اگر آمارهاي يك سالواندي گذشته مخاطبان صداوسيما را در نظر بگيريم، خواهيد دید كه در برابر شبكههاي دیگر نهتنها افزايش پيدا نكرده است بلکه این رسانه درحال از دست دادن مخاطبان خود است.
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم صادق زیباکلام نوشت:
از اوايل هفته گذشته خبري مسرتبخش در رسانهها پخش شد كه يكي از محبوبترين مجريان صداوسيما يعني عادل فردوسيپور با محبوبترين سياستمدار و ديپلمات ايراني يعني دكترمحمد جواد ظريف مصاحبه مفصلي انجام داده و قرار است شب يلدا اين مصاحبه از صداوسيما پخش شود اما متاسفانه بنا به دلايلي كه مشخص است، این برنامه كنسل و موجب حيرت بسياري از مردم شد. البته عدمپخش اين مصاحبه از صداوسيما نبايد چندان شگفتانگيز باشد زيرا مدیران این سازمان در طول ساليان اخير رویکردهای سیاسی خود را نشان دادهاند و عملكرد برخي از آنها طوري است كه گویی این سازمان همه اقشار و لايههاي جامعه را نمایندگی نمیکند. این گفته ناصحیحی نیست که صداوسيما نبايد به شكلي رفتار كند كه در مظان اتهام انتساب به جريان خاصي قرار گیرد. متاسفانه خط فكري، برنامهها و سياستهاي مدیران رسانه ملي بیشتر با یک خط فكري خاص همجهت شده است و اين رسانهها بیشتر در خدمت جريان فكريای است كه در طول مذاكرات هستهاي همواره ساز مخالف ميزدند. اين جريان با تمام وجود دنبال اين است كه آيتا... هاشميرفسنجاني، آيتا... سيدحسن خميني در خبرگان رهبري و اصلاحطلبان در مجلس شوراي اسلامي پذیرفته نشوند. اين جريان همفکر همان چهار ميليوني است كه به دكترسعيد جليلي راي دادند و تنها هشت درصد از واجدين شرايط شركتكننده درانتخابات ریاست جمهوری سال92 بودند. رسانه ملي متعلق به آحاد ملت ايران است، درزمان آقاي ضرغامي هرچند به اصلاحطلبان درمقايسه با اصولگرايان اجازه سخنراني چندانی در رسانه ملی داده نميشد اما هرازگاهي برنامههايي با حضوراصلاحطلبان روي آنتن فرستاده میشد.
درحالحاضر اما سياستهاي مدیران صداوسيما نزدیکی بسیاری با تفکر پرسروصدای تندروهای اصولگرا دارد. اگر در آينده صداوسيما حتي تصوير و مصاحبه اصولگرايان معتدل و ميانهرو مانند علي لاريجانی، كاظم جلالي و احمد توكلي را پخش نكند؛ چندان جاي تعجب ندارد زيرا ادامه سياستهاي فعلي باعث کاهش مخاطبان رسانه ملی خواهد شد. اگر آمارهاي يك سالواندي گذشته مخاطبان صداوسيما را در نظر بگيريم، خواهيد دید كه در برابر شبكههاي دیگر نهتنها افزايش پيدا نكرده است بلکه این رسانه درحال از دست دادن مخاطبان خود است و این از دست دادن مخاطبان، در وهله نخست حاصل نوع مديريت این رسانه است. توجه به حاشيه باعث شده است كه مدیران صداوسيما متن را از دست بدهند. برنامهریزی در صدا و سيما بايد به سمتي حرکت کند كه تمامي اقشار جامعه اعم از اصلاحطلب و اصولگرا منویات خود را در آن ببینند و سخنانشان را از این تریبون بشنوند.
از اوايل هفته گذشته خبري مسرتبخش در رسانهها پخش شد كه يكي از محبوبترين مجريان صداوسيما يعني عادل فردوسيپور با محبوبترين سياستمدار و ديپلمات ايراني يعني دكترمحمد جواد ظريف مصاحبه مفصلي انجام داده و قرار است شب يلدا اين مصاحبه از صداوسيما پخش شود اما متاسفانه بنا به دلايلي كه مشخص است، این برنامه كنسل و موجب حيرت بسياري از مردم شد. البته عدمپخش اين مصاحبه از صداوسيما نبايد چندان شگفتانگيز باشد زيرا مدیران این سازمان در طول ساليان اخير رویکردهای سیاسی خود را نشان دادهاند و عملكرد برخي از آنها طوري است كه گویی این سازمان همه اقشار و لايههاي جامعه را نمایندگی نمیکند. این گفته ناصحیحی نیست که صداوسيما نبايد به شكلي رفتار كند كه در مظان اتهام انتساب به جريان خاصي قرار گیرد. متاسفانه خط فكري، برنامهها و سياستهاي مدیران رسانه ملي بیشتر با یک خط فكري خاص همجهت شده است و اين رسانهها بیشتر در خدمت جريان فكريای است كه در طول مذاكرات هستهاي همواره ساز مخالف ميزدند. اين جريان با تمام وجود دنبال اين است كه آيتا... هاشميرفسنجاني، آيتا... سيدحسن خميني در خبرگان رهبري و اصلاحطلبان در مجلس شوراي اسلامي پذیرفته نشوند. اين جريان همفکر همان چهار ميليوني است كه به دكترسعيد جليلي راي دادند و تنها هشت درصد از واجدين شرايط شركتكننده درانتخابات ریاست جمهوری سال92 بودند. رسانه ملي متعلق به آحاد ملت ايران است، درزمان آقاي ضرغامي هرچند به اصلاحطلبان درمقايسه با اصولگرايان اجازه سخنراني چندانی در رسانه ملی داده نميشد اما هرازگاهي برنامههايي با حضوراصلاحطلبان روي آنتن فرستاده میشد.
درحالحاضر اما سياستهاي مدیران صداوسيما نزدیکی بسیاری با تفکر پرسروصدای تندروهای اصولگرا دارد. اگر در آينده صداوسيما حتي تصوير و مصاحبه اصولگرايان معتدل و ميانهرو مانند علي لاريجانی، كاظم جلالي و احمد توكلي را پخش نكند؛ چندان جاي تعجب ندارد زيرا ادامه سياستهاي فعلي باعث کاهش مخاطبان رسانه ملی خواهد شد. اگر آمارهاي يك سالواندي گذشته مخاطبان صداوسيما را در نظر بگيريم، خواهيد دید كه در برابر شبكههاي دیگر نهتنها افزايش پيدا نكرده است بلکه این رسانه درحال از دست دادن مخاطبان خود است و این از دست دادن مخاطبان، در وهله نخست حاصل نوع مديريت این رسانه است. توجه به حاشيه باعث شده است كه مدیران صداوسيما متن را از دست بدهند. برنامهریزی در صدا و سيما بايد به سمتي حرکت کند كه تمامي اقشار جامعه اعم از اصلاحطلب و اصولگرا منویات خود را در آن ببینند و سخنانشان را از این تریبون بشنوند.
ارسال نظر