|
|
امروز: پنجشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۳ - ۱۵:۲۹
کد خبر: ۳۶۸۳۵
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۷:۲۹
امروز هم دولت ایران در حال مذاکره است. خط مشی آن نیز از سوی رهبری نظام تعیین شده است.
روزنامه «اعتماد»  در ستون «حرف روز» خود نوشته است: فردا سالروز انقلاب اسلامی است. ولی چه نگرش یا رفتاری از سوی ما می تواند بروز یابد تا یادآور خاطره ٢٢ بهمن ١٣٥٧ باشد؟ البته که حضور در راهپیمایی یک رفتار مهم است که همه خواهند آمد ولی این ساده ترین کاری است که می توان انجام داد. رفتار کلیدی اتحاد و انسجامی است که در مهم ترین چالش پیش روی کشور یعنی مذاکرات ایران و ١+٥ باید از خود نشان دهیم. واقعیت راهپیمایی در کنار چنین اتحادی باید منعکس و معنا شود والااگر در این موضوع متفرق باشیم حتی اگر در کنار هم راه برویم چه اهمیتی دارد؟ اهمیت ٢٢ بهمن سال ٥٧ در این بود که وقتی امام دستور نقض حکومت نظامی را دادند همه اجابت کردند و طی یک روز پرونده آن رژیم بسته شد.


امروز هم دولت ایران در حال مذاکره است. خط مشی آن نیز از سوی رهبری نظام تعیین شده است. سخنان دو روز پیش ایشان بسیار گویا و روشن و برخلاف ادعای مخالفان دولت است که گویی تیم مذاکره کننده بی توجه به سیاست های عالی گام برداشته است. این سخنان نشان داد که همه توافقات در چارچوب این سیاست ها بوده است. ولی موجب تاسف است که می بینیم برخی افراد در آستانه ٢٢ بهمن که نماد وحدت سیاسی مردم در دفاع از منافع کشور است در یک سخنرانی اجتماع کرده و شعارتندی علیه روند مذاکرات سر می دهند. روشن است که هر شعاری باید ناظر و معطوف به واقعیتی بیرونی باشد. پرسش این است که این شعار خطاب به چه کسانی است؟ این شعارها از موضع اپوزیسیون است و نه از موضع کسانی که خود را طرفدار نظام معرفی می کنند. این شعار را کسانی سر داده اند که با عملکرد ناصواب خود کشور را به وضعیت امروز رسانده اند و اکنون نیز نعل وارونه می زنند تا فضای ایجادشده علیه رفتارهای سوء خود را در هشت سال گذشته تحت الشعاع قرار دهند و در نهایت نیز مانع از ایجاد وحدت و همدلی مردم در این امر مهم شوند. شعار واقعی باید این باشد، «نه فساد، نه دروغ، دولت پاک و پاسخگو» اگر اینها را داشته باشیم و محقق کنیم نه تنها انرژی هسته ای که هر خواست دیگری هم دست یافتنی خواهد بود و اگر فساد و دروغ شایع شود و به جای پاسخگویی توپ را در زمین دیگران بیندازیم و به جای پاک دستی و رشد اقتصادی و بهبود اشتغال برای میلیون ها جوان بیکار به آمار و ارقام پرونده های فساد اضافه کنیم، در این صورت نه انرژی هسته ای که هیچ چیز دیگری را هم نمی توانیم به دست آوریم. مساله کنونی جامعه ما به این مجموعه تندرو خلاصه نمی شود. مشکل اصلی در جناح اصولگرایانی است که به دلایل غیرقابل توجیهی، حاضر نیستند حساب خود را از این گروه جدا کنند. در حالی که چشم دنیا امروز به ما است که چگونه در برابر جهان واکنش همدلانه و وحدت بخش نشان می دهیم: آیا ایرادی دارد که فقط برای یک بار هم که شده منافع فردی و گروهی را پیش پای منافع ملی کشور قربانی کنیم؟

آیا تندروهایی که خود را دوستدار انقلاب و نظام معرفی می کنند نمی توانند برای یک بار هم که شده دندان روی جگر بگذارند و همین سخنان رهبری را معیار قضاوت های سیاسی خود قرار دهند؟ چرا این همه در رسانه های خود اظهارات غربی ها را باور و تیتر می کنند؟ روشن است که اوباما باید بگوید ما موفق بوده ایم مگر غیر از این را باید بگوید؟ همانطور که مقامات ما هم از موفقیت خود می گویند. اصولاقرار نیست که هیچکدام از دو طرف بازنده باشند. جنگ که نیست، مذاکره است. دو طرف نسبت به هم ادعاهایی دارند و در چارچوب منطق و حفظ منافع ملی و احترام متقابل گفت وگو می کنند ممکن است به نتیجه برسند یا نرسند این بحث دیگری است ولی برجسته کردن سخنان غربی ها و نادیده گرفتن اظهارات مقامات ایرانی نوعی غرب باوری از موضع چپ و البته ذلت است. اینکه طرف گفت وگو با ایران را افراد زیرک بدانیم که می خواهند سر طرف ایرانی را کلاه بگذارند بیش از هر چیز نوعی «خودتحقیری» است پیش از آنکه دیگران ما را تحقیر کنند! مشکل اینجاست که طرف مقابل در باطل خود متحد است و عده ای در حق ایران افتراق و دودستگی ایجاد می کنند و این ظلم بزرگی است، حتی بزرگ تر از مجموعه فسادهایی که در دوره مدیریتی آنان رخ داده است.

هر چند تجربه نشان داده که نباید به این تغییر رفتار در میان تندروها چندان امیدی داشت ولی شاید بیان این نکات در آستانه گرامیداشت سالروز انقلاب اسلامی بتواند تغییری ولو اندک را در اطرافیان آنان ایجاد کند. اگر ایران قدرتمند و سربلند باشد همه از آن سود می برند ولی اگر قرار باشد که مسیر هشت ساله گذشته در دوره آقایان طی شود در رقابت با سایرین قافیه را باخته ایم و همه ضرر خواهند کرد.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین