البته داستانها و تراژدیها، ازدواجها و عاشقانههای شکستخورده و زندگیهای تباه شده بسیاری در تاریخ این روش جاسوسی وجود دارد که تاریخ خود باید قضاوت کند. اما توجه به چند نکته از منظر جامعهشناسی سیاسی شاید ضروری باشد.
چندی است جامعه با پدیده جدیدی روبهروست که از منظر جامعهشناسی سیاسی میتواند مهم باشد. در روزهای اخیر در فضای مجازی و واقعی، در مجالس و محافل علمی، سیاسی و مردمی هر روز و هر لحظه با واژه «پرستو» با مفهومی جدید و سیاسی برخورد میکنیم. مردان سیاسی که مدعی هستند زنانی زیبارو برای پروندهسازی و اعمال فشار مستقیم یا غیرمستقیم با استفاده از جذابیتهای فیزیکی و درگیریهای عاطفی به طراحی و اجرای سناریوهایی پرداختهاند تا خود را به آنها نزدیک کرده، به اطلاعات آنها دست یابند. نام تجاری این تاکتیک «دام عسل» است و از آن برای به دام انداختن یک هدف استفاده میشود. در این نام، از واژه «عسل» استفاده شده زیرا اول اینکه، زنبور عسل در ادبیات سیاسی تداعیکننده مدلی از جامعه انسانی است و آن را میتوان در آثار «افسانه زنبوران» برنارد مندویل تا لئو تولستوی و کارل مارکس دید. دوم اینکه، عسل چسبناک است و هدف مورد نظر وقتی در این «عسل» میافتد، دیگر راه گریزی ندارد و باید تا آخر مسیر که میتواند تخلیه اطلاعاتی، بدنامی، رسوایی، استعفا، نابودی شخصیت سیاسی-اجتماعی، خاتمه پیش از موعد حیات سیاسی و... پیش برود.
البته داستانها و تراژدیها، ازدواجها و عاشقانههای شکستخورده و زندگیهای تباه شده بسیاری در تاریخ این روش جاسوسی وجود دارد که تاریخ خود باید قضاوت کند. اما توجه به چند نکته از منظر جامعهشناسی سیاسی شاید ضروری باشد: 1- این پدیده که ترجمه معادل انگلیسی آن «دام عسل» یا «تله عسل» است و در فارسی به «پرواز پرستو» شهرت یافته، فقط مختص زنانی نیست که در جستوجوی بهرهبرداری از مردان هستند. در طول تاریخ این پدیده، مردان بسیاری نیز در پی بدنام کردن، تخلیه اطلاعاتی و خارج کردن زنانی از عرصه سیاست بودهاند. اما اینکه چرا بیشتر این پدیده در مورد مردان مطرح میشود، شاید به دلیل کارآیی و تأثیرگذاری بیشتر این پدیده در مورد آنها باشد. اما سکوت جامعه زنان، فعالان حوزه زنان و سیاستمداران زن در ایران نیز جالب است که مانند فیلم «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» از «شغالها» یا «دون ژوان»هایی نمیگویند که به سوی زندگی زنان هجوم میآورند. 2- این پدیده مختص ایران نیست. تقریباً نزدیک به یک هزاره است که تاکتیک جاسوسی دام عسل به عنوان یک روش جاسوسی، مورد استفاده تمام دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی قرار میگیرد. در این هزار سال، مدیران اطلاعاتی به طور مرتب جاسوسان خود را به منظور استفاده از هنرهای عاشقکشی برای کسب اطلاعات سرّی آموزش دادهاند. این نوع جاسوسی یکی از جدیدترین و کارآمدترین روشها در تاریخ طولانی جاسوسی مبتنی بر سکس است. 3- از نگاه تاریخی، در زمان جنگ سرد، اشتازی (وزارت امنیت آلمان شرقی) با بهکارگیری مردان از پدیده دام عسل استفاده کرد. در آن زمان، مأمورانی با نام «رومئو» از سوی سازمان اطلاعات آلمان شرقی برای به دام انداختن منشیهای زنِ مردان قدرتمند آلمان غربی در سازمانهایی مانند ناتو اعزام شدند. جاسوسان «رومئو» در برخی موارد به منظور کسب اطلاعات بیشتر حتی تا مرحله ازدواج هم پیش میرفتند. 4- به این ترتیب، شاخه جدیدی به نام «سیاست جنسی» یا «سیاست و سکس» ایجاد شد و آن را به بهانه جلوگیری از فروپاشی و به عنوان تسکینی برای جامعه به کار بردند. 5- اما پرسشی که مطرح میشود این است که «آیا دام عسل از اسناد محرمانه طعمه برای حفاظت از جامعه انسانی استفاده میکند؟» در برخی موارد بله. به عنوان مثال، در جنگ جهانی دوم از این تاکتیک برای پیروزی متفقین و شکست آلمان نازی استفاده شد. 6- بنابراین، نتیجه منطقی مرور تاریخی استفاده از دام عسل این است که این تاکتیک در اصل باید در عرصه بینالمللی و برای دستیابی به اطلاعات سری کشورهای رقیب به کار گرفته شود، زیرا بیقانونی موجود در فضای سیاست بینالملل اجازه حذف هر موجود مزاحمی را به عنوان تنها گزینه پیش رو و بدون تظاهر به مقدسنمایی میدهد.
در عرصه بینالملل است که کسب و حفظ قدرت و منافع ملی برای هر فرد اولویت اول است. از این رو، دام عسل بخشی از جاسوسی بینالمللی است و استفاده از این تاکتیک در شرایط داخلی و برای حذف رقیب، زن یا مرد، به هر دلیل مناسب، موجه و جوانمردانه نیست. 7- در عرصه داخلی، اما، از این جذابیتها به گونه و دلیل دیگری استفاده میشود. بدون شک مقاماتی که به کشورهای دیگر مسافرت میکنند در خطر چنین دامهای عسلی قرار دارند. این خطر مقامات وزارتخانههای خارجه و دفاع کشورها را بیش از سایر مقامات تهدید میکند. بنابراین، به دولتها هشدار داده میشود که مقامات و کارمندان آنها از لحظه ورود به فرودگاه کشورهای دیگر در رادار اغفال بالقوه قرار دارند. در این صورت، برخی کشورها در سایر کشورها افرادی را در نظر گرفتهاند که از لحظه ورود و تا مدت زمان اقامت این مقامات در آن کشورها آنها را همراهی کنند تا از به دام افتادن آنها جلوگیری شود. 8- اما از تاریخ که بگذریم، از منظر جامعهشناسی، در زندگی واقعی، اگر با فردی روبهرو شویم که تحت تأثیر جذابیتهای جنسی جنس مخالف قرار میگیرد، به سادگی و آسانی او را محکوم کرده، معتقدیم «هر بلایی سرش بیاید، حقش است». اما هنگامی که موضوع در حیطه قانون و سیاست گرفتار میآید، قضاوتهای ما تغییر میکند؛ هر چند اصل موضوع و عاملان موضوع تغییری نیافته است. 9- این تغییر قضاوت و نگاه، دلایل مختلفی دارد. جامعه بهخصوص جامعه سیاسی کشور به یک همذاتپنداری میرسد و میگوید فراموش نکنیم که «ممکن است این مساله برای هر یک از ما هم پیش بیاید». پس در این نگاه همذاتپنداری به بخشش خود میپردازد. 10- در اینجا، جامعه شروع میکند به دیدن چیزهایی که در حالت اول و زندگی یک فرد معمولی نمیدید، اما در حالت دوم و زندگی یک فرد سیاسی میبیند و با تمام وجود برای توجیه اتفاق رخ داده تلاش میکند. حال این پرسش مطرح است: آیا در اینجا جامعه به این نتیجه میرسد که هدف وسیله را توجیه میکند؟ 11- موضوع دیگر از منظر جامعهشناسی سیاسی موضوع هویت است. اینکه ما کیستیم و به عنوان یک فرد عاقل بالغ در جامعه چگونه عمل و رفتار میکنیم در تعامل با هویتی است که ما در نتیجه تجربیات صمیمی، مرزهای آشکار و پنهان اخلاقی و شخصیت خود ایجاد و تقویت میکنیم که این هویت در حدود هویت سیاسی قاعدتاً باید از انسجام، استحکام و قوت بیشتری برخوردار باشد. اما در این دام عسل هویت سیاسی فرد فرومیپاشد. 12- گفتیم که در پدیده دام عسل، یک طعمه، قربانی را وارد یک رابطه عاطفی میکند. اما باید توجه داشت از آنجا که این رابطه عاطفی با حیله و نیرنگ و با نقشه و هدف شروع میشود، به هیچ وجه نمیتوان انتظار داشت، مانند زندگی معمولی، به یک عشق واقعی تبدیل شود. 13- نکته دیگری که در جامعهشناسی سیاسی دام عسل مطرح میشود، شیوهها، تاکتیکها یا مدیاهای جدید این استراتژی است. امروزه از شبکههای اجتماعی نیز برای پدیده دام عسل استفاده میکنند. سازمانهای اطلاعاتی به طور مرتب به سیاستمداران درباره استفاده از رسانههای اجتماعی و هکرهایی هشدار میدهند که با استفاده از پیامهای ارسالی در رسانههای اجتماعی اهداف بالقوه را در بخشهای حساس شناسایی میکنند. در واقع، فضای مجازی به عنوان یک ابزار جنگی مهم و غیرمعمول ظهور یافته است و دام عسل نیز از فضای واقعی به فرامکان و مجاز مهاجرت کرده است. 14- نکته قابل تأمل در ارتباط با پدیده دام عسل و رسانههای مجازی این است که در این رسانه حتی لازم نیست طعمه واقعی بوده، هویت جنسی مشخص و تعریف شدهای داشته باشد. 15- در انتها، ماهیت جنگ همراه با تغییرات تکنولوژیک در حال تغییر است و نباید برای پیشگیری از انواع جدید جنگ سهلانگار بود. آموزش افراد در بخشهای حساس برای جلوگیری و پیشگیری از خطرات موجود ضروری است.
منبع:روزنامه آرمان
البته داستانها و تراژدیها، ازدواجها و عاشقانههای شکستخورده و زندگیهای تباه شده بسیاری در تاریخ این روش جاسوسی وجود دارد که تاریخ خود باید قضاوت کند. اما توجه به چند نکته از منظر جامعهشناسی سیاسی شاید ضروری باشد: 1- این پدیده که ترجمه معادل انگلیسی آن «دام عسل» یا «تله عسل» است و در فارسی به «پرواز پرستو» شهرت یافته، فقط مختص زنانی نیست که در جستوجوی بهرهبرداری از مردان هستند. در طول تاریخ این پدیده، مردان بسیاری نیز در پی بدنام کردن، تخلیه اطلاعاتی و خارج کردن زنانی از عرصه سیاست بودهاند. اما اینکه چرا بیشتر این پدیده در مورد مردان مطرح میشود، شاید به دلیل کارآیی و تأثیرگذاری بیشتر این پدیده در مورد آنها باشد. اما سکوت جامعه زنان، فعالان حوزه زنان و سیاستمداران زن در ایران نیز جالب است که مانند فیلم «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» از «شغالها» یا «دون ژوان»هایی نمیگویند که به سوی زندگی زنان هجوم میآورند. 2- این پدیده مختص ایران نیست. تقریباً نزدیک به یک هزاره است که تاکتیک جاسوسی دام عسل به عنوان یک روش جاسوسی، مورد استفاده تمام دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی قرار میگیرد. در این هزار سال، مدیران اطلاعاتی به طور مرتب جاسوسان خود را به منظور استفاده از هنرهای عاشقکشی برای کسب اطلاعات سرّی آموزش دادهاند. این نوع جاسوسی یکی از جدیدترین و کارآمدترین روشها در تاریخ طولانی جاسوسی مبتنی بر سکس است. 3- از نگاه تاریخی، در زمان جنگ سرد، اشتازی (وزارت امنیت آلمان شرقی) با بهکارگیری مردان از پدیده دام عسل استفاده کرد. در آن زمان، مأمورانی با نام «رومئو» از سوی سازمان اطلاعات آلمان شرقی برای به دام انداختن منشیهای زنِ مردان قدرتمند آلمان غربی در سازمانهایی مانند ناتو اعزام شدند. جاسوسان «رومئو» در برخی موارد به منظور کسب اطلاعات بیشتر حتی تا مرحله ازدواج هم پیش میرفتند. 4- به این ترتیب، شاخه جدیدی به نام «سیاست جنسی» یا «سیاست و سکس» ایجاد شد و آن را به بهانه جلوگیری از فروپاشی و به عنوان تسکینی برای جامعه به کار بردند. 5- اما پرسشی که مطرح میشود این است که «آیا دام عسل از اسناد محرمانه طعمه برای حفاظت از جامعه انسانی استفاده میکند؟» در برخی موارد بله. به عنوان مثال، در جنگ جهانی دوم از این تاکتیک برای پیروزی متفقین و شکست آلمان نازی استفاده شد. 6- بنابراین، نتیجه منطقی مرور تاریخی استفاده از دام عسل این است که این تاکتیک در اصل باید در عرصه بینالمللی و برای دستیابی به اطلاعات سری کشورهای رقیب به کار گرفته شود، زیرا بیقانونی موجود در فضای سیاست بینالملل اجازه حذف هر موجود مزاحمی را به عنوان تنها گزینه پیش رو و بدون تظاهر به مقدسنمایی میدهد.
در عرصه بینالملل است که کسب و حفظ قدرت و منافع ملی برای هر فرد اولویت اول است. از این رو، دام عسل بخشی از جاسوسی بینالمللی است و استفاده از این تاکتیک در شرایط داخلی و برای حذف رقیب، زن یا مرد، به هر دلیل مناسب، موجه و جوانمردانه نیست. 7- در عرصه داخلی، اما، از این جذابیتها به گونه و دلیل دیگری استفاده میشود. بدون شک مقاماتی که به کشورهای دیگر مسافرت میکنند در خطر چنین دامهای عسلی قرار دارند. این خطر مقامات وزارتخانههای خارجه و دفاع کشورها را بیش از سایر مقامات تهدید میکند. بنابراین، به دولتها هشدار داده میشود که مقامات و کارمندان آنها از لحظه ورود به فرودگاه کشورهای دیگر در رادار اغفال بالقوه قرار دارند. در این صورت، برخی کشورها در سایر کشورها افرادی را در نظر گرفتهاند که از لحظه ورود و تا مدت زمان اقامت این مقامات در آن کشورها آنها را همراهی کنند تا از به دام افتادن آنها جلوگیری شود. 8- اما از تاریخ که بگذریم، از منظر جامعهشناسی، در زندگی واقعی، اگر با فردی روبهرو شویم که تحت تأثیر جذابیتهای جنسی جنس مخالف قرار میگیرد، به سادگی و آسانی او را محکوم کرده، معتقدیم «هر بلایی سرش بیاید، حقش است». اما هنگامی که موضوع در حیطه قانون و سیاست گرفتار میآید، قضاوتهای ما تغییر میکند؛ هر چند اصل موضوع و عاملان موضوع تغییری نیافته است. 9- این تغییر قضاوت و نگاه، دلایل مختلفی دارد. جامعه بهخصوص جامعه سیاسی کشور به یک همذاتپنداری میرسد و میگوید فراموش نکنیم که «ممکن است این مساله برای هر یک از ما هم پیش بیاید». پس در این نگاه همذاتپنداری به بخشش خود میپردازد. 10- در اینجا، جامعه شروع میکند به دیدن چیزهایی که در حالت اول و زندگی یک فرد معمولی نمیدید، اما در حالت دوم و زندگی یک فرد سیاسی میبیند و با تمام وجود برای توجیه اتفاق رخ داده تلاش میکند. حال این پرسش مطرح است: آیا در اینجا جامعه به این نتیجه میرسد که هدف وسیله را توجیه میکند؟ 11- موضوع دیگر از منظر جامعهشناسی سیاسی موضوع هویت است. اینکه ما کیستیم و به عنوان یک فرد عاقل بالغ در جامعه چگونه عمل و رفتار میکنیم در تعامل با هویتی است که ما در نتیجه تجربیات صمیمی، مرزهای آشکار و پنهان اخلاقی و شخصیت خود ایجاد و تقویت میکنیم که این هویت در حدود هویت سیاسی قاعدتاً باید از انسجام، استحکام و قوت بیشتری برخوردار باشد. اما در این دام عسل هویت سیاسی فرد فرومیپاشد. 12- گفتیم که در پدیده دام عسل، یک طعمه، قربانی را وارد یک رابطه عاطفی میکند. اما باید توجه داشت از آنجا که این رابطه عاطفی با حیله و نیرنگ و با نقشه و هدف شروع میشود، به هیچ وجه نمیتوان انتظار داشت، مانند زندگی معمولی، به یک عشق واقعی تبدیل شود. 13- نکته دیگری که در جامعهشناسی سیاسی دام عسل مطرح میشود، شیوهها، تاکتیکها یا مدیاهای جدید این استراتژی است. امروزه از شبکههای اجتماعی نیز برای پدیده دام عسل استفاده میکنند. سازمانهای اطلاعاتی به طور مرتب به سیاستمداران درباره استفاده از رسانههای اجتماعی و هکرهایی هشدار میدهند که با استفاده از پیامهای ارسالی در رسانههای اجتماعی اهداف بالقوه را در بخشهای حساس شناسایی میکنند. در واقع، فضای مجازی به عنوان یک ابزار جنگی مهم و غیرمعمول ظهور یافته است و دام عسل نیز از فضای واقعی به فرامکان و مجاز مهاجرت کرده است. 14- نکته قابل تأمل در ارتباط با پدیده دام عسل و رسانههای مجازی این است که در این رسانه حتی لازم نیست طعمه واقعی بوده، هویت جنسی مشخص و تعریف شدهای داشته باشد. 15- در انتها، ماهیت جنگ همراه با تغییرات تکنولوژیک در حال تغییر است و نباید برای پیشگیری از انواع جدید جنگ سهلانگار بود. آموزش افراد در بخشهای حساس برای جلوگیری و پیشگیری از خطرات موجود ضروری است.
منبع:روزنامه آرمان
ارسال نظر