مرد مغازه دار ناجی دختر جوان شد

دختر جوانی که خود را در دام شیطانی راننده تاکسی و دوستش می‌دید، به بهانه‌ای از ماشین پیاده شد و برای کمک خودش را به مرد مغازه‌داری رساند. با کمک مرد مغازه‌دار و چند نفر از دوستانش، عاملان این آزار و اذیت دستگیر شدند.

26 اسفند سال گذشته ماموران کلانتری 167 خزانه در جریان آزار و اذیت دختر جوان و دستگیری دو مرد قرار گرفتند. با اعلام این خبر،‌ماموران راهی محل شدند.

مرد میانسالی با حضور ماموران به آنها گفت: داخل مغازه بودم که ناگهان دختر جوانی وارد سوپر مارکت شد و از من تقاضای کمک کرد. او مدعی بود که راننده تاکسی و مرد جوانی او را ربوده و مورد آزار و اذیت قرار داده‌اند. من هم با کمک چند نفر از دوستانم، دو مرد را دستگیر کرده و موضوع را به پلیس خبر دادیم.

در ادامه تحقیقات دختر جوان نیز به ماموران گفت: ساعتی قبل در میدان شهدا منتظر تاکسی ایستاده بودم که تاکسی زردرنگی که یک مرد جوان مسافرش بود و در صندلی کنار راننده نشسته بود در مقابلم ایستاد و من نیز سوار شدم. بعد از مدتی راننده تاکسی سر صحبت با من را باز کرد و شروع به سیگار کشیدن کرد؛ مرد جوان نیز از راننده تاکسی خواست که بایستد چرا که ادعا می‌کرد دود سیگار وی را اذیت می‌کند و می‌خواهد که در صندلی عقب بنشیند. مدتی از نشستن مرد جوان در صندلی عقب و کنار من نمی‌گذشت که وی از من خواست که شماره تماس خود را به او بدهم. من نیز به وی گفتم که تلفن همراهم خاموش است و شماره تلفنی به او دادم، ناگهان مرد جوان مرا با زور زیر صندلی کرد و مورد آزار و اذیت قرار داد. هر چه تلاش کردم موفق نشدم خودم را از دست او نجات دهم، بعد از مدتی نیز راننده تاکسی ماشین را متوقف کرد و به صندلی عقب خودرو آمد و مرد جوان فرمان خودرو را در دست گرفت. من به آنها گفتم که حالت تهوع دارم و ممکن است حالم داخل خودرو به هم بخورد؛ آنها روبه‌روی یک سوپرمارکت توقف کردند و مرد جوان برای خرید آب به بیرون از تاکسی رفت، من به بهانه حالت تهوع به راننده تاکسی گفتم که می‌خواهم از تاکسی خارج شوم و بلافاصله بعد از خارج شدن از تاکسی به داخل سوپرمارکت رفتم و از صاحب مغازه درخواست کمک کردم.

با دستگیری دو متهم این پرونده، روز گذشته آنها با انتقال به دادسرای امور جنایی تهران در مقابل سعید احمد بیگی؛ بازپرس امور جنایی تهران لب به اعتراف گشودند . یکی از آنها به بازپرس احمدبیگی گفت: من صاحب یک فروشگاه پوشاک در میدان شهدا هستم و حدود 6 ماه است که با یک راننده تاکسی آشنا شده‌ام. قبول دارم که دختر جوان را مورد آزار و اذیت قرار دادم ولی قصد ربودن وی را نداشتم و نمی‌دانم که چرا این اتفاق افتاد و در حال حاضر بسیار پشیمان هستم.امروز برای رفتن به قرچک از راننده تاکسی خواستم تا مرا برساند. داخل ماشین بودم که چشمم به دختر جوان افتاد و به فکر نقشه شیطانی افتادم.

پس از اظهارات متهمان این پرونده آنها به دستور سعید احمد بیگی، بازپرس امور جنایی تهران بازداشت شدند و تحقیقات درباره این پرونده همچنان ادامه دارد.