|
|
امروز: چهارشنبه ۰۷ آذر ۱۴۰۳ - ۰۵:۱۳
کد خبر: ۴۹۵۱۹
تاریخ انتشار: ۰۷ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۷:۰۱
ه جای هیاهوهای احساسی بی‌نتیجه و یا بد نتیجه و به جای جنجال‌های کور و نافرجام، کنش خود را در سایه آرامش عقلانیت استراتژیک پیش بردند و همت خود را در ارائه کاری حرفه‌ای و تخصصی به سمت حل پرونده هسته‌ای پیش بردند.
روزنامه ایران در یادداشتی به قلم رضا صالحی امیری نوشت:

دولت امید و اعتدال، گام‌های اساسی و مؤثری در حل و فصل پرونده هسته‌ای و کاهش آسیب‌های ناشی از روند پیشین برداشته است. هر چند تا حصول نتیجه نهایی راهی طولانی در پیش است اما گشایش‌های اولیه در بن بست‌های ایجاد شده، دریچه روشنی پیش چشم ایرانیان باز کرده است. مسیری که دولت تدبیر و امید در دیپلماسی هسته‌ای پیش گرفت، همان مسیری بود که عقل جمعی شهروندان مطالبه می‌کرد. به گونه‌ای که 79 درصد از شهروندان، رضایت خود را از نتایج این دیپلماسی اعلام کرده‌اند. در واکاوی سیاست دولت امید و اعتدال، به ویژگی‌ها و عناصری برخورد می‌کنیم که بر اساس همین ویژگی‌ها است که سیاستمردان امید و اعتدال توانسته‌اند مقدمات را به خوبی طی کنند. آن عناصر کدامند؟ به نظر می‌رسد سازوکار در نوسازی سیاست در ایران بر سه گونه عقلانیت عملی، عقلانیت استراتژیک و عقلانیت پارامتریک بنا شده است.

1. عقلانیت عملی

یکی از اثرات نوسازی سیاست در دولت امید و اعتدال، رشد عقلانیت سیاسی در حل و فصل منازعات بین‌المللی و سوءتفاهم هایی است که ایران را در دهه اخیر با افت و خیزهای نگران کننده روبه‌رو ساخته است و در نتیجه، مشکلات متعددی برای فضای سیاست، کسب و کار و زندگی عمومی ایجاد کرده است. حل و فصل منازعات بین‌المللی و برون رفت از بن‌بست‌هایی که فرا روی یک ملت نهاده شده است، یکی از نشانه‌ها و شاخص هایی است که در سنجش میزان کارآمدی یک دولت می‌توانیم به کار بگیریم. پرونده هسته‌ای تنها یک نمونه از این منازعاتی است که شرایط دشواری را در سطح بین‌الملل برای نظام به وجود آورده است. به گونه‌ای که روابط ایران را با سایر کشورها تحت‌الشعاع قرارداده و آثار نامبارکی بر روند توسعه همه جانبه گذاشته است. در یک سنجش کلی، دولت اعتدال و امید نشان داده است که سیاست خود را بر نوعی عقلانیت پیش برنده نهاده است و سعی می‌کند در عین آرامش، گام‌های مؤثری در رفع مشکلات و کاهش آلام بردارد.

یکی از نشانه‌های بلوغ سیاسی دولتمردان اعتدال و امید، نحوه کنش آنان در صحنه بین‌المللی است. به گونه‌ای که آشکارا می‌توان مشاهده کرد وضع نابسامان ایران در عرصه روابط بین‌الملل روند رو به بهبود را می‌گذراند و راه‌های برون رفت از بن بست‌ها به نتایج اولیه خود رسیده است. کنش منتج به نتیجه، از رفتاری خردمندانه و مؤثر خبر می‌دهد و راه امید به آینده را هموارتر می‌کند. یکی دیگر از نشانه‌های بلوغ سیاسی، کلام فاخر سیاست پیشگان در هنگام سخن گفتن و رعایت نزاکت و اخلاق در عرصه عمل است. گفتار قابل تحسین ریاست جمهوری در داخل و وزیر امور خارجه در هنگام سخن گفتن در مجامع بین‌المللی، امید را در رگ و پی سیاست نیم جان جاری می‌سازد.

آنچه این روزها بویژه در ماجرای پرونده هسته‌ای و حل و فصل بخشی از خصومات مشاهده می‌کنیم، برآمدن خورشید عقل در بام سیاست و عقلانی‌تر شدن رفتارها در ساحت عمل است. سیاست‌های مبتنی بر عقلانیت و کنش‌های استوار بر خرد که هدف نهایی اش یافتن راه حلی است که کمترین هزینه و بیشترین فایده را در بر داشته باشد. خرد و عقلانیت سیاسی در عرصه روابط بین‌المللی، ناشی از درک منافع ملی بر پایه رفتاری محاسبه شده قرار دارد. به سخن دیگر، عقل عملی، شیوه‌ها و ابزارهایی را بر می‌گزیند که احتمال دست یافتن به اهداف و توفیق در تلاش‌ها را به حداکثر ممکن می‌رساند. از این رو رفتار عقلانی در برابر رفتار احساسی قرار می‌گیرد.

رفتار احساسی و عاطفی، بیشتر مبتنی بر غریزه و برانگیختگی‌های زودگذر محاسبه شده است. به همین دلیل، این رفتارها عموماً بی‌حاصل و بعضاً خود ویرانگر است. خود ویرانگری بدان معنا که به ضد خود تبدیل می‌شود. به سخن دیگر، رفتارهای احساسی بویژه در ساحت بین‌الملل، نه تنها بدون ثمر و بدون نتیجه است، که در برخی موارد، کشور را از هدفش دور می‌کند و به جای آنکه گره گشایی نماید، گره را سخت تر کرده و حتی گره‌های جدیدی را نیز بر کشور تحمیل می‌کند.

در سیاست مبتنی بر عقل عملی، انتخاب شیوه و راه‌های وصول به هدف مهم است. آن چه در عقلانیت عملی مطرح می‌شود، تناسب میان وسیله و هدف است. در عقل عملی، به کار گرفتن ابزار متناسب برای رسیدن به هدف از پیش تعیین شده اهمیت دارد. نقطه مقابل عقلانیت عملی در ساحت سیاست، همهمه بی‌حاصل خیابانی و هیاهوهای بی‌ثمری است که جز به تیرگی فضا و جدال بی‌پایان نمی‌انجامد. کنشگران معقول، به جای هیاهوی احساسی و برانگیختن عواطف عمومی، سیاست را بر سر میز مذاکره می‌کشانند و با ارائه بازهای ماهرانه، راه‌های برون رفت از بن بست‌ها را بررسی کرده و با چشمانی باز، به ظرفیت‌ها و امکانات خویش اتکا می‌کنند. انتخاب شیوه مثمرثمر و راه‌های وصل به هدف، جزئی از عقل عملی محسوب می‌شود.

2.  دیپلماسی هسته‌ای و عقلانیت استراتژیک

سیاست بین‌المللی، عرصه تاخت و تاز یک سویه و کنش یک طرفه نیست. در هر منازعه و رقابت، همواره تعدادی از کنشگران حضور دارند. همان گونه که در پرونده هسته‌ای کشورمان، بازیگران متعددی نقش آفرینی کردند. از این رو دولت اعتدال و امید، می‌دانست در چالشی عمیق با حضور رقبای سرسخت و فضای آشفته‌ای مواجه است که از سوی دشمنان ایران، طی چند دهه ایجاد شده و صحنه‌ای پر هیاهو که حساسیت ویژه‌ای یافته است. بازیگران اصلی سیاست در عرصه بین‌الملل در دولت امید و اعتدال، با عقلانیت استراتژیک، با آشنایی ای که از میدان بازی سیاست بین‌المللی داشتند، تصمیم به مذاکره و حل و فصل پرونده هسته‌ای گرفتند.

یکی از ارکان اصلی کنش مؤثر و منتج به نتیجه این است که سیاست پیشگان، واجد «عقلانیت استراتژیک» باشند. در عقلانیت استراتژیک، هر بازیگر و نقش آفرین سیاست، می‌داند که تنها بازیگر میدان سیاست نیست. از این رو طرف مقابل را به منزله یک واقعیت مشهود و حذف ناشدنی به رسمیت می‌شناسد و آن را در معادلات و محاسبات خود در میان می‌آورد و بر این امر واقف است که طرف مقابل، دارای منافعی است که او نیز در پی بیشینه کردن آن و کمینه کردن هزینه است. از این رو با زیرکی و بازی خردمندانه، سعی در افزایش هر چه بیشتر سود خویش دارد. سیاستی که بر «عقلانیت استراتژیک» بنا می‌شود از این امر آگاه است که «بهره‌ای که نصیب کشورش می‌شود به اختیار دیگر بازیکنان متکی است. لذا در این جا هر یک از تصمیم گیران باید محاسبات عقلانی دیگران را به حساب آورد و با این فرض که دیگران هم تصمیم سنجیده و عاقلانه می‌گیرند، خود به انتخاب استراتژی عقلانی همت گمارد که سود کشورش را بیشینه می‌سازد.»
 از این رو از فضای سیاست توهم زدایی می‌کند و واقعیت‌های موجود را در تصمیم‌گیری خود لحاظ می‌کند. یک سویه نگری و خود را تنها بازیگر عرصه دانستن، تلاشی بی‌فرجام است که نتایج شوم بر میدان سیاست تحمیل می‌کند. «دیگران»، واقعیتی غیر قابل انکار هستند که نمی‌توان از آنها چشمپوشی کرد. از این رو بازیگران عرصه سیاسی در دولت امید و اعتدال، به جای نادیده گرفتن طرف مقابل، بازی حرفه‌ای و زیرکانه‌ای را آغاز می‌کنند و تلاش می‌کنند با پیش‌بینی‌ها و محاسبات پیچیده، به اهداف خود دست یابند و سهم کشور را در این بازی هر چه بیشتر کنند. می‌دانند که هر عملی به عکس العملی از سوی دیگری منجر می‌شود و هر تصمیمی به تحرک و تصمیم فاعلان دیگر منتهی می‌گردد. سخن ناسنجیده و حرکت ناشیانه، سبب می‌شود فضای رقابت و میدان بازی تیره گردد و در گرد و غبار برآمده از دویدن‌های بی‌حاصل، همه چیز را ببازد. از این رو در برداشتن گام‌های خود، نهایت دقت و محاسبه گری را می‌کنند تا بتوانند بازی حرفه‌ای را ارائه دهند، به گونه‌ای که حریف، چاره‌ای جز پذیرفتن نتیجه بازی نداشته باشد.

به جای هیاهوهای احساسی بی‌نتیجه و یا بد نتیجه و به جای جنجال‌های کور و نافرجام، کنش خود را در سایه آرامش عقلانیت استراتژیک پیش بردند و همت خود را در ارائه کاری حرفه‌ای و تخصصی به سمت حل پرونده هسته‌ای پیش بردند.  باید بدانیم که دشمن هوشمندانه گام برمی‌دارد و در نتیجه دیپلماسی ما باید هوشمندانه‌تر از حریف گام بردارد. از این جهت این عرصه جهاد مقدس برای تأمین منافع حداکثر ملت نامیده می‌شود. همگان باید جهادگران را در کسب این پیروزی یاریگر باشیم.

3. عقلانیت پارامتریک

دولت تدبیر و امید، در هنگام مواجهه با بن بست انرژی هسته‌ای با سناریوهای مختلفی روبه‌رو بود. شقوقی که هر یک از آنها کشور را به سمت و سویی می‌برد و سرنوشت و آینده جامعه را تغییر می‌داد. تصمیم گیران سیاست، باید از میان گزینه‌های متفاوت و راه حل‌های متعدد، راه حلی را بر می‌گزیدند که اولاً احتمال حل و فصل نزاع در آن بیش تر باشد و ثانیاً میزان بیش تری از سود و فایده بر آن مترتب گردد. سنجش راه حل‌ها با محاسبه پیامدها، همان عقلانیت پارامتریک است. در عقلانیت پارامتریک، «شخص تصمیم‌گیرنده، کاری که می‌کند این است که با بررسی دقیق نتایج محتمل هر یک از سناریوها، ممکن‌ترین و بهترین گزینه را انتخاب کند.»

نشانه دیگری از نوسازی سیاست در ایران، کنش سیاسی نه بر اساس آرزوها، بلکه با عنایت به نتایج انتخاب سناریوی خوب از میان سناریوهای متعدد در عالم سیاست است. در این شیوه از سیاست ورزی، به جای آنکه به حداکثر فایده و سود بیندیشد، حداکثر منافع ملی را در دستور کار خود قرار می‌دهد. این سخن بدان معنا است که توقع و انتظار را با واقعیت‌ها می‌سنجد و آرزو اندیشی را کنار می‌نهد. یکی از واقعیت‌های سیاست، وجود منافع طرفین یک مذاکره است. از این رو می‌پذیرد که طرف مقابل نیز به منافع خویش بیندیشد و در میدان رقابت به خواسته‌های مورد نظرش برسد. این چنین می‌شود که بازی برد – برد شکل می‌گیرد. بیشتر از آنکه به‌حذف حریف بیندیشد به قواعد بازی اهمیت می‌دهد که ذیل آن، طرفین بازی، با کنش عقلانی و اخلاقی، جانب انصاف نگه دارند و بهترین راه ممکن را برای حل و فصل منازعات بیابند. 

دولت تدبیر و امید، در هنگام قبول مسئولیت راهبری پرونده هسته ای، با شرایط بسیار تاریک و ناهموار در صحنه بین‌المللی روبه‌رو می‌شود. شرایط شکننده، بسیار مبهم و آشفته که نتایج نامیمونی را در پی داشت. نتیجه چنین شرایطی، فشارهای بین‌المللی و تنگ تر شدن موقعیت ایران در صحنه سیاست بین‌المللی بود. با این همه، توانست شرایط سخت و مناقشه‌آمیز را به وضعیت مذاکره برابر تغییر دهد. این سخن به معنای رسیدن به همه مطالبات و خواسته‌ها نیست، بلکه رسیدن به هر آن چه که در دایره امکان در فضای موجود در جهت تأمین منافع ملی همراه باشد.

عقلانیت سه گانه دولت، یعنی عقلانیت عملی، استراتژیک و پارامتریک، در کاهش خصومت‌ها و بازگشت نسبی آرامش به پرونده هسته‌ای موفقیت‌آمیز بوده است. نتیجه حاصله از پروسه طی شده و روندی که تاکنون ادامه داشته است نشان می‌دهد که دولت اعتدال و امید، شیوه‌ای را که برای حل ماجرای پرونده هسته‌ای برگزیده است، توانسته است منافع کشور را بر سر میز مذاکره و در رقابتی چشمگیر احیا نماید. برون رفتن از بن بست نفسگیر و احیاناً خطرناک پرونده گشوده شده در برابر ایران، حاصل عقلانیت سیاسی و کنش مبتنی بر خرد ایرانی است. خردی که در طول تاریخ، سبب گردیده است فرهنگ و جغرافیای این مرز و بوم را در کوران حوادث گوناگون از گذرگاه‌های تنگ تاریخی بگذراند و آن را پابرجا نماید. امید است که با بسط هر چه بیشتر عقلانیت سیاسی، مجال فراخی پیشاروی زندگی ایرانیان فراهم و از رنج‌ها و آلام این سرزمین کاسته گردد.
پیشبرد معقولانه سیاست دولت امید و اعتدال، افق تازه‌ای فراروی جامعه گشود و امید را در قلب‌ها افزون کرد. و همان گونه که ریاست محترم جمهوری وعده کرده بودند قرار است گردش سانتریفیوژها همراه با گردش زندگی عمومی مردم همراه شود. گرچه نتیجه شناسی چنین سیاستی، زود هنگام است اما دست کم طلیعه روشن و چشم انداز امیدوار کننده‌ای را پیش روی جامعه باز کرده است. نمایش ظرافت و ظرفیت دیپلماسی مبتنی بر خرد ایرانی در مواجهه با قدرت دیپلماسی کشورهای قدرتمند به گونه‌ای بود که توانست نوعی تضاد و شکاف در رابطه میان امریکا و رژیم غاصب اسرائیل بیندازد. مذاکره پرحوصله و آرام و دیپلماسی دولت، به تغییر تصویر ایران نزد افکار عمومی جهان کمک کرد. تصویری که مبتنی بر خشونت، تروریسم و رفتار غیر عقلانی ترسیم شده بود. رفتار مبتنی بر احترام متقابل، راه را برای گشایش‌های بعدی باز کرده است. از این فرصت‌ها و گشایش‌ها باید نهایت فایده را در جهت منافع ملی کشور برد.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین