رضا یزدانی:از مافیای موسیقی بی‌خبرم

 مجله فيلم يزداني را به عنوان يكي از 20 شخصيت تاثیرگذار سينماي بعد از انقلاب معرفي كرد
 
رضا یزدانی از معدود هنرمندانی است که در کارنامه هنری اش سابقه همکاری با کارگردانان بزرگ سینما و تلویزیون دیده می شود. او به عنوان یک خواننده صاحب سبک به همان اندازه که در عرصه خوانندگی شهره است در میان اهالی سینما نیز معروف است.او که خوانندگی در یک اثر سینمایی را با فیلم سینمایی «حکم» به کارگردانی مسعود کیمیایی آغاز کرد در ادامه این مسیر، صدا و موسیقی اش را در تیتراژ دیگر آثار این کارگردان بنام سینما از جمله «رئیس»، «محاکمه در خیابان» و «متروپل» نیز عرضه کرد. او خوانندگی تیتراژ فیلم‌های سینمایی دیگری چون کیفر، چهره به چهره، گام‌های معلق، طهران تهران، بوی گندم، شب هزار و یکم، خودزنی، خط ویژه و سریال های مرگ تدریجی یک رویا،ساخت ایران،رازهای یک خانه،قلب یخی و یادآوری را نیز در کارنامه دارد.آن چه درباره یزدانی جالب است انتخاب وي توسط مجله معتبر فیلم در یک نظرسنجی رسمی است كه  او را به عنوان یکی از 20 شخصیت تاثیرگذار سینما در سال های پس از انقلاب معرفی کرده است. علاوه بر این او با اجرای تصویری تیتراژ سریال جاده چالوس، رکورد اولین حضور خواننده در یک تیتراژ تلویزیونی را هم به نام خودش ثبت کرده است.جاده چالوس با ترانه ای از یغما گلرویی،آهنگی از رضا یزدانی و تنظیم محمد خرمی نژاد همان قطعه ای است که پیش از این با کمی تغییر و با عنوان«شمال»در آلبوم «هیس» منتشر شده بود.به همین بهانه با آقای خاص موسیقی به گفت‌و گو نشستیم.

  امسال با دو تیتراژ پا به تلویزیون گذاشتی.سریال های یادآوری و جاده چالوس.خودت فکر می کنی کدام‌شان بیشتر موفق بود و بهتر شنیده شد؟

خب این دو سریال دو کار کاملا متفاوت بودند.اما جاده چالوس یک مزیتی داشت که در واقع اولین تیتراژی بود که با تصویر خواننده همراه بود و این اولین دفعه ای بود که چنین کاری از تلویزیون ما پخش می شد.ولی به لحاظ دیده شدن فکر می کنم سریال یادآوری بیشتر دیده شد و به لحاظ ساختاری کار موفق تری بود.

  من می دانم وسواس زیادی در زمینه تیتراژ‌خوانی داری و مثلا عادت داری فیلمنامه را بخوانی و در جریان کلیت ساختار فیلم قرار بگیری  و بعد روی آهنگ آن کار کنی.اما فکر می‌کنم این اتفاق درباره سریال جاده چالوس نیفتاد.انگار آهنگت روی سریال ننشست.

ببینید جاده چالوس یک سریال سرگرم كننده بود و جزو معدود کارهای من است که به این شکل انجام شد. البته این آهنگ به خود سریال می خورد و فکر می کنم اتفاق بدی برایش نیفتاد.
  اما من فکر می کنم انگار ترانه های تو از یک سیاره دیگر آمده و روی سریالی از یک سیاره دیگر اجرا شده بود و اگر جای رضا یزدانی یک خواننده درجه سه هم تیتراژش را می خواند هیچ اتفاقی نمی افتاد.

قبول دارم ولی ...

  پس چرا امضایت را پای کار گذاشتی؟دلیل خاصی داشت؟

خب ببینید به خاطر اینکه اسم سریال جاده چالوس بود و فضای کار ،فضای شمال کشور بود و البته اینکه احمد معظمی کارگردان این سریال از دوستان خوب من است همه اینها باعث شد تا وسواس زیادی به خرج ندهم.ضمن اینکه قرار بود برای اولین بار در تلویزیون یک ویدئو با تصویر خواننده پخش شود و این خودش مهم‌ترین مزیت این سریال بود.

  شما برای این سریال، ترانه پنج دقیقه‌ای شمال را با تنظیم و سازبندی جدید به دو دقیقه و نیم کاهش دادید.پیشنهاد خودت بود یا کارگردان؟

پیشنهاد خودم بود.البته نظر آنها این بود که تغییراتی انجام شود منتها من خودم دوست داشتم تغییرات بیشتری لحاظ کنم.دوست داشتم مردم چیز جدیدتری بشنوند که لااقل کمی با ترانه‌ قبلی متفاوت باشد.

  فکر نمی کنی تنظیمش پرشتاب بود؟ چون در تمام طول تیتراژ جز یک فاصله 15-10 ثانیه‌ای بین دو بند ترانه،صدای خواننده به صورت ممتد شنیده می شود و ....

نه این‌طوری فکر نمی کنم.چون در ترانه اصلی هم، همین طور است.ضمن اینکه در سازبندی ترانه اصلی بخشی از ملودی با ویولن نواخته می شود که در جاده چالوس حذف شده و تنها ملودی بخش دوم و بخشی از ترانه تغییر کرده است. تفاوتش همین قدر بود.

  رضا،خیلی از طرفدارانت ترجیح می‌دهند که رضا یزدانی کم کار اما گزیده کار باشد و امضایش پای هر کاری ننشیند.

هميشه همين طور بوده ، شايد بتوانم با جرات به شما بگويم هفته اي نيست كه يك تيتراژ رد نكنم.خب من يك سليقه به خصوصي دارم.

  فكر مي كنم براي اين بدعتي كه در نماهنگ آخر جاده چالوس گذاشتي خيلي از خواننده ها ممنونت خواهند بود.چون اين تابو با حضور تو شكسته شد و راه را براي آنها باز كرد.اين اتفاق پيشنهاد خودت بود يا نظر صداوسيما؟

اين تصميم خودشان بود كه از ابتدا اين كار در اين سريال انجام شود.همان طور كه گفتم يكي از دلايلي كه اين كار را قبول كردم براي همين بود كه قرار شد براي اولين بار در تلويزيون تيتراژ نهايي يك سريال يك ويدئو كليپ با تصوير خواننده باشد كه اين اتفاق هم به خوبي افتاد.

  شما با كارگردان هاي مختلفي همكاري داشتي، می خواهم بدانم اين مسئله  که این تعداد اجرای تیتراژ به تو پیشنهاد می شود از كجا نشأت مي گيرد؟آيا به واسطه ارتباطي است كه با آنها داري يا اينكه فقط به خاطر سبك موسيقي خاص و نوع صدايت است؟

از همان ابتدا به خاطر جنس صدايي كه دارم، نوع كاري كه ارائه مي دهم ، ترانه هايي كه مي خوانم و حتي خشي كه در صدايم است اين اتفاق مي افتاد. این جنس و این نوع موسیقی با فیلم‌های اجتماعی هماهنگ است و طبیعی است که کارگردان‌ها هم استقبال می‌کنند.در واقع فرصتي است که از نظر کارگردانان براي سينما و تيتراژ خواني مناسب است.این را مسعود كيميايي براي نخستين بار انتخابش كرد و تا به امروز هم ادامه پيدا كرده است.

  ولي خواننده هاي زيادي هستند كه معتقدند تيتراژخواني در صداوسيما درگير نوعي مافيا شده است.با توجه به اينكه يكي از پركارترين خواننده هاي تيتراژ خوان هستي آيا با اين ديدگاه موافقي؟

من بي خبرم.اگر مافيايي هست من ازش بي خبرم.

  آيا تفاوتي بين نوع اجراي موسيقي تيتراژ با قطعاتي كه در آلبوم هايت منتشر مي كني وجود دارد؟

در تلويزيون و سينما اين تفاوت خيلي زياد است.مميزي هاي صداوسيما بسيار زياد است ولي در سينما دست‌مان خيلي بازتر است. ضمن اینکه وقتی قرار است قطعه‌ای برای یک فیلم یا سریال ساخته شود، باید حتما با مضمون آن فیلم هماهنگ باشد.

  در فرصت باقيمانده تا نوروز آيا صداي شما را روي تيتراژهاي ديگري هم خواهيم شنيد؟

بله،من در جشنواره فيلم فجربا دو يا سه كار حضور دارم.

  ممكن است اسم اين فيلم ها را بگويي؟

يكي را مي توانم اسم ببرم ولي دو تاي ديگر را فعلا نه. فيلم 360 درجه به كارگرداني سام قريبيان.
  فكر نمي كني با اين حضور پررنگت در تيتراژهاي سينمايي و تلويزيوني ممكن است تبديل به تكرار خودت  شوي و به يك خواننده دم دستي بدل  شوي؟

به هيچ وجه؛يك درصد هم با شما موافق نيستم.

  پس يعني فكر مي كني اين روند كمك بيشتري هم به تو مي كند؟

قطعا؛چون من آدمي هستم كه به سينما گره خوردم. به نظرم خواندن تیتراژ می‌تواند به رشد یک خواننده کمک کند.شما مي توانيد شماره آخر مجله فيلم را ببينيد كه باعث شد بعد از 15 سال خستگي از تنم بیرون برود.چون کارشناسان و منتقدان سینما، من را به عنوان يكي از 20 شخصيت تاثیرگذار سينماي بعد از انقلاب معرفي كردند، آن هم در كنار نام اشخاص بزرگي كه برايم يك افتخار محسوب می شود.

منبع: قانون