|
|
امروز: شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ۱۶:۳۷
»
کد خبر: ۷۳۸
تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۵:۳۳
متن کامل رویکرد سیاست خارجی و برنامه وزارت امورخارجه محمد جواد ظریف ، وزیر پیشنهادی دولت روحانی منتشر شد.
تدبیر و امید محمد جواد ظریف وزیر پیشنهادی حسن روحانی برای وزارت امور خارجه متن کامل برنامه های خود برای این وزارتخانه را اعلام کرد که در زیر منتشر می شود.

۱-  اهداف سیاست خارجی

سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مانند هر دولت دیگری که خواهان حضور فعال و تأثیرگذار در صحنه متحول منطقه ای و جهانی است بر اساس یک رشته اهداف کلان که عموما  در تمامی شرایط و احوال ثابت و غیرقابل خدشه بوده و همچنین یک سلسله اهداف اجرایی و عملیاتی که در پرتو شرایط و تحولات منطقه ای و جهانی و ضرورت ها، نیازها و مصالح ملی تعیین می شوند شکل می گیرد. هریک از این موارد می باید به روشنی و با صراحت و دقت ترسیم شود.

۱-۱- اهداف کلان سیاست خارجی
برمبنای قانون اساسی، رهنمودهای امام راحل (قدس سره) و مقام معظم رهبری (مدظله العالی) و اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران و به منظور پیشبرد آرمان های انقلاب اسلامی، اهداف سیاست خارجی کشور در محورهای ذیل قابل دسته بندی است:
پاسداری از استقلال، وحدت ملی و تمامیت ارضی کشور،
کمک به تأمین امنیت ملی،
اعتلای منزلت ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی ایران و ایرانی،
افزایش نفوذ منطقه ای و جهانی و کاهش آسیب پذیری های کشور،
ارتقای روابط و کاهش تنش ها و خصومت ها،
کمک به توسعه، پیشرفت و رشد همه جانبه کشور،
ترویج مردم سالاری دینی و معیارهای الهی،
ایفای نقش مؤثر و نهادسازی به منظور کمک به استقرار صلح و ثبات پایدار در منطقه و جهان.

۱-۲- اهداف اجرایی و عملیاتی
به منظور تبیین هوشمندانه اهداف عملیاتی سیاست خارجی، فهم و شناخت دقیق و عینی شرایط جهانی، ترسیم جایگاه ایران در شرایط متحول فعلی و شناسایی واقع بینانه فرصت ها و چالش ها غیرقابل اجتناب است. لذا:

۱-۲-۱- شناخت محیط سیاست خارجی
دوران فعلی در روابط بین المللی دوران انتقالی و گذار است بدین معنی که نظم بین المللی دوقطبی که در سال های پایانی قرن بیستم دچار تحول ساختاری شد، هنوز به نقطه کانونی مشخصی نرسیده و از نظم قطعی و نهادینه برخوردار نشده است.

دوران گذار به دلیل سیالیت، پیچیدگی و ابهام ذاتی از حساس ترین، مخاطره آمیزترین و سرنوشت سازترین مقاطع تاریخی نظام بین الملل به حساب می آید.  دوران های گذار در گذشته اغلب با جنگ ها و رقابت های نظامی قهرآمیز قدرت های بزرگ همراه بوده است. در دوره انتقالی کنونی، رقابت‌ها با توجه به عواقب درازمدت آنها از شدت بیش تری برخوردارند. ولی با توجه به تحولات در محیط تعامل جهانی و تغییرات در ماهیت قدرت و تنوع بازیگران، رقابت ها در دوره گذار کنونی بیشتر در اشکال غیرنظامی صورت می پذیرد.

مفهوم قدرت با تحول محتوایی مواجه شده است. گذار از تمرکز بر قدرت نظامی سنتی به سایر ابعاد نوظهور قدرت، اصالت یافتن مشخصه های  فرهنگی، معنایی، هنجاری، گفتمانی و نامتقارن و اشاعه معانی غیر نظامی قدرت مانند قدرت اقتصادی، قدرت تکنولوژیک، قدرت نرم، قدرت بازیگری و قدرت اجماع سازی از نمادهای این تحول بوده است. به همین دلیل فضا برای قدرت های منطقه ای منجمله جمهوری اسلامی ایران به طرز بی سابقه ای باز شده است. افزایش نقش دیپلماسی عمومی و تأثیر فزاینده فضای مجازی بسیاری از مؤلفه های سیاست خارجی را دستخوش تحول کرده است.
علیرغم تحولات بنیادین در ساختار نظام بین المللی، برخی وابستگان فکری، سیاسی و اقتصادی نظم فروپاشیده دوقطبی برای حفظ منافع و توجیه سیاست های خود نیاز به تقابل و ترسیم اردوگاه دشمن ایدئولوژیک جدید دارند.به همین دلیل خلاء رقابت ایدئولوژیک در سال های ابتدایی پس از پایان جنگ سرد تلاش برای جایگزینی دشمنی ایدئولوژیک را به همراه داشت. با توجه به افزایش چشمگیر نقش و نیروی اسلام و مسلمانان در شرایط کنونی بین المللی، نظریه های "پایان تاریخ" و "برخورد تمدن ها" در کنار تلاش های سیاسی برای تشدید بیگانه ستیزی و جهت دهی آن به سمت اسلام هراسی نشانگر تلاش برای ترسیم دشمن جدید ایدئولوژیک در جامعه جهانی است.

تا آغاز سده بیستم دولت -ملت ها تنها بازیگران، مخاطبان و تصمیم سازان روابط بین الملل بودند. اما پایان نظام دوقطبی، زمینه کثرت گرایی را درنظام بین الملل فراهم آورده و بازیگران نوظهور دولتی و غیر دولتی ازامکان نقش آفرینی بیش تری برخوردارشدند. از مهمترین ویژگی های این تحول، بازیگری و کنشگری فرد و گروه های ذینفوذ در روابط بین المللی است.

"پیوستگی متقابل" منطق تعاملات و رفتارهای بین المللی بازیگران در فضای نوظهور است که در آن برخلاف دوران های گذشته، رفتارهای انفرادی کشورها و بازیگران و بی اعتنایی آنها به شرایط و الزامات رفتار جمعی سبب می شود تا در عرصه نظام بین الملل با بن بست و چالش مواجه گردند. دوران انزواجویی ارادی و داوطلبانه در روابط بین الملل سپری شده و عدم نقش آفرینی و یا غیاب در عرصه های منطقه ای و بین المللی نه یک امتیاز که نوعی نقطه ضعف و کاستی محسوب می شود. حاصل این فرایند، گرایش به رفتارهای جمعی و چندجانبه بوده است.

چندجانبه گرایی ضرورت یافتن پاسخ جمعی به مسائل و چالش های  جهانی است تا جایی که حتی قدرت های بزرگ نیز نمی توانند با رفتارها و سیاست های یک جانبه به نحو تام و تمامی به اهداف جهانی خود نایل آیند و نیاز به ائتلاف سازی دارند.ائتلاف ها عمدتا موقتی و مقطعی بوده و موضوعات مختلف روابط خارجی کشورها را در بر می گیرند. رویکرد "همکاری و رقابت" جای "تقابل یا همکاری بی قید و شرط" را گرفته است.

بازی با حاصل جمع صفر جایگاه خود را در روابط بین الملل از دست داده و گرچه هنوز بسیاری از حکومت ها تلاش می کنند منافع و اهداف خود را با هزینه دیگرکنشگران به پیش ببرند، ولی بازیگرانی که بر دیدگاه بازی با حاصل جمع صفر و یا بازی برد-باخت اصرار می ورزند، شرایط باخت –باخت را به خود و دیگرکنشگران تحمیل می کنند..
گرچه در بین دولت‏ها، عمده‏ترین بازیگر کماکان ایالات متحده آمریکا است، اما رهبری جهانی آمریکا با چالش روبرو بوده و آمریکا ناگزیر از همکاری بین المللی شده است.  قدرت جهانی چین و هند در حال افزایش است و روسیه نیز تلاش برای افزایش نقش بین المللی را بدون ورود به جنگ سرد جدید دنبال کرده است. به نظر نمی رسد قدرت های بین المللی، غربی، نوظهور و قدرت های در حال رشد وارد منازعات نظامی بین خود شوند.

در شرایط حاضر همه کنشگران جهانی صرف نظر از میزان قدرت خود، نگاه تجدید نظر طلبانه به "وضع موجود"داشته و درپی شکل دهی به "وضع مطلوب" هستند تا از این طریق به حفظ موقعیت و یا دستیابی به سهم بیش تر و ارتقای جایگاه خود بپردازند. رقابتی هنجاری، ارزشی و فرهنگی بین همه قدرت ها و کنشگران در جریان است.
نظر به وجود ابهامات و متغیرهای نوظهور در دوره انتقالی، امکان خطا در برآورد قدرت خود و دیگران و نیز پیش بینی نیات و عکس‌العمل‌های دیگران و نیز هزینه ناشی از چنین اشتباه محاسبه ای بسیار بالاست.  دریافت و برداشت منطبق بر واقعیت از شرایط جهانی، رفتار سایر بازیگران و توانایی های خود، عامل حیاتی در شکل دادن به رفتار محاسبه شده و منطبق بر منافع کشورها می باشد. قدرت های بزرگ، متوسط و حتی کوچکی که ارزیابی صحیحی از شرایط انتقالی داشته و برنامه ریزی هوشمندانه ای برای بهره برداری از این شرایط با شناخت واقع بینانه مزیت های نسبی و آسیب پذیری های خود داشته باشند، می توانند جایگاه جهانی خود را ارتقا داده و قدرت و نفوذ خود را نهادینه و تثبیت نمایند. در مقابل آن دسته از کشورها که ارزیابی صحیحی از شرایط انتقالی و توانمندی ها و آسیب پذیری های خود ندارند، موقعیت و نفوذ خود را ازدست داده و به حاشیه رانده می شوند.

۱-۲-۲- جایگاه ایران در شرایط انتقالی جهانی

در دوران انتقالی کنونی، ایران خود یکی از منابع و موضوعات اصلی در شکل دادن به نظام بین المللی در حال شکل گیری است. لذا در صورت ارزیابی دقیق و ایفای نقش حساب شده، می تواند قدرت خود را نهادینه و اثرگذار کند.

با توجه به این واقعیت که منابع غیر نظامی قدرت و به ویژه قدرت اقناعی و گفتمان های تأثیرگذار در شکل گیری ساختار آتی روابط بین الملل نقش برجسته ای دارند، جمهوری اسلامی ایران از نقش برجسته ای در روابط بین المللی مخصوصا در عرصه ارزشی، هنجاری و معنائی برخوردار است.

۱-۲-۲-۱- فرصت ها:

مجموعه ای از توانمندی های فعلی و بالقوه، ظرفیت جدی برای بازیگری مؤثر ایران در دوران گذار کنونی درصحنه جهانی فراهم آورده است.
عدم وابستگی و استقلال ایران در سیاست خارجی امکان حضور ایران در صحنه بین المللی بدون محظورات معمول سایر بازیگران را فراهم کرده است.
پیام جهانی مردم سالاری دینی و رسالت جهانی تعریف شده در قانون اساسی و اسناد بالادستی، هویتی تأثیرگذار از ایران ساخته است که امکان فراتر رفتن گستره حضور و نفوذ ایران از یک قدرت میانی و منطقه ای را فراهم می سازد.

توان مندی جمهوری اسلامی برای ایفای نقش به عنوان یک کنشگر ارتباطی میان مناطق مختلف، که از آثار استقلال سیاسی و دیدگاه و رسالت جهانی کشور است، ظرفیت ویژه ای را برای کشور فراهم می نماید.
حضور پرشور مردم در انتخابات ۲۴ خرداد با بازسازی سرمایه اجتماعی کشور زمینه را برای تقویت نقش الهام بخشی ایران مهیا ساخته است.
تقویت جایگاه جمهوری اسلامی ایران در نهضت های اجتماعی پس از انتخابات ۹۲ توان بازیگری جمهوری اسلامی ایران را نیز افزایش داده است.
ثبات و آرامش جمهوری اسلامی ایران در زمانی که منطقه در آتش بی ثباتی می سوزد، فرصت و مسولیت بی نظیری را فراروی نظام قرار داده است.
موقعیت ایران در شکل‌دهی به ساختار معنایی نظام بین‌الملل آینده، با عنایت به فرصت­های استراتژیک ناشی از شرایط انتقالی، بسیار قابل توجه است.
ایران با خودباوری نقش معنایی خود را فراتر از مرزهای جغرافیایی تعریف کرده و در مورد آیندة نظام بین‌الملل دارای دیدگاه مستقل و قابل ارائه است.
سابقة غنی فرهنگی و تمدنی و عمق و گستره خاستگاه فرهنگی ایران، توان عملی برای نقش آفرینی جهانی در حوزه نظام معنایی برای  ایران فراهم کرده است.
ترکیب خودباوری، پیام جهانی و توان مندی فرهنگی، به ایران توانایی تأثیرگذاری بیشتری بر جهت‌گیری مبانی نظم آینده بین‌المللی اعطا کرده است.
آینده منطقه به نقش ایران بستگی بنیادین خواهد داشت وهیچ بازیگری در سیاست خود نمی‏تواند نقش ایران را نادیده انگارد.
حذف برخی رقبای منطقه ای ایران شرایط را برای بازیگری ایران فراهم تر ساخته است.
چالش های داخلی و منطقه ای قدرت های رقیب پیرامونی و شرایط دشوار آمریکا و سایر قدرت های معارض در سوریه، عراق و افغانستان می توانند زمینه های قابل استفاده ای برای تبدیل به فرصت و بهره برداری هوشمندانه از وضعیت های مذکور تلقی شوند.
موفقیت حرکت های مردمی در منطقه، چالش های فراروی حکومت های سکولار اسلام گرا  و ضرورت تبیین الگوی بومی مردم سالاری دینی فرصت مناسبی برای تبیین و ارائه عملی اعتدال به عنوان تجلی گفتمان اصیل انقلاب اسلامی به ویژه در سایه انتخابات اخیر در کشور فراهم می کند.
ریاست ایران بر جنبش عدم تعهد نیز می تواند فرصتی را برای بهره برداری بهینه در جهت ارتقای دیدگاه ها و منافع ایران و کشورهای همسو و همفکر فراهم سازد.

۱-۲-۲- ۲- چالش ها

تداوم بی ثباتی در منطقه پیرامونی ایران
خاورمیانههمچنان کانون حادترین و عمده‌ترین بحران‌های منطقه‌ای است که حتی نسبت به گذشته از وضعیت پیچیده‌تری برخوردار شده است. ریشه‌دارترین بحران خاورمیانه، اشغال و نقض حقوق مردم  فلسطین است که تمامی روندهای منطقه‌ای از جمله روند توسعه سیاسی و اقتصادی را تحت تأثیر خود قرار داده است.
تحولات داخلی درکشورهای عربی علاوه بر تغییر در وضعیت داخلی کشورهای منطقه موجب تغییر در موازنه قدرت منطقه‌ای شده و به نظر می‌رسد این تحولات در سال‌های آینده نیز همچنان تداوم داشته باشد. بحران سوریهبا توجه به دخالت های قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای یکی از مهمترین عرصه‌هایی است که می‌تواند بر آینده موازنه قدرت در منطقه تأثیرگذار باشد.
بحران افغانستانبه دلیل تأثیرات منطقه‌ای آن، مداخله آمریکا، حضور نیروهای ناتو، و ارتباط آن با تروریسم، افراطی‌گری و مواد مخدر به چالشی بین‌المللی تبدیل شده است.
تلاش آمریکا و رژیم صهیونیستی در گسترش ایران هراسی، اسلام هراسی و شیعه هراسی و امنیتی سازی نقش و جایگاه جمهوری اسلامی ایران:
جلوه دادن ایران به عنوان یکی از تهدیدات امنیت بین‌الملل با تصویب قطعنامه های متعدد شورای امنیت حاوی تحریم های گسترده علیه کشور و همچنین تصویب قطعنامه های مجمع عمومی و شورای حقوق بشر در مورد ادعای نقض حقوق بشر،
تلاش برای نهادینه کردن تهدیدها علیه کشور،
تلاش برای تضعیف موقعیت واعتبارجهانی ایران،
افزایش وحدت رویه میان مخالفان کشور،
تلاش برای شکستن و ناموفق نشان دادن الگوی جمهوری اسلامی ایران در مردم سالاری دینی،
افزایش تأثیرگذاری رقبا درسطح منطقه:
تلاش برای تضعیف اهرم های راهبردی ایران در برخی کشورهای منطقه،
تلاش ها برای بازگرداندن طالبان به صحنه تعاملات منطقه ای،
تشدید اختلافات ایران باکشورهای حاشیه خلیج فارس،
پیشی گرفتن برخی کشورهای منطقه برخلاف هدف گذاری های سند چشم انداز و توفیق نسبی آنها در ایفای نقش مؤثر منطقه ای و ارائه الگوی الهام بخش،
غیبت ایران در سازوکارهای امنیتی منطقه در خلیج فارس، اوراسیا و جهان عرب
۱-۲-۳- اهداف اجرایی و عملیاتی در پرتو تحولات جهانی و شرایط ایران
تعامل سازنده و مؤثر  با جهان؛
شکست دادن طرح آمریکایی –صهیونیستی امنیتی کردن ایران در نظام بین الملل؛
تنش زدایی، بازسازی و اصلاح تعاملات با قدرت های مؤثر بین المللی در جهت منافع ملی؛
عادی سازی و بهبود روابط با کشورهای منطقه به ویژه همسایگان؛
بازسازی روابط با شرکای سنتی در اروپا و آسیا؛
مدیریت، کاهش و لغو تحریم های بین المللی، چندجانبه و یک جانبه؛
تأثیرگذاری سازنده بر روند تحولات جهانی به ویژه در حوزه های مبارزه با تروریسم و افراط گرایی و جلوگیری از اشاعه سلاح های کشتار جمعی؛
تقویت نقش الهام بخشی ایران از طریق تبیین نگاه مبتنی بر مردم سالاری دینی.

۲- گفتمان سیاست خارجی


۲-۱- تببین گفتمان سیاست خارجی
اعتدال به معنای ایجاد توازن میان آرمان و واقعیت در مسیر جهت دادن واقعیات به سمت آرمان هاست. گفتمان اعتدال در سیاست خارجی دولت تدبیر و امید حرکت واقع بینانه، خودباورانه، متوازن و هوشمندانه از تقابل به گفتگو، تعامل سازنده و تفاهم به منظور ارتقای جایگاه، منزلت، امنیت و توسعه کشور می باشد.
۲-۲- عناصر شکل دهنده گفتمان اعتدال
واقع بینی:  شناخت نظام بین الملل، ماهیت، ساختار و روابط قدرت، و محدودیت و امکان زایی آن، باور به آرمان ها و ارزش های انقلاب اسلامی، شناخت ظرفیت ها، توانمندی ها و محدودیت های ملی و پرهیز از تحقیر، تخفیف و یا بزرگنمایی دیگران؛
خودباوری: اتکا به توانمندی های مادی و معنایی کشور، عقلانیت و خرد جمعی، طراحی، تدبیر، شجاعت و ابتکار عمل در سیاست خارجی، استقامت در پاسداری از ارزش ها، منافع و آرمان ها، صلح طلبی و عدالت خواهی و همچنین صداقت، پاسخگویی و اصلاح پذیری در سطح ملی؛
آرمان گرایی واقع بینانه
توازن در آرمان و واقعیت، اهداف ملی و فراملی، نیازمندی های ملی، منطقه ای و جهانی و ابزارها و روش های اعمال قدرت، به همراه استمرار و تغییر در سیاست خارجی، تناسب اهداف و ابزار و بهره گیری از روش های متنوع و متکثر در جهان متنوع و متکثر؛
تعامل سازنده و مؤثر بر اساس تعامل و گفتگو از جایگاه برابر، احترام و منافع متقابل، کاستن از خصومت ها و تنش زدایی متقابل و اعتماد سازی متقابل.


۳- راهبردها

۳-۱- راهبرد کلان
راهبرد کلان سیاست خارجی، تفاهم و اجماع در سطح ملی و اعتدال گرایی، همکاری و تعامل سازنده و تأثیرگذار در روابط خارجی براساس رویکرد عزت، حکمت و مصلحت می‌باشد. راهبرد مزبور در راستای دستیابی به اهداف سند چشم‌انداز، تقویت امنیت ملی، رفع تهدیدات خارجی، محوری قرار دادن اقتصاد و توسعه ملی درروابط خارجی، خنثی‌سازی برنامه اسلام ستیزی و ایران هراسی در جهان و به ویژه منطقه، ارتقای اعتبار و افزایش احترام و عزت ایران در سطح منطقه و جامعه بین‌المللی و جهان در حال گذار تعریف می‌شود. بر این اساس راهبرد کلان سیاست خارجی دولت تدبیر و امید در محورهای ذیل دسته بندی می شود:
ایجاد نظام برنامه ریزی و تصمیم گیری متمرکز و منسجم در سیاست خارجی،
تقویت فهم مشترک و اجماع داخلی در حوزه سیاست خارجی از طریق تعامل فعال و مؤثر با مجلس شورای اسلامی، دانشگاه ها و مؤسسات مطالعاتی،
شناسایی مستمر تهدیدها و فرصت ها به منظور استفاده و بهره گیری به موقع از فرصت ها و تبدیل تهدید به فرصت و یا مقابله با آن با هدف تأمین امنیت و منافع ملی،
طراحی امنیت ملی محور و منافع ملی بنیان در عرصه روابط و سیاست خارجی،
فرصت سازی، تهدید زدایی و جلوگیری از افزایش تنش در حوزه های منافع حیاتی،
برقراری، تقویت و تعمیق مناسبات دوجانبه و چندجانبه در جهت تحکیم امنیت ملی، پیشبرد منافع ملی و اعتلا و ارتقای اقتدار، شأن، موقعیت و نقش کشور در منطقه و  نظام بین الملل،
تعامل فعال با کشورها و نهادهای مؤثر در اقتصاد جهانی و بنگاه های بزرگ اقتصادی جهت توسعه، تحکیم و تثبیت مناسبات اقتصادی، جذب سرمایه های خارجی، گسترش بازارهای صادرات کالا و خدمات و افزایش قدرت رقابتی ایران،
مقابله تئوریک و دیپلماتیک با ساختار قدرت‌محور جهانی و یک جانبه گرایی،
مشارکت فعال و هدفمند در تأمین ثبات و امنیت بین المللی و منطقه ای و مدیریت چالش ها و بحران ها به منظور ارتقای اعتبار جهانی، تأمین منافع و امنیت ملی،
تقویت روند چندجانبه گرایی، ائتلاف سازی سیاسی با کشورهای همسو  و مشارکت فعال در شکل دهی هنجارها و قواعد منطقه ای و جهانی براساس منافع ملی و ارزش های اسلامی،
حمایت از حقوق فردی و جمعی ایرانیان در خارج از کشور، تقویت هویت ایرانی - اسلامی و ایجاد زمینه های لازم جهت مشارکت آنان در توسعه ملی،
ترویج فرهنگ و تمدن ایرانی در جهان، به ویژه حوزه جغرافیایی ایران بزرگ با هدف همگرایی و ارتقای هویت ایرانی،
بهره گیری از ظرفیت های دینی و فرهنگی جهت توسعه و تعمیق هویت اسلام راستین،
دفاع از مسلمانان و ملت های مظلوم به ویژه مردم فلسطین بر اساس اصول قانون اساسی، عقل سیاسی و مصالح کشور و جلوگیری از نفوذ و رسوب رژیم صهیونیستی در منطقه، کشورهای اسلامی و نهادهای بین المللی.

۳-۲- راهبردهای عملیاتی

راهبردهای عملیاتی برای دستیابی به اهداف کوتاه مدت و میان مدت که بر اساس شرایط جهانی و موقعیت و جایگاه جمهوری اسلامی ایران طراحی شده اند در محورهای ذیل قابل دسته بندی است:
برنامه ریزی عملیاتی و هدفمند برای خنثی سازی پروژه اسلام هراسی، ایران هراسی و امنیتی سازی جهانی جمهوری اسلامی ایران:
شناسایی، تقویت و تولید فرصت ها، ظرفیت ها، مزیت های نسبی، و توانمندی های کشور برای حضور فعال در عرصه منطقه ای و جهانی با استفاده از ابزارهای نوین،
خنثی سازی اهرم های آمریکا و رژیم صهیونیستی در مدیریت روابط کشورها و نهادهای چندجانبه با ایران،
تلاش در جهت خارج کردن پرونده هسته ای ایران از شورای امنیت،
پیگیری عادی سازی پرونده هسته ای ایران با حفظ حقوق کشور،
پیشگیری از شکل گیری مجدد اجماع و اتخاذ تصمیمات بین المللی علیه کشور به ویژه در حوزه حقوق بشر،
گسترش شبکه های همکاری دو جانبه و چندجانبه سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی درون و فرامنطقه ای،
اعتمادسازی با همسایگان و تعیین تکلیف موضوعات اولویت دار با همسایگان بر مبنای اصول شناخته شده حقوقی، و با هدف حفظ تمامیت ارضی  و منافع کشور؛
حل و فصل تدریجی و هوشمندانه موضوع هسته ای با حفظ حقوق و دستاوردهای علمی کشور:
اجماع سازی داخلی بر اساس فهم مشترک، شفاف سازی شرایط و توقعات، تعیین شفاف اهداف، توافق بر روی دستاوردهای ممکن، توافق بر روی هزینه های قابل قبول، توافق در مورد زمان بندی واقع بینانه،
تغییر فضای امنیتی جهانی، شکستن هماهنگی قدرت های بزرگ و خنثی سازی تلاش صهیونیستی –آمریکایی برای ایجاد اجماع بین المللی علیه کشور،
دیپلماسی عمومی قوی، منطقی، منسجم، با برنامه و غیر واکنشی،
رفع ابهامات جهانی در مورد صلح آمیز بودن برنامه هسته ای،
مذاکره جدی، هدفمند و زمان دار برای رسیدن به تفاهم بر مبنای اهداف و پایان دادن به تعیین زمان، چارچوب و محتوای مذاکره توسط طرف مقابل،
دوسویه کردن منافع و مضار ادامه روند کنونی برای همه طرف ها با تدبیر و آینده نگری،
گرفتن ابتکار عمل از طرف مقابل برای ایجاد فضا با حرکت های  نمادین،
استفاده از کلیه اهرم های سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی،
رفع نابرابری سطح طرفین مذاکره؛
تقویت دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران:
استفاده منسجم و هدفمند از کلیه ابزارها و روش های مکمل دیپلماسی،
ارتقای جایگاه کشور در صحنه جهانی،
خنثی سازی و تغییر جهت پروژه ایران هراسی و اسلام ستیزی،
توجه ویژه به جامعه مدنی، رسانه ها، شبکه ها و سازمان های غیردولتی به ویژه در فضای مجازی؛
استفاده از دیپلماسی پارلمانی و تقویت مناسبات پارلمانی دوجانبه و چندجانبه؛

مدیریت روابط با آمریکا:

مهار تشنج و جلوگیری از بروز تنش های غیرضرور در روابط دو کشور،
شناسایی واقع بینانه اهداف، سیاست ها و نگرانی های متقابل،
تعیین اختلافات مبنایی، موضوعات قابل مدیریت و موارد قابل حل،
گرفتن ابتکار عمل از آمریکا در حوزه های مختلف روابط دوجانبه،
برنامه ریزی هدفمند برای استفاده از کلیه ظرفیت های سیاسی رسمی و غیررسمی در جهت دستیابی به اهداف،
کاستن تدریجی ظرفیت های خصومت سازی آمریکا و تبدیل آن به توانایی های اثباتی؛

عادی سازی روابط با دیگر کشورهای غربی:

خارج کردن موضوعات غیرضروری، انحرافی و نامربوط از دستور کار روابط با اروپا،
بهره گیری از موضوعات و نگرانی های مشترک،
بازسازی روابط دوجانبه و چندجانبه بر اساس احترام و منافع متقابل،
حذف تدریجی موانع و بازسازی همه جانبه روابط به ویژه روابط اقتصادی؛
تقویت روابط با قدرت های جدید و نوظهور:
ارتقا و مدیریت روابط با روسیه، چین و هند در جهت منافع ملی،
دوسویه کردن و همه جانبه سازی روابط،
ارتقا و تقویت همه جانبه روابط بر اساس مصالح و منافع متقابل،
مدیریت روابط درجهت منافع ایران،
تقویت روابط با سایر قدرت های نوظهور و در حال رشد؛
بازسازی و تقویت نقش منطقه ای و بین المللی جمهوری اسلامی ایران:
مهار افراط گرایی، فرقه گرایی و اختلافات مذهبی در منطقه،
تعامل و همگرایی با کشورهای همسایه، منطقه و جهان اسلام،
ایجاد پیوندهای اقتصادی و سیاسی امنیتی پایدار دو و چندجانبه،
ایجاد نهادهای منطقه ای به ویژه ترتیبات امنیت و همکاری در خلیج فارس،
ممانعت از شکل گیری تهدیدات منطقه ای علیه ایران،

استفاده حداکثری از ظرفیت ریاست ایران بر جنبش عدم تعهد جهت تقویت جنبش، ارتقای همکاری های جمعی و حل بحران های منطقه ای،
بهره گیری از ظرفیت های سازمان همکاری اسلامی در جهت پرداختن به مشکلات جهان اسلام،
تقویت روابط بین منطقه ای و برجسته سازی نقش ایران به عنوان رابط بین منطقه ای؛
 

اقتصاد محور نمودن سیاست خارجی:
 

رنامه ریزی هوشمندانه، انسجام تصمیم گیری و یکپارچگی عملیاتی به منظور ارتقای نقش مثبت سیاست خارجی در توسعه ملی،
جذب سرمایه‌گذاری، فن آوری و دانش خارجی، وگشودن بازارهای بسته و نیمه بسته،
تبدیل تدریجی مناسبات تجاری با کشورهای توسعه یافته به همکاری های اقتصادی بلندمدت و تعمیق هم پیوندی اقتصادی و صنعتی،
رفع محدودیت ها و تسهیل و توسعه دسترسی ایران به بازارهای سرمایه، علم و فن آوری های نوین،
اتخاذ دیپلماسی مؤثر انرژی با هدف ارتقای نقش مدیریتی ایران در امنیت، تولید و انتقال انرژی، افزایش فرصت های صادرات و جذب سرمایه گذاری و فن آوری پیشرفته در این حوزه،
استفاده از ظرفیت های ویژه ایران برای تبدیل شدن به قطب منطقه ای در زمینه های گوناگون حمل ونقل، انرژی، اطلاعات؛
درک واقعیات ساختاری منطقه ای و جهانی و طراحی ساختار گفتمانی و اقدامی متناسب:
ایجاد ساختار متناسب با نقش استراتژیک جمهوری اسلامی،
متناسب سازی تخصیص منابع و سرمایه های مادی و انسانی در مناطق جغرافیایی و موضوعات بین المللی با جایگاه آن در حوزه منافع ملی؛
بهره گیری حساب شده، برنامه ای، هماهنگ و موثر از دیپلماسی دوجانبه، چندجانبه، عمومی، اقتصادی، فرهنگی، پارلمانی، دفاعی، امنیتی و غیر رسمی در جهت نیل به اهداف توسعه و امنیت کشور؛
احیای جایگاه وزارت امور خارجه در چرخه سیاست سازی، سیاست گذاری و اجرای سیاست های مصوبه، و یکپارچه سازی وانسجام برنامه ای و مدیریت سیاست خارجی:
ارتقای ظرفیت ساختاری و کارکردی دستگاه سیاست خارجی، وآماده سازی آن برای تعامل با چالش های ویژه سیاست خارجی درشرائط موجود،
استفاده از ظرفیت، قابلیت و اعتبار بین المللی چهره های ملی در پیشبرد اهداف سیاست خارجی،
نظام دادن به تصمیم سازی و تصمیم گیری در حوزه سیاست خارجی،
ایجاد سازوکار قانونی پیشگیری از مداخله و اظهار نظر مقامات غیرمسئول در مسایل سیاست خارجی،
استقرار نظام شایسته سالاری در جذب و استفاده از سرمایه های انسانی متعهد و حرفه ای.

۴- روش ها و راهکارها
اعتماد به نفس، ابتکار عمل، برنامه ریزی هوشمندانه:
اتکا بر عقل جمعی و تلاش برای اجماع سازی ملی،
ابتکار عمل و پیشگیری از تحمیل شرایط داخلی، منطقه ای و بین المللی بر تصمیم گیری ها،
اجتناب از تصمیمات و حرکات شتابزده،
استواری بر نظرات و تصمیم های کارشناسی در سطح ملی،
بکارگیری دیپلماسی فعال در عرصه جهانی؛
واقع بینی:
شناخت و درک واقع بینانه شرایط جهانی و فرصت ها و چالش های کشور،
تبیین و اجماع ملی پیرامون چالش ها و برنامه ریزی برای برخورد با آن،
سیاست سازی وسیاست پردازی واقعیت محور؛
صداقت:
صداقت با مسئولین و درست کاری و راستگویی در ارتباط با مردم،
تنظیم و تعدیل مطالبات عمومی،
بکارگیری تمامی توانایی های ملی در جهت افزودن بر توان سیاست خارجی.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین