کد خبر: ۳۸۴۰۳۰
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۱:۳۶
به نظر می‌رسد که اغلب فعالان سیاسی آمادگی حمایت از این کابینه را دارند، مشروط بر اینکه شخص آقای پزشکیان تضمین‌های روشنی درباره سیاست‌ها و معاونت‌های چند وزارتخانه را به مردم بدهد تا نسبت به عملکرد آنان اطمینان خاطر نسبی فراهم شود. هر چند آقای پزشکیان شخصا می‌تواند اهم سیاست‌های اصلی خود را از طریق همین وزرا پیش ببرد. در این یادداشت قصد ورود به جزییات را ندارم و فقط به چند عنوان کلی و تحلیل آنها بسنده می‌کنم.

عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «چند نکته کلی» در روزنامه اعتماد نوشت: درباره کابینه پیشنهادی به مجلس در روزهای آینده خواهم نوشت؛ به ویژه از منظر سیاسی و اینکه تا چه اندازه چنین کابینه‌ای می‌تواند مظهر و تجلی وفاق به عنوان شعار اصلی آقای پزشکیان باشد. اجمالا معتقدم که این فهرست تا حدی شکاف درون ساختاری را کم می‌کند. از این نظر مفید ولی ناپایدار است و گمان نمی‌کنم که شکاف دولت ـ ملت را به میزان مورد انتظار کاهش بدهد. ولی این مساله را می‌توان به‌ طور موقتی نادیده گرفت و عملکرد آینده دولت را ملاک اعتبار قرار داد.

به نظر می‌رسد که اغلب فعالان سیاسی آمادگی حمایت از این کابینه را دارند، مشروط بر اینکه شخص آقای پزشکیان تضمین‌های روشنی درباره سیاست‌ها و معاونت‌های چند وزارتخانه را به مردم بدهد تا نسبت به عملکرد آنان اطمینان خاطر نسبی فراهم شود. هر چند آقای پزشکیان شخصا می‌تواند اهم سیاست‌های اصلی خود را از طریق همین وزرا پیش ببرد. در این یادداشت قصد ورود به جزییات را ندارم و فقط به چند عنوان کلی و تحلیل آنها بسنده می‌کنم.

اولین مساله میانگین سنی وزرای پیشنهادی است.‌ اگر چه در میان معاونان رییس‌جمهور افراد جوان‌تری وجود دارند، ولی مساله پیر شدن کابینه‌ها و به ‌طور مشخص وزرا در طول ۴۵ سال گذشته بسیار اهمیت دارد و باید دلایل آن را فهمید. برخی فکر می‌کنند که در گذشته جوان‌ها بیشتر تحویل گرفته می‌شدند. شاید به ظاهر این‌گونه باشد، ولی حقیقت مساله به گونه دیگری است. آنچه تعیین‌کننده انتخاب فرد جوان یا سالمند و میانسال است، پیش از آنکه ناشی از سن آنان باشد، مرتبط با سیاست‌های کلان و موضع این گروه‌های سنی نسبت به وضع موجود است.

دهه اول انقلاب رویکرد کلی تغییر وضع موجود در رسیدن به وضع مطلوب بود (فارغ از اینکه آیا وضع مورد نظر واقعا مطلوب بود یا خیر؟) بنابراین حاملان و عاملان این تغییر و رویکرد را اغلب نیروهای جوان تشکیل می‌دادند. از دهه ۱۳۷۰ به بعد به تناسب رویکرد حفظ وضع موجود در دستور کار بود، لذا جوانان با آن همسو نبودند یا به کار گرفته نمی‌شدند؛ از این رو به مرور میانگین سن وزرا افزایش یافت. بیشترین رشد سنی مربوط به دولت روحانی است که قصد بازگرداندن تغییرات دولت احمدی‌نژاد را کرد، ولی با توجه و رویکرد به گذشته و نه رویکردی جدید و رو به جلو.

البته چاره‌ای هم نداشت؛ پس از روحانی دو باره رویکرد تغییر انتخاب شد، تغییری خیالی و بی‌پایه. پس جوانان خواهان این رویکرد به میدان آمدند و میانگین سن وزرا کمتر شد ولی این تغییری فاجعه‌بار بود. در دولت جدید میانگین سن حتی از دولت روحانی هم بالاتر رفته است. چون هدف اصلی برگرداندن این تغییرات ویرانگر سه سال اخیر است. این دولت هنگامی جوان می‌شود که نگاه رو به آینده داشته باشد. لازمه نگاه محافظه‌کارانه استفاده از این نیروهای سالمند است. البته دست آنان برای انتخاب جوانان باز نیست و چه بسا نیروهای جوان معرفی شده نیز بیش از دیگران در خطر حذف باشند. بنابراین مساله اصلی رویکرد تحولی یا محافظه‌کاری است. با وجود ممنوعیت‌های گزینشی فراوان برای حضور جوانان در ساختار قدرت، فقط می‌توان انتظار داشت که جوانان نواصولگرایی که می‌خواهند با یک میلیون تومان یک شغل درست کنند، وارد قدرت شوند که شدند و عوارض آن را دیدند و دیدیم. پس تا اطلاع بعدی از جوانان عبور کنید.

مورد دیگر عدم حضور زنان است که این مورد خیلی روشن‌تر است. به نظرم آقای پزشکیان باید صریح و شفاف بگوید آیا منعی برای حضور زنان دارد یا خیر؟ اگر بلی آیا از نظر تعداد هم منعی بود؟ به علاوه چرا مسوولیت را به عهده همان گروه‌هایی که مانع می‌شوند، نمی‌اندازد؟ چرا باید خودش در این زمینه مسوولیت بپذیرد؟ درباره هموطنان اهل سنت که مساله بسیار روشن‌تر است. در برخی از پست‌های پیشنهادی افراد شایسته از این هموطنان پیشنهاد شده بودند که معلوم نیست به چه دلیل آقای رییس پزشکیان ماجرا را شرح نمی‌دهد؟ البته هنوز وقت هست و در روز معرفی وزرا باید صریحا در این باره سخن بگوید.

بحث فعلی این نیست که آیا زنان، جوانان و اهل سنت در کابینه باشند یا نباشند، بحث اصلی این است که ریشه نبودن آنها چیست و مسوولیت متوجه چه جناحی است؟

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین