کد خبر: ۲۵۸۳۳۹
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردين ۱۳۹۸ - ۲۰:۲۸
جذامی است برای برنامه‌ریزی سیاسی، استراتژی و نقشه راه برای رسیدن به اهداف ملی. این نگاه مانند یک جذام پایه‌های یک نظام را در درون سست می‌کند. اگرچه در برون یک ساختار زیبا از خود نشان می‌دهد ولی زیرساخت‌ها با این جذام فرو می‌پاشد چراکه پایه‌های این نظام را کم کم از بین می‌برد و موجب فروپاشی آن می‌شود.
سیل سراسری و بارش عجیب و بی‌سابقه باران در شروع سال جدید مردم کشورمان را غافلگیر کرد و متاسفانه ویرانی‌های زیادی را به بار آورد. نزدیک به هفتاد نفر از هموطنان‌مان جان باختند و صدها نفر دیگر مصدوم شدند. خسارتی که سیل ویرانگر به کشور وارد کرد همکاری و همدلی همه نهادها و جریان‌ها را برای بهبود و جبران آن می‌طلبد. اما متاسفانه ما شاهد آن بوده‌ایم که همیشه در مواجه با بحران‌ها و مواردی اینچنینی برخی چهره‌ها و جریان‌های سیاسی به جای ارائه راهکار و کمک، وضعیت را سیاسی می‌کنند و با نگاه سیاسی به ماجرا می‌پردازند. سیاست‌زدگی؛ نگاهی که فقط مختص به این دولت و دوره نیست بلکه در همه ادوار هنگام بروز یک بحران، دولت حاکم و یا جریانی خاص مورد نقد قرار می‌گیرد. متاسفانه این نوع نگاه در جامعه به شدت رواج پیدا کرده است به گونه‌ای همه خود را در مقام نقد و انتقاد می‌بیند. این نگاه و سیاسی کردن موضوعات مختلف باعث شده است که اولا در بحث خدمت‌رسانی و خود موضوع بحران خدشه وارد شود و در درجه دوم همه خود را منتقد و مدعی می‌بینند و کسی پاسخگوی این وضعیت نیست. اینجا است که به اعتبار و اعتماد عمومی خدشه وارد می‌شود. مهدی مطهرنیا، استاد دانشگاه و فعال سیاسی در گفت‌وگو با «ابتکار» از آسیب‌ها و خطرات این نوع نگاه بین جریان‌های سیاسی و نهادهای مختلف در قدرت می‌گوید.

سیاست‌زده کردن امور مانع کارکرد مناسب در حل موضوعات می‌شود

مهدی مطهرنیا گفت: جامعه ایران پس از انقلاب اسلامی جدا از دهه نخست، آرام در دهه‌های بعدی به جای اینکه یک جامعه انقلابی- سیاسی باشد، درواقع به یک جامعه سیاست‌زده انقلاب‌نما تبدیل شده است. به عبارت دیگر بسیاری از جهت‌گیری‌ها به سمت و سوی سیاسی کردن همه امور غیرسیاسی صورت گرفته است. به گونه‌ای که در پس آن جهت‌گیری‌ها، منافع شخصی و گروهی نهفته بوده است و برای پنهان کردن آن از دو مفهوم سیاست و انقلاب سوءاستفاده‌های بسیار زیادی شده است.

این استاد دانشگاه می‌افزاید: در جوامعی که سیاست را به خوبی آموخته‌ و به درستی آن را به اجرا گذاشته‌اند، رهبران و مدیران آن جامعه امور سیاسی را غیرسیاسی کرده و با هزینه‌های بسیار کمتر حتی به حل بحران‌های سیاسی می‌پردازند و به نوعی می‌توان گفت آنان در مرحله نخست امور را سیاست‌زدایی کرده‌اند. اما در جامعه ایران به‌ویژه در دهه‌های اخیر تمام مسائل غیرسیاسی نیز به دلیل بحران موجود در جامعه ناشی از جهت‌گیری‌های انحرافی در حوزه سیاست، حکومت و همچنین مدیریت شاهد سیاست‌زده کردن همه امور غیرسیاسی و فقدان کارکردهای مناسب برای حل بحران‌های موجود هستیم. بدین ترتیب ما شاهدیم که در جامعه هر امر غیرسیاسی در ایران حتی سیل و زلزله فورا ابعاد سیاسی پیدا می‌کند. حتی در مسائل فرهنگی نیز نگاه ما نگاهی سیاسی شده است و برای حل موضوعات فرهنگی در جامعه ما می‌بینیم راهکار سیاسی ارائه می‌دهند. در واقع ما در حل و فصل و اتخاذ رویکردهای مناسب برای آن باز می‌مانیم. بی‌تردید با سیاست‌زده کردن مسائل فرهنگی، دینی، حقوقی، امنیتی و نظامی عدم توانایی خود را از منظر سیاسی در نزد اصحاب فن به نمایش می‌گذاریم.

سیاسی کردن مسائل نشان از نقص در عملکرد و فرار از پاسخگویی است

این فعال سیاسی با بیان اینکه سیاسی کردن تمام این بحران‌ها خود نشان‌دهنده فقدان کفایت در حل مسائل و چالش‌ها است، می‌گوید: هر آن کس که بیشتر مسائل را سیاسی می‌کند کمتر می‌تواند در حل آنها وارد عمل شود.

وی بیان کرد: بحران‌ها اصولا چهار مرحله دارند؛ تولد، شکوفایی، فروکش و نهایتا پیامدها. در تجربه‌های به‌عمل آمده در این زمینه هنگام بروز بحران‌ها و پس از تولد آنها باید به این توجه داشت که از گسترش باند بحران در ابعاد گوناگون جلوگیری کرد همچنان که در سیل اخیر به جای آنکه بحران محدود شود، دیدیم که از فضای یک فاجعه طبیعی به فضای سیاسی نیل پیدا کرد. همه افراد تلاش دارند بدون در نظر گرفتن جایگاه و وزن خود در حل این بحران به فرافکنی در باب جایگاه و مسئولیت‌های خود و گریز از پاسخگویی به قصورهای به عمل آمده روی آورند. به جای اینکه قصورها را جبران کنند در تلاش هستند تقصیر را گردن دیگری انداخته و با ایجاد فضای تبلیغاتی و سیاسی توجه‌ها را به طرف دیگر جلب کنند.

مطهرنیا می‌افزاید: این نوع نگاه در جامعه ما حتی در میان طبقات و توده‌‌های پایین جامعه ملموس است. باید تقسیم وظایف به درستی انجام شود و نهادهای مختلف هرکدام جوابگوی عملکرد خود باشند. همین شفاف نبودن تقسیم کار باعث شده است هنگام قصور و کم‌کاری دیگری را متهم کنند. اکنون چهل سال از انقلاب اسلامی و استقرار آن گذشته است، یعنی نظام انقلابی سال‌هاست پایان یافته است. اکنون باید سیستم و سازمان‌هایی وجود داشته باشد که امور را دنبال و در برابر مردم پاسخگو باشند. این چارچوب نشان‌دهنده نقصان در عملکرد فرار از پاسخگویی به مردم است.

سیاست‌زدگی مانند جذام پایه‌های یک نظام را سست می‌کند

این استاد دانشگاه با بیان اینکه این نوع نگاه به مسائل و بحران‌ها در جامعه آفت نیست، می‌گوید: نمی‌توان این نوع نگاه را آفت دانست بلکه چیزی بالاتر از آن است. جذامی است برای برنامه‌ریزی سیاسی، استراتژی و نقشه راه برای رسیدن به اهداف ملی. این نگاه مانند یک جذام پایه‌های یک نظام را در درون سست می‌کند. اگرچه در برون یک ساختار زیبا از خود نشان می‌دهد ولی زیرساخت‌ها با این جذام فرو می‌پاشد چراکه پایه‌های این نظام را کم کم از بین می‌برد و موجب فروپاشی آن می‌شود.

مطهرنیا اولویت در سال 98 را بازگشت به قانون، قبول مسئولیت و پاسخگویی شفاف در برابر مردم می‌داند و تصریح می‌کند: جامعه ما در شرایط کنونی دیگر درگیر بازی‌های سیاسی نمی‌شود. من در سال 96 هشدار دادم که جامعه در حال گذار از بحث‌های سیاسی و جناح‌های سیاسی است. مردم اکنون دیگر هیچ‌کدام از جریان‌ها و مسئولان نظام را که پاسخگو نباشند و در چارچوب قانون کارآمدی خود را به انجام نرسانند، قبول نخواهند داشت. سیگنال‌های بسیار روشنی در حال حاضر در جامعه این امر را به خوبی به نمایش می‌گذارد. این یک نمایش واضحی است که جلو دیدگان همه قرار دارد و نمی‌توان آن را نادیده گرفت. متخصصان امر هم باید با صداقت مانند یک پزشک به بیان امراض موجود در جامعه بپردازند. جامعه ما در حال گذار جدی از وضعیت اکنون‌زدگی است و دیگر اصلاحات موجود در جامعه را نیز با گفت‌وگوهای گذشته به راحتی نمی‌پذیرد. لذا خواهان تحولات عظیم و وسیعی است که در آن نظام حکومتی خود را موظف به پاسخگویی به افکار عمومی، شفاف‌سازی عملکرد خود بداند وگرنه همگرایی ملت با ساختار سیاسی صورت نخواهد پذیرفت.
منبع: ابتکار
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین