کد خبر: ۳۰۸۲۴۷
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۹ - ۱۶:۲۵
در این شک نباید کرد. تازه ممکن است دستاوردهایی را که بعضاً در شرایط تحریمی و به اجبار و با تکیه بر ظرفیت دانایی و دانش داخلی و ملی به دست آورده‌ایم - که البته بسیار می‌توانست و می‌تواند بیش از این باشد - بر باد دهیم.

انتخاب بایدن، تا اینجای کار هیچ حسنی هم که برای ما نداشته باشد حداقل این فایده را داشته که همین ابتدای کار به محض روشن شدن نسبی تکلیف انتخابات موجب ریزش قیمت دلار و سکه و طلا و ارز شده است.

 فتح‌الله آملی در ادامه یادداشت خود در روزنامه «اطلاعات» نوشت: بسیاری از آنها که تا هفته پیش خریدار ارز بوده‌اند حالا دلار به دست دنبال یک صرافی می‌گردند که آن را تبدیل به ریال کنند. بازار خودرو همچنان به هم ریخته که کاهش قیمت در این بخش برای برخی اتومبیل‌ها سر به میلیارد می‌زند. وضعیت مسکن هم حال و روز بهتری ندارد و دیگر کسی حاضر نیست با قیمت‌های نجومی هفته‌های اخیر دست به جیب و چک شود و پای قرارداد را امضا کند. بد نیست ما هم بگوییم الخیر فی ما وقع. فارغ از اینکه تیم جدید کاخ سفید که قرار است تا دو سه ماه دیگر سکان اداره بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی و نظامی البته فعلی دنیا را در دست بگیرد چه رویکردی در قبال ایران خواهد داشت و آیا تغییری در سیاست‌هایش ایجاد می‌شود یا نمی‌شود، فعلاً همه از این اتفاق خوشحالند. نه تنها ما، بلکه تقریبا اکثر کشورها و ملت‌های جهان از اینکه دیگر فرد معلوم‌الحالی نظیر ترامپ به پیروزی نرسیده خرسندند و این را از سبقت‌گرفتن رؤسای کشورهای جهان حتی جهان غرب برای تبریک به بایدن می‌توان فهمید؛ آن هم درست وقتی که هنوز ترامپ حاضر به قبول نتیجه انتخابات نیست و همچنان به توئیت‌های خنده‌دارش و البته گلف در زمین اختصاصی خویش مشغول است. بگذریم ...

اما مسأله این است که آیا این اتفاق می‌تواند موجب بهبود فضای کسب و کار، ارتقای ارزش پول ملی و کاهش تورم شود؟ جواب البته هم بله است و هم خیر.

بله، به شرط آنکه دولت جدید آمریکا با درک صحیح اشتباهات راهبردی گذشته و برگشت بی‌پیش‌شرط به برجام به تمامی تحریم‌ها خاتمه دهد و مضایق بانکی، معاملاتی و تجاری ایران تمام شود؛ البته نه به تنهایی.

و خیر به دلیل سابقه‌ای که از عملکرد احزاب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا داریم و در وحدت نظری که در مسائل بین‌المللی بویژه در قبال انقلاب ایران دارند و بعید است که به راحتی با آن کنار بیایند.

اما گذشته از این حرف‌ها این سوال مطرح است که با فرض خوش‌بینی اولیه آیا پس از رفع تحریم‌ها و حتی بهبود رابطه با آمریکا اوضاع اقتصادی کشور بهبود می‌یابد و تورم به مرز معقولی می‌رسد و تولید رونق می‌گیرد؟ پاسخ این سوال باز هم بله و خیر است. بستگی به این دارد که ما از فرصت رفع تحریم چگونه استفاده کنیم. در مسیر افزایش صادرات و رونق تولید و تجارت یا برگشت سریع به عادت همیشگی یعنی اقتصاد مبتنی بر فروش نفت و مواد خام و رفع احتیاجات کشور با فروش منابع سرزمینی. در وضعیت اخیر البته اوضاع ما از اینکه هست بدتر خواهد شد. در این شک نباید کرد. تازه ممکن است دستاوردهایی را که بعضاً در شرایط تحریمی و به اجبار و با تکیه بر ظرفیت دانایی و دانش داخلی و ملی به دست آورده‌ایم - که البته بسیار می‌توانست و می‌تواند بیش از این باشد - بر باد دهیم.

خدا کند که نظام تصمیم‌گیری کشور این‌بار با تجربه و درس‌آموزی از گذشته، مرتکب خطا نشود و به عادت همیشگی روی نیاورد. نگارنده چون برخی مفسّران معتقد نیست که تحریم هیچ تأثیری بر اقتصاد کشور نداشته و ندارد و هیچ آسیبی به ما نزده و نمی‌زند. قطعاً چنین نیست و خسارات فراوانی از این محل دیده‌ایم و خورده‌ایم اما بزرگنمایی اثر آن و مخفی نگه داشتن بخش اعظم مشکلات داخلی حاکمیتی و مدیریتی زیر این پوشش و بهانه هم بی‌تردید، دادن نشانی نادرست است. بیش از دوسوم مشکلات اقتصادی کشور اصولاً منشأ تحریمی و بیرونی ندارد.

فشل‌بودن نظام مالیاتی و پاداشی که به بخش واسطه‌گری می‌دهد و فشاری که بر بخش تولید وارد می‌آورد، چه ربطی به آمریکای ترامپ یا بایدن دارد؟ اصلاح نظام بانکی کاری است که خود ما باید با شجاعت انجام دهیم. دستکاری غیرعلمی در نرخ ارز، ایجاد رانت وحشتناک و فسادآور با برقراری ارز چندنرخی، چاپ پول و استقراض از بانک مرکزی برای هزینه‌های جاری، کسری بودجه، رشد فزاینده نقدینگی و نظام بودجه‌ریزی غیرعملیاتی و کم‌کارکردی، فساد دستگاه اداری و مجموعه عواملی که عملاً به عدم اصلاحات ساختاری در اقتصاد کشور مرتبط است چه ربطی به تحریم یا نوع تعامل ایران با آمریکا دارد؟ اصولاً ایجاد این ذهنیت که حیات و ممات اقتصاد کشور وابسته به تصمیمات سردمداران کاخ سفید است جز خیانت به ملک و ملت ثمره دیگری به بار نمی‌آورد.

متأسفانه در طول حدود صد سال اخیر جز در دوره‌های کوتاهی، عادت به اقتصاد نفتی و درآمدهای نفت بسیاری از ضعف‌های ساختاری اقتصادی را پنهان نگه داشته و موجب عدم پیشرفت و رفاه جامعه شده است. اتفاقاً زمان آن شده است که دولت و نظام تصمیم‌گیری کشور به شدّت مراقبت کند تا مسیر تجربه‌شده و به بن‌بست‌رسیده گذشته دوباره پیموده نشود و بویژه در ماه‌های پیش‌ رو که در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ هستیم با مسکن‌های موقتی، بیرون‌کشیدن این غده سرطانی نفتی به تأخیر نیفتد.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین