کد خبر: ۴۳۴۹۷
تاریخ انتشار: ۱۱ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۱
*اولین راه ورود به قلب بچه، لبخند و مهربانی است، در برخی برنامه‌ها «عمو مهربون» یا «عمو روحانی» می‌گذاریم تا با بچه‌ها مأنوس شویم و اگر بچه متوجه شود، این روحانی، عموی من است. اعتماد می‌کند تا نام عمو نیاید، ما را به عنوان غریبه می‌‌شناسد.
کودکان او را با نام «عمو روحانی» می‌شناسند، حجت‌الاسلام امیر اخوان با بیانی کودکانه به شیوه پرده‌خوانی خوبی‌ها را به کودکان آموزش می‌دهد، وی می‌گوید: متأسفانه کودکان امروز اکثراً با کامپیوتر و تبلت سرگرم هستند.



 آذر ماه سال گذشته با حجت‌الاسلام امیر اخوان که کودکان او را به عنوان «عمو روحانی» می‌شناسند، گفت‌وگو کردیم، وی در گروه تبلیغی شهید علمدار در حوزه کودک و نوجوان بیش از پنج سال است که به فعالیت می‌پردازد و در این میان از روش‌های نوین استفاده می‌کند و با بهره‌گیری از نمایش‌های عروسکی، پرده‌خوانی، سرود، همراه با برش قیچی و کاغذ برای نشر معارف الهی میان کودکان و نونهالان تلاش می‌کند تا جریان حق و باطل را با شیوه‌‌ای کودکانه روایت کند.


گزیده‌ای از این گفت‌وگو را با هم مرور می‌کنیم:

*از سال 81 وارد حوزه شدم، سال 86 وارد حوزه‌های جهادی دانشگاه شدم و در آنجا کنار بچه‌ها کارهای فرهنگی در روستا انجام دادم و فهمیدم کودکان به معارف اسلامی نیاز دارند، به همین خاطر خدمت اساتید بزرگ مانند حاج‌ آقا راستگو، قرائتی، قدوسی و اساتید دیگر تلمذ کردم و روش‌های دیگر را یاد گرفتم.

*اولین راه ورود به قلب بچه، لبخند و مهربانی است، در برخی برنامه‌ها «عمو مهربون» یا «عمو روحانی» می‌گذاریم تا با بچه‌ها مأنوس شویم و اگر بچه متوجه شود، این روحانی، عموی من است. اعتماد می‌کند تا نام عمو نیاید، ما را به عنوان غریبه می‌‌شناسد.

*متأسفانه مشکلی که هست، فاصله‌ای میان روحانیت با کودک و نوجوان وجود دارد، در مجالس و منبرها بچه‌ها دارند «انگری‌بردز» بازی می‌کنند یا سرگرم تبلت هستند، به خاطر اینکه روحانی توجه‌اش به کودک نیست، چون اقتضای کار خودش هست، ما به طور ویژه برای کودکان وارد شدیم، بچه‌ها با ما و عروسک‌ها عکس می‌گیرند، منزل برخی کودکان رفته بودم، دیدم عکس‌ها روی دیوار هست، بنابراین باید در دل بچه‌ها با روش‌های جذاب و جالب رفت.


 

*کودکی بود که می‌گفت از موقعی که برنامه شما را دیدم، دیگر دروغ نمی‌گم، دست پدر و مادرم را بوسیدم و دنبال کار بد نمی‌روم یا یکی از بچه‌ها نامه نوشته بود: حاج‌آقا برنامه شما خیلی قشنگ بود، خیلی تشکر می‌کنم، چیزهای خوبی را به من یاد دادید، چون سواد ندارم نامه را مامانم می‌نویسد.

*نگاه کنید وقتی مطلبی را برای کودکی بیان می‌کنیم، انگار روی سنگ حک می‌کنید، هم‌اکنون افرادی که سال‌های پیش شاگرد ما بودند، تعریف می‌کنند، آن زمان حرفی که زدید، هنوز یادمان هست، چون روش‌های جذاب استفاده کردید.
منبع: فارس
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین