کد خبر: ۵۰۲۹۱
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۱:۵۹
حمید ابوطالبی سه اتفاق مهم رخ داده در ده سال گذشته کشور و تبعات ناشی از آن را تبیین کرده است که پس از این دوران جامعه سیاسی کشور، بالضروره به تنازع افراط و در نتیجه آن نیاز به پوست‌اندازی رسیده و همه در حال تغییر و تحول و به فکر تغییر و تحول بودند.
 معاون سیاسی دفتر رئیس جمهوری با انتشار مطلبی در صفحه شخصی خود در فیسبوک به تشریح دلایل پیروزی جریان اعتدال در روز 24 خرداد پرداخت.
 
حمید ابوطالبی سه اتفاق مهم رخ داده در ده سال گذشته کشور و تبعات ناشی از آن را تبیین کرده است که پس از این دوران جامعه سیاسی کشور، بالضروره به تنازع افراط و در نتیجه آن نیاز به پوست‌اندازی رسیده و همه در حال تغییر و تحول و به فکر تغییر و تحول بودند.
 
از نگاه معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور، روز 24 خرداد سال 1392 زمانی بود که جامعه سیاسی و مردم انتظار تحولی را می کشیدند که با آن به جنگ تلاطم و مقابله با تنازع و مخاصمه با خشونت و از هم پاشیدگی وحدت و یکپارچگی ملی بروند و این انتظار، در اعتدال درخشید.
 
ابوطالبی در ارائه تعریف از عصر اعتدال می نویسد: اعتدال، نتیجه قهری وحاصل گریز جامعه از قطبی‌گرایی افراطی در اصول‌ گرایی و اصلاح‌ طلبی بود؛ این قطبی‌گرایی افراطی مردم را به سمت میانه‌روی و اعتدال سوق می داد.
 
معاون سیاسی دفتر رئیس جمهوری سپس روی کار آمدن عصر اعتدال را ناشی از چند عامل از جمله درایت مقام معظم رهبری دردعوت حتی از مخالفین برای حضور در پای صندوق های رای و اعلام "حق الناس" بودن رای مردم در انتخابات می داند.
 
ابوطالبی همچنین با بیان اینکه انتظار ملی برای رهایی از افراط و تفریط و روی‌آوری به آرامش و امید و درک این ضرورت که تغییر و پوست‌اندازی سیاسیون و جامعه پالیتی در کشور در گریز از افراط است، نه حاصل اصول‌گرایی و نتیجه اصلاح طلبی، آن را از دیگر عوامل روی کار آمدن عصر اعتدال دانسته است.
 
این نظریه پرداز جریان اعتدال همچنین معتقد است روی کار آمدن جریان اعتدال همچنین ناشی از سه تصمیمی بوده است که اصلاح طلبان گرفتند، سه تصمیمی که اصولگرایان اتخاذ نکردند و سه تصمیمی که عقلای هر دو در تبلور آن کوشیده اند.
 
متن کامل یادداشت دکتر حمید ابوطالبی معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور در آستانه 24 خرداد به شرح ذیل است:
 
"احیاء اخلاق" که در تریولوژی انتخابات نهایی شد، شب ازنیمه گذشته بود؛ ازجلسه با دکترکه خارج شدم باد سردی درشهرمی وزید، وسوزسرما گرمی استخوان ها را می تکاند. بهمن ماه بود؛ تنها درسیاهی شب، و تلاطم های بیم وامید درپیش رو. ازیکسو، این باور، شلاق می نواخت که این "بهاری است که درپشت زمستان مانده"؛ وازسوی دیگر، این واقعیت زبانه می کشید که "این زمستان چقدرطولانی است!"
 
ماهها گذشت؛ مصاحبه تلفنی که در تلویزیون پخش شد، و رهبری انقلاب، آراء مردم را که می رفت اداره کشوررا به دوش بگیرد، تبریک گفتند، بازهم شب از نیمه گذشته بود؛ اما این بار گرمای خردادِ پرمخاطره، در هیجانی ملی می پیچید، و شور و شادی مردم و دعا و ثنای آنان را به آسمان می برد. دیگر، ازآن سوزوسرما خبری نبود؛ و خیابان های شهر در اثر تحولی بزرگ، مملو از هلهله بود و آکنده از غریو شادی ورضایت. به خیابان که آمدم، فریادِ خرداد دوباره سیاهی شب را می شکافت؛ و آرزوهای مردم از لابلای درختان سرسبز تمامی ایران سربلند سربه فلک می کشید. آرام آرام درلابلای غریو شادی ها پرمی کشیدم، و از کنار طنین پایکوبی ها می گذشتم؛ و دردل شبِ رو به سپیده، به سمت صبح می رفتم.
 
روز وصل دوستداران یاد باد یاد باد آن روزگاران یاد باد
 
مبتلا گشتم در این بند و بلا کوشش آن حق گزاران یاد باد
 
امروز دو سال از آن روزگاران می گذرد، و نهال مردمی "تدبیروامید" نیز در آستانه دوسالگی است؛ تا همین جا هم راه درازی از میان صواب و ناصواب آمده است، و راه درازتری نیز در بیم وامید درپیش رو دارد. امروز فضای جامعه ما فضای نقد وتحلیل است؛ و این افتخاری است بزرگ. اما بزرگتر از آن، رفتن به استقبال نقد است؛ و پذیرفتن عقل جمعی؛ و ارج نهادن به درایت دیگران؛ و... دراین راستا، ودرآستانه 24 خرداد، و باسپاس فراوان از تمام ملت بزرگوار ایران، احزاب و جناحهای سیاسی و شخصیت های محترم موافق و مخالف از اصولگرا و اصلاح طلب و...، اینکه اعتدال به زعم من درکجا قراردارد را به عقل جمعی وانهاده ام، تا صادقانه وعالمانه واخلاق مدارانه بحثی روشمند دراین زمینه آغازشود. اما:
 
ما برکدامین باور، این چنین استوار ایستاده ایم؟
 
الف: دوران افراط
 
این دوران، حاصل سه اتفاق مهم در دهسال اخیر بود؛ یعنی:
 
- دو یا سه سال آخر دوره اصلاحات در تلاش برای تخریب ساختارها و روی آوری به عناصر هویت گریز؛
 
- دو یا سه سال اول دولت اصول گرایی با حذف و تحقیر اصلاح طلبان و تلاش برای انتقال نخبگان و نخبه گرایان از بدنه نظام به خارج ازآن و انباشته نمودن ظرفیت نخبگی کشور در برابر حکومت؛
 
- دو یا سه سال آخر دولت اصولگرایی با نابودی ظرفیت ها و توان ملی کشور وتعمیم زیرکانه ظرفیت پدیدآورده در خلاء به ظاهر نخبه‌ پندارانه به سمت رویارویی با کلیت حکومت؛
 
چراکه در خلال آن:
 
- افراط گرایی اصولگرایانه در تنور فاصله گیری از مردم، عدم نیاز به ملت، الوهیت‌سازی نورپردازانه، و... می دمید؛ و حاصل آن هاله نور، بکارگیری افراطی و غیرهدفمند ارزشهای اخلاقی و باورهای دینی و... برای اهداف سیاسی بود که به تخریب تندروانه باورهای دینی مردم و ارزشهای آنان انجامید. بر این افراط، رسانه های دیداری و شنیداری داخلی و سیاسیون مرتبط می دمیدند.
 
- و افراط گرایی اصلاح طلبانه نیز در تنور ضرورت درانداختن راه ورسمی دیگر، عدم کفایت باورهای دینی، الوهیت سازی از دموکراسی، و... می دمید؛ و حاصل آن "هویت گم شدگیِ" بخشی، "باورزدایی دینیِ" گروهی، "ارزش ناباوریِ" عده ای، برای ارتقاء امر سیاسی بود. بر این افراط هم، رسانه های دیداری وشنیداری خارجی وسیاسیون مرتبط می دمیدند.
 
در اواخر این دوران دهساله، جامعه سیاسی کشور بالضروره به تنازع افراط و در نتیجه آن نیاز به پوست اندازی رسیده بود، و همه درحال تغییر و تحول و به فکر تغییر و تحول بودند؛ از سیاسیون و پالیتی (Polity) در اندیشه ی کشور، تا انقلابیون و اصالت پیشگان و سیاستمداران و دین باوران و ارزش گرایان. اینجا بود که جامعه سیاسی و مردم انتظار تحولی را می کشیدند که با آن به جنگ تلاطم و مقابله با تنازع و مخاصمه با خشونت و ازهم پاشیدگی وحدت و یکپارچگی ملی بروند. این انتظار، دراعتدال درخشید.
 
ب: عصر اعتدال
 
اعتدال، نتیجه قهری و حاصل گریز جامعه از قطبی گرایی افراطی در اصول گرایی و اصلاح طلبی بود؛ این قطبی گرایی افراطی مردم را به سمت میانه روی واعتدال سوق می داد.
 
استوار بر این، روی کارآمدن عصراعتدال بیش از هر چیز:
 
- حاصل درایت مقام معظم رهبری در دعوت حتی از مخالفین برای حضور در پای صندوق‌های رای و اعلام "حق الناس" بودن رای مردم در انتخابات بود؛
 
- حاصل انتظاری ملی برای رهایی از افراط و تفریط و روی آوری به آرامش و امید بود؛
 
- حاصل ضرورت تغییر، وپوست اندازی سیاسیون وجامعه پالیتی در کشور در گریز از افراط بود؛ و نه حاصل اصولگرایی ونه نتیجه اصلاح طلبی؛
 
افزون براین، روی کارآمدن عصر اعتدال، که حاصل این ضرورت تاریخی بود، در ضمن نتیجه سه تصمیمی بود که اصلاح طلبان گرفتند، سه تصمیمی که اصول گرایان اتخاذ نکردند، و سه تصمیمی که عقلای هردوجناح در تبلور آن کوشیدند:
 
1: اصلاح طلبان که خود را بسیاردورازقدرت می دیدند، به رقابت برای رای آوری می اندیشیدند؛ لذا:
 
- تصمیم گرفتند فاصله خود را باقدرت ازطریق آراء مردم کم کنند؛
 
- تصمیم گرفتند به جای وزن کشی سیاسی، به سیاست ورزی هوشمندانه روی آورند؛ که حاصل آن کناره گیری یکی از کاندیداها بود؛
 
- تصمیم گرفتند فرصت لازم را به سرعت برای بازسازی خود فراهم کنند؛ اگرچه تا کنون ازآن بهره بری مناسب نکرده اند؛
 
2: اصول گرایان، خود را پیروز قطعی انتخابات می دانستند؛ لذا:
 
- تصمیم نگرفتند که برای دست یابی به آراء مردم تلاش کنند؛
 
- تصمیم نگرفتند وزن‌کشی سیاسی خود را ازانتخابات ریاست جمهوری به انتخابات مجلس منتقل کنند؛
 
- تصمیم نگرفتند رحمانیت اسلام را مبنای تعاملات خود با مردم و جامعه سیاسی و نخبگان قرار دهند؛
 
3: عقلای میانه هردوجناح نیز در اندیشه دین و مُلک و ملت بر سه تصمیم استوار ایستادند:
 
- حفظ و ارتقاء نقش بازیگران میانه نزدیک هر دو جناح در"ماندن ونماندن"؛
 
- تلاش برای استواری بخشی به نماد اعتدال وعقلانیت، و زمینه سازی ملی در تجمیع آراء مردمی برآن؛
 
- امیدافزایی ملی برای گریز از افراط با روی‌آوری به عقلانیت اعتدالی و شعارهای انتخاباتی آن؛
 
حاصل این تصمیم گرفتن‌های اصلاح‌طلبانه، آن تصمیم نگرفتن های اصول گرایانه، و آن تلاش های صادقانه عقلای میانه، رقابتی سنگین درانتخابات بود؛ و برآیند آن افراط‌باوری ها و افراط گرایی ها، ریزش سرمایه اجتماعی هریک و سوق یافتن و سوق دادن آن به سوی اعتدال.
 
لذا 24 خرداد:
 
سه عنصراصلی،"خودمحور":
 
- عقلانیت استوار تاریخی اعتدال، و نمادین شدگی آن در شخصیت دکترروحانی؛
 
- شعارهای مبنایی متقن ومتکی بر نیازهای عصر اعتدال، و تریولوژی انتخاباتی آن؛
 
- اقبال عمومی مردم و جامعه سیاسی در مباحث ومذاکرات درونی خود به "عقلانیت اعتدال" و شعارهای آن؛
 
و سه عنصر اصلی، "دیگرمحور":
 
- درایت مقام معظم رهبری و نظارت و اشراف ایشان؛
 
- گریزملی از افراط‌گرایی های اصول گرایانه و اصلاح طلبانه، و روی‌آوری مردم و جامعه سیاسی به میانه روی؛
 
- سیاست‌ورزی هوشمندانه اصلاح طلبی، رقابت پیشگی غیرسیاسی اصول‌گرایی، و درایت‌مآبی عقلای میانه؛
 
داشت. چراکه دکتر روحانی، ناظر بر این تحولات اجتماعی، شعارها و برنامه های خود را درخلال انتخابات برگزید؛ و دولت خود را بانام "تدبیر و امید" درانداخت؛ تا پاسخی روشن باشد به این تحول بزرگ و نیاز عصری. زیرا دراندیشه اعتدال:
 
- اعتدال یعنی توازن میان آرمان و واقعیت؛
 
- تدبیر یعنی تلاش عاقلانه برای کمک به باروری تحولات سیاسی - اجتماعی؛
 
- امید یعنی احترام صمیمانه به تصمیم ورای مردم؛
 
- احیای اخلاق یعنی بازگشت به هدف رسالت پیامبرگرامی اسلام (ص) که فرمود "بعثت لاتمم مکارم الاخلاق"، و بازسازی فصول مشترک آرمانهای امام و انقلاب درمیانه اصول‌گرایی و اصلاح طلبی؛
 
- نجات اقتصاد یعنی نجات زندگی مردم دربرابراقدامات مخرب انجام شده گذشته واجرای برنامه های طراحی شده برای آینده رفاه، امنیت، آرامش، وآسایش ملی؛
 
- تعامل سازنده باجهان یعنی میانه روی و اعتدال و گریز از افراط گری دور و نزدیک، در برابر سیاست تقابل با جهان؛
 
- و تعامل ملی در معنای تلاش در آزادی و عدالت، و ایستادگی بر عقلانیت جمعی؛
 
و سیاست ورزی، دراین صورت بندی و در این میانه اصول گرایی و اصلاح طلبی، استوار بر:
 
- اسلام رحمانی مبتنی بر ارزشهای اخلاقی؛
 
- جامعه غیرامنیتی مبتنی برامنیت خاطر؛
 
- عدالت گرایی در اجتماعیات، با سیاست زدایی و مقابله با سیاست زدگی های غیرضرور در جامعه ای رحمانی؛
 
سامان می یابد.
 
ج: دگردیسی پالیتی
 
اما انتخابات 24 خرداد که حاصل پوست اندازی جامعه سیاسی و سیاسیون کشور و ناامیدی مردم از آنان نیز بود، تحولی اساسی را هم درپالیتی کشور رقم زد، یعنی: پوست اندازی جامعه سیاسی؛ اقدامی سخت و دردناک که در کوتاه مدت هم به بارنخواهد نشست.
 
این پوست اندازی با سه ویژگی توام خواهد بود:
 
- درچارچوب ساختارهای نظام و انقلاب سامان خواهدگرفت؛ دراین معنا که نه می خواهد و نه می تواند به سمت ساختارشکنی (deconstruction) میل نماید؛
 
- درچارچوب دو قطبی تنومند بیش از یکصدساله سیاسی ایران و تئوری های دینی - سیاسی آن، نظام خواهد یافت؛ در این معنا که نه قادر به فرم شکنی (deformation) است ونه مایل به آن؛
 
- متعهد به سامان دادن صورت بندی جدیدی ازجامعه سیاسی درپالیتی ایران می باشد؛ دراین معنا که نه قادر است به ماندگاری درصورت بندی فعلی درهم ریخته قدرت درجامعه سیاسی و نه مایل به آن؛
 
براین مبنا، درسامان بندی جدید قدرت درجامعه سیاسی ایران سه اتفاق رخ خواهد داد:
 
- از نظر اندیشگی، حرکت از ساختار مبتنی بر افراط گرایی و جمود به سمت رحمانیت اسلام صورت خواهدپذیرفت؛
 
- از نظر ارزشی، حرکت از ساختار متصلب بی اخلاق به سمت اصالت اخلاق شکل خواهدگرفت؛
 
- از نظر فرماسیون‌بندی نوین، حرکت در درون دو جبهه موجود لیکن به صورت درون‌جبهه‌ای و بین جبهه‌ای سامان خواهد یافت؛
 
دراین پوست اندازی:
 
اصلاح طلبان :
 
- دوباره با آرمانهای امام و دین باوری مردم، پیوند اندیشگی برقرار خواهندکرد؛
 
- دوباره شخصیت های هویت وارخود را بر صدر خواهندنشاند؛
 
- با افراط گرایی چپ‌گرا صورت بندی جدیدی را سامان خواهند داد؛ یا از طریق اندیشگی و یا با مصالحه سیاسی؛
 
و اصول گرایان :
 
- دوباره به اسلام رحمانی و قرائت امام بازخواهندگشت؛
 
- دوباره شخصیت های هویت‌وار خود را بر صدر خواهند نشاند؛
 
- از افراط گرایی خشونت گرایانه و تئوریزه نمودن غضبانی گری باورمندانه فاصله خواهند گرفت؛
 
اینجاست که اعتدال – به عنوان برآیند یک انتظار و تحول ملی، یک دگردیسی عظیم سیاسی، و یک عقلانیت جمعی؛ و نه تعاملات و صورت بندی‌های سازمان‌یافته پالیتی کشور– سخنی برای گفتن خواهد داشت؛ تا در میانه این سامان‌بندی‌های اندیشه‌ای – سیاسی، زمینه ای برای ارتقاء شرایطی نوین فراهم آورد.
 
بر این مبانی است که در این میانه، اعتدال این چنین استوار بر عقلانیت جمعی ایستاده است.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین