برنامه خندوانه در آخرین روز از ماه مرداد ( شنبه 31 مرداد ) در حالی برگزار شد که شادی این برنامه به همه پدران و پسران تقدیم شد.
در ابتدای برنامه رامبد جوان برای معرفی مهمان این قسمت از خندوانه گفت: در
دنیا شغل های جذاب زیادی وجود دارد و ما میتوانیم از مسیرهای مختلف آن
ها را تجربه کنیم تا به رویاهای خود برسیم، مهمان ما هم کسی است که خیلی از
این راه ها را رفته و الان از هر انگشتش یک هنر می بارد.
سپس امیرحسین مدرس(مجری، بازیگر و نویسنده) وارد شد و در همان ابتدا رامبد جوان از او خواست تا آن ها را به یک جای پر نور ببرد. مدرس هم با تعاریف خود همه را به جاده ای در نزدیکی لاهیجان و جایی که در انتها به دیلمان میرسد برد.
امیر حسین مدرس گفت: من در ابتدای راه بازیگر بودم اما یک تست اجرا در سال 1367 دادم و قبول شدم و از آن به بعد وارد حیطه رادیو شدم. رامبد جوان بین این صحبت ها با دیدن عکسی از او در سریال یوسف پیامبر گفت: خدا را شکر که الان موهایت این شکلی نیست وگرنه چه کار میکردی!
سپس امیرحسین مدرس دو کتاب برای خواندن با نام های تاریخ ادبیات و ایران به همه پیشنهاد داد.در ادامه او از اهمیت موسیقی و تقویت هوش موسیقایی گفت. اما در بین صحبت های جدی او ناگهان آهنگ بهار اگه عطر تورو نیاره (تیتراژ سریال زن بابا) پخش شد و رامبد جوان از او خواست تا از جایش بلند شود و به صورت همزمان آن را اجرا کند، که این اتفاق او را بسیار متعجب کرد.
پس از یک آیتم کوتاه جناب خان نیز وارد خندوانه شد. رامبد جوان سپس پیشنهاد داد تا مسابقه آوازی بین جناب خان و امیرحسین مدرس برگزار شود . که این اتفاق لحظات شادی را برای بینندگان رقم زد.این آواز خوانی ادامه پیدا کرد تا اینکه مدرس به درخواست جناب خان شعر "کلید" که خیلی قدیمی بود را خواند و طی آن از استاد مهرتاش هم یاد کرد، بعد از آن جناب خان اظهار کرد : باور کن تو با همین کار کلید میتوانی رئیس جمهور هم بشوی.
در ادامه نیز از جناب خان خواسته شد تا بینندگان را با چشم های بسته به جایی ببرد و او گفت: همه چشم هایتان را ببندید ، در یک بعد از ظهر سرد زمستان به یک بار لبو فروشی میرسی، لبوهای آلوئه ورایی و نارگیلی، بعد هم تمام جیب و کارتت را خالی می کنی و لبو می خری، سپس پشت سر جنابخان راه میافتید، باهم به خواستگاری احلام می رویم، شما ها بیرون در ایستاده اید و با شنیدن صدای چکی که پدر احلام به من زد همه می رید براش!
در ادامه قرار شد مدرس در راستای کاری که باید برای شاد کردن دل مردم بکند، به خاطر اینکه شرکت آبرسانی دارد، هر کجا که قرار شد آن را با کمک کمپین قطره قطره مجهز به سیستم قطره ای کنند هر کمکی که از دستش برآمد انجام دهد و جنابخان هم گفت: ما یک موسسه داریم که 3،4 شب میریم خواستگاری احلام، به خاطر شادی مردم آن را 5 شب میکنیم تا همه خوشحال شوند و امیدوارم خدا از من قبول کنه.
بعد از تقدیم لوح یادبود،جوان از مدرس قول گرفت که او به طور اختصاصی برای خندوانه یک آهنگ بسازد و پس از پخش آیتم وفای به عهد ریما رامینفر درباره قرارش با خندوانه که خواندن کتاب در یک کتابخانه بود، مسابقه داخل استودیو را اجرا کردند و سرانجام این قسمت از برنامه نیز به پایان رسید.
اخبار فرهنگی - سیمرغ
سپس امیرحسین مدرس(مجری، بازیگر و نویسنده) وارد شد و در همان ابتدا رامبد جوان از او خواست تا آن ها را به یک جای پر نور ببرد. مدرس هم با تعاریف خود همه را به جاده ای در نزدیکی لاهیجان و جایی که در انتها به دیلمان میرسد برد.
امیر حسین مدرس گفت: من در ابتدای راه بازیگر بودم اما یک تست اجرا در سال 1367 دادم و قبول شدم و از آن به بعد وارد حیطه رادیو شدم. رامبد جوان بین این صحبت ها با دیدن عکسی از او در سریال یوسف پیامبر گفت: خدا را شکر که الان موهایت این شکلی نیست وگرنه چه کار میکردی!
سپس امیرحسین مدرس دو کتاب برای خواندن با نام های تاریخ ادبیات و ایران به همه پیشنهاد داد.در ادامه او از اهمیت موسیقی و تقویت هوش موسیقایی گفت. اما در بین صحبت های جدی او ناگهان آهنگ بهار اگه عطر تورو نیاره (تیتراژ سریال زن بابا) پخش شد و رامبد جوان از او خواست تا از جایش بلند شود و به صورت همزمان آن را اجرا کند، که این اتفاق او را بسیار متعجب کرد.
پس از یک آیتم کوتاه جناب خان نیز وارد خندوانه شد. رامبد جوان سپس پیشنهاد داد تا مسابقه آوازی بین جناب خان و امیرحسین مدرس برگزار شود . که این اتفاق لحظات شادی را برای بینندگان رقم زد.این آواز خوانی ادامه پیدا کرد تا اینکه مدرس به درخواست جناب خان شعر "کلید" که خیلی قدیمی بود را خواند و طی آن از استاد مهرتاش هم یاد کرد، بعد از آن جناب خان اظهار کرد : باور کن تو با همین کار کلید میتوانی رئیس جمهور هم بشوی.
در ادامه نیز از جناب خان خواسته شد تا بینندگان را با چشم های بسته به جایی ببرد و او گفت: همه چشم هایتان را ببندید ، در یک بعد از ظهر سرد زمستان به یک بار لبو فروشی میرسی، لبوهای آلوئه ورایی و نارگیلی، بعد هم تمام جیب و کارتت را خالی می کنی و لبو می خری، سپس پشت سر جنابخان راه میافتید، باهم به خواستگاری احلام می رویم، شما ها بیرون در ایستاده اید و با شنیدن صدای چکی که پدر احلام به من زد همه می رید براش!
در ادامه قرار شد مدرس در راستای کاری که باید برای شاد کردن دل مردم بکند، به خاطر اینکه شرکت آبرسانی دارد، هر کجا که قرار شد آن را با کمک کمپین قطره قطره مجهز به سیستم قطره ای کنند هر کمکی که از دستش برآمد انجام دهد و جنابخان هم گفت: ما یک موسسه داریم که 3،4 شب میریم خواستگاری احلام، به خاطر شادی مردم آن را 5 شب میکنیم تا همه خوشحال شوند و امیدوارم خدا از من قبول کنه.
بعد از تقدیم لوح یادبود،جوان از مدرس قول گرفت که او به طور اختصاصی برای خندوانه یک آهنگ بسازد و پس از پخش آیتم وفای به عهد ریما رامینفر درباره قرارش با خندوانه که خواندن کتاب در یک کتابخانه بود، مسابقه داخل استودیو را اجرا کردند و سرانجام این قسمت از برنامه نیز به پایان رسید.
اخبار فرهنگی - سیمرغ
ارسال نظر