کد خبر: ۶۲۷۸۰
تاریخ انتشار: ۲۳ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۹
در طول چهار ماه گذشته علاوه بر رهبران محافظه کار و دیگر احزاب راست یا میانه رو که رسما و علنا انتخاب کوربین را خطری مهم برای امنیت و منافع ملی بریتانیا قلمداد می کردند، در درون حزب کارگر نیز از هیچ کوششی برای زدن او دریغ نشد.
ستون نگاه سیاسی روزنامه اعتماد امروز به قلم مجید تفرشی تاریخ نگار و تحلیلگر مسایل بریتانیا به موضوع انتخاب کوربین به رهبری حزب کارگر بریتانیا پرداخته و می افزاید :از هر منظری که بنگریم، پیروزی جرمی کوربین سیاستمدار کهنه کار، چالشگر ولی حاشیه نشین در رقابت برای کسب رهبری حزب کارگر، حادثه ای مهم و تاریخی در این کشور به شمار می آید.

این یادداشت می افزاید : بدیهی است که انتخاب کوربین به سمت دبیرکلی حزب کارگر، اولین پیروزی یک رهبر منتقد شورشی به رهبری یک حزب سیاسی در اروپا نیست، ولی بی گمان یکی از مهم ترین حوادث قرن بیستم در بریتانیا و غرب محسوب می شود.

مهم ازآن جهت که کوربین با پیروزی خود نشان داد که اراده، قدرت وتاثیرگذاری توده های خاموش،منفعل، منزوی و بریده از سیاست ورزان کلاسیک فعال در صحنه تا چه حد می تواند نتیجه بازی را تغییر داده و حتی قواعد آن را هم به هم بزند. در طول چهار ماهی که از شکست حقارت بار حزب کارگر در انتخابات سراسری ماه مه ٢٠١٥ بریتانیا، استعفای ناگزیر اد میلیبند، رهبر شکست خورده حزب و آغاز و شدت گرفتن رقابت چهارجانبه برای کسب رهبری حزب سپری شده، حضور کوربین در این عرصه با واکنش های مختلفی مواجه شد.

نخست، کاندیداتوری او را برای خنده، جوری جنس و تلاشی از سوی یک سیاستمدار غیرمطرح و بی تاثیر برای معرکه گیری سر پیری قلمداد کردند. بعد کم کم معلوم شد که این نامزد در حاشیه، خود اصل قصه است و همه امیدهای اصلی را به حاشیه راند.

با حضور کوربین محترم، پایبند به اصول و به شدت مخالف بلریسم در صحنه، پس از دست کم ١٨ سال، میلیون ها حامی منزوی، ناامید و سرخورده حزب کارگر زنده شد. نخست بنا بر این بود که کوربین را حمایت کنند تا محترمانه و با اعتبار رقابت کند و ببازد. بعد امیدها بالا گرفت و عزم حامیان او جزم شد تا شانه به شانه دیگران دست کم به دور دوم این رقابت ها برسد.

در نهایت نیز با وجود همه تلاش های مرئی و نامرئی، مستقیم و غیرمستقیم تقریبا همه سیاستمداران و احزاب رقیب راست، میانه و حتی در درون حزب کارگر، کوربین تقریبا با ٦٠ درصد آرا به پیروزی قاطع، بدون بحث و مطلق رسید تا حزب کارگر یک بار دیگر پس از چندین دهه واقعا حزب فرودستان و نادیده گرفته شدگان قلمداد شود.

در طول چهار ماه گذشته علاوه بر رهبران محافظه کار و دیگر احزاب راست یا میانه رو که رسما و علنا انتخاب کوربین را خطری مهم برای امنیت و منافع ملی بریتانیا قلمداد می کردند، در درون حزب کارگر نیز از هیچ کوششی برای زدن او دریغ نشد.

پیش از همه و بیش از همه، تونی بلر و گوردون براون وارد صحنه شدند. کسانی که از آنان به عنوان معماران و مجریان تباهی حزب کارگر و راست گرایی و جنگ طلبی و پیروی کورکورانه از سیاست های جنگ افروزانه امریکا یاد می شد. در طول حکومت ١٣ ساله بلر و براون، کوربین صدها بار به برنامه ها و لوایح دولتی حزب کارگر رای منفی داده بود.

تلاش بلر در جهت تخریب کوربین و بی اعتبار کردن آموزه ها و سیاست های او بود. ولی طرفه آن بود که معلوم شد، هر گاه که در رقابت اخیر بلر علیه کوربین لب به سخن می گشاید، چند درصدی به محبوبیت و آرای او می افزاید. این در حالی بود که در طول ١٢ سال اخیر کوربین با صراحت و بدون هراس از دولت کارگری بلر و بلریسم به عنوان محافظه کارترین دولت بریتانیا و بزرگ ترین مصیبت تاریخی برای آن کشور یاد کرده است.

در سطح کلان حزب کارگر نیز، پیر و جوان، باتجربه و تازه کار، بانفوذ و کم تاثیر و خلاصه هر کسی که حس می کرد توانی دارد، در برنامه های تلویزیونی، مناظره های رسانه ای و مقالات متعدد در نشریات و حتی به طور غیرقانونی در تریبون های رسمی حزب کارگر که قاعدتا باید در این رقابت بی طرف می نمود، برای زدن کوربین اقدام کردند ولی این اقدامات در عمل به نفع او تمام شد و آرای او را بیشتر و بیشتر کرد.

کوربین از منظر شخصی و غیرسیاسی، چهره ای بسیار محترم، دوست داشتنی و ساده است. بدون هرگونه حاشیه اخلاقی، مالی و سیاسی و با گذشته و کارنامه ای کاملا شفاف. تلاش ناکام بسیاری برای تخریب وجهه و اعتبار او در ماه های اخیر صورت گرفت که هیچ کدام به جایی نرسیدند.

از منظری دیگر، این انتخاب یک بار دیگر در سال جاری شکست حقارت باری بود برای نظرسنجی ها و به تبع آن، بنگاه های شرط بندی پیش بینی کننده رخدادهای سیاسی در غرب طی سال جاری میلادی. پس از نادرستی پیش بینی ها درباره نتیجه انتخابات سراسری بریتانیا، این بار بدجوری بنگاه های نظرسنجی و شرط بندی قافیه سیاسی و اعتبار تجاری خود را باختند.

روزی که کوربین وارد این رقابت شد، این موسسات نظرسنجی شانس او را یک به ٥٠٠ ارزیابی کردند. یعنی دو دهم درصد و چیزی در حد شانس بردن جایزه بلیت های بخت آزمایی. حالا او با ٦٠ درصد مقتدرانه سه رقیب مدعی و پرطرفدار دیگر را کنار زده و رهبر حزب کارگر شده است.

بدیهی است که پیروزی کوربین به معنای چرخش ناگهانی و یک شبه سیاست و قدرت در لندن نیست و این روندی طولانی و سخت است. ممکن است حزب کارگر نتواند تحت رهبری کوربین به پیروزی رسیده و صاحب قدرت شود ولی پیروزی کوربین تا همین جا نشانگر اهمیت قدرت نیروهای منزوی و خفته در تعیین سرنوشت سیاسی احزاب و کشور در بزنگاه های خاص و شرایط بغرنج است.

اغلب رای دهندگان به کوربین به درستی می دانند که او یک سیاستگر فرصت طلب وپوپولیست نیست وبرای آینده کشورش و تغییر رویکردهای غلط آن برنامه درست و شفاف دارد. این البته پیامی مهم و حساس برای همه رهبران سیاسی حاکم در لیبرالیسم غربی واروپایی و به خصوص برای دیوید کامرون نخست وزیر و رهبرحزب محافظه کار است که پس از گذشت چهار ماه، هنوز در باد پیروزی شگفت انگیز خود در انتخابات سراسری اخیر خوابیده است.

کامرون اکنون به درستی می داند که با انتخاب کوربین به رهبری حزب کارگر، نبرد زود هنگام برای پیروزی در انتخابات سراسری ماه مه ٢٠٢٠ بریتانیا، از هم اکنون آغاز شده است.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین