کد خبر: ۷۰۰۴۱
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۸
هرچند اين واقعيتي انكارناپذير بود ولي فقط يك رو ماجرا بود. همين هفته گذشته بود كه برخي كودكان پناهنده ازجمله يك كودك چند ساله آلبانيايي به دست يك جوان آلماني كشته شدند.
در مهرماه گذشته يادداشتي نوشتم با نام «وقتي كه رسانه مكمل؛ رسانه جانشين مي‌شود». اين يادداشت درپي شرح اين نكته بود كه شبكه‌هاي مجازي مثل فيس‌بوك و توییتر و تلگرام و واتس‌آپ، شبكه‌هاي ارتباطي براي جانشين شدن راديو و تلويزيون، خبرگزاري‌ها و مطبوعات نیستند، بلكه اينها شبكه‌هاي مكمل هستند. ولي در ايران و به دليل فاقد اعتباربودن مجاري اصلي ارتباطي، شبكه‌هاي مجازي نقش جانشيني را ايفا مي‌كنند، بدون اينكه چنين توانايي را داشته باشند؛ به همين دليل ممكن است در موارد زيادي نتايج ناهنجاري از خود نشان دهند. ازسوي ديگر اکنون نگاهی درجامعه مطرح است كه به دليل همين كاركردهاي نادرست، عده‌اي طرفدار فيلترشدن اين شبكه‌ها هستند، همچنان كه فيس‌بوك هنوز فيلتر است. در اين يادداشت مي‌خواهم چند نقطه ضعف ديگر اين شبكه‌ها را در ايران شرح دهم كه البته با فيلترينگ درمان نخواهند شد، زيرا اين نقاط ضعف ذاتي اين شبكه‌ها نيست همچنان كه دركشورهاي پيشرفته اين عوارض را ندارند، ولي درايران به دليل فيلترينگ گسترده است كه رسانه‌هاي اصلي اعتبار خود را از دست مي‌دهند و اين عوارض در ساير شبكه‌هاي مكمل به وجود مي‌آيد. بنابراين تنها راه ادامه اين وضع و پرهيز از فيلترينگ دركنار تقويت واقعي رسانه‌هاي اصلي و خارج‌كردن آنها از بحران بی‌اعتباری و بی‌اعتمادی است.

١- نخستین مشكلي كه در شبكه‌هاي مجازي وجود دارد، ناتواني آنها در توليد خبر است. توليد خبر يك كار کاملا حرفه‌اي است و نه‌تنها بايد از طريق خبرنگاران حرفه‌اي تهيه شود، بلكه بايد نهاد منتشركننده آن نيز معتبر باشد. زيرا با نخستین خبري كه اشتباه منتشر كند، به همان ميزان اعتبارش از ميان خواهد رفت. اهميت توليد خبر در اين است كه مردم بايد به منابع خبري اطمينان داشته باشند، زيرا مردم حوصله و توان و امکان رسيدگي به صحت و سقم اخبار را ندارند. مردم بايد با اطمينان خاطر خبر را بشنوند و بپذيرند. همان‌طور كه ما هنگام خريد مواد غذايي بايد از سلامت آنها در بازار مطمئن باشيم و خودمان نمي‌توانيم اين كار را انجام دهيم، بلكه موسسات نظارتي بايد عهده‌دار انجام آن باشند و ما نیز به درستی انجام کار آنها اطمينان داشته باشيم. در مورد خبر نيز همين‌طور است، نه افرادي كه در اين شبكه‌ها فعال هستند، لزوما صلاحيت توليد خبر را دارند و نه از آن مهم‌تر اينكه شبكه مجازي صلاحيت و اعتبار لازم برای نشر اخبار را دارد. البته اين صلاحيت فقط درغياب رسانه‌هاي رسميِ معتبر و مورد اعتماد به آنان منتقل می‌شود. ولي در هرحال بسياري از اخباري كه در اين شبكه‌ها نقل مي‌شود، نادرست و ناقص و حتي دروغ است. فراموش نکنیم که هيچ‌كس بيش از مخاطبان خبر، از خبر دروغ زيان نمي‌بينند. در برخي از اين شبكه‌ها گاه پیش می‌آید که يك نفر خبر دروغي يا ناقصي را باز نشر مي‌كند، وقتي با اعتراض ديگران مواجه مي‌شود، مي‌گويد چرا سانسور مي‌كنيد؟! گويي عدم سانسور، يعني درج هرگونه خبر راست يا دروغ. آنان نمي‌دانند مخاطبان در مقام و وظيفه تعيين اعتبار و درستي اخبار نيستند و ابزار آن را هم ندارد. بسيار پيش آمده كه يك خبر دروغ مبناي انواع و اقسام تحليل‌ها درباره آن شده، درحالي كه اصل دروغ بوده است.

٢- مشكل بعدي اين شبكه‌ها، اخباري است كه سوگيرانه طرح مي‌شود. البته باز هم مخاطبان اين اخبار زيان‌كنندگان اصلي هستند. زيرا اخبار يك‌سويه، حتي اگر درست و واقعي هم باشد، موجب سوگيري نادرست مي‌شود. اجازه دهيد مثالي بزنم، پس از انتشار تصويري از جنازه يك كودك پناهنده سوري در سواحل تركيه، این خبر بازتاب وسيعي درجهان پيدا كرد. اين مسأله بر سياست پذيرش پناهجو در اروپا اثر گذاشت و هزاران پناهنده به سوي اروپا سرازير شدند. آلماني‌ها به استقبال آن رفتند و اين استقبال نيز واكنش گسترده‌اي در شبكه‌هاي مجازي و تلگرام در ایران داشت. حتي برخي تصاوير كه مربوط به موضوعات ديگر بود و ده‌ها‌هزار آلماني را درخيابان نشان مي‌داد، منتشر مي‌كردند و مدعي مي‌شدند كه آلماني‌ها براي استقبال از پناهندگان صف كشيده‌اند!! شبكه‌هاي مجازي پربود از تمجید از استقبال غربي‌ها از پناهندگان.

هرچند اين واقعيتي انكارناپذير بود ولي فقط يك رو  ماجرا بود. همين هفته گذشته بود كه برخي كودكان پناهنده ازجمله يك كودك چند ساله آلبانيايي به دست يك جوان آلماني كشته شدند. البته رسانه‌هاي رسمي غربی و حتی آلمانی به اين خبر پرداختند، ولي شبكه‌هاي مجازي به نحو معناداری از كنار آن گذشتند حداقل شبکه‌‌هایی که من دیدم که کم هم نبود، گويي كه دوست نداشتند حلاوت شيريني خبرهاي قبلي آنان درباره استقبال از پناهندگان را از ميان ببرد. از اين نمونه‌ها بسيار زياد است. درواقع تحريف خبر منحصر به تولید و درج خبر دروغ نيست، اينكه خبر باید راست باشد و همه راست باشد و جز راست هم با آن نباشد. این تعریف موضوع سياست خبري را بسيار پيچيده و حساس مي‌كند مسأله‌اي كه رسانه‌هاي مجازي قادر به انجام اين وظيفه نيستند. حال ممكن است پرسيده شود كه راه‌حل چيست؟ آيا مي‌توان اين شبكه‌ها را در انتشار خبر ورزيده كرد؟ آيا بايد آنها را فيلتر كرد؟ هيچ كدام از اين دو راه‌حل ممكن و مفيد نيست. اولي ممكن نيست، چون توليد خبر، یک وظيفه حرفه‌ای است و نه يك كار از روي تفنن و غيرمسئولانه. راه‌حل دوم نيز ممكن نيست، همچنان كه مبارزه با ماهواره به نتايج مطلوب نرسيده و در آينده نيز معلوم نيست كه با امكانات جديدي مواجه نشويم كه هيچ دولتي قدرت فيلترينگ آنها را داشته باشد. ضمن اينكه الزامات دنياي مدرن و وابستگي اقتصاد به خطوط اينترنت به تنهايي جلوي همه اين راه‌حل‌ها را سد مي‌كند. فيلترينگ مفيد هم نيست، زيرا اگر نیک بنگریم، منشأ همه اين بيماري‌ها بوده است. به ميزاني كه دروازه‌هاي رسمي خبر مسدود مي‌شود، دروازه‌هاي غيررسمي خبر گشوده مي‌شود و چه بسا خيلي بيش از آنها. بنابراين تنها يك راه‌حل مي‌ماند. رفع فيلترينگ از رسانه‌هاي رسمي تا آنها نقش و جايگاه اصلي خود را بازيابند. مردم دوست دارند كه از رسانه‌اي خبر بگيرند که به صحت اخبار آن اطمينان دارند. اگر اين سياست اجرا شود، دير يا زود شبكه‌هايي مثل فيس‌بوك و تلگرام، به شبكه‌هاي مكمل تبديل مي‌شوند و مردم به شبكه‌هاي اصلي يعني صداوسيما و مطبوعات رجوع خواهند كرد. اجازه دهيد كه مردم مدتي را با تلگرام و واتس‌آپ سر كنند، اگر راه‌هاي بهتر و مطمئن‌تري پيش‌روي خود ببينند، تغيير مسير خواهند داد و از اين راه‌ها كسب خبر خواهند كرد. ضمن اينكه پس از مدتي نيز از نقش‌هاي غیرسازنده اين شبكه‌ها خسته خواهند شد. ولي اگر آنان از اين شبكه‌ها منع شوند، دوباره برهمان مدار سابق حركت خواهيم كرد.

منبع: شهروند

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین