|
|
امروز: سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۹
کد خبر: ۳۱۲۱۶
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۹
او پاي راي هشت ساله خود ايستاده است و در مناظره هم از همان شيوه رييس‌جمهور محبوبش استفاده مي‌كند. يك سوي مناظره هم ابراهيم اصغرزاده از كساني است كه از ديوار سفارت امريكا بالا رفتند.
روز سه‌شنبه مناظره‌يي بين ابراهيم اصغرزاده و حسين ‌الله‌كرم به همت سازمان دانشجويي حزب اسلامي كار برگزار شد. محور اين مناظره بر اساس اعلام قبلي «دانشجوي سياسي» بود اما پشت ميز مناظره كمترين بحث طرفين، «دانشجوي سياسي» بود. دهه ٧٠ تا اواسط دهه ٨٠ حرف براي گفتن زياد داشت اما نه حرف‌هايي از جنس گفت‌وگو، مذاكره و نه حتي مناظره‌هايي كه امروز به آن تن مي‌دهد. هم خودش و هم ياران نزديكش كه بعد‌ها به انصار حزب‌الله معروف شدند پر سر و صدا بودند.

سال ٧٢ به بعد هم شكلي سازمان يافته‌تر به خود گرفتند و البته با اعتراضات ويژه و خاص. معترض هم به «سازندگي» و هم به «اصلاحات». اما از سال٨٤ گويا همه‌چيز بر وفق مرادشان باشد، سكوت اختيار كردند. گويا «دولت مهرورز» و «عدالت‌محور» مدينه فاضله‌يي بود كه در پي‌اش بودند. حسين ‌الله‌كرم يك طرف مناظره بود و حالا ديگر خود را استاد دانشگاه معرفي مي‌كند و به جماعتي كه منتظر مناظره‌اند قول مي‌دهد از فضاي جبهه و جنگ فاصله بگيرد تا بتواند آكادميك حرف بزند. او همچنان در ميان كساني نيست كه از راي سال ٨٤ به احمدي‌نژاد ناراضي‌اند يا راي سال ٨٨ را از سر ناچاري تعبير مي‌كنند.

او پاي راي هشت ساله خود ايستاده است و در مناظره هم از همان شيوه رييس‌جمهور محبوبش استفاده مي‌كند. يك سوي مناظره هم ابراهيم اصغرزاده از كساني است كه از ديوار سفارت امريكا بالا رفتند. او امروز از اصلاح‌طلبان نام آشنايي است كه اگرچه نمايندگي مجلس و عضويت در شوراي شهر را در كارنامه سياسي‌اش دارد اما همچنان با همراهي‌اش با دانشجويان خط امامي كه آن سال‌ها دست به تسخير سفارت امريكا زدند شناخته مي‌شود، موضوعي كه بارها و حتي در اين مناظره هم از آن اعلام پشيماني كرده است. مناظره روز سه‌شنبه يادآور مناظره جنجالي انتخابات ٨٨ بود. ‌الله‌كرم با يك پوشه آمد و نيامده عكسي رو كرد تا با كنايه به ليبرال شدن اصغرزاده، او را به شروع به مناظره دعوت كند.

الله‌كرم: بحث من با نشان دادن اين عكس شروع مي‌شود. اين عكس كركسي است كه منتظر است تا آخرين چرت فقيرزاده آفريقايي را بزند تا دريده شود. امروز خيلي جالب است كساني كه يك روز رگ گردنشان براي كارگري بيرون مي‌زد و مثل يك جريان ضدامپرياليستي عليه امريكا عمل مي‌كردند امروز گرايشات آدام اسميتي پيدا كرده‌اند چرا كه آدام اسميت حرفي زده كه اين افراد را از عذاب وجدان نجات داده است. آدام اسميت گفته است كساني كه به دنبال نفع شخصي مي‌روند نفع جمعي را هم تامين مي‌كنند. دوستان ما بعد از گرايشات ضدامپرياليستي، گرايشات ليبرالي پيدا كردند و با آيه‌يي از آدام اسميت دل خودشان را جلا دادند كه ما هم درست است كه وضع‌مان خوب مي‌شود وضع فقرا هم خوب مي‌شود.

 من با آيه‌يي از قرآن بحث را شروع مي‌كنم و از اينجا به بعد قول مي‌دهم كه جبهه‌يي حرف نزنم و آكادميك رفتار كنم چون تا الان در اين حال و هوا بودم. من دوست داشتم بانوان و آقايان جدا مي‌نشستند البته عذرخواهي مي‌كنم و از الان به بعد استاد دانشگاه مي‌شوم و از اينجا به بعد بچه سر به راهي مي‌شوم كه در چارچوب ديدگاه آكادميك ارايه مي‌دهم البته تاكيد دارم كه نه آكادميك سكولار.

 موضوع بحث كه دانشجوي سياسي باشد دانشجوي حق‌مدار است اگر امروز كسي طرفدار آزادي نباشد مارك مي‌خورد اما من دانشجوي حق‌مدار هستم. دانشجوي سياسي بايد حق‌مدار و داراي دو عنصر باشد. عنصر احساس مسووليت و بصيرت كه به هر حال من هم حرف‌هاي غربگرايانه بلد هستم. در غرب به بصيرت، آگاهي مي‌گويند اما اين آگاهي به عقل خودبنياد برمي‌گردد در حالي كه حرف ما بصيرت است و بصيرت برخاسته از عقلانيت و معنويت است. دو نياز اساسي دانشجوي بسيجي در اين دو عنصر است.

 خداوند مي‌فرمايد اگر بخواهيم مردم شهري را هلاك كنيم كشور را دست اشراف‌زاده‌ها مي‌دهيم يعني قاروني كه از طريق تضييع حقوق مردم و گسترش فساد به منابع مالي دست پيدا كرده مي‌تواند موجبات فساد را بسازد.

  انقلاب ما براي بيرون راندن استبداد كافي نبود بايد قارون‌ها را سرجاي‌شان مي‌نشانديم. ما انقلاب دوم را قبول داريم و اصغرزاده‌ها را هم دوست داشتيم.

الله كرم:  در جبهه‌ها با محسن رضايي‌ها و ستاد و لشكر و خيلي بچه‌هاي ديگر قرار بود پايه‌هاي قارون‌ها را از بين ببريم.

  ما انقلاب دوم را قبول داريم و زدن قارون‌ها را انقلاب سوم مي‌دانيم. البته منظورم اصغرزاده‌ها نيست. منظورم كلي‌تر از اين حرف‌هاست. من يك رزمنده‌ام كه بايد كشته مي‌شدم اما اصغرزاده كه دكتر است و علوم سياسي غرب كه عامل استحاله خيلي‌ها شد را خوب مي‌داند.
 اصغرزاده نماينده مجلس بوده است و در شوراي اول شهر عامل تعطيلي شهرداري يك آدم بي‌سواد بود. دبيركل يك حزب، همچنين فردي را دعوت مي‌كند اگر من باعث زحمت ايشان شدم، عذرخواهي مي‌كنم.

اصغرزاده: من دو ‌الله‌كرم را در چهره ايشان مي‌بينم. يكي‌ الله‌كرمي كه با سوز و گذار راجع به ارزش‌ها صحبت مي‌كند يكي ‌الله‌كرمي كه در خيابان‌ها بود. ‌الله‌كرمي كه به عنوان حزب‌الله فرمانده لباس شخصي‌ها نظم رسمي كشور را به هم ريختند. صحبت‌هاي من به قصد توهين به كسي نيست فقط مي‌خواهم تحليل كنم. در مقابل من ‌الله‌كرم، نماينده اصولگرا ننشسته است ما اصولا با اصولگراي واحد مواجه نيستيم از اصولگرايان مصباحي گرفته تا اصولگرايان احمدي‌نژاد‌ها و هم اصولگرايان معتدل و راديكال.

 من خودم را نماينده يك سنت دانشجويي مي‌دانم، من هنوز هم همان حس و حال و هواي دانشجويي را دارم بنابراين اين را بد نمي‌دانم كه اگر زماني پارادايم امپرياليسم را تعقيب مي‌كردند و الان به سمت نقد درون يا ديده‌باني جامعه يا نگهباني از دموكراسي رفته‌اند اما نكته مهم در مورد دانشجوي سياسي اين است كه نبايد بحث انتزاعي در مورد جنبش دانشجويي داشت.

 به دليل حساسيتي كه جنبش دانشجويي نسبت به وضع موجود دارد و دولتي كه روي كار است توسط نيروهاي تندرو تهديد مي‌شود، ممكن است با لنگه كفش از او استقبال كنند، رييس مجلس ممكن است به قم برود و به سمتش مهر پرتاب كنند يك عده هم ممكن است فردا كفن بپوشند و در تهران تظاهرات كنند بنابراين نسبت آقاي روحاني را بايد اين‌گونه مطرح كرد كه آيا ضلع سوم مثلث دولت، جنبش دانشجويي و تندرو‌ها به عنوان بنيادگراياني كه در قالب لباس شخصي‌ها فعاليت مي‌كنند فرصت‌هاي زيادي را از ملت ايران گرفته است. آقاي ‌الله‌كرم در اين مثل نمي‌تواند در كسوت استاد دانشگاه صحبت كند بلكه بايد از اين سنت دفاع كند و بگويد چرا اين فرصت‌هاي طلايي از ايران گرفته مي‌شود. مگر مي‌شود ارزش‌هاي انقلاب و جنگ را مصادره كنند و به عنوان نيروهاي حزب‌الله به خيابان بريزند و هر كاري كه مي‌خواهند بكنند و بعد مدعي طرفداري جبهه و جنگ باشند. مگر بقيه ملت طرفدار جبهه و انقلاب نيستند. مگر امثال بنده يا عزيزان  گرفتارطرفدار انقلاب و ارزش‌هاي انقلاب نيستند.

اصغرزاده: ملت ايران به منتهي‌اليه آن ليست راي دادند و اين سنت غافلگيري در راي دادن مردم، ١٦ سال است كه تكرار مي‌شود. در انتخابات سال ٩٢ تمام نيروهاي راديكال پشت سر آقاي جليلي قرار گرفتند و ملت گفتند به كسي راي مي‌دهيم كه انتهاي ليست بود.

  آقاي روحاني بايد اين را بداند كه در برابر چه چالش‌هايي قرار گرفته است. مهم‌ترين چالش وضعيت بد اقتصادي  است كه به دليل روش‌هاي غلط دولت احمدي‌نژاد به مردم تحميل شده و او ميراث‌دار اين وضعيت است.

اصغرزاده: اين طور نيست كه امروز آقايان ناله كنند و بگويند اجازه نمي‌دهند ما سخنراني كنيم. نخير. شما از فرداي انقلاب با طرح حكومت اسلامي و اين ايده كه جمهوريت مربوط به دوران گذار است و راي مردم تزييني است در انقلاب دخالت كرديد و در دولت احمدي‌نژاد قدرت پيدا كرديد و تمامي مجاري قدرت، ثروت، منزلت را در اين كشور در اختيار گرفتيد. اصلاح‌طلبان در مقابل آواره شدند، از دانشگاه اخراج شدند، روزنامه‌هايشان بسته شد، به زندان افتادند، روزنامه‌نگاران و دانشجويان بازداشت شدند اما يك قدم عقب نگذاشتند ولي بسياري از دوستان شما دچار ريزش شدندو به همين دليل من امروز معتقدم كه جريان اصولگرايي با بحران مواجه شده است. بحران امروزشان بحران هويت است چون نمي‌دانند بايد پشت سر چه كسي باشند؟ احمدي‌نژاد؟ ‌الله‌كرم؟ شريعتمداري؟ عقلاي اصولگرا كه تيپ‌هايي مثل لاريجاني و ناطق را تشكيل مي‌دهند برنده اين ماجرا خواهند شد اما از نظر من اصولگرايي دچار بحران است.

 دولت روحاني بايد چالش‌هاي سياست داخلي را درست شناسايي و اولويت‌بندي كند. آنچه مردم از روحاني انتظار دارند اين است كه اين چالش‌ها را به خوبي رفع كند. گزارشي كه روحاني در مورد فساد داد از كجا به وجود آمده است؟ اين فساد يك جنبه سياسي دارد. وقتي فساد با قدرت همراه مي‌شود فساد سياسي هم پديد مي‌آيد. نمي‌شود تمام تخم‌مرغ‌ها را در سياست خارجي بچيند.
 آقاي روحاني بايد نسبت به نيروهاي تندرو و راديكال چه آنها كه در پستو هستند و چه آنها كه هنوز در بدنه كارهاي اجرايي باقي مانده‌اند و نقشه مي‌كشند موضع بگيرد.

 فرصت طلايي روحاني اين است كه با يك اپوزيسيون نجيب داخلي به اسم اصلاح‌طلبان مواجه است كه اينها هيچ چيز جز موفقيت دولت نمي‌خواهند تا منافع ملي كشور تامين شود. كجا آقاي خاتمي با چنين اپوزيسيوني مواجه بود؟ آقاي خاتمي زماني دولت را گرفت كه قتل‌هاي زنجيره‌يي ايجاد شد، هر ٩ روز يك بحران داشت اما دولت روحاني با بخشي از جامعه مواجه است كه مي‌خواهند فقط نيروي راديكال موفق نشود.

 همانطور كه مي‌گوييم در منطقه نيروي داعش و تروريسم منطقه‌يي بزرگ‌ترين چالش ايران است، در ايران هم بزرگ‌ترين چالش دولت روحاني، تندروها و راديكال‌ها هستند. اما اصولگرايان بايد تكليف خود را با راديكال‌هايي كه به اسم امام، اسلام و انقلاب به مردم ضربه زده‌اند روشن كنند.
  اصولگراهاي منطقي و خردگرا بايد خود را يك بال نظام بدانند. اين فرصتي است كه بسيار حساس و گذرا است كه مي‌تواند تبديل به تحليل شود.

اصغرزاده: شكست ايران در پرونده اتمي به ضرر ملت ايران خواهد، بنابراين دستور كار او در مذاكرات كاملا روشن است. انتخابات سال آينده باز هم تعيين‌كننده بين دو جبهه ستيزه‌جو با دنيا و آنهايي كه در تعامل با دنيا هستند، است.

 شما كه اين همه به كشورهاي غربي فحش مي‌دهيد چرا نتوانستيد جامعه را طوري بسازيد كه جامعه جهاني بخواهند در ايران زندگي كنند. بخش مهمي از استدلال من درباره غلط بودن حرف‌تان اين است  شما كجا توانستيد بهشت ايجاد كنيد؟

 من اصلا اين جريان راديكال و تندرو را با جبهه رفته‌ها، جانبازان و خانواده شهدا يكي نمي‌كنم. اينكه شما انحصارطلبي كنيد و آن خون را مصادره كنيد و يا سخنگوي جبهه رفته‌ها باشيد ولي در خيابان خلاف اصول قانوني رفتار كنيد كه نمي‌شود. مگر ما قانون نداريم كه شما به خودتان اجازه مي‌دهيد در خيابان به مردم بكن نكن بگوييد. اشكال شما اين است كه خودتان را به ارزش‌هاي انقلاب مي‌بنديد و هزينه رفتارتان را رهبري، نظام و روحانيت تحميل مي‌كنيد.

 من مطمئنم در بسياري از موارد حتي روح اين بزرگان هم از كارهاي شما خبر ندارد. فكر مي‌كنيد چرا در ١٨ تير ٧٨ آن فجايع رخ داد؟ جنبش دانشجويي مي‌توانست ديده‌بان باشد اما به سمت و سوي ديگري رفت. هر رفتار ناپسندي از شما بخش‌هايي از اصلاح‌طلبي را به تندروي وادار كرد.
  من از اينكه اتفاقي در كشور افتاده كه آقاي‌ الله‌كرم استاد دانشگاه شده است استقبال مي‌كنم. آقايان بروند حزب راديكال تشكيل دهند هيچ اشكالي هم ندارد اما حق ندارند به اسم اسلام و انقلاب ديگران را تخريب و تكفير كنند. شما به چه حقي اين كار را كرديد؟ اين جامعه نمي‌پذيرد رفتارهاي شما را.

 در جمع خودتان كه مي‌رويد فكر مي‌كنيد خيلي طرفدار داريد. آقاي مرتضي پاشايي كه يك خواننده عادي بود وقتي فوت كرد جوانان به سبك ديگري كه با عزاداري شما فرق مي‌كند براي او سوگواري كردند و شعرهاي او را خواندند و همه عزا گرفته بودند كه تشييع جنازه‌اش را چه كار كنند. زير پوست اين كشور تحولات زيادي در شرف وقوع است. بگذاريد روحاني بتواند كشور را توسعه دهد.

الله‌كرم: ايشان ما را در جريان اصولگراي راديكال جا داد كه منكر نيستيم. اما با اينكه اين كلامت به جامعه اسلامي متعلق نيست. البته من اشكالي به ايشان نمي‌گيرم. حاصل تحصيل  علوم انساني غربي همين مي‌شود كه به يكي مي‌گويد تندرو به يكي مي‌گويد كندرو. كسي كه تير ٧٨ آمده در خيابان، خرداد ٨٨ هم آمده با قانون آمده؟ اصلا. خيابان‌ها را بسته‌اند، ماشين‌هاي مردم را آتش زده‌اند، چادر زن مردم را از سرش كشيده‌اند خيلي خجالت دارد كساني كه سرتا پاي‌شان راديكال است به ما مي‌گويند راديكال، كساني كه اصلا قانون نمي‌فهمند دم از قانون مي‌زنند. مگر تو كسي نبودي كه از ديوار سفارت بالا رفتي؟ ما راديكال‌ها طرفدار توايم. ما راديكال‌ها با توي آن موقع (اشغال سفارت امريكا) هستيم. اما چه شد كه يك دفعه ليبرال شدي و طرفدار قانون شدي؟ بعد كه طرفدار قانون شدي چرا باز قانون را به هم زدي؟ فكر مي‌كني ما كوريم؟ خرداد ٧٨ و تير ٨٨ را نديديم؟ همان موقع خيابان‌ها را بستيد و آتش زديد. حزب‌الله با همسويي قدرت‌هاي خارجي خيابان نمي‌بندد.

  برويد ببنيد امريكا و اسراييل درباره تان چه گفتند؟ اخيرا خانم كلينتون برايتان چه مي‌گويد. به ما مي‌گوييد راديكال؟ خجالت دارد. خرداد ٨٨ شما بوديد كه خيابان‌ها را بستيد. منظورم از تو را به توهين برداشت نكنيد. به من مي‌گويد نظم كشور را به هم ريختيد و بايد اثبات كنيد. رفقاي شما خودرو و اموال عمومي را آتش زدند. من كه كودن نيستم. (خطاب به حضار مي‌گويد) شما هم كه برايش كف زديد پشيمان مي‌شويد.

  ما به مسجد حمله نكرديم. روز عاشورا خيمه آتش نزديم. اين حرف‌ها را براي سوسول‌ها بزنيد نه اينجا. بحثت خيلي خنده‌دار است. بحث آقاي موسوي را مي‌كند كه در حصر ما طرفدار آزادي‌شان هستيم. بنده خدا ايشان يك سال و هشت ماه بعد از انتخابات به حصر رفت تا يه عده‌يي از شماها نرود او را بكشد و پيراهن عثمان درست كنيد. ما از پيراهن عثمان يك‌بار ترسيده ايم. دست شما بسپريمش كه بكشيدش به گردن‌ الله‌كرم بيندازيد.

 خيابان را مي‌بنديد گردن ‌الله‌كرم، ماشين آتش مي‌زنيد گردن ‌الله‌كرم. مسجد كه آتش مي‌زنيد ديگر گردن ‌الله‌كرم نمي‌افتد. رو راست بگوييد ما از انقلاب پشيمان شده‌ايم. بگوييد ما دنبال پوليم. ما هم قبول مي‌كنيم. ديگر بالانس زدن و ديگران را به قانون‌شكني متهم كردن عجيب است. بنده خدا يك نفر به حصر مي‌رود تا به دست كسي كه مسجد آتش زد كشته نشود. كسي كه خودش خيابان بسته بگويد ما كجا بستيم. من استدلال مي‌آورم كه سه روزه تهران را.... بگذاريد بين ما بماند.

 اصغر زاده: راحت باشيد. بگوييد.

الله‌كرم: ايشان گفت بدبختي ما از شما و دولت نهم و دهم است. من مي‌خواهم بگويم دولت نهم و دهم ميراث‌دار دولت به اصطلاح كارگزاران و به اصطلاح سازندگي بود. آقاي هاشمي و خاتمي دو رييس‌جمهور بودند. بنده قوانين را آورده‌ام كه ببينيد آقايان با كارگر چه كار كرده‌اند؟ اولين بحث‌شان تضعيف توان كارگر براي چانه‌زني در بازار كار براي حقوق بود. در دوره اصلاحات اين تبديل به قانون شد. شما زيرآب كارگر را زديد و آنها را به يكسري آدم‌هايي كه تحت فشار بايد برگه سفيد امضا كنند. در جنگ اين موضوع ٦ درصد بود الان ٨٠ تا ٩٠ درصد است. ناامني شغلي از ٦ درصد به اين رقم رسيده است. من پيوسته در دانشگاه بوده‌ام بعد به من مي‌گويند راديكال. چون سركوبگري خودشان را مي‌خواهند بپوشانند به من مي‌گويند راديكال. شما وقتي فقرا را ول كرديد و به سمت ليبرال‌ها رفتيد فاتحه‌تان خوانده شد. شما وقتي مفهوم شهروند را از آدام اسميت و خانم تاچر گرفتيد تكليف‌تان معلوم شد. طرفدار جامعه مدني شده‌ايد؟ ببينيد چه بلايي در مجلس ششم سر آنها آورديد.

اصغرزاده: خوبي آقاي‌الله كرم همين است.

الله‌كرم: تو قانونگرا باش و جواب بده.

اصغرزاده: من و آقاي ‌الله‌كرم هر كدام از گذشته‌مان عذرخواهي مي‌كنيم. من از تسخير سفارت عذرخواهي مي‌كنم تو هم بيا از آن گذشته راديكالت عذرخواهي كن (با خنده) به هم نزديك شويم. حرف آقاي ‌الله‌كرم درباره طبقات محروم و كارگران را دردمندانه مي‌دانم. دوست عزيزم آقاي ‌الله‌كرم من يك عمر براي عدالت سينه زده‌ام اما فهميدم اشتباه مي‌كردم با عدالت نمي‌شود بهشت ساخت اما با آزادي مي‌شود. اول بايد آزادي داشته باشيم تا بتوانيم عدالت را مهيا كنيم. ترجيح عدالت بر آزادي همان جهنمي  رامي‌سازد كه در بلوك شرق ساخته شد. به اسم دفاع از حقوق مردم به حقوق شهروندي بي‌توجهي مي‌كند. دوست عزيزم استاد دانشگاه اگر من به تو بگويم وقتي يك مترمربع از خاك كشور در دوره قاجاريه به ديگران داده مي‌شد چقدر لعنت پشت سرشان است الان اگر به شما بگويم غفلت شما و كساني كه دنبال يك تار موي يك خانم لشگركشي مي‌كنند آيا مي‌دانيد سهم ايران از درياي خزر به ١٣ درصد كاهش پيدا كرده؟ شما مي‌دانيد هر يك مترمربع از بستر درياي خزر چقدر ارزش دارد؟ شما چرا غفلت كرديد؟ زير درياي خزر چه فرقي با شلمچه دارد؟ جريان پوتينيزم را در منطقه مي‌گذاريم گسترش پيدا كند و قهر شما با دنيا باعث شد خط لوله گاز كشيده نشود.

اصغرزاده: چرا دربرابر روسيه سكوت مي‌كنيد؟

 اين ملتي كه روحاني را به قدرت رساند انتظارشان از دولت روحاني اين است كه پاي اين روند بايستند. به من بگوييد راجع به حمايتي كه پوتين از كشورهاي حوزه خليج فارس مي‌كند و امتياز مسلمي كه در درياي خزر داريم را ناديده مي‌گيرد. به چه قيمتي شما سكوت كرديد اما براي‌تان مهم است كه در خيابان چه اتفاقي براي حجاب خانم‌ها مي‌افتد.

اصغرزاده:  شما فقط يك طرف نشستيد و فكر مي‌كنيد اسراييل از اصلاح‌طلبان حمايت مي‌كند. تا زماني كه اصلاح‌طلب و اصولگرا كنار هم ننشينند و به اصول قانون اساسي پايبند نباشند آن هم قانون اساسي مهمي كه متعلق به انقلابي مردمي بوده است و هم جمهوريت و اسلاميت را جمع كرده است و منافع ملي را در نظر نگيرند به اهداف خود نمي‌رسيم.

 به چه حقي آقاي مصباح مي‌گويد اين ملت لياقت چنين رهبري را ندارند. مگر مصباح سخنگوي ملت است. امام خميني مي‌گفت من خاك پاي اين ملت هستم و حالا آقاي مصباح كشف كرده است كه اين ملت شايستگي چنين رهبري را ندارند. شايستگي رهبر بسيار زياد است اما اين ادبيات درست نيست.

 الله‌كرم مي‌گويد تو تندرو بودي. بله من تندرو بودم اما اساسا جنبش دانشجويي همين بود. ما با شاه مبارزه كرديم ما از جنبش مسلحانه عليه شاه حمايت كرديم. زماني عاشق نيروهاي راديكال بوديم، رمانتيك بوديم. فكر مي‌كرديم بهشت ايجاد مي‌كند. مجاهدين خلق، چريك‌هاي فدايي خلق جان‌هاي‌شان را كف دست گذاشتند و با شاه مبارزه كردند. دانشجويان خط امام همزماني ديدند كه امكان دارد كودتايي اتفاق بيفتد و انقلاب از بين برود با عنوان اينكه امريكا ضربه زده بود ما هم ضربه زديم اما نمي‌شود كه تا آخر عمرمان فكر كنيم كه همان دوران هنوز وجود دارد.

 من نمي‌گويم اگر ما رابطه‌مان با امريكا خوب شود ايران بهشت مي‌شود اما اجماع جهاني عليه ايران و تصور جامعه جهاني از اينكه اسلام چنين چهره‌يي دارد به ضرر همه‌مان است.

 وقتي جنگ ويتنام اتفاق افتاد دانشجويان در داخل خاك امريكا عليه امريكا ايستادند، هاليوود فيلم‌هاي زيادي ساخت و امريكا مجبور شد نيروهاي خود را از ويتنام بيرون بكشد. وقتي امريكا به عراق حمله كرد تمام دنيا تظاهرات كردند. كاري نكنيد كه اگر روزي ما در معرض خطر قرار گرفتيم نه تنها اجماع جهاني عليه ما باشد افكار عمومي هم ما را محكوم بكند.

 الان جنبش دانشجويي ديگر اهل كار انقلابي نيست. به هيچ‌وجه ديده‌باني جامعه مدني و دفاع از دموكراسي و ارزش‌هاي دموكراتيك را زمين نمي‌گذارد آقاي رييس! جنبش دانشجويي با تمام وجود از ارزش‌هاي دموكراتيك دفاع مي‌كند و دوباره اثر خود را بر تحولات آينده ايران خواهد گذاشت.

الله كرم: ايشان حالا شده عذرخواه بالا رفتن از ديوار سفارت كه ملت بعد از آن دفاع كرد. شما كاره‌يي نبوده‌ايد. شما از ديوار سفارت بالا رفتيد حالا هم پشيمان هستيد چون دزدها از ديوار بالا مي‌روند. به هر حال ما با عده‌يي طرف هستيم كه يك وقت اين كار را كردند و حالا پشيمان هستند و معلوم نيست بعد از آن چه اتفاقي بيفتد. ما تكليف‌مان مشخص است، ما الان در دفاعيم در آينده هم در دفاع خواهيم بود و شما هم در حريم امني كه دوستان براي‌تان درست مي‌كنند، بنشينيد.
 حمايت از آزادي به جاي عدالت و حالا نقد حرف‌هاي آيت‌الله مصباح. اين حرف‌ها با هم نمي‌خواند. شما (اصغرزاده) بايد خودت را درست كني. ما كر و كور و لال و نفهم و راديكال و پست‌راديكال هستيم. ما را به همان جبهه‌ها بفرستيد. ببخشيد كه كشته نشديم، ببخشيد كه گلوله توي سينه ما نخورد رفقاي‌مان شهيد شدند و ما مانديم و حالا مي‌گوييد ما داريم با اين حرف‌ها خريد و فروش مي‌كنيم.

 ايشان گفتند ما طرفدار آزادي هستيم و با آزادي مي‌خواهيم مردم را به بهشت ببريم اما به سرعت مي‌گويد كه چرا مصباح حرف مي‌زند. پس آزادي چه شد؟ آزادي من و امثال من كه از آزادي برخوردار نيستند چون پول ندارند كه از آزادي استفاده كنند. من نمي‌دانم چرا برخي كه از سيستان و بلوچستان و مناطق محروم بوده‌اند حالا خان‌زاده شده‌اند. ما طبقه‌مان هميشه زير پا له شده است. آزادي براي پولدار‌ها است. من قدرت انتخاب ندارم كه كجا زندگي كنم من بايد شوش زندگي كنم اما شما چون عوض شديد بالاتر هم رفتيد. آزادي براي كسي است كه پول دارد و به دنبال آن قدرت انتخاب مي‌آورد.

 الان مي‌گوييد ناطق نوري، قبلا كه مي‌گفتيد ناطق زوري. انحصارطلبي‌ها يادتان رفته است؟ پشتك زدن اين‌طوري را نديده بوديم كه عده‌يي خودشان انحصارطلب بوده‌اند و به ما بگويند دانشگاه را پادگان كرده‌اند.

 كسي كه پشيمان شده است دوباره پشيمان مي‌شود. به اينها اعتماد نكنيد. ما نبايد اختيارمان را دست چنين افرادي بدهيم.

 ايشان مي‌گويد شما چرا از سرزمين‌هاي خزر دفاع نمي‌كنيد. اين گوي و اين ميدان؛ دولت روحاني كه روي كار است. اپوزيسيون نجيب اين كار را انجام دهد و ما هم ٨٨ و ٧٨ را ناديده بگيريم و كي بود كي بود من نبودم راه بيفتد. الان جلو برويد به دنبال منافع ملي، ما هم پشت سر شما كه نه ما جلوي شما هستيم. شما فرماندهي كنيد دستور بدهيد اما چيزي نگوييد كه دولت‌هاي قبلي پايه‌گذار آن بودند. اينها همه ميراث دولت‌هاي گذشته است. اگر هشت سال دولت احمدي‌نژاد بود كه ما چهار سالش را قبول نداريم. البته من ممنونم كه ما را راديكال كرديد و آنهايي كه مي‌خواهيد با آنها كار كنيد را معتدل خوانديد.

منبع: اعتماد
 به من گفتيد عذرخواهي كنم من هم گفتم از راديكال بودن شما در گذشته همچنان دفاع مي‌كنيم. تو استعفا بده و برو. امام و ملت ما گفت كه انقلاب دوم اتفاق افتاده است باقي هم هر چه مي‌خواهند  بگويند.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین