آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی در گفتاری به بیان نکاتی از سیره حکومتی پیامبر(ص) در مقابل مردم پرداخته است.
در گزیده گفتار ایشان آمده است:
قبل از پیامبر اکرم(ص) قدرتها بودند و براساس زور و با تبعیض و فساد و تحمیل خواسته های خودشان، مردم را مطیع خودشان کرده بودند. پیغمبر(ص) و اسلام بودند که این راه را بستند. سابقه نوع حکومتی که پیغمبر(ص) آورد، اصلا وجود نداشت. معیارها برای پیامبر(ص) و کسانی که بعد از او بودند، روشن بود. سوره علق را بخوانید، اقرا باسم ربک الذی خلق ـ خلق الانسان من علق ـ اقرا و ربک الاکرم ـ الذی علم بالقلم ـ علم الانسان مالم یعلم ـ کلا ان انسان لیطغی ـ ان راه استغنی ـ در همین 2، 3 سطر افق حکومت آینده پیغمبر(ص) روشن شد. انسانی که به اینها توجه کند وخدای خالق که اینقدر خالق و عالم است که از یک لخته خون بسته انسانی را تولید می کند که این انسان عالم کبیر است و عالم صغیر در زمین شبیه همه جهان.این آفرینش خداست.رب کریمی که به انسان قدرت فهم و نوشتن را داد.الذی علم بالقلم ـ در جزیره العرب ارزش قلم چیزی نبود که کسی توجه کند. شروع کار این است که یعنی ما، دنبال انسانهای باسواد و تحصیل کرده و دانشمند هستیم.
دنبالش هم البته یک اخطار بسیار مهم می کند که همین انسانها اگر غرور آنها را بگیرد، اهل طغیان هستند.اخطار می دهد که شما در مقابل خودتان داوری دارید مثل خدا. ان الی ربک الرجعی.هم در زمین وهم در آخرت. این داور با سنتی که دارد در بین شما به داوری عادلانه می پردازد و در قیامت هیچ چیز را از قلم نمی اندازد. مبادا متکبر بشوید و بندگان خدا را ضعیف حساب بکنید. چون خدا داور است.
آیه آخر سوره توبه هم پیغمبر(ص) را معرفی می کند و می فرماید: لقد جائکم رسول من انفسکم. یک فرستاده ای از سوی خدا آمد که از خودتان است یعنی از جنس توده خود مردم است. دو سه صفت پیغمبر(ص) را هم رویش خیلی تکیه می کند. در صفت اوّل آمده"عزیز علیهما انتم"، یعنی از خودتان است. صفت دوم هم اینکه اینقدر به شما مردم، مهربان است که هر چه که بر شما مشکل شود برای پیامبر(ص) هم مشکل و سخت است. یعنی پیامبر(ص) در غم و شادی مردم شریک است. "عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم" دنبال منافع و سعادت شماست و "بالمومنون رئوف رحیم" با قلبی مملو از رافت و رحمت برای تمام مسلمانان. این پیامبر(ص) اسلام است.
پیغمبر(ص) بسیار مواظب بودند، هیچ حقی از هیچ انسانی در قلمرو حکومتش ضایع نشود، مطالب زیادی در این ارتباط است که چند کتاب می شود ولی اوج آن در آخرین حرکتی بود که در روزهای آخر عمرشان کردند. مثال خیلی خوبی از سیره پیامبر(ص) دربرخورد با مردم است. شاید تنها چند ساعت از عمر پیامبر(ص) باقی مانده بود که ایشان به کمک دیگران به زحمت از حجره به مسجد آمدند و نشستند روی پله منبر، در همان حال رو کردند به مردم و فرمودند من آمدم تا از شما خداحافظی بکنم و همین جا به شما می گویم اگر وعده ای به شما دادم و عمل نکردم الان بگویید. این خلف وعده من را نگذارید به آخرت بیفتد. اگر به کسی ستم کردم و یا از من طلبی دارد،مطرح کند، چرا که من نمی خواهم مطالباتم به آخرت بیفتد.