مردي كه هشت سال پيش در يك درگيري دسـتـهجـمـعـي پسري جوان را به قتل
رسانده بود با بخشش اولياي دم از قصاص نجات يافت. اين در حالي است كه برادر
قاتل پيش از اين براي جلوگيري از اعدام برادرش خود را قاتل معرفي كرده و
هشت سال از عمرش را در زندان به سر برده بود.
رسيدگي به اين پرونده از هشت سال پيش با اطلاع پليس تهران از وقوع يك فقره درگيري منجر به قتل آغاز شد. با حضور ماموران در محل درگيري مشخص شد پسري جوان به نام علي در يك درگيري دسته جمعي توسط پسري ديگر مورد اصابت چاقو قرار گرفته و به دليل شدت جراحات وارده جان خود را از دست داده است. همزمان با انتقال جسد به پزشكي قانوني پروندهاي با موضوع «قتل عمد» تشكيل و براي رسيدگي در اختيار اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. كارآگاهان در نخستين گام اقدام به شناسايي عاملان درگيري كرده و موفق به بازداشت چند پسر جوان شدند كه به گفته شاهدان عيني در درگيري حضور داشتند.
با آغاز بازجوييها يكي از متهمان به نام مسعود به قتل اعتراف كرد و درباره روز حادثه به كارآگاهان گفت: «مدتي بود كه فكر ميكردم خواهرم با پسري غريبه ارتباط دارد. وقتي موضوع را با خواهرم در ميان گذاشتم متوجه شدم چنين چيزي نيست و آن پسر براي او مزاحمت ايجاد كرده است. با برادرم تصميم گرفتيم سراغش برويم و درس عبرتي به او بدهيم. به محلهشان رفتيم اما تا به آنجا رسيديم او با دايياش به سمت ما حملهور شد. من هم براي دفاع از خودم با چاقو ضرباتي به او زدم. او روي زمين افتاد و خونريزي كرد. من و برادرم كه خيلي ترسيده بوديم سريع از محل فرار كرديم تا اينكه توسط پليس دستگير شدم.»
با ثبت اعترافات متهم، پرونده براي رسيدگي به شعبه ٧٤ وقت دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد اما متهم كه پيش از اين در بازجوييها به قتل اعتراف كرده بود اينبار اعترافات خود را انكار كرد و گفت قاتل نيست و نميداند چه كسي علي را به قتل
رسانده است.
با اين حال قضات دادگاه با توجه به شواهد موجود متهم را به قصاص محكوم كردند. در حالي كه با تاييد حكم در ديوان عالي كشور متهم در يك قدمي چوبهدار قرار گرفته بود برادر او، سعيد، با حضور در پليس آگاهي خود را قاتل علي معرفي كرد و به كارآگاهان گفت: «من كسي بودم كه روز حادثه با چاقو به مقتول ضربه زدم. برادرم به خاطر زن و بچههايم قتل را گردن گرفته بود. من در تمام اين مدت دچار عذاب وجدان شده بودم. نميتوانم ببينم برادرم به جاي
من اعدام شود.»
با ثبت اعترافات سعيد، كارآگاهان به سرعت به تحقيق از خانواده او پرداختند كه در جريان آن صحت اعترافات او تاييد شد. به اين ترتيب با تغيير در متن كيفرخواست، متهم در شعبه چهارم دادگاه كيفري استان تهران محاكمه شد. او در اين شعبه نيز بار ديگر اتهام قتل را پذيرفت و از اولياي دم تقاضاي بخشش كرد. در حالي كه به نظر ميرسيد حكم قصاص در انتظار او باشد، اولياي دم از خون فرزندشان گذشت كردند و به اين ترتيب پرونده با صدور حكم ديه و زندان براي متهم مختومه شد.
رسيدگي به اين پرونده از هشت سال پيش با اطلاع پليس تهران از وقوع يك فقره درگيري منجر به قتل آغاز شد. با حضور ماموران در محل درگيري مشخص شد پسري جوان به نام علي در يك درگيري دسته جمعي توسط پسري ديگر مورد اصابت چاقو قرار گرفته و به دليل شدت جراحات وارده جان خود را از دست داده است. همزمان با انتقال جسد به پزشكي قانوني پروندهاي با موضوع «قتل عمد» تشكيل و براي رسيدگي در اختيار اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. كارآگاهان در نخستين گام اقدام به شناسايي عاملان درگيري كرده و موفق به بازداشت چند پسر جوان شدند كه به گفته شاهدان عيني در درگيري حضور داشتند.
با آغاز بازجوييها يكي از متهمان به نام مسعود به قتل اعتراف كرد و درباره روز حادثه به كارآگاهان گفت: «مدتي بود كه فكر ميكردم خواهرم با پسري غريبه ارتباط دارد. وقتي موضوع را با خواهرم در ميان گذاشتم متوجه شدم چنين چيزي نيست و آن پسر براي او مزاحمت ايجاد كرده است. با برادرم تصميم گرفتيم سراغش برويم و درس عبرتي به او بدهيم. به محلهشان رفتيم اما تا به آنجا رسيديم او با دايياش به سمت ما حملهور شد. من هم براي دفاع از خودم با چاقو ضرباتي به او زدم. او روي زمين افتاد و خونريزي كرد. من و برادرم كه خيلي ترسيده بوديم سريع از محل فرار كرديم تا اينكه توسط پليس دستگير شدم.»
با ثبت اعترافات متهم، پرونده براي رسيدگي به شعبه ٧٤ وقت دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد اما متهم كه پيش از اين در بازجوييها به قتل اعتراف كرده بود اينبار اعترافات خود را انكار كرد و گفت قاتل نيست و نميداند چه كسي علي را به قتل
رسانده است.
با اين حال قضات دادگاه با توجه به شواهد موجود متهم را به قصاص محكوم كردند. در حالي كه با تاييد حكم در ديوان عالي كشور متهم در يك قدمي چوبهدار قرار گرفته بود برادر او، سعيد، با حضور در پليس آگاهي خود را قاتل علي معرفي كرد و به كارآگاهان گفت: «من كسي بودم كه روز حادثه با چاقو به مقتول ضربه زدم. برادرم به خاطر زن و بچههايم قتل را گردن گرفته بود. من در تمام اين مدت دچار عذاب وجدان شده بودم. نميتوانم ببينم برادرم به جاي
من اعدام شود.»
با ثبت اعترافات سعيد، كارآگاهان به سرعت به تحقيق از خانواده او پرداختند كه در جريان آن صحت اعترافات او تاييد شد. به اين ترتيب با تغيير در متن كيفرخواست، متهم در شعبه چهارم دادگاه كيفري استان تهران محاكمه شد. او در اين شعبه نيز بار ديگر اتهام قتل را پذيرفت و از اولياي دم تقاضاي بخشش كرد. در حالي كه به نظر ميرسيد حكم قصاص در انتظار او باشد، اولياي دم از خون فرزندشان گذشت كردند و به اين ترتيب پرونده با صدور حكم ديه و زندان براي متهم مختومه شد.
ارسال نظر