کد خبر: ۳۰۳۸۳
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۴
قاتل متواری است و قطعا دستگیر و محاکمه و مجازات خواهد شد.اما مهم تر از مجازات این دانش آموز ، درک انگیزه ، شرایط و زمینه ای است که از یک دانش آموز 15 ساله قاتلی سنگدل می سازد.
عبدالهی، شیرزاد - چرخه خشونت در مدرسه دو سر دارد : معلم و دانش آموز . حجم خشونت معلمان علیه دانش آموزان بسیار بیشتر از خشونت دانش آموزان علیه معلمان است.

معلمان به خاطر جایگاه و نقش تربیتی و سازنده ای که دارند باید خشونت در مدرسه را به طور مطلق و بدون قید و شرط محکوم کنند و به این محکومیت در عمل پای بند باشند. محکوم کردن مشروط خشونت، و بیان هرگونه اما و اگر و شرط، باعث تداوم آن می شود. به قول شاعر: "کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم" .در شغل معلمی چیزی بدتر از خشونت وجود ندارد. کمبود امکانات و حقوق بهانه است. می توان آموزگار یک مدرسه کپری بود اما به روی دانش آموزان لبخند زد. می توان با حقوق کم مهربان بود. اگر مشکلی داریم دانش آموزان مظلوم در ایجاد آن نقشی ندارند. کتک زدن دانش آموز ضعیف کُشی است و از نظر اخلاقی مردود است. معلمان باید به عنوان تربیت کننده، در حذف خشونت در مدرسه پیشقدم شوند. ترویج تفکر مقابله با دانش آموز خطرناک است.

قتل یک معلم در کلاس درس آنهم به دست یک دانش آموز 15 ساله غم انگیز و هشدار دهنده است. چنین حادثه ای در طول تاریخ یکصد ساله آموزش و پرورش مدرن ایران ثبت نشده است. این حادثه باعث تاثر و اندوه فراوان اهالی بروجرد و به خصوص فرهنگیان این شهر شد. قاتل متواری است و قطعا دستگیر و محاکمه و مجازات خواهد شد.اما مهم تر از مجازات این دانش آموز ، درک انگیزه ، شرایط و زمینه ای است که از یک دانش آموز 15 ساله قاتلی سنگدل می سازد. تاکنون اطلاعات اندکی در مورد سوابق ، شرایط خانوادگی ، وضعیت روحی و روانی دانش آموز منتشر شده است. نکته جالب این است که در هیچ یک از اطلاعیه های رسمی آموزش و پرورش و نیروی انتظامی و گزارش های مطبوعاتی به نام دانش آموز اشاره نشده است. خانواده دانش آموز ادعا کرده اند که او دارای "مشکلات روحی و روانی" بوده است. اگر اثبات شود که دانش آموز دچار مشکلات روانی حاد بوده، قتل محسن خشخاشی دبیر فیزیک مدرسه حافظی را باید تنها یک حادثه تاسف بار دانست .

اگر فرضیه بیماری روانی را بپذیریم ، پرسش مهم این است که چرا مدیر ، مشاور ، معاونان و معلمان مدرسه، متوجه بیماری این دانش آموز نشده و دست به اقدامات پیشگیرانه نزده اند؟ سیاست آموزش و پرورش برای شناسایی دانش آموزانی که بیماری روانی دارند چیست و بعد از شناسایی با آنها چه برخوردی می کند؟ اما اگر فرض کنیم که دانش آموز از سلامت روانی برخوردار بوده است، برای تحلیل ماجرا به مستندسازی اتفاقات آن روز و نیز دسترسی به رزومه درسی و انضباطی دانش آموز ، رابطه دانش آموز با معلمان و اولیای مدرسه، وضعیت خانوادگی ، دوستان نزدیک ، موارد احتمالی که این دانش آموز درگذشته مورد خشونت و تحقیر قرار گرفته و یا دست به خشونت زده، نیاز داریم .

این جنایت از زوایای مختلف قابل بررسی است ، تمرکز این یادداشت بر بُعد آموزشی و تربیتی موضوع در چهارچوب سازمانی تخصصی به نام مدرسه است. جنبه های اجتماعی ، اقتصادی و خانوادگیقضیه بسیار پراهمیت است. اما بررسی عوامل خارج از مدرسه که درشکل گیری این حادثه اسف بار دخالت داشته اند، خارج از حوزه تخصصی نویسنده است و از این گذشته طرح همه مسال در حوصله یم یادداشت نیست. با تاسف و اندوه فراوان و ضمن همدردی با خانواده و بستگان آن مرحوم سعی می کنم، موضوع را از زاویه غیر احساسی و با این هدف بررسی می شود که چه کنیم که چنین اتفاقی بعد از این در مدارس تکرار نشود.

جزییاتی که در مورد آخرین ساعت قبل از ارتکاب قتل تا لحظه وقوع قتل ، منتشر شده ضد و نقیض است. در روزهای اول گزارش شده بود که دانش آموز قاتل برای موجه کردن غیبت ، همراه با پدرش به مدرسه آمده بود و پس از خروج این دو نفر از اتاق مشاوره، پدر از مدرسه خارج می شود و دانش آموز به کلاس می رود. در برخی گزارشها هم آمده بود که پدر، دانش آموز را جلو چشم اولیای مدرسه به خاطر ضعف در درس فیزیک کتک زده . در این شرایط بحرانی دانش آموز روانه کلاس مرحوم خشخاشی می شود. معلم فیزیک برای راه دادن دانش آموز به کلاس ، از او برگه ( مجوز تاخیر )می خواهد و دانش آموز ناگهان با چاقو به معلم حمله می کند ...

اما فرمانده نیروی انتظامی لرستان اخیرا روایت متفاوتی از حادثه را بیان کرد. سردار قنبری حضور پدر دانش آموز در مدرسه را تکذیب کرد و گفت : "ظاهرا این دانش آموز در درس فیزیک ضعیف بوده و معلم پیش‌تر به والدین این دانش آموز در خصوص ضعف تحصیلی این دانش آموز تذکر وی افزود : "اولیای این دانش آموز در روز حادثه در آنجا حضور نداشته‌اند." این فرمانده انتظامی در ادامه گفت :" زمانی که معلم در رابطه با درس نخواندن این دانش آموز به وی تذکر می‌دهد و او را به دفتر مدرسه هدایت می‌کند، دانش آموز از تذکر معلم عصبانی می‌شود و با چاقو به معلم خود حمله می‌کند." اگر این روایت را بپذیریم، باید فرضیه قتل بدون تصمیم قبلی را هم به سناریوهای احتمالی اضافه کنیم. طبق این اطلاعات تصمیم به قتل به صورت آنی گرفته شده و شاید اگر تذکر معلم و تلاش او برای هدایت دانش آموز به دفتر ، اتفاق نمی افتاد قتلی هم رخ نمی داد.

از طرف دیگر همراه داشتن آلت قتاله ، فرضیه قتل با تصمیم قبلی را تقویت می کن
د. با این حال برخی از معلمان در روایت های خود، به این نکته اشاره کرده اند که در این محله حاشیه ای، اغلب دانش آموزان همراه خود چاقو حمل می کنند. همه این فرضیه ها و احتمالات نیازمند بررسی است. نکته کلیدی آن است که آیا قتل با تصمیم قبلی اتفاق افتاده است ؟ موضوع اخراج دانش آموزان از کلاس به خاطر ضعف درسی یا بی انضباطی یک اتفاق رایج است ، اما شیوه "هدایت دانش آموز" به خارج از کلاس متفاوت است. در اطلاعات منتشر شده به این موضوع اشاره نشده که معلم چگونه به دانش آموز تذکر داده و چرا دانش آموز از تذکر او عصبانی شده است؟ اگر فرضیه بیماری روانی صحت نداشته باشد این سوال مطرح است که چرا واکنش دانش آموز به تذکر معلم تا این حد خشن و غیر متعارف بوده است؟

در صورت دستگیری دانش آموز باید تیم های روانشناسی و تربیتی ساعتها در شرایط امن با اومصاحبه کنند و محققان امکان بازدید از صحنه جنایت و گفت و گوبا شاهدان را بیابند. شنیده شده که برخی از مسئولان آموزش و پرورش معلمان و دانش آموزان دبیرستان حافظی را از گفت و کو با خبرنگاران منع کرده اند. شیوه کتمان و ظاهرسازی در آموزش و پرورش فقط به تداوم مشکلات کمک می کند. برخی با مقاصد سیاسی و محلی و... سعی کردند بر موج حادثه سوار شوند . وزیر آموزش و پرورش هم با وعده حمایت قضایی از خانواده مقتول کوشید از این اتفاق، بهره خود را ببرد. این اتفاق از نظر حقوقی فاقد پیچیدگی و ابهام است. نماینده آقای فانی در ملاقات با خانواده خشخاشی، تاکید بر مجازات عامل این حادثه دلخراش در کوتاه‎ترین زمان ممکن بود! قاتل بدون شک محاکمه و مجازات خواهد شد. اما مجازات و حتی اعدام متهم از دیدگاه تربیتی بخش کم اهمیت تر این فاجعه است.
در میان تحلیل هایی که این روزها از سوی برخی فرهنگیان ارائه شده ، عنصر احساسات و عواطف بسیار قوی است و کمتر به نقش معلمان در پرورش کودکان بزهکار توجه شده است. تاکید بر محاکمه و مجازات قاتل که یک دانش آموز 15 ساله و خودش قربانی است ، پاک کردن صورت مساله است. پیام تربیتی خون این معلم گرانقدر و مظلوم، حذف خشونت از فضای مدارس است. 1- خشونت علیه دانش آموزان 2 - خشونت علیه معلمان، 3- خشونت در متن برنامه های درسی، اجزاء سه گانه خشونت در مدرسه است. نقش عمده در پاکسازی مدرسه از خشونت به عهده معلمان است. آغاز کننده چرخه خشونت در مدرسه معلمان ، مدیران ، معاونان و مربیان هستند، از نظر آماری خشونت علیه دانش آموزان در مدرسه قابل مقایسه با خشونت شاگردان علیه معلمان نیست.

ما حق نداریم از خود سلب مسئولیت کنیم و تقصیر را به گردن وزیر و سیستم و خانواده و جامعه بیندازیم. همه اینها در بروز این فاجعه دخیلند، شاید هم تقصیر آنها بیشتر از ماباشد. اما آنکه به گونه دانش آموز سیلی می زند ، آنکه سر دانش آموز فریاد می زند. آنکه با کتاب بر سر دانش آموز می کوبد ، آنکه با خط کش چشم دختر دانش آموز کلاس اول دبستان را کور می کند ، آنکه با ضربه کابل عصب دست دانش آموز را قطع می کندو.... ماییم. گذشته از این سازمان مدرسه را نمی شود با خانه و معلم را نمی توان با پدری کم سواد و دچار فقر فرهنگی و مادی مقایسه کرد. فرض بر این است که آموزش و پرورش یک سازمان حرفه ای و تخصصی تعلیم و تربیت است و معلم برای تربیت دانش آموز متخلف آموزش دیده است.

انداختن تقصیر گردن سیستم هم نوعی فرافکنی است. ما معلمان انسانهای مختار و دارای شعور هستیم و نه مهره بی اراده سیستم. ما برای تربیت دانش آموزان استخدام شده ایم و از بودجه عمومی کشور برای اینکار حقوق می گیریم. ما حق نداریم بچه های مردم را بزنیم. در همین سیستم فراوانند معلمان شریفی که دست روی دانش آموز بلند نمی کنند. به جای خشونت در مدرسه مهربانی را ترویج می کنند و تلافی ناکامی ها و مشکلات خود را بر سر دانش آموز در نمی آورند.
مشهور ترین استدلال این است که شما از معلمی گرفتار در چنبره مشکلات معیشتی و با حقوق زیر خط فقر در مدارسی گرفتار کمبودو معلمی که همه توی سرش می زنند چه توقعی داری ؟ معلمی با این کیفیت اعصاب برانگیخته ای دارد و با مشاهده کمترین بی انضباطی دانش آموز کنترل خودش را از دست می دهد و دست به تنبیه بچه ها می زند. این استدلال توهین به شان انسانی معلمان است. ترجمه دقیق این سخنان این است که بالا دستی ها به معلم ظلم می کنند و معلم چون زورش به آنها نمی رسد تقاصش را سر بچه های مردم در می آورد.
کسانی که این حرفها را می زنند آبرو و اعتبار معلم را برباد می دهند و البته اکثریت معلمان هرگز تلافی ناکامی های خود را سر دانش آموز در نمی آورند. می توان از طرفداران این توجیهات پرسید که چرا به جای سیلی زدن به بچه های مردم ، نمی روید توی گوش مدیرکل سیلی بزنید؟ چرا به جای فریاد بر سر دانش آموز برسر بالادستی ها فریاد نمی زنید؟ دانش آموز مظلوم در ایجاد مشکلات شما چه نقشی داشته است؟

معلمان به خاطر جایگاه و نقش تربیتی و سازنده ای که دارند باید خشونت در مدرسه را به طور مطلق و بدون قید و شرط محکوم کنند و به این محکومیت پای بند باشند. محکوم کردن مشروط خشونت، و بیان هرگونه اما و اگر و شرط، باعث تداوم آن می شود. به قول شاعر: "کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم" و در شغل معلمی چیزی بدتر از خشونت وجود ندارد. می توان آموزگار یک مدرسه کپری بود اما به روی دانش آموزان لبخند زد. می توان با حقوق کم مهربان بود. می توان در یک سیستم نا مناسب درست کارکرد و سیستم را اصلاح کرد. همواره به یاد داشته باشیم که دانش آموزان در ایجاد این شرایط هیچ نقشی نداشته اند.

عده ای هم این روزها فریاد بر آورده اند که وزارت آموزش و پرورش امنیت مارا تضمین کند . اما نمی گویند چگونه ؟ آیا باید معلمان را به شوکر و اسپری مجهز کرد؟ آیا باید به معلمان سلاح گرم بدهند؟ آیا باید برای معلمان بادی گارد بگذارند؟ بعضی هم مقررات انضباطی را نارسا می دانند و معتقدند دانش آموزان بی انضباط باید اخراج شوند و معلم بتواند دانش آموز بی انضباط را با کسر نمره درسی تجدید و مردود کند. آنها فراموش کرده اند که اصولا فرض براین است که رفتار دانش آموز به عنوان متربی ، پر از نقص و ایراد باشد و دستگاه آموزش و پرورش برای تربیت کودکان و رفع نواقص رفتاری آنها تاسیس شده است. محور و اساس وزارت آموزش و پرورش و مدرسه دانش آموز است و وزیر و مدیرکل و معلم و مربی شغل خود را مدیون وجود دانش آموز هستند.

هیچ راهی جز مجهز شدن به دانش روانشناسی و دانش تعلیم و تربیت وجود ندارد. برخلاف تصور برخی دوستان در کشورهای توسعه یافته معلم ها آسیب پذیرترند. آنها به جای مقابله با دانش آموز روش برخورد با ناهنجاری ها و پرخاشگری ها را یاد می گیرندکار معلمی هم نیاز به سواد دازد و هم نیاز به فن معلمی ، فن معلمی را باید آموخت. این بخش مغفول آموزش و پرورش است.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین