کد خبر: ۴۵۹۹۱
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۸
تجربه نشان داده است جنگ و خونریزی هیچ‌گاه راهگشا نبوده و نتوانسته خواسته‌های یک ملت و یا گروه را محقق کند. دستاوردهای جنگ صرفا ویرانی و خونریزی است که نمونه‌های بارز آن را در سوریه و لیبی و عراق شاهدیم.
روزنامه شرق در یادداشتیی به قلم حسن فتحی روزنامه نگار نوشت:روزی که بریتانیا اعلام کرد پس از بیش از چهار دهه درصدد ایجاد پایگاه نظامی در بحرین و بازگشت به خلیج‌فارس است، مشخص شد که اوضاع در این منطقه استراتژیک در حال تغییر بوده و آرامش از این منطقه رخت برخواهد بست. امروزه که اوضاع یمن آشفته شده و این کشور در آستانه تبدیل‌شدن به یک سوریه، لیبی یا عراق جدید است، می‌توان به‌دلایل بازگشت نظامی بریتانیا به خلیج‌فارس پی برد. یمن در این منطقه با وجود قرارگرفتن در شبه‌جزیره عربستان دارای تفاوت‌هایی با دیگر کشورهاست که این امر سبب شده این کشور به چنین وضعیت ناگواری دچار شود. یمن تنها کشور شبه‌جزیره عربستان است که عضویت شورای همکاری را نداشته و سال‌ها به صورت دو کشور که در جنوب آن رژیم مارکسیستی وابسته به مسکو و پکن حاکم بوده و شمال آن در اختیار نظامیان بود، اداره می‌شد. این کشور حتی پس از فروپاشی رژیم مارکسیستی جنوب و اتحاد دو یمن در سال ١٩٩٠، نیز نتوانست یکپارچگی خود را حفظ کرده و در جاده اتحاد قومی و ملی حرکت کند.

همسایگی با عربستان و کنترل تنگه استراتژیک باب‌المندب در دهانه دریای سرخ، که محل عبورومرور تانکرهای نفتکش به سوی بازار‌های جهانی از طریق کانال سوئز است، بر اهمیت این کشور و سرزمین افزوده است. به همین دلیل زمانی که چریک‌های ظفار در سال‌های ١٩٦٢ تا ١٩٧٥ درصدد آشفته‌کردن اوضاع و نفوذ در عمان و خلیج‌فارس و تنگه هرمز برآمدند، با تهاجم نظامی ایران و بریتانیا و هماهنگی مالی و دیپلماتیک عربستان مواجه شدند که در نهایت با شکست آنها، آرامش و امنیت به این منطقه بازگشت.  یمن با انتقال نسبتا مسالمت‌آمیز قدرت از علی‌عبدالله صالح در سال ٢٠١٢ به منصور هادی سعی کرد بهارعربی را کم‌تنش سپری کند، ولی گویا قرار نبود این کشور، که پس از حوادث سال ٢٠٠١ افغانستان به مأمن القاعده تبدیل شد، در جاده آرامش قرار بگیرد. به همین دلیل با تشدید تنش‌ها و حوادثی که در صنعا، پایتخت این کشور، روی داد با قدرت‌نمایی حوثی‌های زیدی و اتحاد و ائتلاف با طرفداران علی‌عبدالله صالح، رئیس‌جمهور برکنارشده این کشور، مواجه شد که بحران را فراگیر کرده و این کشور را به سوی جنگ داخلی ویرانگری سوق داد؛ جنگی که هرروزی که می‌گذرد دامنه آن وسیع‌تر می‌شود. حملات ائتلاف عربی به رهبری عربستان و تصویب قطع‌نامه شورای امنیت‌ سازمان‌ملل علیه وضع موجود و حوثی‌های زیدی این واقعیت را آشکار کرده که استمرار درگیری‌ها می‌تواند به جنگ داخلی ویرانگری منجر شود و یمن را به ویرانه‌ای تبدیل کند و شرایطی ناگوار‌تر از سوریه و لیبی به‌وجود بیاورد. یکی از دلایلی که یمن در این وضعیت ناگوار قرار گرفته دخالت‌های دیگران از جمله همسایه‌ها در امور داخلی این کشور و بی‌توجهی به آشتی ملی و گفتمان فراگیر میان گروه‌ها و جناح‌های داخلی است. اگرچه در قطع‌نامه شورای امنیت سازمان‌ملل نیز بر این مسئله تأکید شده اما آنچه تاکنون مشاهده شده نادیده‌گرفتن دیپلماسی و پناه‌بردن به سلاح برای پیشبرد اهداف و خواسته‌هاست. به‌همین‌دلیل می‌توان با قاطعیت اعلام کرد مشکل یمن راه‌حل نظامی نداشته و در صورتی که این روند استمرار یابد یا یکپارچگی یمن از بین‌ خواهد رفت و این سرزمین بار دیگر به دو کشور تقسیم خواهد شد یا اینکه زمینه مساعدی برای رشد گروه‌های افراطی نظیر القاعده فراهم خواهد شد. ائتلاف عربی که حامی منصور هادی، رئیس‌جمهور یمن، است برای تحقق خواسته‌های خود درصدد سازماندهی یک اقدام زمینی در کنار فعالیت‌های هوایی برای بازگرداندن منصور هادی به قدرت است. ولی حوثی‌های زیدی که ٣٠ درصد جمعیت یمن را تشکیل می‌دهند با کمک طرفداران علی‌عبدالله صالح در تلاش هستند با تثبیت حاکمیت خود بار دیگر قدرت را در تمامی این کشور در دست بگیرند.

زیرا امامان زیدی قبل از کودتای نظامیان و سرکوب زیدی‌ها توسط ارتش و نظامیان مصری که در زمان عبدالناصر در سال ١٩٦٢ راهی این کشور شدند سال‌ها بر یمن حکومت کرده و تمایلی به سهیم‌شدن قدرت با منصور هادی ندارند؛ ولی از آنجا که عربستان به‌عنوان قدرت برتر شبه‌جزیره عربستان مایل به شکل‌گیری یک حکومت مخالف ریاض در همسایگی خود در یمن نیست این ذهنیت به‌وجود آمده که جنگ و خونریزی می‌تواند تنها راه خاتمه‌دادن به این وضعیت و شرایط ناگوار به‌شمار رود. جنگ‌وخونریزی در عوض اینکه یمن را به سوی صلح و آشتی ملی و حفظ تمامیت ارضی و یکپارچگی سوق دهد این کشور را در جاده فروپاشی و تجزیه قرار خواهد داد. به‌همین‌دلیل انتظار می‌رود تمامی طرف‌های درگیر و آنهایی که خواستار بازگشت امنیت و آرامش به یمن و باب‌المندب هستند شرایط را برای ازسر‌گیری گفت‌وگوهای فراگیر ملی مهیا ساخته و تلاش کنند اختلافات را از راه‌های مسالمت‌آمیز و گفتمان حل‌وفصل کنند. تجربه نشان داده است جنگ و خونریزی هیچ‌گاه راهگشا نبوده و نتوانسته خواسته‌های یک ملت و یا گروه را محقق کند. دستاوردهای جنگ صرفا ویرانی و خونریزی است که نمونه‌های بارز آن را در سوریه و لیبی و عراق شاهدیم. لذا حرکت به آن‌ سو در یمن نیز در عوض اینکه به صلح و حفظ یکپارچگی و وحدت ملی منجر شود به فروپاشی امنیتی و همبستگی ملی و تقویت جدایی‌طلبان و افراطیون خواهد انجامید که نتیجه آن گسترش ناامنی در تمامی منطقه خلیج‌فارس و تبدیل‌شدن یمن به سرزمینی بی‌قانون مثل سومالی خواهد بود.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین