کد خبر: ۸۸۱۵۶
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۳
در این سال، دو کشور درباره جدی ترین چالش سیاسی– امنیتی، یعنی برنامه هسته ای ایران و تحریم های وضع شده از سوی آمریکا، به توافق رسیدند.
روزنامه شرق  در یادداشتی به قلم امیرعلی ابوالفتح کارشناس آمریکا، نوشت:در تاریخ خصومت های جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا در بیش از سه دهه گذشته، سال ١٣٩٤ (مارس ٢٠١٥ تا مارس ٢٠١٦) از اهمیت فراوانی برخوردار است.

 در این سال، دو کشور درباره جدی ترین چالش سیاسی– امنیتی، یعنی برنامه هسته ای ایران و تحریم های وضع شده از سوی آمریکا، به توافق رسیدند.

برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که با گذشت از گردنه های حساسی همچون شورای امنیت سازمان ملل متحد، کنگره ایالات متحده و مجلس شورای اسلامی ایران در نهایت اجرائی شد، فصل جدیدی از مناسبات میان تهران و واشنگتن را گشود.

از طریق مذاکرات هسته ای، تابوی منع گفت و گوهای مقامات ارشد دو کشور شکسته شد و بخش عمده ای از بی اعتمادی طرفین به یکدیگر، تحت الشعاع عمل به تعهدات قرار گرفت. در پی رسیدن به این توافق، تبادل زندانیان میان طرفین انجام گرفت و حادثه دستگیری تفنگداران دریایی آمریکا در آب های ساحلی ایران که می توانست بحران جدیدی بیافریند، با تدبیر و دوراندیشی، حل و فصل شد.

با این حال، در سال ١٣٩٤، جمهوری اسلامی و ایالات متحده از دو کشور خصم به دو کشور دوست یا حداقل، دو کشور بی تفاوت به یکدیگر بدل نشدند. اختلافات میان طرفین، جز در موضوع هسته ای همچنان باقی ماند. هنوز از منظر جمهوری اسلامی ایران، آمریکا شیطان بزرگ است و از دید همتایان آمریکایی، ایران بزرگ ترین کشور حامی تروریسم در جهان. بااین حال، از طریق دستیابی به راه حلی مرضی الطرفین در موضوع هسته ای، روزنه ای، حتی کوچک در دیوار بلند بی اعتمادی میان تهران و واشنگتن ایجاد شده است.

این روزنه متناسب با رفتار طرفین در آینده می تواند کوچک یا بزرگ شود. البته فارغ از آنچه در سال ١٣٩٤ گذشت، اکنون نگاه ها به سال آینده دوخته شده است. در سال ١٣٩٥ (مارس ٢٠١٦ تا مارس ٢٠١٧) دولت آمریکا تغییر می کند.

پیش بینی می شود تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر (آبان) آینده، رویکرد کنونی دولت باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا در قبال اجرای دقیق برجام با حذف فشارهای واشنگتن بر جمهوری اسلامی در موضوعات موشکی، تروریسم و حقوق بشر همچنان ادامه یابد. با این حال، اینکه نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آتی آمریکا چه خواهد بود می تواند سمت و سوی مناسبات ایران و آمریکا را در سال های آینده ترسیم کند . اگر در انتخابات نوامبر ، دموکرات ها برنده شوند ، در صورت رخ ندادن حادثه ای غیر منتظره همین روند ادامه خواهد یافت.

هر دو نامزد دموکرات -یعنی هیلاری کلینتون و برنی سندرز- بارها از توافق هسته ای با ایران حمایت کرده اند، هرچند لحن کلینتون در مقایسه با سندرز در برخورد با ایران تندتر است. بااین حال، در زمانی که کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا در دولت نخست اوباما بود، فرایند مذاکرات ایران و گروه ١+٥ آغاز شد که در نهایت به سند برجام رسید؛ از این رو می توان انتظار داشت کلینتون با اندکی تفاوت با اوباما، راه دولت کنونی را در ارتباط با ایران دنبال کند.

دراین میان، حتی سندرز در سخنرانی های انتخاباتی خود خواستار آغاز تعاملات گسترده تر با ایران شده است که تلویحا آشتی میان دو کشور را تداعی می کند؛ بنابراین اگر این نامزدِ چپ گرای حزب دموکرات از ژانویه ٢٠١٧ بر صندلی اوباما تکیه زند، چه بسا بخش دیگری از اختلافات تهران و واشنگتن حل و فصل شود؛ البته مشروط بر اینکه فرد پیروز در انتخابات ریاست جمهوری آتی آمریکا، وعده هایش را به فراموشی نسپارد. برخلاف نامزدهای حزب دموکرات که خود را به پیروی از دولت دموکرات اوباما در ارتباط با ایران متعهد کرده اند، نامزدهای حزب جمهوری خواه، یک صدا علیه توافق با تهران فریاد می زنند.

از دید جمهوری خواهان، هرآنچه دموکرات ها در این هفت سال انجام داده اند یا می خواهند انجام دهند، غلط و نپذیرفتنی است. بااین حال و فارغ از جدال های مرسوم انتخاباتی، عمل به وعده خروج آمریکا از توافق برجام بسیار دور از انتظار به نظر می رسد؛ البته به لحاظ نظری، رؤسای جمهوری آمریکا قادر هستند خروج این کشور را از هر پیمان، سند یا عمل به توافقی اعلام کنند؛ حتی اوباما یا دموکرات دیگری نیز می تواند چنین کند؛ اما موضوع مهم تر از توان قانونی رئیس جمهوری آمریکا، منفعت سیاسی چنین عملی است.

نباید فراموش کرد برجام حاصل توافق پنج کشور دیگر، ازجمله چهار عضو شورای امنیت سازمان ملل و سه متحد سیاسی– اقتصادی واشنگتن بوده است. درعین حال، قطع نامه ٢٢٣١ شورای امنیت ضامن اجرای برجام است و هر طرف که این سند را زیر پا گذارد، عملا به عنوان ناقض قطع نامه شورای امنیت شناخته می شود. از این موضوع مهم تر، بعید به نظر می رسد رئیس جمهوری آمریکا هم زمان با نقض برجام بتواند قطع نامه های تحریمی علیه ایران را در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب برساند. بدون اعمال مجدد تحریم های لغوشده سازمان ملل علیه ایران، لغو برجام نتیجه مطلوبی را برای آمریکا به دنبال نخواهد آورد؛ ضمن اینکه بدون برجام، زمان گریز هسته ای ایران از یک سال مجددا به حدود دو تا سه هفته می رسد؛ اتفاقی که هیچ سیاست مداری در آمریکا، حتی افراطی ترین جریان های ضد ایرانی، خواهان آن نیستند، چه برسد به فردی که بر صندلی ریاست جمهوری آمریکا نشسته است.

از این رو می توان پیش بینی کرد رئیس جمهوری جمهوری خواه بعدی آمریکا نیز چاره ای جز ادامه راه طی شده نخواهد داشت؛ گرچه در چنین وضعیتی، تشدید فشارهای واشنگتن بر تهران بر سر موضوعات موشکی، تروریسم و حقوق بشر محتمل خواهد بود.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین