کد خبر: ۳۰۰۲۶
تاریخ انتشار: ۰۵ آذر ۱۳۹۳ - ۱۶:۲۷
متاسفانه در جامعه ما بعضاً تخصص ها جای خود را به مولفه های دیگری همچون داشتن رابطه، جایگاه طبقاتی، تمکن مالی و مدرک گرایی داده است. ا
«ناکارآمدی تخصص و آموزش درجامعه»عنوان سرمقاله روزنامه آفرینش به قلم «حمیدرضا عسگری» است که در آن می خوانیم: هرکدام از افراد جامعه متناسب بانوع فعالیت هایی که انجام می دهند در تقسیم بندی های شغلی قرار می گیرند. این تقسیم بندی ها زمانی می تواند کارگشا و پربازده باشد که بر اساس تخصص و مهارت ها فردی صورت پذیرد، در غیر این صورت نمی توان توقع داشت در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... شاهد جهش و پیشرفت های چشم گیر باشیم.


در اکثر مشاغل و اموری که در جامعه مشاهده می کنیم بحث تخصص حلقه مفقوده کارایی و توسعه می باشد. متاسفانه بیشترین آسیب های موجود در عرصه اقتصادی و عدم گسترش منطقی مشاغل در کشور نیز به سبب تخصصی نبودن عملکرد ها می باشد.بحث تخصص پیش زمینه عملکرد موثر افراد در حیطه شغلی و حتی امورات رایج در زندگی می باشد. وقتی افراد در حیطه شغلی، به لحاظ آموزش و مهارت، سنخیتی با محیط شغلی خود نداشته باشند، مطمئنا نمی توانند به عنوان یک نیروی انسانی ماهر برای پیشرفت و توسعه مجموعه خود کاربردی داشته باشند.این معضل در عرصه زندگی اجتماعی، مسائل سیاسی، فرهنگی، آموزشی و دیگر عرصه های جامعه گسترده شده است.

متاسفانه در جامعه ما بعضاً تخصص ها جای خود را به مولفه های دیگری همچون داشتن رابطه، جایگاه طبقاتی، تمکن مالی و مدرک گرایی داده است. این رویه علاوه بر جلوگیری از پیشرفت کلی کشور، موجب هدر رفتن انگیزه ها و استعدادهایی می گردد که پشت سد گزینش های غیر اصولی قرار می گیرند. نکته دیگری که عامل ضعف تخصص گرایی در کشور گردیده، تمایل افراد برای دخالت درتمامی امور رایج و اظهار نظر در مواردی است که هیچگونه سر رشته ای در آن ندارند. این نگرش غلط در طی سالیان طولانی به صورت اپیدمی رشد و گسترش یافته و نمود آن را می توان در بسیاری از جنبه های جامعه مشاهده کرد. ورود نابجا به عرصه های فرهنگی، دخالت های غیراصولی برخی افراد در امور اقتصادی و اجتماعی، و تجویز هایی نادرست درحیطه های تخصصی، تنها مشتی نمونه خروار از این گفتمان غلط در کشورمان می باشد.

این معضلات برگرفته از عدم آموزش و کاربردی نبودن مهارت های افراد در سطح جامعه و عرصه های مختلف می باشد. متاسفانه ما چارچوب و برنامه هدفمندی برای کیفیت آموزش ها و مهارت در سطح جامعه نداریم. این درحالی است که کشورهای توسعه یافته با تشکیل اتاق فکرهای تخصصی با مطالعه وضعیت جوامع، به صورت علمی نیازها و الویت های کشور را تشخیص می دهند و با برنامه ریزی هدفمند پتانسیل و انرژی نیروی انسانی را به سمت آموزش های مورد نیاز هدایت می کنند.

متاسفانه ما در این زمینه علی رغم داشتن استعدادهای درخشان، نتوانسته ایم زمینه ای را برای بالفعل شدن مهارت ها و عملی شدن آموزش های آکادمیک فراهم کنیم. درحال حاضر ما نیاز مبرمی به توسعه در بحث صنعت وکشاورزی داریم و دراین عرصه نیز متخصصان، مدیران و تحصیل کردگان بسیاری تربیت کرده ایم، اما زمینه و بستری را برای به کارگیری از علم آنها فراهم نساخته ایم و از این حیث مدام شاهد مهاجرت های معکوس درکشورهستیم!.

باید توجه داشته باشیم که اگر با وضع کنونی نسبت به هرز رفتن استعدادها و کاربردی نبودن آموزش ها بی تفاوت باشیم، از بسیاری از اهداف درنظرگرفته شده و توسعه همه جانبه کشور بازخواهیم ماند، و به جای آن شاهد ترویج گفتمان های غیر تخصصی در عرصه های مختلف کشور خواهیم بود.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین