شاید آن روز که هویدا نخستوزیر معدوم رژیم پهلوی بر رکاب پیکان سرمهای رنگش نشست و شعار «هر ایرانی یک پیکان» سر داد، روحش هم خبر نداشت که روزی این شعار ممکن است مبنای رسمی غلط، اما همهگیر شود.
شاید آن روز که هویدا نخستوزیر معدوم رژیم پهلوی بر رکاب پیکان سرمهای
رنگش نشست و شعار «هر ایرانی یک پیکان» سر داد، روحش هم خبر نداشت که روزی
این شعار ممکن است مبنای رسمی غلط، اما همهگیر شود.
حالا از آن روز بيش از نيم قرن ميگذرد اما هر شهرنشين، به محض آنكه شرايط و توان مالياش را پيدا كند، خودرويي شخصي تهيه ميكند. حالا نياز به راه دور و كار دانشگاهي علمي نيست؛ هر وقت سر بيندازي به صف آهنهاي مستطيلي، ميتواني دومينوي ترافيكي را ببيني كه از فرهنگ ناخواسته سواريگرايي پديد آمده است. خيابانها و بزرگراههاي تهران هر روز گواهي بر استفاده انبوه از وسايل نقليه شخصي است. اين فرهنگ غلط گرچه ريشهاي ديرپا در تاريخ كشور دارد اما موجب شده بسياري از معضلات امروز شهري در جامعه ايراني گسترده و گستردهتر شود.
هزينه گزاف ترافيك
در تهران روزانه 17ميليون سفر شهري انجام ميشود كه با احتساب سفرهاي شهري روزانه 20ميليون ساعت وقت شهروندان تهراني در ترافيك تلف ميشود. اين رقم براساس برآوردها و مطالعات صورت گرفته در مركز مطالعات شهر تهران، به سالانه 7.3ميليارد ساعت ميرسد كه از نظر ريالي معادل 10هزار ميليارد تومان برآورد شده است.
علل ترافيك
تمركز واحدهاي اداري و تجاري در مركز شهر: يكي از علل اصلي ترافيك در تهران، تمركزگرايي شديد در شهر است. در ايران پيش از قرن 14، به جز پايتخت كه محل استقرار حاكميت بود، بقيه شهرها ارزش يكساني داشتند. اما وابستگي به سرمايهداري در كلانشهرها، خصوصيات فضايي جمعيت را تغيير داد. امروز حضور دولت، نهادهاي اداري و تجاري انبوه، تمركزگرايي در شهر تهران را فراهم آورده است. اين تمركزگرايي در تهران و رشد خدمات آن، باعث سرازير شدن متخصصان و فعاليتهاي صنعتي انبوه شده است.
عدموجود حمل ونقل عمومي كافي: اكنون تهران 172كيلومتر خط مترو و 190كيلومتر خط اتوبوس تندرو دارد اما حملونقل عمومي فعلي كفاف 17ميليون سفر روزانه را نميدهد. در مسير توسعه اين مهم مديريت شهري تنهاست و دولت سالهاست سهم خود را بهموقع و به اندازه نميپردازد.
بافت قديمي خيابانهاي شهر: بافت فرسوده و نامتناسب شهري همواره معضلساز است اما از منظر ترافيك، عرض كم خيابانها ميتواند عامل سرعتبخش ترافيكهاي سنگين شود؛ معضلي كه در مناطق مركزي شهر به وفور يافت ميشود.
فرهنگ پايين رانندگي: توجه به اين نكته بود كه مديريت شهري را بر آن داشت تا تمركز ويژهاي بر خط سفيد و رعايت هنجارهاي ترافيكي داشته باشد و در سال94 المانهاي ترافيكي را نوسازي و بهسازي كند.
انباشت سرمايه: يكي ديگر از علل ترافيك اين كلانشهر، انباشت سرمايه در آن است. تهران در اين مسير تبديل به مركز فعاليتهاي اقتصادي شد و اكنون جمعيت آن بالغ بر 17ميليون نفر بر محور اين انباشت تردد ميكنند.
خودروهاي شخصي: حجم بالا و ورود بيرويه خودروهاي شخصي به تهران زمينهساز اصلي ترافيك است. معضل افزايش بيرويه اتومبيل در تهران همزمان با شعار شركتهاي خودروساز كه هنوز معتقدند هر ايراني بايد يك اتومبيل داشته باشد، همراه بوده و هنوز اين معضل وجود دارد. در سالجاري دولت با طرح نجات خودروسازان موجب شد بيش از 100هزار خودروي جديد شخصي ديگر به ترافيك شهرها افزوده شود.
حالا از آن روز بيش از نيم قرن ميگذرد اما هر شهرنشين، به محض آنكه شرايط و توان مالياش را پيدا كند، خودرويي شخصي تهيه ميكند. حالا نياز به راه دور و كار دانشگاهي علمي نيست؛ هر وقت سر بيندازي به صف آهنهاي مستطيلي، ميتواني دومينوي ترافيكي را ببيني كه از فرهنگ ناخواسته سواريگرايي پديد آمده است. خيابانها و بزرگراههاي تهران هر روز گواهي بر استفاده انبوه از وسايل نقليه شخصي است. اين فرهنگ غلط گرچه ريشهاي ديرپا در تاريخ كشور دارد اما موجب شده بسياري از معضلات امروز شهري در جامعه ايراني گسترده و گستردهتر شود.
هزينه گزاف ترافيك
در تهران روزانه 17ميليون سفر شهري انجام ميشود كه با احتساب سفرهاي شهري روزانه 20ميليون ساعت وقت شهروندان تهراني در ترافيك تلف ميشود. اين رقم براساس برآوردها و مطالعات صورت گرفته در مركز مطالعات شهر تهران، به سالانه 7.3ميليارد ساعت ميرسد كه از نظر ريالي معادل 10هزار ميليارد تومان برآورد شده است.
علل ترافيك
تمركز واحدهاي اداري و تجاري در مركز شهر: يكي از علل اصلي ترافيك در تهران، تمركزگرايي شديد در شهر است. در ايران پيش از قرن 14، به جز پايتخت كه محل استقرار حاكميت بود، بقيه شهرها ارزش يكساني داشتند. اما وابستگي به سرمايهداري در كلانشهرها، خصوصيات فضايي جمعيت را تغيير داد. امروز حضور دولت، نهادهاي اداري و تجاري انبوه، تمركزگرايي در شهر تهران را فراهم آورده است. اين تمركزگرايي در تهران و رشد خدمات آن، باعث سرازير شدن متخصصان و فعاليتهاي صنعتي انبوه شده است.
عدموجود حمل ونقل عمومي كافي: اكنون تهران 172كيلومتر خط مترو و 190كيلومتر خط اتوبوس تندرو دارد اما حملونقل عمومي فعلي كفاف 17ميليون سفر روزانه را نميدهد. در مسير توسعه اين مهم مديريت شهري تنهاست و دولت سالهاست سهم خود را بهموقع و به اندازه نميپردازد.
بافت قديمي خيابانهاي شهر: بافت فرسوده و نامتناسب شهري همواره معضلساز است اما از منظر ترافيك، عرض كم خيابانها ميتواند عامل سرعتبخش ترافيكهاي سنگين شود؛ معضلي كه در مناطق مركزي شهر به وفور يافت ميشود.
فرهنگ پايين رانندگي: توجه به اين نكته بود كه مديريت شهري را بر آن داشت تا تمركز ويژهاي بر خط سفيد و رعايت هنجارهاي ترافيكي داشته باشد و در سال94 المانهاي ترافيكي را نوسازي و بهسازي كند.
انباشت سرمايه: يكي ديگر از علل ترافيك اين كلانشهر، انباشت سرمايه در آن است. تهران در اين مسير تبديل به مركز فعاليتهاي اقتصادي شد و اكنون جمعيت آن بالغ بر 17ميليون نفر بر محور اين انباشت تردد ميكنند.
خودروهاي شخصي: حجم بالا و ورود بيرويه خودروهاي شخصي به تهران زمينهساز اصلي ترافيك است. معضل افزايش بيرويه اتومبيل در تهران همزمان با شعار شركتهاي خودروساز كه هنوز معتقدند هر ايراني بايد يك اتومبيل داشته باشد، همراه بوده و هنوز اين معضل وجود دارد. در سالجاري دولت با طرح نجات خودروسازان موجب شد بيش از 100هزار خودروي جديد شخصي ديگر به ترافيك شهرها افزوده شود.
منبع: همشهری
ارسال نظر