|
|
امروز: شنبه ۰۷ مهر ۱۴۰۳ - ۱۵:۴۸
کد خبر: ۸۱۶۰۸
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۳
از اعجازهای گفتمان امام، مقارن کردن مفاهیم مفارق و یا همان دمیدن روح در جهان بی روح است. سال ها بود که در جهان مدرن، آزادی و دینداری تحت قراعت های خشن و خشک از هم دور افتاده بود.
روزنامه ابتکار در یادداشی به قلم محمد علی وکیلی نوشت:گفتمانی که امام آورد نه چندان است که به کمند این سطور مختصر آید. لاجرم به قدر قامت و توان این قلم و این سطور، در آن به سخن می نشینیم.

آنچه امام در دوازده بهمن 57 با خود آورد، فراتر از یک انقلاب، به رنگ انقلاب های زمانه بود. در اینکه انقلاب علیه یک سلطنت سنتی بود و مطالباتی مدرن از جنس استقلال و آزادی درصدر خواسته هایش بود، وجهی مدرن و همرنگ زمانه داشت. این اما همه وجوه انقلاب امام و راه او نبود. راه او دری دیگر به روی جهان هم گشوده بود و آن در معنویت بود. آن عنصری که گفتمان هژمون زمانه از آن به تمامه تهی بود. همان عنصری که انقلاب ایران را «روح یک جهان بی روح» کرده بود و الگوی جدیدی پیشاروی جهانیان گشوده بود. الگویی که در آن هم می توان دستی بر آتش معنویت داشت و هم سری در سرسرای مدرنیت. پیوند این دو البته هنر امام را می خواست. در واقع هنری امامانه می خواست این چنین دریای معنویت را به خمره زمانه ریختن و دمِ حق در نی مردمان دمیدن. دال های گفتمان امام چنان گسترده است که آدمی خیره می ماند.

1) گفتمان توحیدی: امام عالم را محضر خدا می دانست. او انقلاب را هم برای خدا می دانست.
آزادی خرمشهر را از خدا می دانست و باری نه چندان در توحید غرق و خلاصه بود که به وصف آید. گفتمان او آکنده از توحید و وحدت کلمه بود. مفاهیم او رنگ و صبغه الهی داشت و نشان داد باد بی نیازی خداوند در همه جا وزیدنی است و صدای حضرت باری در هر عصری شنیدنی است.
2) گفتمان دموکراسی/ آزادی خواه: گفتمان امام یک گفتمان آزادی خواه و دموکراسی طلب نیز بود. امام هر چند به مفاهیم مطلق چنگ می زند اما به چنگ مطلق اندیشی نیفتاد. او میزان را رای می دانست و این چنین به دموکراسی و جمهوریت انتباهی تام داشت. وی حتی آن چنان به لوازم جمهوریت پایبند بود که در همان فجر تصدی حکومت، قانون آن را به رفراندوم نهاد و به صورت عملی بر این نکته پای فشرد که «میزان رای ملت است».

3) گفتمان پا برهنگان/ گفتمان عدالت: وسعت دید امام چنان است که اگر به آزادی و دموکراسی روی و نظر دارد، اما از عدالت به هیچ روی، غفلت ندارد. هر چند مفاهیم آزادی و دموکراسی در گفتمان امام چنان است که قشر نخبه و متوسط جامعه را خشک لب نمی گذارد، اما پا برهنگان و کوخ نشینان نیز از گفتمان او سیراب می شوند. در گفتمان او هم باید جان تحصیل کرده ها گرم شود و هم جامه بر تن مستضعفان رود. لذا گفتمان امام هر چند ارزش های مدرن را پاس می دارد اما به لغزش های مدرن گرفتار نمی آید. و این هنر امام بود.

از اعجازهای گفتمان امام، مقارن کردن مفاهیم مفارق و یا همان دمیدن روح در جهان بی روح است. سال ها بود که در جهان مدرن، آزادی و دینداری تحت قراعت های خشن و خشک از هم دور افتاده بود. در جهان مدرن اساساً ارزش های دینی و مدرن جمع ناشدنی بود. این هنر امام بود که آب و آتش زمانه را به هم آمیخت. مردان خاص و بزرگ همیشه حرف های خاص و بزرگ در آستین دارند. هر چه روح آدمیان وسیع تر گردد، محمل بهتری برای پیوند مفارقات می شود. آن چنان که محل اجتماع نقیضین هم می شود!

قطعا گفتمانی که وحدت توحیدی را با کثرت دموکراسی پیوند می دهد از روحی وسیع سر چشمه یافته است. خاصه آنکه آن زمان این دو به تمامه، مباین می نمودند. گفتمانی که هم جام روشنفکران را پُر می کند و هم جان دینداران را گرم می کند، قطعا از مخزن عظیمی آمده است. گفتمانی که از نای مردمان، نوای حق را بیرون می کشد، بوی سخن رسولانه می دهد. لذا کار امام، کاری پیامبرانه بود.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین