کد خبر: ۳۰۰۱۵
تاریخ انتشار: ۰۵ آذر ۱۳۹۳ - ۱۵:۵۸
با این حال شماری از رسانه های مکتوب و آنلاین، می کوشند تا تمدید شدن امر مذاکره و تلاش برای ادامه نفس مذاکره را با جمله هایی که بار سیاسی فراوانی دارد، تفسیر کنند که نتیجه نهایی آن به واژه «هیچ» منتهی می شود.
روزنامه «اعتماد» امروز -چهارشنبه- در یادداشتی با عنوان «آیا گفت وگو همان هیچ است» به قلم «امیرعلی علامه زاده» نوشت: هیات گفت وگوهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران و گروه «١+٥»، در وین اتریش با هم مذاکره کردند و آنچه از آن گفت وگوها حاصل شد، «تمدید زمان» برای «گفت وگو» و «توافق» بر سر ادامه «گفت وگو» بود.

رسانه های بخش خصوصی، نیمه دولتی، دولتی و حکومتی ایران در زمان مذاکره ها و پس از سوم آذرماه، بسیار کوشیدند تا بر اساس اصول حرفه یی رسانه یی - که خود بدان پایبندند - و بر اساس سیاستگذاری های رسانه یی خود - در راستای هدف های وجودی رسانه و وضعیت موجود سیاسی- به گزارش خبری و پوشش رسانه یی موضوعی بپردازند که از جنبه های گوناگون خبری برای ایرانیان و مخاطب ایرانی در هر جای جهان، با اهمیت است. بسیار واضح است که این مذاکره ها و نتیجه های احتمالی حاصل از آن، نه در هفت روز مذاکره، که تا هفت ماه آینده، به گونه یی با شعارهای دولت یازدهم که با رای اکثریت ایرانیان به قدرت رسید، گره خورده است و از آنجا که سرنوشت دولت و تصمیم سازی های آن، با سرنوشت همه ایرانیان گره خورده است، این خبر برای مخاطبان ارزش «دربرگیری» زیادی دارد و شمار بسیار زیادتری از افراد جامعه به نتیجه آن چشم دوخته اند و نسبت به آن حساس هستند. همین طور به واسطه حضور همه وزیران خارجه کشورهای عضو این مذاکره ها، ارزش خبری «شهرت» در این مذاکره ها همیشه اهمیت یافته و چشم خبرنگاران و تحلیلگران بیشتری را به خود دوخته بود. اما شاید کمتر نیاز به گفتن باشد که مهم ترین ارزش خبری این گفت وگوها و مذاکره ها، حضور «جمهوری اسلامی ایران» و «ایالات متحده امریکا»، به عنوان دو کشوری که سه دهه و نیم از تیرگی رابطه آنان می گذرد و در آستانه ٣٥ سالگی رخدادهای سفارت واشنگتن در تهران، باز هم بر سر «منافعی» و برای دستیابی به «نتیجه یی» با هم به «مذاکره» می پردازند. تجربه یی که ایران پس از رخدادهای ١١ سپتامبر ٢٠٠١ در «بُن» آلمان و در تحولات سیاسی و نظامی امریکا که به سرنگونی «صدام حسین»، رهبر بعثی عراق منجر شده بود، با امریکا آغاز و تکرار کرده بود و جدای از تحلیل ها و پیامدهای آن، دو کشور بهره های آن را -کم و بیش- برده بودند.

با این حال شماری از رسانه های مکتوب و آنلاین، می کوشند تا تمدید شدن امر مذاکره و تلاش برای ادامه نفس مذاکره را با جمله هایی که بار سیاسی فراوانی دارد، تفسیر کنند که نتیجه نهایی آن به واژه «هیچ» منتهی می شود. تفسیر سیاسی از چشم اندازهای گوناگون به امری که سرنوشت سیاسی ایرانیان را دربرمی گیرد و تاثیر غیرقابل انکاری بر اوضاع اقتصادی و اجتماعی آنان دارد، امری بدیهی است که حاصل فرآیند حضور سیاسی فکر و جناح های مختلف در جامعه است، هیچ انگاری و هیچ پنداری توافق بر سر گفت وگو در گردش جریان اطلاع رسانی، شاید امری باشد که با بی ارزش انگاری پدیده گفت وگو و ارزش گفت وگو گره خورده است. در آستانه آخرین فرصت های این مذاکره، ارزش بسیار مهمی که هر خبری از آن گفت وگوها به بیرون مخابره می کرد، جدای از «تازگی»، به عنوان ارزش دیرینه خبری برای خبرخوانان، ارزشی است که «اخلاق حرفه یی روزنامه نگاری صلح» به آن می پردازد و رسانه های بسیار کمی در هر کجای جهان به آن می پردازند.

«گفت وگو» ارزش دیرینه «روزنامه نگاری صلح» است که اساس آن، به عنوان امری

«اخلاقی» و پرهیزاننده از هر گونه «نزاع»، «درگیری» و «تضاد»، سبب می شود تا مخاطبان خبری گفت وگوهای هسته یی با آن به عنوان یک «ارزش» آشنا شوند و به آن عادت کنند. شاید برجسته سازی نفس «گفت وگو» و رخ دادن عمل «گفت وگو»، به جای افزایش سطح توقع مخاطبان این گفت وگوها در ایران و جهان، آنان را با ارزشی آشنا کند و به آن عادت دهد که به راحتی از جلوی چشم ها، به ویژه در زمان «تضادها» و

«درگیری ها» محو می شود.

«یوهان گالتونگ» از نخستین نظریه پردازان روزنامه نگاری صلح، ارزش های «راه حل گرایی»، «فرآیندگرایی»، «مردم گرایی» و «حقیقت گرایی» را از ارزش های اصلی

«روزنامه نگاری صلح» می شمارد: ارزش هایی که هیچ کدام از آنان را نمی توان بدون ارزش «گفت وگو» قابل «تعریف» و «تصور» دانست، آن هم در زمانه یی که تمامی هدف این گفت وگوها تلاش برای دستیابی به یک راه حل مشترک اعلام می شود.

خاطره های هسته یی «حسن روحانی» رییس جمهوری ایران در زمان تصدی دبیری شورای عالی امنیت ملی نیز حکایت می کند از پیامی که «محمد البرادعی» مدیرکل وقت آژانس بین المللی انرژی هسته یی برای مقام های تهران آورده بود که مذاکره های اروپا با ایران، بدون حضور امریکا هرگز به نتیجه نمی رسد و خواسته بود تا تهران شخصی را معرفی کند که با مقامی از واشنگتن، زیرنظر رییس جمهوری امریکا، مذاکره کند و این شاید البته برای هر دو طرف ماجرا در عرصه سیاست دیرهنگام بود، چنان که همان مذاکره ها به زمان اکنون کشیده شده است و در هر دو کشور، دو دولت از آن سال ها، عمر خود را به پایان رسانده اند.

اکنون که مذاکره به یک ارزش پالیسی و دیپلماسی تبدیل شده است، شاید جفای رسانه یی در حق سلیقه مخاطب باشد تا ارزش «گفت وگو» و ارزش «تلاش برای ادامه گفت وگو» از سیاستگذاری های رسانه یی دور شود و سلیقه مخاطبان همچنان بر ارزش دیرینه«درگیری»

استوار بماند: چنان که پُرخواننده ترین و پُرمخاطب ترین صفحه مطبوعات کشور، هنوز صفحه های «حوادث» هستند، بی آنکه تلاش دیرینه روزنامه نگاران حرفه یی این حوزه در بالابردن سطح دقت اجتماعی، دانش حقوقی و برجسته سازی ارزش «تعامل» نتیجه داده باشد.

«روزنامه نگاری صلح» از قلم «روزنامه نگاران صلح» در عرصه «رسانه های صلح طلب» و انتظار «مخاطبان صلح» در سطح «جامعه» منتشر می شود و فقط این پرسش می ماند که کدام دیپلماسی می تواند خواست عمومی جامعه خود را نادیده بگیرد؟!...


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین