياسي هميشه بوده است منتهي كم و زياد داشته است و بعضي جاها از خط اعتدال خارج شده است و بعضي ازجاها از اين خط خارج نمي‌شود.
اما به طور واضح نگفتيد كه حسن روحاني بايد چه رفتاري را در دستور كار خودش قرار دهد؟
در مقابل اين نوع تخريب‌ها رييس‌جمهور وظيفه دارد، ريشه اين تخريب‌ها را براي مردم باز كند و بگويد خرابي‌هاي كشور نتيجه عملكرد دولت‌هاي نهم و دهم است و اينها بوده‌اند كه اين گونه رفتار كرده‌اند كه كشور الان با كلي مشكل روبه‌رو شده است. رييس‌جمهور بايد به مردم به طور واضح بگويد كه در آن هشت سال كاري هم كرده‌اند كه به اين زودي‌ها كارهاي اشتباه آنها اصلاح نمي‌شود. دولت بايد شجاعانه بيايد و بگويد كه علت خرابي‌ها چه بوده است. منتهي آنقدر خرابي‌ها زياد است كه دولت وقت زيادي مي‌خواهد و مردم هم بايد صبور باشند. دولت بايد براي مردم توضيح دهد. وقتي كه دولت‌هاي نهم و دهم توليد را از بين برده است ديگر اين موضوع يك شبه درست نمي‌شود و سال‌ها طول مي‌كشد تا درست شود. مردم هم در عين حال بايد بدانند كه در چندين جبهه بايد فعاليت داشت تا آن خرابي‌ها از بين برود. اينها را دولت بايد براي مردم توضيح دهد نه اينكه فقط اختلاس‌هاي دولت‌هاي نهم و دهم را بگويد.
حسن روحاني بايد با منطق علمي بيايد به مردم اطلاعات شفاف بدهد، چرا كه بيشترين حمله‌ها در اين حوزه به دولت است. مردم بايد بدانند كه دولت روحاني عصاي موسي ندارد كه يك شبه كارها را درست كند و حسن روحاني هم بايد بداند كه اين منطق و دليل است كه موجب آگاهي مردم مي‌شود. دولت روحاني مي‌تواند از خودش دفاع كند وعامل اصلي شرايط بحراني كشور را معرفي كند و مردم هم بايد بدانند كه دولت روحاني نبوده است كه خرابي‌ها را به بار آورده است بلكه دولت احمدي‌نژاد بوده است. حسن روحاني و وزراي محترم دولت يازدهم نبايد فكر كنند كه مردم هم به اندازه آنها مي‌دانند و نيازي به اطلاع‌رساني نيست، بلكه بايد شفاف و صريح با مردم صحبت كنند، چراكه جامعه اطلاعاتش نسبت به مسوولان كمتر است. بايد اطلاعات واقعي را به مردم داد و اطلاع‌رساني كرد كه مردم واقعيت‌ها را بدانند. بسياري از اين نقادي‌ها و تخريب‌ها ريشه در گذشته دارد كه احمدي‌نژاد روي كار بوده است و هيچ كسي هم نمي‌آيد بگويد مشكلات امروز كشور دستاورد احمدي‌نژاد بوده است و كار روحاني نيست.
تخريب‌چي‌ها و تندروها مي‌گويند در كشور آزادي وجود دارد و بايد از اين آزادي استفاده كرد. آيا تخريب و توهين استفاده از شرايط آزادي است؟
نبايد آزادي را با سوءاستفاده كردن اشتباه گرفت. مفهوم آزادي هيچ‌وقت اجازه نمي‌دهد كه توهين و تخريب و فحاشي صورت بگيرد. اين موضوع بايد به يك فرهنگ در فضاي سياسي كشورمان تبديل شود. زماني كه ارزش‌ها در كشور حاكم شوند، آن زمان بلوغ سياسي هم در كشور نمايان شده است و ديگر نيازي به تخريب و توهين نيست. به نظرم خوب است كه اين نكته را هم بگويم كه علت عدم ظهور حضرت مهدي(عج) اين است كه جامعه هنوز آمادگي و پذيرش لازم را ندارد.
در همین زمینه بخوانید
ارسال نظر
