يادش بخير دوربين خبرساز آن روزهايى كه به سالن هاى ورزشى ميرفتيم و اجازه ورود نداشتم مى افتند شما ممنوع الورودى يادش بخير زارش از دربى ها متعدد و مصاحبه ها داغ و بعضا جنجالى، يله ها و تونل ورزشگاه ازادى و سكوها يادش بخير. ساندويج هاى مخصوص با همان يك برگ كاهو كه خود سوره گزارش ما بود روحشان شاد. رفقاى شفيقم سيد شيرازى و حسن حيدرى را اما حالا در اوج توان نان كه مى توائم كيلومترها بدوم تهى از انرى ام نان خسته ام كه حد ندارد عجيب است عجيب يس آن همه عشق و علاقه به كارم چه شد؟؟
داوود عابدی مجری ورزشی شبکه خبر با نوشتن متنی در اینستاگرام خود از تلویزیون خداحافظی کرد.
او نوشت: «خداحافظ، با سلام واحترام خدمت مخاطبين عزيز، مدتى است در سكوت و بدون هياهو خود را خائه نشين كرده ام فقط براى اينه كمى برايم التيام باشد بارها در خود ريستم و فرياد زدم حرف ها شنيدم و سختى ها را به جان خريدم اما تحمل كردم. حالا هم كه به اشتراك مى ذارم مرا ببخشيد فقط خواستم كمى از احساس اين روزهايم برايتان بويم شايد مرهمى باشد و بدانيد اهى سكوت خود ير از معناست بنده كمترين هميشه در طول ساليانى كه در عرصه ورزش بودم مملو از انرى با تمام توان با خاطرات تلخ و شيرين ورزش همراهتان بودم. يادش بخير دوربين خبرساز آن روزهايى كه به سالن هاى ورزشى ميرفتيم و اجازه ورود نداشتم مى افتند شما ممنوع الورودى يادش بخير زارش از دربى ها متعدد و مصاحبه ها داغ و بعضا جنجالى، يله ها و تونل ورزشگاه ازادى و سكوها يادش بخير. ساندويج هاى مخصوص با همان يك برگ كاهو كه خود سوره گزارش ما بود روحشان شاد. رفقاى شفيقم سيد شيرازى و حسن حيدرى را اما حالا در اوج توان نان كه مى توائم كيلومترها بدوم تهى از انرى ام نان خسته ام كه حد ندارد عجيب است عجيب يس آن همه عشق و علاقه به كارم چه شد؟؟
و اما اخيرا قرار بود برئامه ها ورزشى از جمله ويره جام جهانى را توليد و اجرا كنم اما هر قدر با خود كلنجار رفتم نشد كه نشد متاسفانه روحيه ندارم اجراى برنامه ها ورزش انررى مى خواهد كه من اين روزها در خود حس نمى كنم اين روحيه از بيننده من انتقال پيدا مى كنده نيست حتى رفتن به جام جهانى هم مرا راضى نمى كرد طور مى توان با اين همه آه و حسرت و اندوه در هر گوشه از سرزمين نقش مجرى خوشحال و پر انرژى در ورزش را ايفا كنم ؟ حداقل ايكه من نمى توانم. همكارانم مرا ببخشند كه نتوانستم در كنارشان باشم اميدوارم مرا درک كنند مرا ديگر ياراى ماندن نيست .
اينجا رسما خروج زودتر از موعد خود را اعلام و از تلویزيون خداحافظى مى كنم. واما مى ماند حرف دلم كه آن را براى خود نگه مى دارم . خداى ما هم بزرگ است و خود روزى رسان. به اميد زندگى شايسته و روزهاى خوب و شاد بدون خشونت براى زنان و مردان ميهن عزيزمان ايران (عاشقم و سوزد شرار غم جانم / اگر بر آرم آه از دل آتش خيزد / آمد جان به لبم وز دل جدا نشود تاب و تبم / گريان و شمع سحر روزو شبم از تنهايى /بازا در محفل من كزاتش غم سوزد دل من / اى راحت جان تاكى زغمت بنالد دل من / نباشد از جهان به غير اشك غم حاصل. خداحافظ. وطنم ایران.»
در همین زمینه بخوانید
ارسال نظر