[دستِ (مهربانی) تو]
خاده جان!
(ای خدا جان!)
تا لَه کارِن
(تا در کار است)
گُل لَه سَر کَمَران وَ هَزارِن
[کوه(ها) و دامنه های آن(ها) پوشیده از هزاران هزار گُل خواهند شد]
آو لَه سَر کانیان دا زَلاله
(همچنان که آب چشمه هایمان هم زُلال است)
خاشیا خَلقامَه بی زَوالَه
[خوشی های مردمانمان هم (از کَرَم و محبّت تو)
بی زوال خواهند بود]
وَرَه وَرَه
وَرَه
(بیا بیا!
بیا دیگر!)
لَه کُومایی
(کُجا مانده ای پس؟)
صاتَّه "چای" دَم کِمَه، وَس تی آیی
(صبر کن تا چای دَم کنم سپس تو بیایی)
(باشههههههههههههههههههههههه؟؟!)