کد خبر: ۴۴۲۳۴
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۵
با این توضیح به این نتیجه می‌رسیم که ما با دو متن کاملاً متفاوت از نتایج مذاکرات لوزان روبه‌رو هستیم؛ یکی متن رسمی بیانیه که توسط دکتر ظریف و خانم موگرینی قرائت شده و دیگری فکت شیت آمریکایی‌ها.
«متن بیانیه لوزان که به دو زبان فارسی و انگلیسی توسط دکتر ظریف و خانم موگرینی قرائت شد، یک متن است و اگر تفاوتی بین آنها وجود دارد تفاوت در ترجمه است که تفاوت شکلی است نه محتوایی، و این‌گونه نیست که در یک جلسه رسمی در موضوع واحد دو متن متفاوت قرائت شده باشد.»

 سیدرسول موسوی کارشناس ارشد امنیت جهانی در جام‌جم نوشت: بلافاصله پس از قرائت بیانیه نتایج مذاکرات وزرای امور خارجه ایران و کشورهای 1+5 در لوزان سوئیس توسط دکتر ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و خانم موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تفاسیر بسیار متفاوتی از متن بیانیه در ایران و جهان منتشر شد و زمانی که آمریکا تفسیر خود از توافقات را با عنوان «فکت شیت» منتشر کرد، سونامی تفاوت در تفسیر متن به راه افتاد.

اکنون تمامی مباحثات، مناظرات و تفاسیر مربوط به نتایج مذاکرات لوزان به استناد سه متن انجام می شود: 1 متن فارسی بیانیه لوزان قرائت شده توسط دکتر ظریف 2 متن انگلیسی بیانیه لوزان قرائت شده توسط خانم موگرینی 3 فکت شیت منتشر شده توسط وزارت خارجه آمریکا.

در بررسی کارشناسانه این سه متن باید گفت، ما با دو متن متفاوت روبه‌رو هستیم، نه سه متن، زیرا متن بیانیه لوزان که به دو زبان فارسی و انگلیسی توسط دکتر ظریف و خانم موگرینی قرائت شد، یک متن است و اگر تفاوتی بین آنها وجود دارد تفاوت در ترجمه است که تفاوت شکلی است نه محتوایی، و این‌گونه نیست که در یک جلسه رسمی در موضوع واحد دو متن متفاوت قرائت شده باشد. یک متن انگلیسی را اگر به چند مترجم بدهیم، به تعداد مترجم‌ها متن‌های ترجمه متفاوت خواهیم داشت که البته این تفاوت‌ها شکلی است نه محتوایی. بنابراین به کسانی که ترجمه سخنان خانم موگرینی را که همزمان توسط مترجم صورت می‌گرفت، با سخنان دکتر ظریف مقایسه کرده و تفاوت‌هایی در آن یافته‌اند باید گفت این تفاوت، کلامی - زبانی است و تغییری در متن اصلی ایجاد نمی‌کند.

با این توضیح به این نتیجه می‌رسیم که ما با دو متن کاملاً متفاوت از نتایج مذاکرات لوزان روبه‌رو هستیم؛ یکی متن رسمی بیانیه که توسط دکتر ظریف و خانم موگرینی قرائت شده و دیگری فکت شیت آمریکایی‌ها.

از نظر حقوقی با این‌که در بالای صفحه بیانیه آمده «این یک سند حقوقی نیست» ولی چون به طور رسمی قرائت شده، این متن دارای اعتبار حقوقی است و متن آمریکایی‌ها فاقد اعتبار است، هرچند که به لحاظ سیاسی تأثیر بسیاری دارد.

در توضیح این‌که چرا این دو متن چنین تفاوت‌هایی دارد، مطالب بسیاری می‌توان نوشت ولی شاید بتوان با یک مثل ساده این تفاوت را بهتر توضیح داد: اگر یک لیوان را که تا نیمه آب دارد در نظر بگیریم و از دو نفر بخواهیم آن را به گونه‌ای توضیح دهند که یکی بخش پر لیوان و دیگری بخش خالی لیوان را تشریح کند، مسلما با این که یک واقعیت به عنوان لیوان آب داریم، ولی دو ترسیم و تشریح متفاوت از آن خواهیم داشت.

جدای از بحث بی‌اعتباری فکت شیت آمریکایی‌ها در مقابل بیانیه رسمی مذاکرات، باید گفت تفسیر ایرانی و آمریکایی از نتایج مذاکرات لوزان مشابه تفسیر بخش‌های پر و خالی لیوان آب مذکور است.

ایران با این استدلال که بزرگ‌ترین امتیاز رسمی توافق لوزان به رسمیت شناخته شدن برنامه هسته‌ای ایران و خروج ایران از تحریم‌های ذیل فصل 7 منشور سازمان ملل است، نتایج مذاکرات را مثبت می‌داند و آمریکا با نگاه به بخش خالی لیوان که ایران را فاقد توانایی ساخت بمب می‌بیند، نتایج مذاکرات را تأیید می‌کند و البته در بیان و تفسیر خود، ادبیات مناسب فضای داخلی آمریکا را به کار می‌برد و به گونه‌ای وانمود می‌کند که این آمریکا بوده که نیمی از آب لیوان را خالی کرده است، در حالی که همه می‌دانند آمریکا و دیگر قدرت‌ها از اساس با داشتن لیوان آب از سوی ایران مخالف بودند.

فراموش نکرده‌ایم آمریکا زمانی با این ادعا که ایران ذخایر نفتی فراوانی دارد، پس نیازی به نیروگاه هسته‌ای ندارد حتی با داشتن نیروگاه هسته‌ای هم مخالف بود و آگاهی کاملی از تاریخ پرماجرای ساخت نیروگاه هسته‌ای بوشهر داریم و باز می‌دانیم زمانی هم که فهمیدند دلیل مخالفتشان با داشتن نیروگاه هسته‌ای توسط ایران پذیرفته نیست.

با داشتن نیروگاه موافقت کردند، ولی تا همین اواخر با داشتن فناوری تولید سوخت مخالفت می‌کردند و به بهانه ساخت سلاح هسته‌ای با هر وسیله و ابزاری که در اختیار داشتند تلاش می‌کردند ایران را از داشتن فناوری تولید سوخت هسته‌ای محروم کنند.

اساس و بنیان شش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه کشورمان با این هدف بود تا ایران از برنامه هسته‌ای محروم شود که خوشبختانه با ایستادگی ملت ایران در این هدف خود شکست خوردند و به رغم بندهای صریح قطعنامه‌ها که از ایران خواسته بود، برنامه‌های غنی‌سازی خود را متوقف کند، در لوزان اساس برنامه‌های هسته‌ای ایران به رسمیت شناخته شد.

باید بپذیریم هر کشوری تلاش دارد منافع خود را به حداکثر برساند و این کاری است که جمهوری اسلامی ایران هم باید انجام دهد و راهبرد به حداکثر رساندن منافع در همه عرصه‌ها باید جاری باشد و بدانیم که طرف های مقابل ما هم همین راهبرد را دارند و فصل مشترک ما جایی است که هر دو طرف بتوانند بردهای خود را شمارش کنند.

در تحلیل نتایج مذاکرات لوزان هم باید به بردهای خود فکر کنیم تا تفسیر حریف از بردهای واقعی یا کاذبش باعث اشتباه محاسبات ما نشود.
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
|
در حال بررسی: ۰
|
انتشار یافته: ۱
لطف الله بهرو
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۸
1
3
تبارک الله.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین