|
|
امروز: سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۰
کد خبر: ۷۷۸۱۱
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۳۹۴ - ۱۴:۴۴
ناگفته نماند سیاست لنگه کفش تنها سیاست ابتکاری مخالفان نبوده است بلکه آنها کاشف سیاست کوکتل مولوتف هم بوده اند، که می توان دقیقا نقطه مقابل سیاست لبخند دانست. یعنی به کاربردن نهایت خشونت در برابر موضوعی با عقایدشان متفاوت است.
اسمش را گذاشتند دیپلماسی لبخند تا از این طریق رویکرد سیاست خارجی دولت یازدهم را با کنایه بی اثر و منفعل جلوه دهند؛ اما آیا واقعا دیپلماسی لبخند دیپلماسی انفعال بود؟!



به گزارش شبکه اطلاع رسانی تدبیر و امید، حسن روحانی وقتی سکان قوه مجریه را در دست گرفت مخالفانش که تعدادشان هم کم نبود در مقابل او صف آرایی کردند هر چند ماه های اول نمی دانستند باید روی چه مباحثی مانور دهند تا از این طریق دولت را به نقد بکشند، از سر استیصال تنها عزل و نصب هایی را که حق مسلم هر مدیری بود، دستاویزی برای پر کردن صفحات رسانه های خود قرار دادند، اما بعد از مدتی با مطرح شدن دور جدید مذاکرات این تصور برای مخالفان به وجود آمد که شاید مذاکرات بتواند پاشنه آشیل دولت باشد.


مخالفان که گویی روزنه امیدی دیده اند تا با توسل به آن دولت را نا کارآمد جلوه دهند و به نوعی سرپوشی گذاشته باشند بر اشتباهات دولتی که تمام قد از او دفاع کردند، بی صبرانه چشم به مذاکرات با امید شکست این روند دوختند.

آغاز دیپلماسی لبخند

شهوریور 92 اولین سفر حسن روحانی به نیویورک در قامت رئیس جمهور شکل گرفت البته روحانی در این سفر تنها نبود و محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه نیز او را همراهی کرد.

این سفر را می توان در طول تاریخ 37 ساله جمهوری اسلامی ایران بی سابقه دانست چرا که در این مدت کوتاه اولین های متعددی تجربه شد.اولین بار وزرای خارجی ایران و امریکا با هم بر سر یک میز نشستند و به طور مستقیم در مورد مسائل آینده و موضوع مهم پرونده هسته ای با یکدیگر سخن گفتند.

اولین گفت و گوی تلفنی رئیس دولت ایران و آمریکا در شصت و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد رقم خورد. همچنین در این مقطع اولین دیدار رئیس جمهور ایران با نخست وزیر انگلستان انجام گرفت.


بر این اساس باید گفت شروع به کار دولت یازدهم با یک شروع طلایی در عرصه سیاست خارجی بود؛ دولتی که تا چند وقت قبل از آن به عنوان کشوری حامی تروریسم معرفی شده بود به یکباره با طرح wav یعنی مبارزه با افراطی گری و تندروی مورد توجه تمام دنیا قرار می گیرد و رئسای دولت ها و وزرای امور خارجه در صف قرار می گیرند تا روابط دیپلماتیک خود را با ایران از سر بگیرند.


23 مهرماه اولین نشست ایران و 1+5 در دولت یازدهم شکل گرفت اما نشست ها به منطور رسیدن به یک نقشه راه و یه نقطه مشترک به پیش رفت اما انچه مورد توجه رسانه های مخالف دولت در درون کشور قرار گرفت نه پیشرفت های تیم مذاکره کننده که لبخند ظریف در مذاکرات بود.

در حقیقت مخالفان که به هیچ عنوان تصور نمی کردند دولت در زمینه مذاکرات هسته ای موفقیتی به دست آورد با مشاهده پیشرفت های قابل توجه رفتارهای ظریف را از لبخند تا قدم زدن عاملی برای هجمه به دولت قرار دادند.


سیاست لنگه کفش و ککتل مولوتف


"می دانند چه نمی‌خواهند اما وقتی از خواسته هایشان سوال شود پاسخی ندارند" این حال و روز مخالفان دولت در کشور است که دائمان بر طبل مخالفت می کوبند اما نه برنامه ای در ذهن دارند و نه ایده ای؛ البته تمام سازهای ناکوکی که در این راستا نواخته می شود بی ارتباط با موفقیت دولت نیست و اگر رئیس جمهور، فردی از میان انها بود قطع به یقین تمام مخالفت ها به کف و سوت تبدیل می شد.


به هر صورت آنچه دلواپسان در برابر دیپلماسی لبخند برای ارائه داشتند سیاست لنگه کفش بود؛ سیاستی که هرگاه مسئله ای را مخالف نظر خود می دیدند با متوسل شدن به آن، به استقبال دیدگاه مخالف رفتند.


نمونه بارز این سیاست در سال 92 وقتی رئیس جمهور و وزیر خارجه اش از سفر نیویورک بازگشتند به نمایش گذاشتند آنها با پرتاب لنگه کفش به سمت ماشین رئیس جمهور خواستند بگویند زبان گفت و گو و مذاکره را نمی دانند. البته برخی دیگر از مقامات از جمله رئیس مجلس نهم نیز تجربه مواجهه با چنین سیاستی را داشته اند و این تنها مخصوص حسن روحانی و محمد جواد ظریف نبود.


ناگفته نماند سیاست لنگه کفش تنها سیاست ابتکاری مخالفان نبوده است بلکه آنها کاشف سیاست کوکتل مولوتف هم بوده اند، که می توان دقیقا نقطه مقابل سیاست لبخند دانست. یعنی به کاربردن نهایت خشونت در برابر موضوعی با عقایدشان متفاوت است.


در شرایطی که وزارت امور خارجه در جهت پیشبرد منافع ملی در عرصه بین المللی تمام تلاش خود را به کار بسته بود، اعدام شیخ باقر النمر  موجب شد تا این افراد به جای آنکه در کنار دیگر شهروندان  صدای اعتراض خود را به دور از هر رفتار غیر اخلاقی و غیر دیپلماتیک به گوش جهانیان برسانند با حمله به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری عربستان در مشهد و به آتش کشاندن این اماکن تلاشهای چندین ماهه وزارت خارجه را با چالش مواجه کنند.


تندروها با به استهزا کشیدن سیاست های دولت به ویژه در زمینه امور خارجه سیاست خشونت را به اجرا گذاشتند و به خیال خود با دیپلماسی لبخند به مقابله پرداختند.


عربستان نیز که تصور نمی کرد چنین هدیه ای  دریافت کند بلافاصله از آب گل آلود ماهی خود را صید کرد و به تحریک دیگر کشورها برای مقابله با ایران پرداخت و از همین جهت کشورهای عربی و متحد عربستان یک به یک در مورد سطح روابط دیپلماتیک با ایران تجدید نظر کردند.


دیپلماسی لبخند تنها امید


امروز که روابط خارجی ایران با کشورهای عربی دچار تنش شده است بار دیگر این دیپلماسی لبخند است که به یاری روابط بین الملل ایران می شتابد.

آنهایی که روزی دیپلماسی لبخند را به تمسخر گرفته بودند امروز به خوبی می دانند که اگر دولت های اروپایی برای میانجیگری میان ایران و عربستان صف می کشند ناشی از همان سیاست است.


بلافاصله بعد از نمایش مخالفان، وزیر امور خارجه ایران دست به کار شد و با گفت و گوهای تلفنی سعی کرد اوضاع را کنترل کند قطعا اگر امروز مطبوعات دنیا قطع روابط عربستان با ایران را به سخره گرفته اند، به گونه ای که در کاریکاتورها و مقالات خود نشان داده اند که عربستان است که محتاج به رابطه با ایران است ، ناشی از همان دیپلماسی لبخندی است که فعالانه در صحنه حضور دارد و جای تعجب است آنهایی که مدافع سیاست کوکتل مولوتف هستند چگونه امروز قطع روابط حامیان عربستان را دستاویز نقد به سیاست خارجی دولت قرار داده اند.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین