کد خبر: ۴۳۲۵۷
تاریخ انتشار: ۰۹ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۷:۵۸
دخالت های عربستان در کشورهای عربی مانند یمن، مصر، بحرین، سوریه و عراق را می توان در راستای تلاش آن کشور برای حفظ نظام های اقتدارگرا در برابر خواسته های مردمسالارانه ملت ها به شمار آورد.
حمله هوایی عربستان به ساختار برآمده از جنبش مردمی یمن برگ دیگری از تلاش ریاض برای بقای نظام های اقتدارگرای وابسته به خود را رقم زد؛ نظام هایی که اگر نگوییم به روش دیکتاتورانه، دستکم به شیوه ای بسته بر مردم حکومت می کنند.

اواخر سال 1389 جهان عرب مهمترین رویداد تاریخ سیاسی دوران مدرن خود را تجربه کرد و آن چیزی نبود جز وقوع اعتراض های گسترده سیاسی- اجتماعی مردم جهان عرب علیه حکومت های اقتدارگرایی که دهه ها بر برخی کشورهای عربی حکومت کرده بودند.

بر پایه سیر تاریخی، آغاز این اعتراض ها از تونس بود و سرنگونی «زین الدین بن علی» رییس جمهوری این کشور، مقدمه ای شد بر سرنگونی دیگر روسای جمهوری مادام العمر جهان عرب. بن علی از آن زمان تاکنون در دامان آل سعود پناه گرفته است.

در دنیای جهانی شده امروز، وقوع انقلاب های بزرگ (که از ویژگی های بارز آنها ماهیت ایدئولویکی است) چندان مورد انتظار نیست اما خیزش های عربی جان تازه ای به تحلیل های سیاسی- اجتماعی- اقتصادی جوامع بخشید. وقوع این رویدادها در «جهان عرب» اهمیت و شگفتی این مساله را بیشتر کرد.

این رویدادها دستمایه تحلیل های زیادی شد و بسیاری از محققان و نظریه پردازان علوم انسانی (از علوم سیاسی گرفته تا جامعه شناسی و ارتباطات و حتی فلیسوفان پست مدرن) واکاوی علت های بنیادین وقوع این رویدادها را آغاز کردند.

چنین تحلیل هایی این مساله را بار دیگر پررنگ کرد که انقلاب یک پدیده درونزا و برخاسته از متن جامعه است. در این میان هر چند عوامل بیرونی می توانند پویش های درونی به سوی انقلاب مردمی را تسریع کنند اما نقش آغازکننده ندارند.

همزمان با آغاز اعتراض های مردمی رویداد دیگری نیز به وقوع پیوست که شگفتی خیزش های عربی را دوچندان کرد و به نوعی می توان آن را تکراری دانست بر تاریخ روابط بین الملل اروپایی؛ این رویداد چیزی نبود جز واکنش برخی کشورهای منطقه در جلوگیری از وقوع انقلاب های مردمی جهان عرب. بنابراین بهتر است گفته شود گرچه انقلاب یک پدیده سیاسی-اجتماعی درونی است اما نمی توان تاثیر عوامل و متغیرهای بیرونی (یا به عبارتی دیگر نقش نظام بین الملل و ترتیبات منطقه ای) را بر روندها و آینده پیش روی این تحولات نادیده گرفت.

در قرن نوزدهم که انقلاب های اجتماعی سراسر اروپا را دربرگرفت، برخی افراد مانند «کلمنس ونتسل فون مترنیخ» صدراعظم امپراتوری اتریش، تمام تلاش خود را برای کمک خواستن از دیگر پادشاهی ها به منظور رویارویی با جنبش های آزادیخواهانه دهه های 1820 و 1840 میلادی به کار گرفتند تا از تغییرهای سیاسی-اجتماعی از پایین جلوگیری کنند و نظام های پادشاهی را پابرجا نگه دارند اما سیل اعتراض های اجتماعی راه خود را پیمود و پادشاهان چاره ای جز تن دادن به خواسته های آزادیخواهانه مردم نداشتند.

شگفتا که پس از 2 قرن، این رویداد دوباره و این بار در خاورمیانه عربی تکرار می شود و جای مترنیخ را شاهزاده های کهنسال سعودی گرفته اند که در دنیای جهانی شده کنونی به دنبال حفظ پیکره های پادشاهی های فرسوده قرون وسطایی هستند.

عربستان که از آغاز تاسیس در دهه 1920 میلادی به قدیمی ترین شکل پادشاهی اداره می شود، از زمان خیزش های مردمی روش رویارویی قاطعانه را در پیش گرفت و با میزبانی از بن علی فراری نشان داد برای حفظ نظام پادشاهی در جهان عرب در برابر مردم از هیچ تلاشی فروگذاری نخواهد نکرد.

تونس در این میان خوشبخت بود و مردم این کشور توانستند به سرعت پیش از آنکه حاکمان دیرپای منطقه به خود آیند، بساط چنین نظامی را برچینند. گرچه خیزش مردمی علیه نظام های اقتدارگرای دیگر کشورهای عربی نیز رخ داد اما بسان تونس این بخت وجود نداشت که آن انقلاب ها به دور از دخالت های خارجی به ثمر بنشیند. سردمدار رویارویی با انقلاب های مردمی نیز عربستان سعودی بود.

اوج نگاه تقابلی عربستان خیزش های مردمی را در بحرین دیده ایم. ریاض و برخی کشورها مانند امارات همراستا با نظام حاکم بر بحرین، در قالب «سپر جزیره» نیروهای نظامی خود را برای سرکوب معترضان وارد خاک بحرین کردند. لشکرکشی عربستان به خاک همسایه برای رویارویی با اعتراض های اجتماعی را می توان نشانه نگاه مرتجعانه عربستان برای حفظ کیان و ساختار پوسیده پادشاهی های موروثی جهان عرب دانست.

عربستان در دیگر کشورها نیز به فراخور شرایط پیش رو، به شیوه های گوناگون رویکرد مقابله جویانه با خیزش های مردمی را در پیش گرفت.

در مصر تمام تلاش عربستان بر حفظ نظام دیکتاتوری «حسنی مبارک» متمرکز می شد. این پیگیری به اندازه ای بود که سیاست آمریکا مبنی بر دست کشیدن از مبارک به تیرگی روابط عربستان با آمریکا منجر شد.

پس از سرنگونی مبارک و انتخاب «محمد مرسی» به ریاست جمهوری طی یک انتخابات مردمی، عربستان به منظور جلوگیری از رشد مردمسالاری در جهان عرب، همچنان تمام تلاش خود را برای رویارویی با مرسی به کار برد و به همین دلیل با قدرت گرفتن «عبدالفتاح السیسی» فرمانده پیشین ارتش مصر، با تمام توان از وی پشتیبانی کرد و همراه با کشورهایی مانند کویت، میلیاردها دلار به السیسی داد تا یک محور عربی-سنی تازه تشکیل دهد.

در یمن نیز عربستان سعودی در قالب طرح موسوم به «طرح شورای همکاری خلیج فارس» خیزش های مردمی را از راه خود منحرف کرد و با برکناری مصلحتی «علی عبدالله صالح» رییس جمهوری پیشین، سعی کرد ساختار سیاسی یمن را حفظ کند. این اقدام منجر شد به اینکه یمن همچنان درگیر روند انقلاب مردمی باشد که با دخالت های خارجی، زمان آن به درازا کشیده و تنش های داخلی زیادی را ایجاد کرده است.

همچنین واکنش عربستان به تحولات سوریه نشان داد برخلاف ادعاهای پیشین درباره پشتیبانی از ثبات در کشورهای عربی، ریاض فقط پیشبرد اهداف خود را می خواهد. به همین دلیل بود که عربستان از تروریست هایی پشتیبانی کرد که جز کشتن، اندیشه دیگری ندارند تا اعتراض های مردمی به جنگی تمام عیار در سوریه تبدیل شود و دمشق در گردابی از خشونت و تروریسم (دهشت افکنی) فرو رود.

چنین سیاستی به گسترش تروریست های داعش منجر شد و مردمسالاری را در عراق هدف گرفت و دامنه تروریسم و خشونت را با تقویت داعش، به این کشور کشاند.

بنابراین تحولات جهان عرب و دخالت های عربستان برای جلوگیری از حرکت ملت های منطقه به سوی مردمسالاری بار دیگر نشان داد هرچند انقلاب یک پدیده داخلی است اما نمی توان متغیرهای بیرونی و دخالت های خارجی را در روند انقلاب و تداوم راه آن نادیده گرفت.

طی خیزش های عربی، عربستان سعودی نقش مداخله گر و پشتیبان نظام های بسته پادشاهی و شبه پادشاهی را داشته و دارد؛ همان نقشی که صدراعظم اتریش در نیمه نخست قرن 19 در نظام بین الملل اروپایی بر عهده داشت.

این را نیز باید یادآور شد همانگونه که کسانی مانند مترنیخ نتوانستند از حرکت ملت به سوی نظام های مردمسالارانه جلوگیری کنند و در پایان سرنگون شدند، شاهزاده های سعودی نیز نخواهند توانست از فروپاشی نظام های پادشاهی یا ریاست جمهوری های مادام العمر جلوگیری کنند و حرکت های مردمسالارانه را از رشد بیندازند. چنین دخالت هایی فقط به بهبود فضا برای شکلگیری حرکت های تروریستی و رشد گروه های تندرو منجر می شود که بی شک دامان خودِ عربستان را نیز خواهد گرفت.
منبع: ایرنا
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین