محمدتقي فهيم، روزنامهنگار حوزه سينما و تلويزيون گفت:به نظرم سريالهاي ماه رمضان امسال اساسا كهنهاند و حرفي براي گفتن ندارند.
محمدتقي فهيم، روزنامهنگار حوزه سينما و
تلويزيون از كيفيت سريالهاي ماه رمضان انتقاد كرد و
گفت: «كهنگي از سر و روي سريالهاي امسال ماه رمضان ميبارد و سريالها از
لحاظ فرم و محتوا هيچ تازگي براي مخاطب ندارند.»
وي با بيان اين مطلب كه «به نظرم سريالهاي ماه رمضان امسال اساسا كهنهاند و حرفي براي گفتن ندارند» گفت: «مردم به چند دليل سريالها را تماشا ميكنند؛ اول اينكه به هر حال ماه رمضان به گونهيي عرف و عادت شده كه مردم سريال ببينند و به عبارتي ذايقه آنها در ماه رمضان به تلويزيون ايران بيشتر است.»
وي در ادامه افزود: «دومين دليلي كه مردم سريالهاي ماه رمضان امسال را دنبال ميكنند اين است كه تلويزيون چندين ماه است كه دچار خلأ كار نو شده كه اين مساله ناشي از كمبود بودجه است، بنابراين، اين اتفاق موجب شده كه فيلم و سريالهاي نو در تلويزيون توليد نشود و همين امر باعث ميشود كه سريالهاي رمضان امسال كار تازهيي براي مردم تلقي شوند.»
اين روزنامهنگار در نقد سريالهاي ماه رمضاني امسال كه شامل «دودكش»، «خروس» و «مادرانه» ميشوند، اينگونه بيان كرد: سريال «مادرانه» و «خروس» موضوع تازهيي ندارد و بود و نبودشان خيلي فرقي نميكند؛ چرا همان موضوعات كليشهيي را با اندكي تغييرات جزيي تحويل بيننده دادند اما در نهايت سريال آقاي لطيفي را در بعضي از جاها ميتوان تحمل كرد. در سريال خروس يكسري روابط و مناسبتهاي دمدستي و غيرقابل باور حاكم شده است. به عنوان مثال گير افتادن يك نفر در بيمارستان و تلاش براي آزادي كه بيشتر مشابهسازي با يك زندان است و همين مشابهسازي هم نتوانسته سريال را نجات دهد و به داستان رمق دهد. او همچنين درباره سريال «مادرانه» جواد افشار گفت: «اين سريال از كارهاي قبلي سعيد نعمتالله چند قدم عقبتر است و به نظرم موضوع نويي در آن ديده نميشود و داستان به نحوي پيش ميرود كه كاملا قابل پيشبيني است و ميتوان حدس زد كه قرار است چه اتفاقهايي بيفتد. يك فرد سرمايهداري را در داستان به تصوير ميكشد كه به فرزندانش محبت نكرده و قرار است فرزندانش معتاد شوند، همسرش هم مهاجرت كرده و... كه به نظرم داستان مخاطب را وادار به تفكر نميكند.»
فهيم ادامه داد: «در سريال «دودكش» لطيفي با اينكه دست قصهنويس خالي بوده ولي پرداخت خوبي به جزييات و روابط و مناسبات آدمها داشته است. به نظرم شخصيتها و كاراكترها در «دودكش» ملموس و قابل باورند و در دل جامعه خودمان زندگي ميكنند و به نوعي داراي يك نمو و بروز كاملا ديدني هستند، به همين خاطر است كه قابل تحمل هستند.»فهيم همچنين در جمعبندي نقد سريالهاي ماه رمضان امسال تلويزيون گفت: «سريالهاي امسال ماه رمضان، آنتنپركن هستند و تاثيرگذار و جريانساز نيستند، به طوري كه در ذهن بيننده ماندگار نميشوند. شخصا ترجيح ميدهم سريال «دودكش» را ببينم چراكه اگر مابقي سريالها را چند قسمت هم دنبال نكنيم اتفاقي نميافتد. البته سريالهاي امسال اشاره و كنايههايي به مسائل روز جامعه مثل گراني اجناس، دلار و خانه داشتند اما خيلي در سطح به اين مباحث پرداخته شده و فقط در حد بيان است.»
اين روزنامهنگار در بخشي از گفتوگوي خود درباره برنامه «ماه عسل» امسال اظهار داشت: «اصلا «ماه عسل» امسال را نميپسندم و فكر ميكنم اين برنامه در حال تبديل شدن به يك برجستهسازي لمپنيزم است. ما هر شغلي را نميتوانيم الگو قرار دهيم و آن را برجسته كنيم، اگر قرار است يك برنامه مردمي باشد و الگودهي كند، حتما بايد از لمپنيزم اجتماعي فاصله بگيرد و سطح فرهنگي داشته باشد اما وقتي رسانه برخي از شغلهايي كه بعضا خارج از پروسه توليد اجتماعي يا فرهنگي قرار ميگيرند را برجسته ميكند، ميتواند خطرساز باشد.»
وي با بيان اين مطلب كه «به نظرم سريالهاي ماه رمضان امسال اساسا كهنهاند و حرفي براي گفتن ندارند» گفت: «مردم به چند دليل سريالها را تماشا ميكنند؛ اول اينكه به هر حال ماه رمضان به گونهيي عرف و عادت شده كه مردم سريال ببينند و به عبارتي ذايقه آنها در ماه رمضان به تلويزيون ايران بيشتر است.»
وي در ادامه افزود: «دومين دليلي كه مردم سريالهاي ماه رمضان امسال را دنبال ميكنند اين است كه تلويزيون چندين ماه است كه دچار خلأ كار نو شده كه اين مساله ناشي از كمبود بودجه است، بنابراين، اين اتفاق موجب شده كه فيلم و سريالهاي نو در تلويزيون توليد نشود و همين امر باعث ميشود كه سريالهاي رمضان امسال كار تازهيي براي مردم تلقي شوند.»
اين روزنامهنگار در نقد سريالهاي ماه رمضاني امسال كه شامل «دودكش»، «خروس» و «مادرانه» ميشوند، اينگونه بيان كرد: سريال «مادرانه» و «خروس» موضوع تازهيي ندارد و بود و نبودشان خيلي فرقي نميكند؛ چرا همان موضوعات كليشهيي را با اندكي تغييرات جزيي تحويل بيننده دادند اما در نهايت سريال آقاي لطيفي را در بعضي از جاها ميتوان تحمل كرد. در سريال خروس يكسري روابط و مناسبتهاي دمدستي و غيرقابل باور حاكم شده است. به عنوان مثال گير افتادن يك نفر در بيمارستان و تلاش براي آزادي كه بيشتر مشابهسازي با يك زندان است و همين مشابهسازي هم نتوانسته سريال را نجات دهد و به داستان رمق دهد. او همچنين درباره سريال «مادرانه» جواد افشار گفت: «اين سريال از كارهاي قبلي سعيد نعمتالله چند قدم عقبتر است و به نظرم موضوع نويي در آن ديده نميشود و داستان به نحوي پيش ميرود كه كاملا قابل پيشبيني است و ميتوان حدس زد كه قرار است چه اتفاقهايي بيفتد. يك فرد سرمايهداري را در داستان به تصوير ميكشد كه به فرزندانش محبت نكرده و قرار است فرزندانش معتاد شوند، همسرش هم مهاجرت كرده و... كه به نظرم داستان مخاطب را وادار به تفكر نميكند.»
فهيم ادامه داد: «در سريال «دودكش» لطيفي با اينكه دست قصهنويس خالي بوده ولي پرداخت خوبي به جزييات و روابط و مناسبات آدمها داشته است. به نظرم شخصيتها و كاراكترها در «دودكش» ملموس و قابل باورند و در دل جامعه خودمان زندگي ميكنند و به نوعي داراي يك نمو و بروز كاملا ديدني هستند، به همين خاطر است كه قابل تحمل هستند.»فهيم همچنين در جمعبندي نقد سريالهاي ماه رمضان امسال تلويزيون گفت: «سريالهاي امسال ماه رمضان، آنتنپركن هستند و تاثيرگذار و جريانساز نيستند، به طوري كه در ذهن بيننده ماندگار نميشوند. شخصا ترجيح ميدهم سريال «دودكش» را ببينم چراكه اگر مابقي سريالها را چند قسمت هم دنبال نكنيم اتفاقي نميافتد. البته سريالهاي امسال اشاره و كنايههايي به مسائل روز جامعه مثل گراني اجناس، دلار و خانه داشتند اما خيلي در سطح به اين مباحث پرداخته شده و فقط در حد بيان است.»
اين روزنامهنگار در بخشي از گفتوگوي خود درباره برنامه «ماه عسل» امسال اظهار داشت: «اصلا «ماه عسل» امسال را نميپسندم و فكر ميكنم اين برنامه در حال تبديل شدن به يك برجستهسازي لمپنيزم است. ما هر شغلي را نميتوانيم الگو قرار دهيم و آن را برجسته كنيم، اگر قرار است يك برنامه مردمي باشد و الگودهي كند، حتما بايد از لمپنيزم اجتماعي فاصله بگيرد و سطح فرهنگي داشته باشد اما وقتي رسانه برخي از شغلهايي كه بعضا خارج از پروسه توليد اجتماعي يا فرهنگي قرار ميگيرند را برجسته ميكند، ميتواند خطرساز باشد.»
ارسال نظر