کد خبر: ۶۴۲۲۷
تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۳۹۴ - ۰۲:۱۳
اگر چه اسلوبودان کواچ یکی از چهره های شاخص والیبال جهان بود اما شاید تعامل بیش از اندازه او با بازیکنان، مدیران تیم ملی و فدراسیون موجب شد تا عملا روندی معکوس خولیو ولاسکو در ایران داشته باشد.
تیم ملی والیبال ایران بر خلاف انتظارها نه تنها در جام جهانی سهمیه المپیک نگرفت، بلکه با تنها یک پله صعود نسبت به دوره قبل نسبت به عملکردش در سال های گذشته به نوعی سقوط آزاد داشت.

ایسنا نوشت: تیم ملی والیبال ایران در جام جهانی 2015 با همان ترکیب رویایی سال های اخیر و هدایت اسلوبودان کواچ شرکت کرد؛ ترکیبی که به جز یکی، دو تغییر در مسابقات قهرمانی جهان و لیگ جهانی 2014 به ترتیب عناوین ششمی و چهارمی را بدست آورده بود و برای نخستین بار در بازی های آسیایی به مدال طلا رسید.

علاقه‌مندان والیبال در ایران و حتی سایر کشورهای جهان انتظار داشتند تا نسل طلایی شیرمردان والیبال ایران در جام جهانی نیز خوش بدرخشد. والیبال ایران از سال ها قبل در آرزوی کسب سهمیه المپیک بود. محمدرضا داورزنی از یکسال قبل یعنی بعد از قهرمانی در باز ی های آسیایی از هدف گذاری تیم ملی والیبال ایران برای کسب مدال در المپیک 2016 خبر داد؛ هدفی بزرگ که از نظر بسیاری از کارشناسان سخت و دشوار بود.

به هر ترتیب برای کسب سکوهای برتر المپیک ابتدا تیم ملی ایران باید سهمیه حضور در این مسابقات را بدست می آورد. با هدف گذاری فدراسیون والیبال ایران برای حضور مقتدرانه در المپیک تابستانی ریو تقریبا تمام برنامه های فدراسیون در سال 1394 به کسب سهمیه معطوف شد.

والیبالیست های ایران که در یکی دو سال گذشته، موفقیت را با طعم ثروت و شهرت تجربه کرده بودند، تقریبا از برتری مطلق خود مقابل تیم های آسیایی مطمئن بودند. پیروزی های قبلی والیبال ایران برای مجموعه این ورزش از بازیکنان گرفته تا سرمربی و مسئولان و کارمندان فدراسیون نوعی اعتماد به نفس ایجاد کرد؛ اعتماد به نفسی که در فضای تملق گویانه برخی رسانه های زرد خیلی زود جایش را به غرور داد.

والیبال ایران بعد از موفقیت های پیاپی در سال 2014 دچار نوعی غرور شد. شاید والیبالیست ها، مربیان و حتی مسئولان فدراسیون فراموش کردند که پیروزی های تیم ملی اتفاقی یا به دلیل برتری نژادی ایرانی ها بر سایر ملل دنیا بدست نیامده است بلکه تمرین و ممارست و استفاده از دانش روز دنیا و تن دادن به سخت گیری های خولیو ولاسکو سرمربی قبلی تیم ملی موجب رشد و شکوفایی والیبال ایران شده است.

متاسفانه بعد از بازی های آسیایی 2014 عملا موجی از بی برنامگی والیبال ایران را فرا گرفت. مسئولان فدراسیون و تیم ملی والیبال ایران با استناد به موفقیت های قبلی تیم ملی به شنیدن توصیه و یا نقدها علاقه مند نبودند و عملا هر چه در سال های قبل برای توسعه و موفقیت والیبال ایران رشته کرده بودند، در عرض چند ماه تا حدودی پنبه شد.

اگر چه اسلوبودان کواچ یکی از چهره های شاخص والیبال جهان بود اما شاید تعامل بیش از اندازه او با بازیکنان، مدیران تیم ملی و فدراسیون موجب شد تا عملا روندی معکوس خولیو ولاسکو در ایران داشته باشد. ولاسکو دروازه های جهانی را به روی ایران گشود اما کواچ با تعامل بیش از اندازه با مجموعه والیبال ایران مسیر دیگری در پیش گرفت.

*لیگ ضعیف والیبال در سال 1393

بعد از بازی های آسیایی 2014 دیگر تیم ملی والیبال ایران هیچ برنامه ای تا پایان سال نداشت. مطابق معمول مهمترین برنامه والیبال ایران به برگزاری مسابقات لیگ برتر معطوف می شد اما گویا در فدراسیون والیبال اراده ای برای برگزاری منظم مسابقات لیگ مثل سال های قبل وجود نداشت. مسابقات لیگ برتر سال 1393 بعد از سال ها در دو گروه و با کاهش تعداد بازی های باشگاه ها در هر هفته برگزار شد؛ موضوعی که بازیکنان والیبال از آن استقبال می کردند زیرا کمتر فشار روی آن ها بود اما عملا موجب قهر برخی از اسپانسرها و باشگاه ها شد و در نهایت به ضرر تیم ملی ایران تمام شد.

عملا بازیکنان شاخص تیم ملی والیبال ایران به طور میانگین کمتر از 10 مسابقه در طول پنج ماه لیگ برتر انجام دادند. هر یک از آن ها با میانگین قراردادهایی حدود چند صد میلیون و یا حتی یک میلیارد تومان با انجام چند مسابقه نه چندان سخت سال 1393 را تمام کردند. نیمکت نشینی چهره های شاخص والیبال ایران نخستین ضربه را به تیم ملی زد زیرا وقتی یک والیبالیست در عرض پنج ماه تنها چهار مسابقه رسمی می دهد، قطعا از شرایط ایدا آل دور خواهد شد.

*استارت دیر تیم ملی والیبال ایران

در زمان هدایت تیم ملی توسط خولیو ولاسکو اردوی تیم ملی والیبال ایران از اواسط اسفندماه آغاز می شد تا بازیکان تیم ملی برای مسابقه دادن در اوایل خرداد سال بعد آماده شوند. عملا سه ماه تمرین منظم پیگیری می شد اما با آمدن کواچ سخت گیری ها در این زمینه کمتر شد. اردوی تیم ملی امسال عملا از اواخر اردیبهشت آغاز شد، آن هم در شرایطی که چند تن از بازیکنان شاخص باز هم دیرتر از بقیه به تمرینات ملحق شدند. یعنی عملا طول تمرینات خوب تیم ملی برای آمادگی شرکت در لیگ جهانی به کمتر از یک سوم کاهش یافت.

*بازی های تدارکاتی ضعیف

در زمانی که ولاسکو سرمربی تیم ملی ایران بود با توجه به اعتبار بین المللی که داشت، ده ها مسابقه تدارکاتی و دوستانه برای ایران در نظر می گرفت . به طور مثال تیم ملی ایران در سال چهار مسابقه تدارکاتی با روسیه داشت و بارها با تیم های مطرحی نظیر صربستان، بلغارستان و ایتالیا مسابقه تدارکاتی می‌گذاشت. اما امسال برنامه های تدارکاتی تیم ملی بسیار محدود شد. علاوه بر کاهش تعداد بازی های تدارکاتی کیفیت مسابقه های دوستانه ایران نیز کاهش پیدا کرد.

تیم ملی والیبال ایران دو هفته بعد از آغاز اردوهای تدارکاتی در تهران چند مسابقه با تیم هایی نه چندان قدرتمند نظیر فنلاند و جهموری چک برگزار کرد و به استقبال لیگ جهانی رفت.

*زنگ خطری که در لیگ جهانی به صدا در آمد

تیم ملی والیبال ایران در لیگ جهانی 2015 عملکرد خوبی نداشت. والیبالیست های ایران در بازی های خارج از خانه برابر لهستان و آمریکا حرفی برای گفتن نداشتند. تنها توفیق تیم ملی والیبال ایران برابر روسیه بحران زده بود که تقریبا در آن مقطع به همه حریفانش می باخت. تیم ملی والیبال ایران دوبار در تهران آمریکا را شکست داد. متاسفانه حدود چند هزار نفر بیش از ظرفیت مشخص در سالن 12 هزار نفری به سالن رفتند و برخلاف مقررات مسابقات داخلی و با تشویق مسئولان برگزاری با ایجاد سر و صدا آنقدر برای بازیکنان حریف مشکل ایجاد کردند، که آمریکایی ها خیلی راحت تسلیم شدند.

در همان زمان یکی از مسئولان والیبال آمریکا طی مصابه ای گفت که پیروزی با کمک سر و صدای تماشاگران و سخت کردن شرایط بازی برای تیم های مهمان هم شیوه ای برای برد است اما در جام جهانی و المپیک که تماشاگران ایرانی نیستند، تیم ایران چگونه می خواهد آمریکا یا لهستان را شکست دهد؟

متاسفانه در حالی که در همان مقطع بسیاری از کارشناسان والیبال ایران به نمایش والیبالیست ها خرده می گرفتند و ضعف های بازی تیم ایران را بر می‌شمردند، برخی مسئولان فدراسیون والیبال ایران و تیم ملی بی توجه به نقد ها پیروزی های کسب شده در بازی های خانگی را نتیجه ای مطلوب و عاری از هر نوع نقد قلمداد می کردند. به همین دلیل هیچ کارگروهی برای بررسی عملکرد تیم ملی بعد از لیگ جهانی تشکیل نشد.

*تعطیلی های طولانی و تن دادن فدراسیون به خواست بازیکنان

طبق برنامه قبلی قرار بود که تیم ملی والیبال ایران بعد از لیگ جهانی در مسابقات قهرمانی آسیا شرکت کند اما در اواسط مسابقات لیگ جهانی بهانه های برخی از بازیکنان شاخص تیم ملی شروع شد که عنوان می کردند برای شرکت در یک تورنمنت دیگر خسته هستند؛ خواسته ای که فدراسیون به آن تن داد. همین موضوع موجب شد در فاصله یک ماه مانده تا مسابقات قهرمانی آسیا در تهران به جای تیم اصلی، تیم ملی ب ایران در مسابقات شرکت کند. بازیکنان تیم ملی اصلی هم بعد از 17 روز استراحت به تمرین در سالن های دیگر مشغول شدند. این تصمیم دو آسیب به والیبال ایران زد. اول اینکه یک قهرمانی در آسیا را از ایران گرفت. دوم اینکه بازیکنان تیم ملی را که قبلا هم از شرایط آرمانی دور بودند، باز هم از شرایط مسابقه دور تر کرد.

*ناکامی در جام واگنر و شیوع ویروس بازیکن سالاری در والیبال ایران

تیم ملی والیبال ایران سرانجام بعد از مدت ها استراحت برای آمادگی حضور در جام جهانی در مسابقات معتبر اما دوستانه جام واگنر شرکت کرد. والیبالیست‌های ایران در این مسابقات سه باخت پیاپی مقابل فرانسه، لهستان و ژاپن را تجربه کردند. آن ها در مقابل واگذاری 9 ست تنها یک ست بردند. عملکرد ضعیف ملی پوشان ایران در این مسابقات موجب سرازیر شدن انتقادها شد اما متاسفانه بازیکنان تیم ملی به جای بهره بردن از نقد ها با چراغ سبز فدراسیون به شدت علیه انتقادها موضع گرفتند به طوری که کاپیتان تیم ملی والیبال ایران بعد از این مسابقات و عذرخواهی از مردم لهستان به جای ملت ایران، برخی منتقدان را عقده ای خواند و سایت فدراسیون نیز این مصاحبه را منتشر کرد.

حمایت های نا به جای مسئولان تیم ملی و مسئولان فدراسیون از چند تن از بازیکنان تیم ملی نه تنها موجب رفتار بد آنها در برخورد با منتقدان می شد، بلکه عملا از اعتبار سرمربی نیز می کاست. در جریان مسابقه های تیم ملی دوربین های تلویزیونی تصویری را به نمایش می کشیدند که سعید معروف خواستار تعویض سایر بازیکنان در زمین می شد. یا اینکه کاپیتان تیم ملی از زمین خارج می شد و بعد سرمربی مجبور به گرفتن وقت استراحت می گشت.

خبرهای ضد و نقیص از درگیری و دعوا در اردوهای تیم ملی اگرچه همواره به صورت غیر رسمی تکذیب می شد اما ترکش هایی چون جدایی فرهاد ظریف و آرمین تشکری و رضا قرا از تیم ملی را در پی داشت؛ مشکلاتی که مسئولان تیم ملی به جای جراحی همواره برآن سرپوش گذاشتند.

تیم ملی والیبال ایران در سال های گذشته پیروزی های زیادی کسب کرد. بازیکنان تیم ملی با کسب موفقیت هایی که توسط رسانه ها به تصویر کشیده شد، گاهی قرارداد های باشگاهی خود را تا سقف 10 برابر ظرف شش، هفت سال افزایش دادند. مشهور و محبوب شدند. اما متاسفانه ادبیات غلطی در تیم ملی والیبال ایران حکمفرما شد، ادبیاتی که متاسفانه جریان های رسانه ای وابسته به فدراسیون هم به آن دامن می زدند؛ این که بازیکنان تیم ملی والیبال ایران بعد از هر برد انتظار پاداش و پیروزی داشتند و معیار و ارزش کار خود را با دریافت پاداش ریالی می سنجیدند.

بازیکنانی که هر سال قراردادهای میلیاردی می گیرند متاسفانه بارها و بارها در مصاحبه های خود از عدم پرداخت پاداش ها و محقق نشدن وعده های پاداش ها گلایه می کردند. همین موضوع موجب شد تا همواره موجی از حاشیه کنار تمرینات و بازی های تیم ملی ایران شکل بگیرد. بارزترین نمونه آن هم رفتار ناصحیح بازیکنان بویژه کاپیتان تیم ملی والیبال ایران در جریان لیگ جهانی در مقابل مسئولان دولت، مجلس و ورزش ایران بود. مسئولان بلندپایه کشور ایران که برای تشکر از والیبالیست ها به رختکن آن ها رفته بودند، با واکنش های تندی از سوی نماینده تیم ملی ایران رو به رو شدند. حاشیه هایی که تا کنون موجبات دلخوری وزیر ورزش ایران را به همراه داشته است. با این همه بازیکنان تیم ملی والیبال ایران در سال های اخیر بیش از ورزشکاران سایر رشته ها پاداش گرفته اند اما به جای اینکه این پاداش های ریالی موجب افزایش انگیزه آن ها شود، متاسفانه نتیجه دیگری به دنبال داشت، به طوری که در آخرین جلسه تمرین تیم ملی والیبال کاپیتان تیم ملی از پاسخ گویی به جمعی از رسانه ها خودداری کرد و حتی ادبیات نادرستی را به کار برد. رفتاری که اگر چه بلافاصله عذرخواهی غیرر رسمی مسئولان فدراسیون را به دنبال داشت اما در عمل محمدرضا داورزنی رئیس فدراسیون والیبال در مصاحبه با تلویزیون از آن حمایت کرد تا این ذهنیت بوجود آید که ویروس بازیکن سالاری در تیم ملی در حال تشدید شدن است.

*نیمکت ضعیف تیم ملی والیبال ایران و گوشی که شنوا نیست

بعد از رفتن خولیو ولاسکو قرار بود یک مربی در حد و اندازه او سکان دار تیم ملی ایران شود. برناردی و آناستازی حتی آلنکو و لوزانو مطرح شدند. فدراسیون والیبال مشکل مالی برای قرارداد با آن ها نداشت اما عنوان شد که مثلا آناستازی خواستار قراردادی سه ساله است و می خواهد دستیارانش را هم با خودش به ایران بیاورد. در حالی که فدراسیون والیبال معتقد بود که باید مربیان ایرانی در نیمکت تیم ملی جای داشته باشند پس به جای آناستازی با کواچ همکاری کرد.

اما یکسال بعد از حضور کواچ در تیم ملی والیبال این مربی صرب هم دقیقا همان شرایط را رقم زد. او سه دستیار صرب با خود به ایران آورد. چورا که قبلا در تیم باشگاهی کاله بعنوان مربی تمرین دهنده معمولا روی نیمکت هم جایی نداشت به عنوان دستیار اول کواچ و مربی تیم ملی معرفی شد. همچنین گوسا یکی دیگر از مربیانی بود که تنها با سابقه کار در لیگ کشورهای عربی روی نیکمت تیم ملی ایران در لیگ جهانی نشست. رحمان محمدی راد هم که تقریبا همان نقش احمد مساجدی زمان ولاسکو در ترجمه را ایفا می کرد به عنوان تنها مربی ایرانی روی نیمکت تیم ملی نشست. سه کمک مربی که نه از جهت کسب افتخار و سابقه و نه از جهت تجربه در مجموع به اندازه مربیان داخلی ایران صاحب جایگاه و تجربه نبودند پشتوانه تدابیر فنی تیم ملی شدند.

نیمکت تیم ملی والیبال ایران نه در طول تمرینات و نه در زمان مسابقه هیچ گاه تاثیر مثبتی نداشت. شاید تنها حسن آن ها این بود که تنهایی کواچ را در کشور ایران پر می کردند.

*همه چیز فدای جام جهانی

تیم های ملی زیر 23 سال، تیم ملی ب، تیم ملی جوانان و تیم باشگاهی پیکان در حالی به مسابقات مختلف اعزام شدند، که ترکیب کامل بازیکنان مورد نظر مربیان خود را به همراه نداشتند و یا اینکه از تمام پتاسیل خود بهره نمی بردند. زیرا بازیکنانی نظیر میلاد عبادی پور، جواد معنوی نژاد و ... در خدمت تیم ملی اصلی ایران بودند. سرمربی و مسئولان تیم اصلی ایران حاضر به حضور این بازیکنان در سایر تیم های ایران نبودند. همین موضوع یکی از چند عاملی بود که در نهایت موجب شد تیم ملی "ب" از قهرمانی در آسیا باز بماند. تیم جوانان ایران در بین 16 تیم دوازدهم جهان شود و بدترین نتیجه تاریج را بگیرد. سایر نمایندگان ایران هم توفیقی نداشتند.

*فرار رو به جلوی فدراسیون والیبال و عدم پذیرش اشتباه

بعد از ناکامی تیم ملی از صعود به مرحله نهایی در جریان لیگ جهانی 2015 داورزنی از هدف گذاری برای موفقیت در جام جهانی خبر داد. اصلا به دلیل همین استراتژی تیم ملی اصلی ایران در قهرمانی آسیا شرکت نکرد. تیم ملی والیبال ایران یکی از کاندیداهای کسب سهمیه المپیک در جام جهانی بود. اما رئیس فدراسیون والیبال ایران که می دید تیم ایران آمادگی لازم را برای حضور در جام جهانی ندارد، یک هفته قبل از اعزام تیم به این مسابقات گفت که قرار گرفتن در جمع چهار تیم برتر خوب است. او کمی بعد از اولین باخت ایران در جام جهانی باز هم طی مصاحبه ای گفت حضور در جمع شش تیم برتر نتیجه قابل قبولی است. چند روز بعد هم در مصاحبه با یکی از روزنامه‌ها عنوان کرد که گرفتن نتیجه ای بهتر از دوره قبل( نهمی در سال 2011) قابل قبول است. اگر چه در ورزش برد و باخت برای تمامی تیم ها است و شرکت در یک تورنمنت عیار یک تیم ورزشی را مشخص نمی کند اما ادبیات مسئولان فدراسیون والیبال در نوع خود قابل تامل است.

شاید بهتر است بعد از ناکامی تیم ملی در مسابقات با قبول مسئولیت، از مردم ایران عذرخواهی شود. به هر حال مسئولان فدراسیون والیبال ایران سرانجام متقاعد شدند که کارگروهی برای بررسی عملکرد تیم ملی تشکیل دهند. قبلا هم اتاق فکری در فدراسیون تشکیل شده بود. حتی دکتر ابراهیم به عنوان رئیس سازمان تیم ملی ملی ایران معرفی شده بود اما همه این ها بعد از مدتی فراموش شد. حالا باز هم بعد از ناکامی های تیم های ملی والیبال ایران قرار است که کارگروهی برای بررسی تشکیل شود. باید دید اعضا و خروجی این کارگروه چه خواهد بود و والیبال ایران از اشتباهاتش چه درسی می‌گیرد.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین