کد خبر: ۳۶۰۱
تاریخ انتشار: ۱۸ شهريور ۱۳۹۲ - ۰۹:۵۵
پس از حضور سینان تازچو بازیگر ترک در جلوی دوربین اسی نیک‌نژاد و شنیده شدن زمزمه‌هایی مبنی بر دعوت یک فیلمساز ایرانی از کیوانچ تاتلیتوگ هنرپیشه و مدل ترکیه‌ای برای بازی در یک فیلم سینمایی گویا این بار نوبت بازیگران سینمای کشورمان است که بخت خود را از حضور در آثار نمایشی این کشور امتحان کنند.
امیرحسین رستمی بازیگر سریال مناسبتی «دودکش» چندی پیش از پیشنهاد بازی در یک سریال ترکیه‌ای خبر داده و ضمن اعلام رضایتش برای حضور در این پروژه امکان این همکاری را منوط به شرایط خاص عنوان کرده است.



وی در این خصوص توضیح داده است: پذیرفتن این پیشنهاد خیلی پیچیده است و مستلزم این است که از چند نهاد و ارگان مختلف کسب اجازه کنم و صحبت کنم و اگر از یک کدام از آنها جواب منفی بگیرم قطعا نخواهم رفت، چون اساسا آدم آرامی هستم و از حاشیه فرار می کنم.

تا این حد از مسعود کیمیایی نترسیده ام که آن شب از شبنم فرشادجو ترسیدم!

وی در بخش دیگر این مصاحبه به ذکر خاطره‌ای جالب از نمایش کمدی «کلمه، سکوت، کلمه» گفته است: واقعا از همکاری با گروهی که بازیگرانش فرهاد آییش (که عشق من است)، مائده طهماسبی، سعید چنگیزیان، سینا رازانی، شبنم فرشادجو و... بودند لذت بردم. در تئاتر برای اولین بار بود که از بازی کردن ترسیدم.

خب، می دانی که شبنم فرشادجو از حرفه ای ها و درجه یک های تئاتر ایران است، روز اول اجرایمان هیچ مشکلی وجود نداشت و اجرا را خیلی خوب رفتیم اما شب دوم یک لحظه متن یکی از صحنه ها را جلوی آن همه آدم که در سالن نشسته بودند فراموش کردم اما شبنم فرشادجو خیلی حرفه ای و استادانه آن صحنه را جمع کرد.

باورت نمی شود من تا این حد از مسعود کیمیایی نترسیده ام که آن شب از شبنم فرشادجو ترسیدم! فردا شبش که دوباره به تئاتر رفتم گفتم خانم فرشادجو بیا بنشین ببین تمام متن نمایشنامه را کامل حفظ کرده ام. از اول تا آخر را برایش از حفظ گفتم تا دیگر عصبانی نشود!

سر «دودکش» پشت بازو آوردم!

امیرحسین رستمی همچنین از سختی‌های رانندگی با ماشین وانت قالیشویی در سریال «دودکش» گفته است: ببین سخت ترین کار دنیا رانندگی با آن وانت بود! (خنده) اوایل که پشت فرمانش می نشستم، غُر می زدم و همه بهم می گفتند امیرحسین چقدر غُر می زنی؟ تک تک شان که پشت فرمان آن وانت می نشستند، اولین جمله شان این بود که بابا تو در این چند ماه چی کشیدی؟!

فرمانش عین فرمان تراکتور بود! من از وقتی رانندگی ام را شروع کردم زمانی بود که فرمان هیدرولیک آمده بود، واقعا تا حالا تجربه شبیه این نداشتم. حالا ممکن است در یک مقطع از زندگی ام قرار بوده مثلا فلان ماشین را از فلان منطقه به جایی دیگر انتقال دهم که رانندگی با آن سخت بوده باشد ولی قطعا آنقدر کوتاه بوده که الان چیزی از آن یادم نمی آید. تا حالا فرمان به این سفتی ندیده بودم. سر «دودکش» پشت بازو آوردم! (خنده)

خدا یار دوازدهم تیم ملی مان بود

رستمی در بخش دیگر این مصاحبه با گلایه از انتقاداتی که به میزان دستمزد بازیگران شده گفته است: به نظر من الان تنها شغلی که در ایران دستمزدش بیشتر از آن انرژی است که برایش می گذارند، فوتبال است! شاید فوتبالیست ها الان نسبت به من گارد بگیرند یا ناراحت شوند، ولی واقعیت این است که دستمزد فوتبالیست های ما همگام با فوتبالیست های کشورهای صاحب فوتبال در حال بالا رفتن است در حالی که از نظر نتیجه هیچ شباهتی با یکدیگر ندارند، حتی در رنکینگ جهانی از جایمان تکان نمی خوریم و بعضی وقت ها پایین تر هم می رویم!

دستمزد امروز بازیکن های ما اختلاف زیادی با دستمزد بازیکن هایی که در لیگ های ژاپن و کره بازی می کنند نیست، ولی می بینیم کره جنوبی اینچنین قلدر بازی می کند و ما با یک «یا علی» و توکل به خدا می رویم و پیروز می شویم! در واقع خدا یار دوازدهم تیم ملی مان بود که به جام جهانی صعود کردیم وگرنه خودمان می دانیم که به خاطر عرق و غیرت مان است که می بریم شان و آن بالا یکی بغل مان کرده است. من که فوتبالی نیستم هم وقتی بازی را از تلویزیون می بینم، راحت می فهمم ما همه اش داریم زیر توپ می زنیم و حریف مان است که واقعا دارد فوتبال بازی می کند، ولی آن بالا یکی هست که حواسش به ماست.
منبع: همشهری
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین