روز يکشنبه هنگام بررسي کليات طرح برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) که دستاوردي بس ستُرگ براي جمهوري اسلامي ايران است، برخي رفتارهاي ناشايست مسير سياست اخلاق محوررا که حاکميت ملي ما داعيه دار آن در منطقه و جهان است، خدشهدارکرد.


روسياهي به ذغال ماند » عنوان يادداشت روز روزنامه قانون است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
جريان هاي سياسي در يک نظام حاکميتي اگر سياست را درخدمت اخلاق نياورندمسيري که طي مي کنند کاملا نزولي است و برخي رفتارهايشان مصداق بارز ضرب المثلي ميشود که مي گويد:«روسياهي به ذغال ماند».درجامعه اي که سياست به گونهاي نيست که اخلاق در آن حاکم باشد، رفتار اخلاقي در آن جامعه بسيارضعيف مي شود،زيرا ساختاري که تضمينکننده رفتار سالم افراد به مثابه يک شهروند خوب و انسان اخلاقي باشد،وجود ندارد.دراين ميان برخي از افراد جامعه که مصداق الگوي اجتماعي وسياسي هستند ودر مقام کسوت و جايگاهي قرار مي گيرند که چشم هايي را به دنبال خود براي تقليد ميکشانند، بيش از پيش بايد به مقوله اخلاق در سياست توجه کنند.
روز يکشنبه هنگام بررسي کليات طرح برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) که دستاوردي بس ستُرگ براي جمهوري اسلامي ايران است، برخي رفتارهاي ناشايست مسير سياست اخلاق محوررا که حاکميت ملي ما داعيه دار آن در منطقه و جهان است، خدشهدارکرد.
رفتارهاي ناشايست، الفاظ ناپسند و جملاتي که دون شأن کسوت نمايندگي مجلس شوراي اسلامي است آرام ترين مرد دولت را برافروخت. علي اکبر صالحي، چهره اي علمي و دانشگاهي است که دولتمرد شدن او از منظر وابستگي به ميز و صندلي نيست،ازحيث نيازمندي کشور به بهره گيري از دانش و توانايي چنين چهره هايي براي مديريت عالي کشور است.
بنده به عنوان نگارنده اين نوشتار علاوه بر اينکه از نزديک با خلق و خوي دکتر صالحي آشنايي دارم به واسطه حضور در6 دوره از مذاکرات هسته اي و تعاريفي که از ديپلمات ها و تحليلگران غربي درخصوص دکتر صالحي به گوش خود شنيدهام اطمينان دارم اگر دکتر صالحي در کشورهاي غربي مي زيست يا در آنجا به دنيا آمده بود امروز همه ما با حسرت به سرمايه انساني آن کشور مينگريستيم اما براي اين چهره علمي و دانشمندمان را صرفا به خاطر اينکه در مسير سياست ورزي يک جريان خاص گام بر نميدارد آرزوي مرگ مي کنيم.
آنچه واضح و مبرهن است اين است که برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) نه از اين حيث که تحريم ها را لغو مي کند يا ديگران مجبور مي شوند به حق غنيسازيمان احترام بگذارند بلکه از اين منظر که 6 قدرت جهاني پس از سي و اندي سال دست و پنجه نرم کردن بازيربناي ساختار حاکميتي مان دعوت ما را براي گفت وگو مي پذيرند و مسير تقابل خود را به تعامل تغيير مي دهند، مهمترين دستاوردي است که جمهوري اسلامي ايران در سي و اندي سال حاکميت خود به دست آورده است و حقانيت کلامش را به دنيا به اثبات رسانده است آن هم توسط ديپلماتهايي که رهبري آنان را «فرزندان انقلاب» ميخوانند، اما اين برجام مگر چيست که «فرزندان انقلاب» که بارعايت همه خطوط قرمز 6 قدرت جهاني را مقهور توانمندي ديپلماتيک و فنيشان کردنداينگونه بامخالفت عدهاي مواجه ميشوند که ميخواهند با سيمان دفنشان کنند. اين ها پيروان کدام رهبرهستند؟
مگررهبري درديدارمسئولان کشور تاکيد نکردند که؛«...قضاياي هستهاي نبايدزمينهساز دودستگي درکشور شود؛ زيراموضوع هستهاي به وسيله مسئولان مربوطه خود درحال پيگيري است.»
کساني که در روز يکشنبه سياه مجلس سنگ ملت را بر سينه مي زدندو به آساني براي مسلمان شيعه اي از ميان خود خواستار مرگ شدند چه هدفي دارند؟ ايجاددودستگي درکشور؟ آن هم در موضوع هستهاي که ميتواند مهمترين عنصر وحدت ملي باشد؟درهمه کشورهاوهمه نقاط دنيا گروه هاي سياسي با همديگر رقابت ميکنند و همديگر را حتي متهم ميکنند و هزاران زمينه چيني براي تحقق اهدافشان دارند اماحتي آنان هم با کارشناسان ومتخصصان خوداينگونه برخوردنکردند.مخالفان برجام در ايالات متحده آمريکا آيا اينگونه با ارنست مونيزبرخوردکردند؟به جاي نقدمنطقي و سازنده ارنست مونيز او را تهديد به قتل کردند؟ آياهنگام ايرادسخنراني مونيزعدهاي سروصدا به راه انداختند که کلامش منعقد نشود؟ اگر بنا نبود که سخن ها شنيده شودپس چرااصرار داشتيد که برجام به مجلس بيايد؟چرااصرارداشتيدکه آقاي ظريف و صالحي براي پاسخگويي حضور داشته باشند؟آياارنست مونيزهم درکنگره نياز داشت که فرياد بزند؟نياز داشت به جاي دفاع از برجام از حقوق انسانياش دفاع کند؟نمايندگان دلواپس بايد در پيشگاه مردم پاسخ دهندکه هدف واقعي شان از پيگيري برجام چيست؟و اينکه آيا متن برجام را يک بار به طور کامل خوانده اند؟
ارسال نظر