کد خبر: ۲۵۱۲۰۷
تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۹:۰۲
رمزباتم گزارش محرمانه سالانه 1972 خود در مورد ایران را با این عبارت پرمعنا و تأمل‌برانگیز آغاز می کند: «یک سال موفق دیگر برای شاه و خوشبختانه برای منافع بریتانیا در ایران.»
به نوشته رمزباتم، اعتماد به‌نفس شاه از استحکام قدرت داخلی خود، موجب توجه بیشتر وی به تحولات منطقه‌ای و خارجی شده بود.

دکتر مجید تفرشی، پژوهشگر و تاریخ نگار ایرانی مقیم لندن، طی تفحص و تحقیق، گزیده ای از پژوهش‌های خود را به مناسبت چهل سالگی انقلاب در کانال تلگرامی خود منتشر کرده است. این متون، مجموعه ای از گزارشهای رسمی بریتانیایی، در سالهای پایانی حکومت پهلوی و آغاز انقلاب است که به صورت گلچین خیلی کوچک از یک کتاب ٦٠٠ صفحه ای استخراج شده است. کتاب مذکور محصولی از ٢٠٠ هزار برگ سند مهم تاریخی انگلیس بوده که تاکنون منتشر نشده است. تفرشی در این باره می گوید: «به بهانه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، به مدت یک ماه، گزیده ای از این مطالب را که مربوط به تحولات سالهای منتهی به انقلاب است را به صورت یادداشتهایی نسبتا کوتاه، مستقل، ولی دارای تناسب و توالی ضمنی موضوعی- زمانی در رسانه های عمومی در فضای مجازی منتشر می کنم.»

در بخشی از این پژوهش در گزارش سالانه 1972 آمده است:

سفارت بریتانیا در تهران با پیروی از سنت همه‌ساله خود، در آغاز سال 1973 روزشمار و گزارش تحلیلی مبسوطی را در مورد ایران در سال گذشته (1972) منتشر کرد.

در این گزارش که نوشته پیتر رمزباتم (Sir Peter Ramsbotham (8 October 1919/ 10 April 2010) سفیرکبیر وقت بریتانیا در تهران خطاب به بخش شرقی وزارت خارجه بریتانیا و به تاریخ 22 دسامبر 1972/ اول دی 1350 است، موضوعات مختلفی از قبیل جنبه‌های مثبت و منفی در روابط دوجانبه، تداوم ناآرامی‌ها و مخالفت‌های سیاسی و نظامی، نیروهای مسلح و قراردادهای خارجی نظامی، شرایط اقتصادی ایران و تداوم مذاکرات ایران با کنسرسیوم بین‌المللی نفت از مهم‌ترین موضوعات مطرح‌شده در این گزارش است.

رمزباتم گزارش محرمانه سالانه 1972 خود در مورد ایران را با این عبارت پرمعنا و تأمل‌برانگیز آغاز می کند: «یک سال موفق دیگر برای شاه و خوشبختانه برای منافع بریتانیا در ایران.»

با این‌همه در ابتدای همین گزارش تأکیدشده که در مجموع، سال 1971 با توجه به برگزاری جشن‌های دوهزار و پانصدساله شاهنشاهی و بازگرداندن حاکمیت جزایر سه‌گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی به ایران، نسبت به سال 1972 دارای موفقیت بیشتری برای شخص شاه بود.

در بخش دیگری از این گزارش محرمانه در مورد فعالیت‌های مخالفان نظام آمده است: «کسانی که بیشتر اخبار در مورد آنان بود، مخالفان و یا چریک‌ها بودند. فعالیت‌های مخالفان به‌خصوص در زمینه بمب‌گذاری مشخص‌تر و با تأثیرگذاری آشکارتر از سال 1971 بود و اوج شدت در زمان دیدار پرزیدنت [ریچارد] نیکسون [از تهران] بود.»

با این حال رمزباتم معتقد است که ناآرامی‌های دانشجویی در سال 1972 تا حد زیادی کاهش یافته و اوضاع دانشگاه‌ها از سال قبل از آن آرام‌تر بوده است.

این گزارش همچنین نشان می دهد که به‌رغم افزایش اقتدار داخلی و شهرت بین‌المللی محمدرضاشاه، وی عمیقاً نسبت به انتقادات گسترده مطرح‌شده در گزارش‌های رادیویی، تلویزیونی و مطبوعاتی رسانه‌های خبری و سازمان‌های حقوق بشری اروپایی نسبت به اوضاع ایران ناراضی و خشمگین بود.

به گفته سفیر بریتانیا، این انتقادها و حملات رسانه‌ای به‌ویژه پس از فیلم‌برداری و گزارش علنی دادگاه مهدی رضایی یکی از متهمان جوان دستگیر شده عضو سازمان مجاهدین خلق ایران و افشاگری های وی در مورد ابعاد گسترده سرکوب و شکنجه در ایران که برای اولین بار در دادگاهی علنی و با حضور خبرنگاران مطرح می‌شد به اوج خود رسیده بود.

در این زمان به اعتقاد رمزباتم، شاه همچنان بر سر یک دوراهی سرنوشت‌ساز برای ایجاد رقابت‌های سیاسی و حزبی میان دو حزب ایران نوین و مردم از یک سو و حفظ و کنترل قدرت در دست خودش از سوی دیگر بود: «برخلاف شکست کامل حزب ساختگی اپوزیسیون کنونی [حزب مردم] در انتخابات شهر و روستا در ماه اکتبر، شاه همچنان برای ایجاد یک نظام معتبر دوحزبی پارلمانی مصمم است... ولی وی با یک تنگنای واقعی مواجه است. تا زمانی که او به غلط تمامی قدرت و همه دستاوردهای دولتش را به شکلی اغراق‌آمیز به خودش اختصاص و نسبت داده و در نقش یک دانای کل ظاهر شود نمی‌تواند به سادگی اعتراضات گسترده‌ای را که حق طبیعی یک حزب اپوزیسیون سالم است را تحمل کند.»

مسئله افزایش حس خودکامگی و عمیق‌تر شدن رفتار و فرهنگ تک‌صدایی شاه امری بود که در قسمت‌های مختلف این گزارش و دیگر یادداشت‌های مربوط به سال‌های آغازین دهه هفتاد میلادی تکرار شده است.

در بخش دیگری از همین گزارش سالانه، سفیر بریتانیا تأکید کرده است: «سرسپردگی اعضای دولت و نیروهای مسلح و حقیقتاً مطبوعات به موقعیت اقتدارگرایانه شاه در طول سال [1972] ادامه داشت. گفتگوهای او با وزرایش و دیگر مقامات عالی رتبه به یک مونولوگ [تک‌گویی] تبدیل شده است.»

در بخش دیگری از این گزارش با اشاره به تغییرات عمده در سطح فرماندهی نیروی دریایی و زمینی ایران، به تصمیم و فرمان شاه ذکر شده است: «در وفاداری هیچ‌یک از این افراد شکی نبوده است. اقدام شاه در برکناری این عده بدون شک از جهتی یادآوری به جانشینان آنها است که انتصاب آنان منحصراً به شاه مربوط بوده و تداوم شغل آنان نیز بستگی به لطف وی دارد.»

به نوشته رمزباتم، اعتماد به‌نفس شاه از استحکام قدرت داخلی خود، موجب توجه بیشتر وی به تحولات منطقه‌ای و خارجی شده بود. شاه از یک سو نگران نفوذ بلوک شرق در خاورمیانه بود و از سوی دیگر در اندیشه قطعی کردن مسئله جزایر سه‌گانه با امارات متحده عربی بود. بر همین اساس بود که عطش سیری‌ناپذیر حکومت پهلوی دوم در خریدهای تسلیحاتی و بالا بردن توان رزمی ایران در آن سال نیز همچنان ادامه داشت.

به گفته سفیرکبیر بریتانیا: «در بیشتر این مشکلات و به‌خصوص در مسئله خلیج فارس، شاه و وزیر خارجه‌اش [عباسعلی خلعتبری] ارتباط نزدیک خود را با ما [بریتانیا] حفظ کرده و ظاهراً از راهنمایی های ما استقبال می کردند... وقتی که مسئله جزایر حل و فصل شد، روابط ایران و بریتانیا نیز به‌سرعت بهبود یافت.»

سفیر بریتانیا با آنکه در گزارش خود تأکید می کند که روابط دفاعی و تسلیحاتی ایران با کشور متبوع وی همچنان حسنه و گسترده است، ولی بر این واقعیت تأکید دارد که: «ما به‌هیچ‌وجه جای امریکایی ها را به‌عنوان متحد اصلی و تأمین‌کننده اصلی تجهیزات نظامی ایران نگرفته‌ایم و امریکایی ها نیز همه تلاش خود را به‌کار می گیرند که این مسئله هرگز اتفاق نیافتد.»
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین