کد خبر: ۳۲۶۴۶۸
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ - ۲۲:۱۸
در ذهن من این بود که گرهی که در کشور ایجاد شده بود یا با دیپلماسی حل می‌شد یا جنگ. آقای اولاند گفت در سال ۲۰۱۳ تصمیم قطعی برای جنگ با ایران را گرفته بودیم. وقتی شما آمدید و وعده مذاکره دادید ما منصرف شدیم. در ذهن من هم همین بود.

حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی دوشنبه شب در آخرین گفت و گوی زنده تلویزیونی خود با مردم با این درخواست که این مصاحبه غیر رسمی باشد و  مجری مصاحبه  به جای نماینده صدا و سیما، نماینده مردم باشد و سوالات و ابهامات شهروندان را سوال کند، به سوالات مطرح شده پاسخ گفت.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی تدبیر و امید؛ مشروح این مصاحبه به این شرح است:

سوال : جنابعالی سال 92 با شعار مذاکره و برداشتن تحریم‌ها در کارزار ریاست جمهوری آمدید و از جمله نقاط قوتی که مطرح می‌کردید اینکه زبان مذاکره با دنیا را بلد هستید و رقبای شما از این مسأله ناتوان هستند الان 8 سال گذشته و  تحریم‌ها هست و چشم‌انداز روشنی هم برای مذاکرات و لغو تحریم‌ها نیست و هیچ‌کس نمی‌داند چه خواهد شد. یعنی در واقع نقطه سر خط، چرا جنابعالی وعده‌ها و شعارهایی دادید که می‌دانستید یا نمی‌دانستید نمی‌شود. چرا نشد؟

پاسخ : برمی‌گردیم به سال 92، یعنی آن وقتی که در فضای رقابت‌های انتخاباتی بودیم. همانطور که شما اشاره کردید من به مردم می‌گفتم ما از طریق مذاکره و از طریق دیپلماسی می‌توانیم تحریم را برداریم. اصلاً علت اینکه در سال 92  کاندیدا شدم عمدتاً برای این بود که گره‌ای که ایجاد شده بود، در ذهن من این بود این گره از طریق مذاکره و دیپلماسی قابل حل است چون این گره به جایی رسیده بود که یا با دیپلماسی و یا با جنگ حل می‌شد.

این حرفی است که آقای اولاند ( رئیس جمهور وقت فرانسه) در سفر من به پاریس در اواخر سال 94، زد و در مصاحبه‌ مطبوعاتی گفت که در سال 2013 ما 1+5، ما 6 کشور برای جنگ با ایران تصمیم قطعی گرفته بودیم. این را در مذاکرات رسمی به من گفت. گفت ما مصمم به جنگ بودیم و وقتی شما آمدید و اعلام کردید برای مذاکره و مذاکرات اولیه را دیدیم. از جنگ منصرف شدیم. الان متن مذاکرات رسمی‌اش و مصاحبه‌اش هست یعنی در ذهن من هم همین بود که بین دو راهی هستیم یا وارد جنگ با دنیا می‌شویم یا وارد صلح می‌شویم و راه صلح،  مذاکره و دیپلماسی است.

اما اینکه شما می‌گویید ما رفتیم از طریق مذاکره و دیپلماسی و به جایی نرسیدیم. اینجا را قبول ندارم.

سوال: دستاورد آن چه بود؟

پاسخ: در 90 روز اول یعنی از مهرماه که شروع کردیم در آذرماه به توافق موقت رسیدیم، توافق موقت چه بود؟ در توافق موقت قرار بود که هر چند ماه 20 درصد نفت ما کاهش پیدا کند. متوقف کردند، گفتند دیگر یک میلیون بشکه نفتی که ایران بفروشد کاهش داده نخواهد شد. این توافق اول. در توافق دوم پذیرفتند اصل فناوری هسته‌ای را ایران داشته باشد. قطعنامه‌ها می‌گفت این فناوری جمع شود، به این معنا حرف می‌زد. سوم اینکه اموال ایران به تدریج آزاد شود، یعنی هر ماهی 700 میلیون دلار پول کشور که مسدود شده بود، آزاد شد. خود این، هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ روانی فضایی را ایجاد کرد.

شما دیدید بعد از آن توافق انتظارات مردم به گونه‌ای بود که آینده را مناسب می‌دیدند. تمام نظرسنجی‌ هایی که بانک مرکزی برای آینده‌نگری انجام می‌دهد، در آن ماه‌ها نگاه کنید، مردم نسبت به آینده نظر مثبت داشتند.

بعد آمدیم در مراحل بعدی، یعنی فروردین 94، توافق لوزان و بعد آمدیم در تیرماه 94، توافق هسته‌ای و بعد اجرایش موکول به اواخر 94، یعنی دی 94 شد. به توافق رسیدیم، توافق این بود که تحریم‌های هسته‌ای برداشته شود و ایران هم یکسری محدودیت را در بخش هسته‌ای بپذیرید، اما در عین حال اصل فناوری هسته‌ای هم مورد قبول دنیا باشد. به این نقطه رسیدیم.

نمی‌خواهم بگویم تعهداتی که دنیا کرد، دقیقاً و 100 درصد عمل کرد، ممکن است این تعهدات 80 ، 70 درصد عمل شده باشد. اما آنچه که به مردم قول داده بودم که به جای جنگ از طریق دیپلماسی این گره را باز می‌کنم، این گره باز شد و شرایطی ایجاد شد که سرمایه‌داران، سرمایه‌شان را به سمت ایران سرازیر کردند. توافقات زیادی حاصل شد. بانک‌های دنیا قبول کردند نسبت به ایران بیایند و اعتبارات لازم را به ایران بدهند.

مثلاً بانکی بوده 10 میلیارد، بانکی بوده 30 میلیارد، در شرق و غرب اشاره می‌کنم. اینکه می‌گویید امروز تحریم باقی است، مربوط به دولت دوازدهم است. یعنی در دولت یازدهم در سال 92 قول دادیم و عمل کردیم، تا پایان 92 هم قدم به قدم گشایش‌ها برای ایران بیشتر می‌شد.

سوال: بعد از آن چه شد؟

پاسخ: آمدیم در دولت دوازدهم. در دولت دوازدهم یک کسی در آمریکا سر کار آمد، چون در توافق هسته‌ای درست است که با 1+5 حرف می‌زدیم، با آنها توافق کرده بودیم، ولی واقعیت‌اش با آمریکا حرف می‌زدیم. در زمان مذاکره هم واقعیت‌اش این بود، امروز هم همین است. همین امروز هم که در وین صحبت می‌کردیم، با آمریکا حرف نمی‌زنیم، با 1+4 حرف می‌زدیم، ولی در واقع طرف مذاکره ما آمریکا است.

در آن زمان کسی در آمریکا روی کار آمد که در تبلیغات انتخاباتی‌اش اعلام کرد برجام بدترین توافق برای آمریکا بوده و اگر در انتخابات پیروز شوم، صریحاً نگفت از برجام خارج می‌شوم، ولی گفت این توافق را از بین می‌برم و تعدیل می‌کنم، تعبیراتی که داشت.

وقتی آمد، شرایطی که در سال 96 پیش آمد، دیدیم وقتی که ویورها را انجام می‌داد، یعنی تعلیق‌ها را برای تحریم انجام می‌داد، بار آخر گفت من آخرین باری است که این را انجام می‌دهم. 4 ماه قبل از اردیبهشت یعنی اواخر سال 96  آمریکا از توافق خارج شد. وقتی از توافق خارج شد شرایط جدیدی ایجاد شد. در این شرایط جدید اول فرصت دادیم با 4+1 تا بتوانیم به یک توافق برسیم، اما یک نکته مهم بگویم، ممکن است پاسخ شما طولانی شده باشد.

وقتی مذاکره می‌کنیم، تنها بحث دولت‌ها نیست، ممکن است با دولت‌ها توافق کنیم، دولت‌ها تا حدی عمل کنند، نمی‌گویم 100 درصد، مثلاً 70 درصد عمل کنند. اما در بخش تحریم و در بخش اقتصادی، بیش از دولت‌ها، شرکت‌ها و بانک‌ها تأثیر دارند. بانک‌ها و شرکت‌ها اینجوری نیستند که با مذاکره سیاسی بیایند و اموال‌ و پول‌شان را بدهند و اعتبار بدهند یا بیایند سرمایه‌گذاری در ایران بکنند. آنها یک اعتبار بالاتر از این می‌خواهند، یعنی فرصتی باشد، کاملاً مطمئن شوند که سرمایه‌شان در ایران از دست نمی‌رود، به منافع می‌رسند. شرکت‌ها و بانک‌ها همیشه عقب‌ترند. یعنی بعد از توافق دولت‌ها آنها چند ماه عقبند یا گاهی ماه‌ها و گاهی چند سال عقبند.

سوال: توافق سیاسی و امنیتی برای همین است برای اینکه آن بستر اطمینان‌بخش را فراهم کند. چرا توافقات سیاسی – امنیتی ما تضمین نداشت یا مکانیسم‌های درستی در آن دیده نشد؟ چرا آن فضای مناسب را برای سرمایه‌گذاری و تعاملات فراهم نکرد؟

پاسخ: آمریکایی‌ها همین را از ما می‌خواستند. آنها می‌گفتند این توافق وسیع‌تر شود، توافقات منطقه‌ای، سیاسی، دفاعی، اینها را هم وارد عمل کنیم. یکی از بحث‌هایی که در سال 93 با آمریکایی‌ها داشتیم، این بود که آنها می‌خواستند بحث منطقه و موشک را هم در همین مذاکرات برجام داخل کنند و ما ایستادگی کردیم، گفتیم نه.

وقتی به دنیا می‌گوییم فقط در بخش هسته‌ای با شما حرف می‌زنیم، باید محدودیت نتیجه را هم بپذیریم. یعنی وقتی سرمایه‌گذاری را محدود می‌کنیم، آثارش هم محدود خواهد بود.

به دنیا گفتیم فقط در زمینه هسته‌ای با شما صحبت می‌کنیم. بنابراین، بانک‌ها اینجور نیستند که فقط به مسأله هسته‌ای نگاه کنند، به مسأله سیاسی و امنیتی، به روابط کشورهای دیگر با ایران هم نگاه می‌کنند. وقتی اینها را کنار هم قرار می‌دهیم، می‌بینیم توقعاتی که داریم با مذاکرات نمی‌خواند. همین مصوبه‌ای که مجلس در آذرماه امسال گذرانده که یکی از موانع اصلی برای حل مذاکرات با 1+5، یا 1+4، به اضافه آمریکا، این است که گفتند تمام تحریم‌ها باید برداشته شود.

در مصوبه این است. در ماده 7 آن، می‌گوید تمام تحریم‌ها، تحریمی که مربوط به مسایل حقوق بشر، موشکی، تروریسم، است. بله می‌شود همه این تحریم‌ها را برداشت، منتها مذاکرات دیگر را می‌طلبد و یک فرصت و زمان دیگر.

بحث ما فعلاً، هم در 92 که به مردم قول دادیم، هم امروز، همین امروز توافق ما خیلی دور از دسترس نیست.

سوال: چرا امضاء نمی‌شود؟

پاسخ: شما در سوالتان گفتید اصلاً معلوم نیست آینده چه است. از نظر من اینجور نیست. می‌توانیم به توافق برسیم.

سوال: یعنی الان چشم‌اندازی برای توافق هست؟

پاسخ: از نظر من کاملاً. برای اینکه اگر معیار ما فرمایشات مقام معظم رهبری باشد. ایشان فرمودند، تحریم باید برداشته شود. بیاییم، راستی‌آزمایی کنیم، بعد از راستی‌آزمایی به کل تعهدات‌مان عمل کنیم. اگر این مبنا باشد.

سوال: یعنی فقط بخاطر مصوبه مجلس امضاء نشد؟

پاسخ: مصوبه مجلس مانع است، بله. نه در این دولت مانع است. دولت بعدی هم که روی کار می‌آید، اگر مقید به مصوبه مجلس باشد، به توافق نخواهد رسید.

سوال: این یعنی اینکه چشم‌اندازی برای مذاکرات و توافق نیست؟

پاسخ: اگر معیار را فرمایشات مقام معظم رهبری قرار دهیم بله اما اگر معیار را مصوبه قرار دهیم، خیلی سخت است. به نظر من به این زودی‌ها نمی‌شود.

سوال: فرض کنیم الان سال 92 است، شما همین مسیر را که رفتید می‌روید یا یک مسیر دیگری را می‌روید؟

پاسخ: همین مسیری را که رفتم می‌روم. برای اینکه غیر از این، مسیری وجود ندارد. شما یا باید میدان مذاکره را فقط هسته‌ای قرار دهید یا میدان را باز کنید، اگر میدان را می‌خواهید باز کنید مجوز می‌خواهیم. یعنی باید نظام به ما مجوز بدهد و بگوید درباره همه موضوعات می‌توانید صحبت کنید اگر میدان فقط هسته‌ای شد، پس ما محدود می‌شویم در تحریم‌هایی که مربوط به هسته‌ای است.

تحریم‌های هسته‌ای همین‌هایی است که برداشته شده است، البته در خود توافقی که در برجام به عمل آمده است. رئیس جمهور آمریکا یکسری اختیارات دارد که عمل می‌کند. یکسری اختیارات هم مربوط به کنگره است که آن را درواقع ویو می‌کند یعنی برای مدت 4 الی 6 ماه به تعلیق در می‌آورد. این بر همین مبنا بود، اگر می‌خواستیم در برجام این مبنا را  قبول نکنیم می‌بایست، توافق ما با آمریکا به کنگره می‌رفت یعنی می‌رفت در سنا و مجلس نمایندگان و در شرایط آن روز تصویب نمی‌شد در شرایط امروز هم به نظر من باز بسیار بسیار مشکل است که تصویب شود. بنابراین اینکه شما می‌گویید آینده روشن است یا روشن نیست، وابسته به این است که توقعات ما در چه حد است.

اگر توقعات ما این است که روابط ما با جهان کاملاً عادی و بدون هیچ تحریم از جمله با آمریکا باشد، یک میدان وسیع‌تری برای مذاکره می‌خواهد اما اگر فقط در بخش هسته‌ای باشد، چرا الان همان چارچوبی که مقام معظم رهبری تعیین کردند با آن چارچوب می‌توانیم حرکت کنیم و به توافق برسیم.

در مدت 6 دور مذاکره در وین، تقریباً به یک چارچوب رسیدیم آن چارچوب در نامه وزارت خارجه به مجلس آمده است. یعنی در 23 تیر امسال، وزارت خارجه گزارشی را به مجلس شورای اسلامی فرستاد در آن گزارش کاملاً آمده که 1+5 چه کار خواهد کرد و ما چه کار خواهیم کرد. اگر این چارچوب باشد این چارچوب می‌شود آن دیدگاهی که برای آینده خواهیم داشت.

سوال: الان فعالان اقتصادی، عموم مردم، همه کسانی که از ایران می‌خواهند با دنیا کار کنند یا بالعکس، کسانی که می‌خواهند تصمیم بگیرند، به نوعی واقعاً سردرگم هستند که چه خواهد شد و اینکه دقیقاً قرار است در ماه‌‌های آینده در این حوزه چه اتفاقی بیفتد! مردم در یک بی‌خبری کامل هستند و در روزمره‌گی کامل و این خیلی ضربه می‌زند، به نظر می‌رسد دوستانی که بعداً کار را در دست می‌گیرند، باید زودتر تکلیف این ماجرا را روشن کنند! نکته مهم دیگر که در خاطرم هست، سال 92 گفتید من و دولت من چنان رونقی ایجاد خواهیم کرد که مردم حتی یارانه‌شان را نخواهند بگیرند. امروز واقعاً مردم به یارانه بیشتری محتاجند، تورم بالایی را در جامعه تجربه می‌کنیم، همراه با رشد اقتصادی خیلی کم. متوسط رشد اقتصادی‌مان نزدیک به صفر بوده و تورم دو رقمی مستمر بالا. چرا اینطوری شد؟ چرا علیرغم اینکه دولت در سال‌های اول توانست بخصوص تورم را مهار کند، تورمی که همه چیز را از بین می‌برد و زیرساخت همه چیز است، امروز به این نقطه رسید و الان اینجا هستیم؟

پاسخ: با چه تورمی دولت‌مان را شروع کردیم، در همان سال 92 که شما اشاره می‌کنید. تورم حدود 33 الی 34 درصد، تورم 12 ماهه بود. تورم نقطه به نقطه حدود 40 بود. این شرایط تورمی کشور بوده است. اگر یادتان باشد در همان مصاحبه اول که داشتم عملکرد 100 روز اول دولت را توضیح می دادم، می‌گفتم که تا پایان سال قادریم، این تورم را کاهش دهیم و در سال‌های آینده در دولت یازدهم به تورم تک رقمی می‌رسیم که وقتی مصاحبه‌ام تمام شد، دوستان اقتصادی به من اعتراض کردند و گفتند چرا به مردم قول دادید که تورم تک رقمی. اصلاً نمی‌توانیم در 4 سال هم به این هدف برسیم.

در حالی که وقتی به فروردین رسیدیم، تورم 34 درصد بود. در سال 93 تورم 15 درصد شد و در سال 94 در ماه‌های آخر 94، تورم تک رقمی شد. یعنی زیر 10 درصد رسیدیم. در سال 95 و 96 تورم تک رقمی بود. در سال 97 در ماه‌های اول در بهار هنوز هم تک رقمی بود. پس در تحقق این وعده که تورم را مهار کنیم، موفق شدیم و انجام دادیم. بعد از 26 سال، تورم ایران تک رقمی شد، آن هم برای مدت بیش از 2 سال و رشد اقتصادی هم که شما می‌گویید رشد اقتصادی در بلندمدت 8 سال حساب کنید. اگر 4 سال اول را حساب کنید، رشد اقتصادی ما حدود 4.5 به طور متوسط است. در سال 95 که سال آخر در دولت یازدهم است، رشد اقتصادی کشورمان در دنیا اول شده، یعنی رشد اقتصادی 12.5 است. پس هم در رشد اقتصادی و هم در تورم به یک نقطه‌ای رسیدیم، رشد اقتصادی 2 رقمه و تورم تک رقمی و اشتغال قابل قبول. اشتغالی که در فصل‌هایی از سال وقتی با فصل‌های قبلی مقایسه می‌کردیم، بالای 700 هزار اشتغال خالص داشتیم، برای 5، 6 فصل در کنار هم.

پس همه آمارها نشان می‌دهد که به شرایط و قول‌هایی که دادیم، عمل کردیم، اما در دولت دوازدهم تمام آمارهایی که ذکر می‌کنید، بعد از 97 است. یعنی در 96 هم شما آماری مشکل ندارید، نه در رشد اقتصادی و نه در تورم. در 97 که ترامپ از برجام خارج می‌شود، تحریم آمریکا برمی‌گردد، نفت دیگر یک میلیون بشکه نیست.

یعنی در سال 92 که شروع کردیم، یک میلیون بشکه فروش نفت مجاز بود، اما در سال 97 نفت به طور کامل مورد تحریم قرار گرفت و وقتی آمریکا تحریم کرد، همه ذهنیت‌های دنیا این بود که کشورهای دیگر یا شرکت‌های دیگر ممکن است جرأت کنند با یک تخفیفی با ما کار کنند، اما هیچ کشوری جرأت نکرد با ما کار کند و با یک شیوه‌های خاصی توانستیم مقدار کمی از نفت‌مان را به فروش برسانیم.

امروز در جلسه صبح، وزیر نفت اعلام کرد در این 3 سال اخیر، 116 میلیارد دلار کم‌تر از آنچه که لازم بوده نفت فروختیم. این شرایط برای همین ایجاد شد.

بنابراین این شرایط که می‌بینید برای بعد از 97 است. شما اگر جدا کنید 92 را تا پایان 96، این را کنار هم بگذارید، 97 الی 99 را کنار هم قرار بدهید، کاملاً اینها با هم متفاوت است.

کرونا مقوله دیگری است که اگر فرصت شد صحبت می‌کنیم.

سوال: در کرونا 2 تا شعار خیلی مهم دیگر هم داشتید یعنی 2 تا راهبرد اساسی برای دولت‌تان یکی محیط زیست بود و یکی سلامت. در مورد تحول سلامت اتفاقاتی افتاد نقدهایی به آن هست، منافعی هم داشته اما به طور مشخص در مورد کرونا مردم خیلی ناراحتند همان مردم کف خیابان که در موردشان صحبت می‌کنیم. در مورد واکسیناسیون از روز اول تا الان حرف‌های خیلی متضاد و متناقص زده شد. در همین تهران، انواع اقسام غیرمجازاش از 5 میلیون تا 25 میلیون هست. صف‌های طولانی که بروند و بزنند یا هموطنانی که آواره بعضی از کشورهای اطراف شدند. مثل ارمنستان و جاهای دیگر تا واکسن بزنند. هنوز هم عده زیادی هستند که واکسن ندارند. در مورد درمان و سیستم‌های درمان، حرف‌های خیلی مختلفی زده شد، یعنی حرف‌ها را کنار هم می‌گذاریم خیلی‌های آنها محقق نشد. در مورد وعده‌هایی که زمان‌دار بود مثلاً تا آخر این ماه اینجوری می‌شود. مقام‌های بهداشتی به ما می‌گفتند همه دنیا به ما زنگ می‌زنند که شما چه جوری اداره می‌کنید بعد الان گله می‌کنند که هیچ‌کس به حرف ما گوش نمی‌کند. 2 هفته مملکت را تعطیل کنید. خلاصه به نظر می‌رسد نظام سلامت ما در حوزه کرونا سردرگمی پیدا کرده است. خود شما واقعا از وضع واکسیناسیون و عملکرد حوزه سلامت راضی هستید؟

پاسخ: سه تا مساله را کنار هم قرار دادید گفتید شما وعده محیط زیست دادید، تحول سلامت، پس کرونا جداست.

سوال: در شرایط بدی هستیم باید به سرعت تصمیمی گرفته شود.

پاسخ: درباره کرونا به نظر من در ایران، کل نظام، تصمیمات بسیار مهمی را اتخاذ کرد. از ستاد ملی کرونا گرفته تا اقداماتی که انجام شد تا موج‌هایی که ما پشت سر گذراندیم یعنی موج اول، موج دوم، موج سوم، موج چهارم و این دو موج آخر که در واقع هر دو از بیرون، البته همه اینها، کرونا از بیرون بود آنها شرقی بود اینها به یک صورت دیگر از ووهان، بعد از انگلیس بعد از هند، وقتی که ما از فروردین گرفتار کرونای انگلیسی شدیم که از خوزستان شروع شد و اخیرا که گرفتار کرونای دلتا یا هندی شدیم که از سیستان و بلوچستان و هرمزگان و در واقع از جنوب شروع شد. دو مساله است؛ یکی اینکه در مساله کرونا همه دنیا هم همین کار را انجام می‌دهد ما هم باید همین کار را انجام دهیم. کرونا درمان ندارد اما خوشبختانه واکسن پیدا کرده است که البته اول واکسن هم نداشت در مساله واکسن ایرادی که ممکن است به ما وارد باشد اینکه واکسن کمی دیرتر وارد کشور شد. ما دو کار انجام می‌دادیم یکی اینکه واکسن در داخل بسازیم به طور طبیعی از دنیا کمی عقب بودیم ولی بحمدالله رسیدیم و واکسن داخلی ساخته شد و انواع دیگری هم خواهد آمد یعنی کنار واکسن برکت ، رازی و پاستور هم خواهد آمد که الان پاستور تقریبا وارد بازار شده و فخرا، نورا هم به تدریج می‌آیند.

درواکسن داخلی طبیعی بود که یک مقدار عقب باشیم اما در واکسن خارجی 2 مساله پیش آمد یکی اینکه واکسن‌ها مورد تایید سازمان بهداشت جهانی نبود البته می‌دانید واکسن هیچ کدام سیر طبیعی کامل خود  را هنوز در دنیا طی نکرده است همه مراحل خود را طی نکرده ولی به هر حال اگر می‌خواست همه مراحل را طی کند شاید دو سال، سه سال، پنج سال، واکسن‌هایی هستند که 10 سال، 12 سال طول می‌کشند تا به مراحل نهایی برسند. واکسن‌هایی تولید شد که در مرحله بالینی سوم حاضر بودند به ما بدهند منتها معنی آن این بود که مردم ما هم در این آزمایش وارد شوند یعنی همانطور که روی مردم خودشان داشتند تست می‌کردند روی مردم ما هم تست می‌کردند  حال اگر واکسن‌ها ناموفق بود یا مشکل ایجاد می‌کرد ببینید چه بلوایی درست می‌شد بعضی از کشورها این ریسک را کردند یعنی وارد این مرحله شدند مثلا با یک کشوری من باب مثال چین همانطور که چین آنجا مرحله سه را اجرا می‌کرد اینها هم آوردند در مرحله سه در کشور خودشان هم اجرا کردند و مرتب به چین گزارش می‌دادند که چه شد، آثار آن چه بود؟ این مرحله هم مقامات ما گفتند که وارد نمی‌شویم و همین باعث شد که کمی به تاخیر افتادیم البته مسائل دیگری هم بود مثلا از کوواکس خریدیم آن خودش الان عقب است و نتوانست به ما بدهد، از هند خریدیم نتوانست به ما بدهد با آنکه پول آن را دادیم، مثلا چین در واکسن به خاطر اینکه خودش در داخل گرفتار شد مدتی تاخیر افتاد اما در عین حال در شرایط فعلی و آینده به نظر من از نظر شرایط واکسیناسیون شرایط ما خوب است یعنی می‌توانیم 400، 500 هزار نفر را در روز واکسینه کنیم و به تدریج جلو برویم. کاری که در ماههای اخیر انجام گرفته یعنی واکسن را از 20 بهمن پارسال اولین واکسن را شروع کردیم اول برای کادر درمان و بعد به تدریج جلو آمدیم به نظر من الان وضعیت واکسیناسیون ما نسبتا مناسب است و می‌توانیم ادامه دهیم اما اینکه یک موج که می‌آید این موج یک دوره‌ای دارد باید طی کند و متاسفانه تلفات هم می‌گیرد، شما الان ببینید که این موج جدید در جنوب کم کم آرام می‌شود اما در بخش مرکزی کشور اوج می‌گیرد و در بخش های شمالی بدتر است. بعد از مدتی این موج‌ها عبور می‌کند و ممکن است بعد هم یک موج دیگری بیاید اما در عین حال الان شرایط ما مناسب است.

من می‌توانم  این را خلاصه کنم در پاسخ به سوال شما که در امر کرونا اقدامات موثر و خوبی انجام گرفته است، بعضی جاها با تاخیر مواجه بودیم اما نکته اساسی این است که همراهی مردم هم باید بیشتر شود یعنی اگر همه اصول بهداشتی مراعات نکنیم حتی اگر واکسن هم بزنیم باز هم دچار مشکل می‌شویم.

سوال: آقای دکتر چون فرصت کم است و می‌خواهم زیاد سوال کنم، مردم سوال زیاد دارند. یک اتهامی که متوجه جنابعالی است، اسم آن را اتهام نگذاریم، یک تصوری که راجع به جنابعالی در جامعه وجود دارد این است که آقای روحانی خیلی از جنس مردم نیست، خیلی شیک است. بیشتر به تفریحات و اینها می‌پردازد و وزرای آن دو سال به دو سال در نوبت بودند تا او را ببینند. نمی‌دانم اینها را من هم شنیدم، اگر راست است بگویید و اگر نه، اینکه چند ساعت بیشتر سر کار نمی‌آید و خلاصه واقعا شما این سال‌ها اینطور کار کردید یا نه؟

پاسخ: بله ممکن است این اتهامات باشد. اولا خدمت مردم عزیز عرض می‌کنم که در طول مدت این هشت سال، در 24 ساعت به طور متوسط 13 تا 14 ساعت کار کردم و معلوم است، یعنی دفاتر و نامه‌های من، امضاها و جلسات من، همه اینها مشخص است که چگونه است. شما دیدید در خودِ کرونا در همین مدت، حدود یک سال و نیم که در کرونا بودیم، حداقل در هفته دو تا سه جلسه فقط برای کرونا داشتم که یکی مال ستاد ملی بود، یکی روسای کمیته‌ها و یکی هم در بخش اقتصادی بوده است. این از نظر زمان کار، از نظر تفریحات من لااقل در طول مدت خدمتم، اینکه مثلا یک پنجشنبه یا جمعه‌ای رفته باشم، اولا در این یک سال و نیم که اصلا به طور کلی از تهران خارج نشدیم. قبل از آن هم بسیار محدود بوده و سفرهای من بیشتر سفرهای کاری بود. همین پریروز در افتتاح دیدم که فقط به عسلویه شش سفر کردم برای پروژه‌ها و طرح‌هایی که بوده، بنابراین اینها اتهامات بی اساس است.

کار و جلسات ما، تعداد جلسات ما، ساعات کار ما کاملا مشخص است این وظیفه شرعی و قانونی ما بوده است.

سوال: آقای دکتر گفتید یک چیزهایی هست که نمی‌توانم بگویم و این نگفتن باعث شکاف دولت و ملت می‌شود، چون ملت توقعاتی دارند، آن اتفاق نمی‌افتد و بعد می‌گویند چرا نشد. آنها چه هستند که نمی‌توانید بگویید؟

پاسخ: ببینید می‌خواهم اینطور جواب بدهم. حل مسائل کشور گاهی وقت‌ها در اختیار قوه مجریه تنهاست، یعنی قوه مجریه خودش به تنهایی می‌تواند تصمیم بگیرد، خودش به تنهایی می‌تواند اجرا کند. گاهی وقت‌ها تصمیماتی می‌گیریم که در این تصمیمات باید حتما قوه قضاییه هم با ما همراه باشد، اگر با ما همراه نباشد به نتیجه نمی‌رسیم. مثلا می‌گوییم در اینگونه موارد قوه قضاییه بیاید فرض کنید که این موارد توقیف نشود، به اموال مردم یک مهلت داده شود، حال آن هم قوه قضاییه منطق خودش و قانون خودش را دارد یا می‌گوییم برای اینکه به مسائل اقتصادی مردم و زندگی مردم برسیم، باید وزارت صنعت ما حداقل دو وزارتخانه شود، وزارت صنعت، معدن و وزارت تجارت و لایحه می‌دهیم، لایحه دوفوریتی به مجلس می‌دهیم و می‌گوییم، ضرورت می‌دانیم که باید این وزارتخانه ایجاد شود. یا مجلس قبول نمی‌کند یا با تاخیر قبول می‌کند، یا در نهایت مجلس قبول می‌کند و به شورای نگهبان می‌رود و یک ایراد می‌گیرد برمی‌گردد.
من نمی‌توانم همه این موارد را برای مردم بگویم که در این مورد با این قوه دعوا دارم با آن قوه دعوا دارم. آن قوه هم باید بیاید جواب بدهد و من هم جواب می‌دهم. ما تبدیل می‌شویم به یک گفتگوهایی که آخر آن برای مردم مفید نیست. درست است به عنوان رئیس قوه مجریه خودم را خلاص می‌کنم و می‌گویم آقا تقصیر من نیست، اینجا جایی است که مجلس با من همراهی باید بکند، نمی‌کند. یا من این وزیر را به مجلس معرفی می‌کنم و او را برای کشور لازم می‌دانم ولی مجلس رای اعتماد نمی‌دهد و می‌گوید در چارچوب قانونی خودم این کار را می‌کنم.

این مشکل ایجاد می‌کند، یعنی سه ماه معطل می‌شوم تا وزیر بعدی را معرفی کنم. پس یکسری مسائل هست، یک سری مسائل هم هست که حتی در کشور کلان‌تر است و یک هماهنگی کلی نظام را می‌طلبد و ایجاد آن هماهنگی گاهی در زمان کوتاه میسر نیست. گاهی اختلاف سلیقه‌ها، اختلاف نظرها شکاف آن زیاد است. طرح این مسائل برای مردم فکر نمی‌کنم به وحدت ملی ما کمک کند، بلکه به عکس، وحدت ملی را دچار چالش می‌کند. شکاف‌های اجتماعی ما را بیشتر می‌کند.

مثال می‌زنم. البته این مثال است. فرض کنید در فضای مجازی آزادی مردم چقدر باید باشد، پهنای باند چقدر باید باشد، اینترنت چقدر باید دست مردم باشد؟ این اختلافات را داشتیم. یعنی در جلسات متعدد، منتها نمی‌آمدیم به مردم بگوییم ما بحث داریم. ولی در عین حال دولت آمده این تصمیمات را اتخاذ کرده و اگر بخواهد بیاید مورد به مورد اینها را برای مردم شرح دهد از یک دیدگاه کمک می‌کند، برای اینکه مردم آگاه می‌شوند و در نهایت البته حل می‌شود. یعنی مردم وارد می‌شوند، اظهارنظر می‌کنند، همیشه ولی به نظر من در کوتاه مدت مشکل به وجود می‌آید.

سوال: مهمترین پرونده یا پرونده‌هایی که الان روی میز شما هست و شما فردا تحویل آقای رئیسی می‌دهید چیست و چه توصیه‌هایی به ایشان دارید؟ آنهایی که می‌شود در تلویزیون گفت، خصوصی که طبعا و حتما با هم صحبت می‌کنید.

پاسخ: به نظر من مهمترین پرونده‌ای که دست دولت سیزدهم قرار می‌گیرد و او باید راجع به آن تصمیم بگیرد، باز هم مساله مذاکره است. باز هم مساله تعامل با دنیاست. باز هم به اعتقاد من ما هیچ‌ راهی برای رفع تحریم، برای اینکه تحریم‌ها را برداریم، هیچ راهی در کوتاه مدت، البته بلندمدت چرا، اگر جامعه ما تحمل کند این همه فشاری که روی مردم هست، ممکن است سه سال دیگر، چهار سال دیگر به یک خودکفایی‌هایی در یک زمینه‌هایی برسیم، آن وقت بتوانیم روی پای خودمان بایستیم و اعتنا هم نکنیم. ولی در کوتاه مدت باز هم نیاز داریم با مذاکره تحریم را برداریم.

البته همان چارچوبی که مقام معظم رهبری گفتند، آن چارچوب هم مراعات شود. این مهم‌ترین پرونده‌ای است که در اختیار ایشان قرار می‌گیرد و مسائل اقتصادی، مسائل اقتصادی‌ای که برخی از آنها نیاز دارد به اینکه مردم اعتماد بیشتری به آینده داشته باشند، یعنی آینده را روشن‌تر ببینند تا حاضر شوند راجع به آن سرمایه‌گذاری کنند.

البته پروژه‌ای بخواهیم بحث کنیم، ده‌ها و صدها پروژه هست که نیمه‌کاره است یا در حال تکمیل است که دولت سیزدهم باید آنها را کامل کند.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین