امیر هاشمی مقدم؛ چند سالی است برای پیشگیری از رایج شدن بدعت نکوهیده قمهزنی در روز عاشورا، بسیاری از علما و از جمله رهبر انقلاب اعلام کردهاند مردم در این روز به مراکز انتقال خون رفته و خون اهدا کنند.
این پیشنهاد سنجیده، مورد پسند بسیاری
از مردم قرار گرفت و همه ساله در روزهای نزدیک به عاشورا و بهویژه در خود
این روز، جداگانه یا گروهی به مراکز انتقال خون مراجعه کرده و خون خود را
اهدا میکنند. این خون در مواقع نیاز در اختیار بیماران و نیازمندان قرار
میگیرد.
امسال نیز بسیاری از مردم خون خود را در روز عاشورا و دیگر
روزهای نزدیک به آن اهدا کردند. این سنت نیک در افغانستان هم رایج شده و در
این روزها بسیاری از مسئولین بلندپایه این کشور در کنار گروههای انبوه
مردم، به اهدای خون خود پرداختند. همتباران افغانستانی ساکن ایران نیز
مانند بسیاری از رفتارهای پسندیده دیگر خواستند تا در کنار مردم ایران، به
نیت امام حسین و برای استفاده بیماران ایرانی، خون خود را در این روز اهدا
کنند.
اما
شوربختانه چندین گزارش از دوستان افغانستانی دریافت کردهام که برای اهدای
خون به مراکز انتقال خون در ایران مراجعه کرده، در صفهای گاه طولانی
ایستادهاند و وقتی نوبتشان رسیده، با این توجیه که آنها ایرانی نیستند و
کد ملی ندارند، نتوانستند خون خود را اهدا کنند. در اینباره چند نکته باید
بیان شود:
نخست
اینکه سالم یا ناسالم بودن خون ربطی به کد ملی ندارد. سازمان انتقال خون
قاعدتاً خونها را پس از دریافت مورد آزمایش قرار داده و خونهای ناسالم و
بیمار را از رده خارج میکند. بنابراین نقش کد ملی در این میان نامشخص است؛
آن هم در حالیکه به جای کد ملی میتوان از شمارههای کارت اقامت این
مهمانان استفاده کرد. مگر اینکه خون ما ایرانیها رنگینتر باشد و دل امام
حسین تنها از اهدای خونهای رنگی ما شاد شود.
سال
پیش قانون غیرمنصفانه و غیراخلاقی عدم امکان پیوند اعضای بدن از/به اتباع
بیگانه تصویب شد که همه را به یک چوب میراند. در حالیکه اگر هدف از پیوند
عضو، نجات جان یک انسان باشد، فرقی ندارد که این انسان در کدام سوی خطهای
فرضیای به نام مرز زندگی میکند؛ مگر آنکه دستهبندیهای خود و دیگری
آنچنان پر رنگ باشد و مسائل کهنهای همچون تبار و نژاد و... برجسته باشد که
نجات جان بعضی از انسانها مهم باشد و نه نوع انسان بهطور کلی.
هرچند
افغانستانیها همتباران ما هستند (از مفهوم مردودی به نام نژاد چشم
میپوشم که اگر آنرا هم بخواهیم در نظر بگیریم، نژاد آنها هم عمدتاً آریایی
است و اصطلاحاً خون آریایی در رگشان جریان دارد. اما خون ما آریاییتر
است گویا!). به هر ترتیب توجیه تصویبکنندگان آن قانون این بود که اولویت
فعلی با خود شهروندان ایرانی است. اگر اینچنین است، خب این همتباران
افغانستانی هم میخواستند خونشان را برای بیماران و نیازمندان ایرانی
بدهند. اینبار بهانه چه بود؟
به
هر ترتیب این همتباران نیتشان نیک بود و از کار خودشان احساس رضایت
خواهند کرد. آنان وظیفهای که بر دوش داشتند را بدون هیچ چشمداشتی و
خالصانه انجام دادند. باید در نیت دیگرانی تردید کرد که پشت هر نام و
برنامه نیکی، اما و اگرهایی میگذارند که نتایجی منفی از آن منتج میکند.
منبع: تیک
ارسال نظر