|
|
امروز: سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۷
کد خبر: ۳۰۲۳۹
تاریخ انتشار: ۰۸ آذر ۱۳۹۳ - ۱۷:۲۰
اکبر هاشمی رفسنجانی اگرچه پدر معنوی حزب کارگزاران سازندگی نام دارد، اما امروز شرایط کشور به گونه یی است که مطالبه جمعی بخش قابل توجهی از فعالان سیاسی تشکیل جبهه یی فراگیر با محوریت اوست
روزنامه «اعتماد» امروز -شنبه- در گفت وگو با گروهی از فعالان سیاسی، نقش «اکبر هاشمی رفسنجانی» رییس مجمع تشخیص مصلحت در سپهر سیاسی ایران را جویا شده است.

اعتماد در مقدمه این گفت وگو نوشته است: سال هاست که بر فعالیت حزبی و لزوم تحزب برای توسعه سیاسی ایران تاکید می کند اما خود پس از سال ٨٤ تنها کار تشکیلاتی اش را که منحصر در جامعه روحانیت مبارز بود، رها کرد. نه استعفا داد و نه گفت برنامه اش برای آینده چیست. آنقدر از همراهان دیروز گلایه داشت که ترجیح داد دیگر در جلسات جامعه روحانیت شرکت نکند، اما هر بار که صحبت از تحزب شد او نیز در صف اول مدافعانش بود.

اکبر هاشمی رفسنجانی اگرچه پدر معنوی حزب کارگزاران سازندگی نام دارد، اما امروز شرایط کشور به گونه یی است که مطالبه جمعی بخش قابل توجهی از فعالان سیاسی تشکیل جبهه یی فراگیر با محوریت اوست. هاشمی اما در تمام این سال ها تلاش کرده تا چهره یی میانه رو و فراجناحی از خود به نمایش بگذارد اما کیست که نداند هر چه از ٨٤ گذشت او از اصولگرایان دورتر و به اصلاح طلبان نزدیک تر شد. با این حال روی کار آمدن دولت روحانی که مورد حمایت آیت الله هاشمی است فضایی را فراهم کرده که تحول خواهان، اصلاح طلبان و اعتدالگرایان هدفی مشترک را برای خود ترسیم کرده اند و آن بازسازی کشور و بازگشت به ریل اصلی انقلاب است. اما چرا هاشمی می تواند و به تعبیری باید محور اصلی این جبهه فراگیر باشد؟



١- تجربه تحزب

او از نخستین کسانی است که با استقرار جمهوری اسلامی اسلامی به سراغ تحزب رفت و با راه اندازی حزب جمهوری نخستین حزب رسمی حامی حکومت در نظام نوپای جمهوری اسلامی را راه انداخت. از این حیث می توان او را از پیشگامان تحزب در جمهوری اسلامی ایران دانست که در ٣٦سال سپری شده از عمر انقلاب توانسته همواره در متن مهم ترین حوادث قرار بگیرد



٢- وجیه المله بودن

هاشمی اگرچه در سال های میانی دهه ٧٠مورد انتقاد جریان چپ قرار داشت و این انتقاد گاه تا مرز تخریب هم پیش رفت اما کمتر از یک دهه بعد با اقبال چپ های اصلاح طلب مواجه شده و از آن به بعد به یکی از تکیه گاه های این جریان بدل شد. پس از انتخابات پر حاشیه سال ٨٨ هاشمی بخش های وسیع تری از اصلاح طلبان و حتی تحول خواهان ایرانی را هم حامی خود دید و با ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته وزنکشی واضحی رخ داد تا تمام فعالان سیاسی و مقامات حاکمیتی با یک حقیقت روبه رو شوند: محبوبیت هاشمی با وجود تمام تخریب ها در ٣٦سال گذشته افزایش چشمگیری داشته است. او البته پس از رد صلاحیتش توسط شورای نگهبان بار دیگر هوشمندی سیاسی خود را به رخ کشید و به جای قهر با نظام آن موج عظیم را به سمت سبد رای حسن روحانی هدایت کرد.



٣- نیاز امروز کشور

امروز ایران اسلامی خسته از افراط های گذشته رییس جمهوری دارد که مهم ترین شعارش اعتدال است. به جز عده یی تندرو که نان خود را از بحران ها و دعواهای داخلی می بردند مردم و سیاستمداران خواستار دوری از تشنج هستند. بحق می توان هاشمی را مهره یی دانست که برای نیل به این هدف بهترین گزینه است.



٤-کمک به نهادینه شدن تحزب

او حدود دو ماه قبل در دیدار با اعضای شورای تهران حزب اعتماد ملی سخن از جبهه فراگیر گفت و به اصلاح طلبان توصیه کرد به جای حزب فراگیر سراغ جبهه فراگیر بروند. هاشمی به خوبی خاطرات و خطرات حزب فراگیری مانند جمهوری را در ذهن دارد و به همین دلیل است که می خواهد در عین اتحاد فضا برای تضارب آرا فراهم باشد. از این جهت او چراغ راه زنده ماندن تحزب در کشور را جبهه فراگیر می داند.



٥- اقبال گسترده میان فعالان سیاسی

امروز در ایران کمتر کسی مانند هاشمی سیاسی می تواند محور فعالیت اصلاح طلبان و بخش های معتدل اصولگرا باشد. او توانسته با بازسازی چهره اش در سال های دولت احمدی نژاد مقبولیت عام میان فعالان سیاسی کسب کند تا جایی که در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته حتی سید محمد خاتمی که رهبر بی چون و چرای اصلاح طلبان است حضور هاشمی را بر خود مقدم می دانست.

«اعتماد» در گفت وگو با فعالان سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا نظر آنها را درباره راه اندازی جبهه فراگیر با مدیریت هاشمی رفسنجانی جویا شده است.



* «سعید لیلاز» قائم مقام دبیرکل حزب کارگزاران با اشاره به اینکه جبهه فراگیر با محوریت هاشمی تشکیل شده است، می گوید: با توجه به تعریفی که از حزب می دانیم، مفهوم حزب با فراگیر بودن تناقض دارد. در واقع به عقیده من حزب فراگیر یک واژه خود متناقض است. اصلا این مساله غیر ممکن است که اکثریت مردم آنقدر از نظر رویکرد و اعتقاد به یکدیگر نزدیک باشند که تحت واژه یک حزب فراگیر قرار بگیرند و این مفهوم دیکتاتوری را در خود دارد. واژه درست در این زمینه به عقیده من تشکیل جبهه فراگیر است. جبهه یی که بتواند انسجام بخش و وحدت مند باشد. قطعا تشکیل چنین جبهه یی ضروری است. جبهه یی که با اهداف مشخص و در زمان مشخص و مناسب خود تشکیل شود. به عقیده من می توان گفت که در گذشته این اتفاق رخ داده است. عملا از سال ٨٦ما توانسته ایم در میان اصلاح طلبان چنین اتحادی را محقق سازیم و کلیه اصلاح طلبان زیر یک چتر واحد قرار گرفته اند. حتی حزب موتلفه که دیدگاه محافظه کارانه یی دارند نیز توانسته اند در این انسجام حضور داشته باشند. به عقیده من آقای هاشمی در سال ٩٢ نقش موثری در شکل گیری اتحاد و انسجام داشتند و عملا یک جبهه با محوریت افراد اصلاح طلب و طرفداران آقای هاشمی و اعتدال گرایان تشکیل شد. بنابراین آنچه مهم است تشکیل حزب فراگیر نیست بلکه باید بتوانیم احزاب گوناگون را در زیر یک چتر متحد سازیم و با محوریت جبهه انسجام خود را حفظ کنیم. همچنین آقای هاشمی یکی از افراد موثری هستند که در شکل گیری این جبهه تاکنون تاثیر داشته اند.



* «احمد شیرزاد» فعال سیاسی اصلاح طلب در باره شخصیت فرا جناحی هاشمی می گوید: صحنه سیاسی ایران قدری متفاوت با دیگر کشورهاست. در واقع در کشورهایی که دموکراسی نهادینه شده است، شخصیت ها نیز در قالب احزاب هویت شان را تعریف می کنند. شخصیت فراجناحی و فراحزبی با وجود احزاب قدرتمند بی معنا می شود اما در کشور ما شخصیت ها جدای از احزاب معنا پیدا می کنند و اثر گذاری بالایی هم در روند سیاست دارند. بنابراین با توجه به شرایط خاصی که در کشور ما وجود دارد، شخصیت های برجسته یی مانند آقای هاشمی و آقای خاتمی اگر در قالب حزب خاصی قرار نگیرند نقش موثر تری را ایفا خواهند کرد. در واقع قرار گرفتن این افراد در قالب حزب محدود کردن نقش و اثرگذاری آنان است و ضمن اینکه اگر بخواهیم به شخصیت هایی که سابقه فعالیت سیاسی طولانی در کشور را دارند، مسوولیت سنگین یک حزب را محول کنیم شاید اتلاف انرژی باشد. در تمام دنیا نیز با اینکه در کار سیاسی باز نشسته معنایی ندارد و شخصیت های معمر سیاسی در سمت های برنامه ریزی و شورای راهبردی ایفای نقش می کنند و در کار روزمره تشکیلاتی قرار نمی گیرند. کار روزمره تشکیلاتی نیازمند وقت و انرژی زیادی است. باید دایما برنامه ریزی کرد و پاسخگو بود. به هر حال در مجموع به نظر من حفظ شخصیت فراجناحی آقای هاشمی مهم تر و مفیدتر است. شخصیت های فراجناحی در کشور ما در بزنگاه های معین انتخاباتی و شرایط گوناگون نقش وحدت بخش را ایفا می کنند. به عقیده من حفظ این کارکرد برای اصلاح طلبان هم مفید است.



* «حسین کاشفی» فعال سیاسی اصلاح طلب ضرورت کاهش هزینه های سیاسی در صورت تشکیل حزب می گوید: در مجموع احزاب به عنوان یک تشکل مدنی، جایگاهی برای تعیین سرنوشت کشور توسط مردم است. براساس اصل ٢٦ قانون اساسی وزارت کشور باید بستری برای احزاب فراهم کند که افراد همفکر در مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دور یکدیگر جمع شوند و فعالیت کنند. البته ما در کشور حزب زیاد داریم و باید توجه کنیم که احزاب فصلی و برآمده در زمان انتخابات بزرگ ترین معضل ما در زمینه احزاب است. به عقیده من اینکه احزاب بتوانند به صورت فراگیر در بیایند و فعالیت گسترده و سراسری داشته باشند می تواند به کمک شخصیت ها و افراد مورد وثوق و تایید جامعه محقق شود. ما باید قبول کنیم که حرکت بر مبنای خرد جمعی و نظرات کارشناسی در کشور مهم است. اوایل انقلاب نیز حزب جمهوری اسلامی با گردهم آمدن شخصیت های انقلاب و افراد مورد تایید به وجود آمد. اعضایی از شورای انقلاب گرد هم آمدند. در مجموع شکل گیری حزب به هر صورت برای کشور مبارک و خیر است. همان طور که شهید بهشتی در سخنان خود بیان کرده بودند که حزب معبد من است. او جایگاه حزب را بسیار محترم و موثر می دانست. هر یک از شخصیت های انقلاب که بتوانند حزب موثر و فراگیری در کشور تشکیل دهند، احزابی که کارکرد فصلی نداشته باشند بلکه دایم فعال باشند به عقیده من خوب است. ایجاد جایگاه و تریبون برای اظهارنظر و نقد از کارکردهای حزب واقعی در کشور است. وجود احزاب باعث می شود که هزینه کار سیاسی در کشور کم شود. مشاهده می کنیم که هزینه فعالیت های سیاسی در کشور بالاست. اینکه بتوانیم هزینه این فعالیت ها را کاهش دهیم خوب است. شخصیت ها می توانند نقش به وجود آورنده آرامش را ایفا کنند که مردم بتوانند در سایه آرامش به فعالیت و نقد بپردازند. همچنین احزاب می توانند نیرو برای کشور تربیت کنند و در رشد و بالندگی کشور بکوشند. ما باید در کشور این فرهنگ را نهادینه کنیم که در مجموعه کارشناسی ممکن است برخی نظرات مخالف یکدیگر باشد و ما باید به نظرات جمع احترام بگذاریم. من فکر می کنم که درچنین شرایطی افراد افراطی می بینند که کار با خودمحوری پیش نمی رود بلکه این خرد جمعی و نظرات اکثریت است که باید در نظر گرفته شود. در این صورت یا این افراد برای اینکه منزوی نشوند خود را اصلاح می کنند یا اینکه جامعه این افراد را به خاطر خود محوری و افراطی گری طرد خواهد کرد. افراطی گری نتیجه یی جز برهم زدن آرامش ندارد بلکه این عقلانیت و فعالیت کارشناسی شده است که محیطی امن برای توسعه کشور ایجاد می کند.



* «حمید قزوینی» فعال سیاسی اصلاح طلب درباره جایگاه فراحزبی هاشمی در جامعه ایران می گوید: تشکیل حزب فراگیر از سوی آقای هاشمی به عقیده من به سه دلیل نمی تواند مفید باشد. اولا باید به کارکرد تشکیل حزب در کشور توجه داشته باشیم. به هر حال یک حزب با رویکرد اثر گذاری و برنامه ریزی برای گرفتن جایگاه های قدرت شکل می گیرد. به عقیده من حزب چه کوچک باشد و چه حزب بزرگی باشد نیازمند مقدمات و پیش نیازهایی است و چنین شرایط و مقدماتی در کشور ما وجود ندارد. هرچه حزب بزرگ تر باشد به طور طبیعی نیازها و مشکلات بیشتری سر راهش قرار می گیرد. ضمن اینکه من فکر می کنم فعالان سیاسی ما فرهنگ کار حزبی را نمی دانند. بنابراین نمی توان گفت احزابی که در کشور وجود دارند یا حزب جدیدی که در کشور تشکیل می شود، نقش کارکردی حزب را مانند جوامع دیگر ایفا می کند. دوما در کشور ما سازوکار تقویت احزاب حقیقتا وجود ندارد. قانون احزابی که داریم توسط دستگاه های مسوول به درستی اجرا نمی شود. حزب می بایست حق تجمع داشته باشد یا اجازه انتشار یک نشریه را داشته باشد. همان طور که می بینیم چنین قوانینی به درستی در کشور اجرا نمی شود. مساله سوم هم مربوط به شان و شخصیت آقای هاشمی در کشور است. آقای هاشمی جایگاهی فراتر از تشکیل حزب در کشور دارند و در واقع شخصیتی فراجناحی و فراحزبی دارند که در قالب محدود حزب نمی گنجد. آقای هاشمی می تواند رهبری جریان های مختلف در جامعه را به عهده بگیرند و به عنوان عنصر وحدت ساز عمل کنند. من فکر می کنم میان رهبری جریان فکری با رهبری یک حزب تفاوت وجود دارد. اتفاقی که در انتخابات ٩٢ شاهد آن بودیم این بود که آقای هاشمی خارج از یک جناح یا حزب خاص توانستند نظرات را به سوی خود جلب کنند. گروه های مختلفی که حتی در مسائل خاص با یکدیگر هم نظر نبودند بر سر آقای هاشمی توافق داشتند و توانستند آن ائتلاف تاریخی را رقم بزنند. در واقع ما نمی خواهیم که تجربه حزب جمهوری اسلامی را که درآن بر سر شخصیت ها توافق بود و در مسائل گوناگون اختلاف نظر وجود داشت و نهایتا همین هم باعث گسستگی این حزب شد، تکرار کنیم.



* «ناصر ایمانی» فعال سیاسی اصولگرا درباره موثر و مهم بودن تشکیل حزب توسط هاشمی می گوید: فکر نمی کنم فضای کلی برای تشکیل حزب فراگیر فراهم باشد. حزب فراگیر قاعدتا باید از معتدلین راست و چپ تشکیل شود. در میان معتدلین این دو جناح هم هنوز اتفاق نظری وجود ندارد که حزب فراگیری تشکیل شود و تصور نمی کنم چنین فضایی وجود داشته باشد. باید دید به صورت کلی احزاب فراگیر در عرصه سیاسی اساسا مفید هستند یا خیر که البته من در مفید بودن چنین احزابی تردید دارم. به این دلیل که در حزب فراگیر باید به توافقی بین همه دیدگاه های سیاسی رسید یعنی آنقدر افراد باید در افکار سیاسی خود تنزل کنند که اشتراکات میان شان شکل بگیرد. این موضوع در فضای سیاسی کشور ما امکان پذیر نیست و از طرفی هم چندان مفید نیست. حزبی که قدر مشترک همه جناح ها باشد آنقدر کلی می شود که تاثیر چندانی ندارد. اگر هم ائتلافی شبیه به ائتلاف آقایان هاشمی، خاتمی و روحانی شکل بگیرد قاعدتا حزب محسوب نمی شود بلکه وحدت اجرایی در یک موضوع خاص و در یک مقطع سیاسی خاص مثل انتخابات است. اگر هم نظری پیش از انتخابات از افکار مختلف با محوریت یک یا چند چهره شاخص به وجود بیاید نام حزب فراگیر نمی گیرد. هرچقدر بتوانیم حرکت هایی را از معتدلین در هر جناح و گروهی گسترده کنیم و افرادی که به اصول نظام جمهوری اسلامی و منافع ملی اعتقاد دارند گرد هم بیایند برای کشور مفید است. البته مشکل ما این است که حرکت های سیاسی را در زمان انتخابات انجام می دهیم نوعی قدرت طلبی را برای مردم تداعی می کند که چندان مقبولیت ندارد. اما اگر عقلای معتقد به نظام بدون در نظر گرفتن جناح سیاسی دور هم جمع شوند قطعا جامعه به سمت عقلانیت و اعتدالگرایی پیش می رود و با این کار افرادی که از روش های تند استفاده می کنند کم کم در افکار عمومی در اقلیت قرار می گیرند. حتی اگر حزب فراگیر هم تشکیل نشود و در داخل هر جناح چنین حزبی را تشکیل دهند حرکت موثری در جهت محدود کردن نیروهای افراطی خواهد شد و در آینده می تواند این حرکت جناحی به حرکتی فراجناحی هم تبدیل شود.



* «ابراهیم امینی» عضو شورای مرکزی اعتماد ملی درباره قدرتمند بودن حزب احتمالی هاشمی می گوید: تشکیل حزب با توجه به کارکرد آن که تبیین برنامه برای نیروهای سیاسی و اجرایی کردن آن در عرصه انتخابات و مهندسی نیروها و تربیت نیروها برای اجرایی کردن برنامه های حزب به ذات خوب است و باید به فال نیک گرفت. خصوصا اینکه شخصیت های ریشه داری مانند آقای هاشمی قصد چنین کاری را در کشور داشته باشند. به هر حال آقای هاشمی در ارکان مختلف در نظام سابقه فعالیت داشته اند و جای شک نیست که حزبی با رهبری آقای هاشمی حزب قدرتمندی خواهد بود. ما در اوایل انقلاب سابقه تشکیل حزب جمهوری اسلامی را داشتیم که حزبی متشکل از شخصیت های برجسته انقلاب بود و در واقع به صورت حزب فراگیر فعالیت می کرد اما مشاهده کردیم پس از مدتی درون خود دچار اختلافاتی شد و نهایتا این حزب از بین رفت. علت این موضوع را من گرد هم آمدن افرادی با دیدگاه های مختلف می دانم. اینکه افراد بر سر موضوعاتی مثل انقلاب و اصول آن توافق داشتند لزوما باعث پایداری حزب نشد. دیدگاه ها در مسائل گوناگونی مثل فرهنگ و اقتصاد و سیاست اگر متفاوت باشد باز هم دوام و قوام حزب را تحت الشعاع قرار خواهد داد. شاید جبهه فراگیر بهتر بتواند کارکردهای بهتری را در پی داشته باشد. در یک حزب لازم است که شورای مرکزی انسجام فکری بالایی داشته باشند. همین موضوع در مورد اصلاح طلبان هم صدق می کند. اگر همه گروه های اصلاح طلب بخواهند زیر چتر یک حزب بروند، ممکن است در رویکرد و گفتمان اصلاح طلبی هم نظر باشند، اما در برنامه ها و به طور خاص در حوزه های اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و اجتماعی ممکن است اختلاف نظر داشته باشند. به عقیده من آنچه در این وهله مفیدتر است، جبهه فراگیر است.



* «محسن غرویان» استاد حوزه علمیه با اشاره به اینکه درصورت تشکیل حزب توسط هاشمی اعتدالگرایان می توانند زیر چتر او بروند، می گوید: به عقیده من آقای هاشمی شخصیـتی فراجناحی دارند و از موقعیت خاص فراجناحی برخوردار هستند. اعتدالگرایان هر دو جناح می توانند زیر چتر حزب فراگیر آقای هاشی قرار بگیرند. قطعا افرادی می توانند در این حزب حضور داشته باشند که اعتدالگرا باشند. افراطیون هر دو جریان سیاسی کشور جایی در این حزب ندارند. بنده شخصا موافق تشکیل چنین حزبی در کشور هستم. چنین حزبی به دلیل اینکه در راستای گفتمان و رویکرد آقای روحانی در دولت یازدهم است و همراه و همدل با این دولت خواهد بود، می تواند در روند تحقق شعارهای دولت روحانی نقشی موثر داشته باشد. شعار دولت کنونی حرکت بر مبنای تدبیر و اعتدالگرایی است و مردم هم رای اکثریت را در انتخابات سال ٩٢ به گفتمان اعتدال و تدبیرگرایی و عقلانیت دادند. با توجه به اینکه نظر مردم دوری از افکار افراطی است و خواهان به وجود آمدن آرامش در فضای کشور هستند می توان امید داشت که این حزب در راستای خواست مردم باشد. آرامش سیاسی نیز در سایه اعتدالگرایی محقق خواهد شد. جریان افراطی هر دو جناح کشور باید به این نکته توجه داشته باشند که اکثریت مردم خواهان اعتدال هستند. مردم ضمن پذیرش قانون اساسی و نظام خواهان پیشرفت و توسعه در همه امور کشور از جمله اقتصادی، سیاسی، فرهنگی هستند. قطعا افراط و تفریط مورد نظر مردم نیست چرا که افراط باعث به وجود آمدن کشمکش ها و سوءتفاهم های غیرواقعی در کشور می شود و فضای کشور به سمت غبارآلوده شدن پیش خواهد رفت. افراطیون کشور باید خود را با رویکرد اعتدالی هماهنگ کنند و بدانند که در صحنه سیاسی کشور و درمیان مردم جایی ندارند.



* «داریوش قنبری» فعال سیاسی اصلاح طلب می گوید: آنچه ما بیش از پیش لزوم آن را در کشور احسـاس می کنیم، تشکیل احزابی با کارکردهای واقعی است. با وجود احزاب گوناگونی که در کشور ما وجود دارد، اینکه بتوانیم تشکل ها و جناح های گوناگون را به سمت اتحاد بیشتر پیش ببریم و تشکل ها را در جهت حزب فراگیر ادغام کنیم، به عقیده من بسیار مفید خواهد بود. در این صورت شاید بتوانیم کارکرد واقعی و اصلی حزب را در کشور محقق کنیم. به هر حال احزاب در کشور ما کارکرد لازم را ندارند. همچنین آقای هاشمی شخصیت مطرح انقلاب هستند که با توجه به جایگاهی که درمیان سیاسیون دارند، ظرفیت تشکیل حزب از سمت او و با محوریت او وجود دارد. البته آقای هاشمی منتسب به جریان خاصی در کشور نیستند و همواره خودشان را شخصیتی فراجناحی و فراحزبی معرفی کرده اند. شاید خودشان تمایلی به ایجاد حزب نداشته باشند اما به هر حال به عقیده من ایجاد حزبی که بتواند تشکل های مختلف را در هم ادغام کند و با کارکرد واقعی حزب در کشور فعالیت کند ضروری است. کارکرد حزب تولید اندیشه و برنامه برای اداره کشور است و با کارکرد جبهه متفاوت است. اداره کشور ما با توجه به جمعیت گسترده یی که دارد و بزرگی آن از توان فرد خارج است. بنابراین باید بتوانیم احزاب مان را برای اداره کشور تقویت کنیم. احزابی که بتواند نیروهای حرفه یی برای اداره کشور تربیت کنند. بنابراین من حزب فراگیر را مفید تر از جبهه فراگیر می دانم که در کنار شخصیت های برجسته یی همچون آقای هاشمی می تواند با قدرت و گستردگی لازم در کشور ایفای نقش کند.



* «رسول منتجب نیا» قائم مقام حزب اعتماد ملی می گوید: البته آنچه مد نظر ما و حتی آیت الله هاشمی است جبهه فراگیر است. جبهه ترکیبی از احزاب متعدد است که من از سال گذشته تشکیل آن را پیشنهاد داده ام و تاکید دارم با وجود احزاب متعدد در جریان اصلاحات همه در جبهه فراگیر فعالیت کنند و این موضوع به معنای نادیده گرفتن احزاب نیست. به همین جهت تشکیل جبهه فراگیر و نه یک حزب فراگیر موثرتر خواهد بود. برای محوریت این جبهه فراگیر هم چهره هایی مثل آقایان خاتمی، هاشمی و عارف و همین طور چهره هایی که در حصر هستند پیشنهاد دادم. با توجه به صحبت های اخیر آقای هاشمی هم که گفته بودند چون اجازه نمی دهند برخی احزاب فعال بشوند جبهه تشکیل بدهید به همین دلیل من احتمال تشکیل جبهه فراگیر را بیشتر از حزب فراگیر می دانم. مطمئنا بسیار تاثیرگذار است. در گذشته هم ده ها سال بعد از پیروزی انقلاب دو جبهه مرکب از احزاب متعدد داشتیم که یکی با محوریت جامعه روحانیت مبارز و جبهه دیگر با محوریت مجمع روحانیت مبارز فعالیت داشتند که با هم رقابت می کردند. این رقابت، رقابت سنگین و سالمی بود که انتخاب را برای مردم راحت تر می کرد. من معتقدم وجود جبهه های فراگیر و قوی مانع ورود افراد بی هویت و بی ریشه وارد صحنه شوند و مردم را سردرگم کنند. وقتی جبهه فراگیر تشکیل شود و مدیریت آن با شخصیت های عاقل و موجه باشد قطعا جلوی حرکت های افراطی هم گرفته می شود و افرادی محوریت پیدا می کنند که مقبولیت عامه داشته باشند و میدانی به افراد افراطی داده نمی شود.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین