فعالیت های یکسال اخیر وزارت امور خارجه پس از شهادت سردار سلیمانی؛ظریف رسم رفاقت را به جا آورد

معاون امور حقوقی و بین المللی وزیر امور خارجه به مناسبت اولین سالگرد شهید حاج قاسم سلیمانی یادداشتی در قالب گزارشی از فعالیت های وزارت امورخارجه در یکسال اخیر نوشته و آن را تقدیم به این شهید بزرگوار و دوستداران وی کرده است.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی تدبیر و امید، در یادداشت محسن بهاروند  درباره فعالیت های یکسال اخیر وزارت امور خارجه پس از شهادت سردار سلیمانی می خوانیم:

هیچگاه فراموش نمی کنم که وقتی تقریبا هر سه شنبه ساعت هفت و نیم صبح برای شرکت در جلسه راهبردی روابط خارجی به دفتر مطالعات سیاسی وزارت امور خارجه می رفتم، شهید سرافراز سپهبد حاج قاسم سلیمانی را  می دیدم که با بدرقه دکتر ظریف از اطاق ملاقات خارج می شد و از روبرو می آمد، سلام و احوالپرسی می کرد و آرام از ساختمانی که اکنون بنام او مفتخر شده است، خارج می شد. روال این بود که سردار شهیدمان سه شنبه ها ساعت ۶ صبح به دفتر مطالعات می آمد و تا هفت و نیم با دکتر ظریف جلسه هماهنگی داشت.

یک نظامی بلند پایه که با ساده ترین لباس غیر نظامی و چهره ای که گویی چیزی جز تواضع و مهربانی در او نیست، بی ادعا در حاشیه پیاده رو قدم برمی داشت؛ گویی نگران بود که در این معبر کوچک راه کسی را سد کرده باشد. حاج قاسم را از زمانی که جوان بودم از دور می شناختم. وقتی به سمینار سفرا می آمد و در جلسات توجیهی شرکت می کرد. جلسات او طرفداران زیادی داشت، مسائل منطقه ما را با مهارت تحلیل می کرد. او در آن دوران هنوز به مرز سالخوردگی نرسیده بود. تحلیلهای او و چهره جذاب و زیبایش و لحن قاطعی که داشت همه ابزارها را فراهم می کرد تا فضای جلسات را در سیطره خود بگیرد و بر فضای سنگین جلسات مقتدرانه مسلط باشد.

اکنون تقریبا یک سال از شبی می گذرد که در انتهای آن، خبری بر روی سایت ها منتشر شد که احتمالا حاج قاسم ترور شده است. نتوانستم بخوابم. با امید به اینکه این خبر جعلی باشد تا صبح سراسیمه همه سایتها را به هر زبانی که می دانستم زیر و رو کردم. سحرگاه تماس گرفتند که ۷ صبح در دفتر وزیر حاضر باشم، پیراهن سیاهم را پوشیدم و رفتم. وقتی در دفتر وزیر حاضر شدم مدیران ارشد وزارت امور خارجه با لباس عزا و چهره هایی غمناک گرد آمده بودند.

دکتر ظریف تقسیم وظایف کردند و همه را موظف کردند که هر کدام در بخش خود تلاش نمایند تا ابعاد این جنایت برای جهانیان روشن گردد و نگذاریم خون شهید توسط مستکبرین زمان پایمال گردد. اکنون در یک سالگی آن جنایت تروریستی به حاج قاسم و مردمی که در ایران و عراق حاج قاسم و ابو مهدی المهندس و همراهان وفادار، آنها را چنین باشکوه تا خانه ابدی خود مشایعت کردند تا آنجا که اصل محرمانگی اجازه می دهد گزارش می کنم.

هدف دستگاه دیپلماسی این بود که:

- خون شهید حاج قاسم و یارانش پایمال نگردد و در میان سیل اخباری که هر ثانیه منتشر می شود و هیچ واقعه ای بیش از چند دقیقه در مقابل آن توان مقاومت ندارد، به فراموشی سپرده نشود.

- دستگاه عظیم تبلیغات مستکبرین و غولهای رسانه ای از ما پیشی نگرفته و جای قربانی و جنایتکار و ظالم و مظلوم با هم عوض نشود.

- ماهیت تروریستی بودن این جرم بر جهانیان آشکار شود.

- خدمات و جانفشانی های قاسم سلیمانی و یاران او در مبارزه با تروریسم و افراط گرایی در منطقه غرب آسیا بر جهانیان آشکار گردد.

-  نقاب از چهره خشونت گرا، تروریست و افراطی دولت آمریکا برداشته شود.

- جنایت دولت آمریکا توسط دولتها و ملتهای آزاده جهان محکوم گردد.

- مسئولیت دولت آمریکا در ارتکاب به ترورهای هدفمند و پهپادی تبیین گردد.

- مسئولیت کیفری آمرین، معاونین و مباشرین این جنایت روشن گردد.

- درخواست برای سپردن جنایتکاران به دست عدالت سازماندهی و دائمی گردد.

برای دستیابی به این اهداف دهها نشست مشترک با نهادهای قضایی و غیر قضایی داخلی کشور برگزار شد تا فعالیت های خارجی دیپلماسی در هماهنگی با مرتبطین داخلی و در امتداد آن به پیش رانده شود.

وزارت امور خارجه پس از تقسیم وظایف داخلی و در راستای ایفای نقش ذاتی خود، از همان روز اول ارتکاب این جنایت اقدامات خود را شروع نمود.

* آقای دکتر ظریف بعنوان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران ۱۲ بار موضع علنی گرفته و در سطح بین المللی  منتشر نموده اند و در صدها مورد بخش مهمی از مذاکرات، دیدارها و گفتگوهای تلفنی ایشان با همتایان خود و روسای سازمانهای بین المللی به موضوع ترور شهید حاج قاسم اختصاص یافته است.

* ۵ فقره یادداشت سیاسی و حقوقی نزد شورای امنیت سازمان ملل متحد و دبیر کل آن سازمان ثبت و بعنوان سند سازمان ملل منتشر شده است.

* نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران نزد سازمان ملل متحد و سازمانهای منطقه ای در نیویورک، ژنو، وین، پکن (شانگهای) بیش از ۱۰۰ بار با مسئولین و روسای این سازمانها مذاکره کردند. با ارائه اطلاعات مستند به نماینده ویژه سازمان ملل، باعث شدند که در گزارشی مستقل و بیطرفانه ترور او را غیر قانونی و عملی خلاف حقوق بشر اعلام نماید.

* نمایندگی های سیاسی دوجانبه کشور ما نیز ۷۵۰ بار به مقامات کشورهای متوقف فیه ملاقات و رایزنی نمودند.

* ۱۰ نمایندگی ما در خارج از کشور در سطح روسای کشورهای مربوطه ملاقات کردند.

* ۴۰ ملاقات در سطح وزرا و قائم مقام وزرا صورت گرفت.

*۳۰ مورد ملاقات و رایزنی در سطح معاون وزیر صورت گرفت.

*۵۵۰ ملاقات و رایزنی نیز با مقامات کشوری، لشگری و پارلمانی و حزبی انجام شده است.

*  ۱۴۰ نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور، پرچم های کشورمان را به نشانه عزا نیمه افراشته کرده و دفتر یادبود شهید حاج قاسم سلیمانی را گشودند تا هزاران نفر در سطحی که فرصت یافتند، همدردی خود را با ملت ایران از این طریق اعلام نمایند.

* نمایندگیهای ما ۲۰۰ مراسم یادبود با شرکت مردم و مسئولین کشورهای خارجی برگزار کردند، این در حالی بود که پاندمی کرونا آنها را محدود کرده بود.

*۸۰۰ مقاله و مطلب در فضای واقعی و مجازی برای آگاهی افکار عمومی در خارج از کشور منتشر شده است.

* ۸۰ یادداشت رسمی و دیپلماتیک برای مقامات کشورها ارسال شده است.
 

* ۱۰ یادداشت رسمی برای درخواست همکاری قضایی به کشورهای خارجی ارسال شده است.

* ۱۵۰ مصاحبهحبه تلویزیونی، رادیویی و مطبوعاتی توسط نمایندگان و سفرای ما در خارج انجام شده است.

همانطور که تشییع این فرماندهان ایثارگر و بی ادعا توسط دو ملت ایران و عراق کم نظیر و حتی بی نظیر بود، فعالیت های نمایندگیهای کشورمان در خارج از کشور نیز کم نظیر بود، بطوریکه می توانم ادعا کنم که ترور کمتر فرمانده نظامی در جهان تا این حد تاثیر جهانی و بین المللی برجای گذاشته است. آنچه گفتم کمترین کاری است که ما دیپلماتها تاکنون توانسته ایم بعنوان قدردانی از خدمات سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی انجام دهیم. بخاطر جانفشانی ها و تلاشهای شبانه روزی او و همراه او بود که من و امثال من بعنوان دیپلمات بتوانیم  این دوگانه ظریف - سلیمانی را بکار گیریم، سینه سپر کرده، گردن برفرازیم تا اقتدار و هیمنه ایران را به منافع ملی ترجمه نماییم. دیپلماتی که پشتش خالی است سخنش توخالی است و راه بجایی نخواهد برد.

موضوع ترور شهید حاج قاسم هنوز از اولویتهای وزارت امور خارجه است. کارهای زیادی مانده است که باید انجام شود. فعالیتهای بسیاری هنوز به نتیجه نرسیده است. زمان مهم نیست. هر چقدر هم زمان بگذرد ما از خواسته خود برای سپردن آمرین، معاونین و مباشرین این جنایت بدست عدالت نخواهیم گذشت. سردار سلیمانی مسلح نبود. او برای تهدید امنیت دیگران به عراق نرفته بود. او حامل یک پیام سیاسی در راستای ایجاد صلح بود. او با کسی رو در رو نشد بلکه در تاریکی شب، از پشت سر و از آسمان بدون هیچ هشداری و دزدانه به او شلیک کردند.

اکنون همه جهان آمرین این جنایت را می شناسند. ترامپ رئیس جمهور آمریکا خود بارها اعتراف نموده است که او و اعضای تیم امنیت ملی دولت آمریکا در جلسه ای با شرکت وزیر امور خارجه، رییس ستاد مشترک، رییس سازمان سیا و مشاور امنیت ملی تصمیم به ارتکاب این جنایت گرفته اند. اندک زمانی مانده است که آنها از برج عاجی که در آن نشسته اند بیرون انداخته شوند و دیگر نمی توانند برای فرار از مجازات به مباحث حقوقی مثل مصونیت متوسل شوند.

مباشرین را هم تا حدودی می شناسیم. فرماندهان و خلبانان پایگاههای آمریکایی را تا حدودی می توان نام برد. با دولت همسایه و دوست، عراق در حال همکاری هستیم تا معاونین جرم و کسانی را که در خاک عراق حضور داشته اند و به ارتکاب این جنایت کمک کرده اند شناسایی و بدست عدالت بسپاریم. پرونده این افراد در قوه قضائیه کشورمان در حال رسیدگی و ان شاالله بزودی کیفر خواست مستدل و مستند در مورد این جنایت صادر خواهد شد تا بر اساس آن دور تازه ای از فعالیتها را آغاز کنیم. ما از همه کشورها و سازمانهای مردم نهاد جهان و حتی از انسانهای آزاده داخل آمریکا در خواست می کنیم کمک کنند تا بتوانیم جنایتکاران به دست عدالت سپرده و مجازات کنیم. ما بی کیفری را رد می کنیم و از جامعه جهانی میخواهیم همکاری نمایند تا این مجرمین در مقابل دادگاه حاضر شوند.

علاوه بر این افراد، کشور آمریکا در مقابل جنایت سردمداران خود مسئولیت دارد. دولت آمریکا باید به ماهیت مجرمانه و جنایتکارانه عمل رئیس جمهور خود اعتراف کند و از مردم ایران و عراق بخاطر این جنایت طلب بخشش و عذرخواهی نماید.

من در این گزارش به دو موضوع بدلیل محذوراتی که وجود دارد، اشاره نکرده ام. اول اموری که بصورت محرمانه انجام می شود که مجاز به افشای آن نیستم. دوم اقداماتی است که توسط برادران و خواهران ما در سایر بخش های کشور اعم از قضایی، امنیتی و اطلاعاتی، لشگری و کشوری انجام شده است که صلاحیت تشریح آن را ندارم.

باری، شاید برای اذهان مادی عجیب باشد، ولی حاج قاسم سلیمانی به آرزوی دیرینه خود که شهادت بود، رسید. دشمنان ما شادمان نباشند شهادت آرزوی مردان خدا است. اگر پهلوانی از ایران ناجوانمردانه از اسب افتاده است هزاران پهلوان دیگر پرچم او را در دست گرفته و راه او را ادامه خواهند. وزارت امورخارجه نیز تا آنجا که توان خواهد داشت برای او همراهانش و یارانش اقدامات خود را ادامه خواهد داد.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.

محسن بهاروند - معاون امور حقوقی و بین المللی وزیر امور خارجه