یاسر هاشمی در یادداشتی آورده است: «دوسال از رحلت آیت الله هاشمی میگذرد، حادثهای بزرگ که هنوز هم بهت آن برای بسیاری باقی است. اکبر هاشمی رفسنجانی سیاستمردی بود که بیش از هر رجل سیاسی دیگری در تاریخ ایران خود را در معرض رای مردم گذاشت وآزموده شدن در ۱۴ صندوق رای را طی بیش از سه دهه حضور در رقابتهای سیاسی تجربه کرد، بیشتر از هر شخصیت نظام و مسئول عالی رتبهای خود را در معرض گفتگوی پرسشگران و اصحاب رسانه قرار داد و با نگارش ۳۶ جلد خاطرات روزنوشت، منبعی منحصر بفرد را برای ثبت وقایع ایران معاصر بجا گذاشت و حوزه خصوصی و مسایل ناگفته دیگر سیاسیون را بدون سانسور در اختیار افکار عمومی گذاشت.
طبیعتا چینین شخصیتی نه تنها از نقد و ارزیابی توسط دیگران بویژه مردمی را که به او عشق میورزید، نمیگریخت بلکه پیوسته از منظر دیگر اندیشهها استقبال میکرد و از این رو اشاعه گمانه نادرست، قدیس سازی از هاشمی و اجتناب خانواده و علاقمندان آیت الله از نقد وی را باید در راستای تخریبهای مداوم بیش از ۴۰ ساله او توسط افراطیون فرض کرد، تقدیس وتخریب، افراط است و تبین و تحلیل عین صواب.
شخصیت آیت الله هاشمی رفسنجانی که در زمان حیات، خود بیش از دیگران خود را در معرض نقد قرار میداد چگونه میتواند اکنون از نقد گریزان جلوه داده شود، البته افراطیون که در دوران پرفراز ونشیب زندگی آیت الله، وی را مانعی در مسیر تندروی میدیدند، اکنون نیز تجلیل وتکریم هاشمی را نهادینه کردن عقلانیت و اعتدال میدانند و از این رو، زنده ماندن نام و اندیشه هاشمی را همچنان مانع تحقق منویات خود بر میشمارند و پس درصدند با تداوم تخریب وی، به تندروی در حوزه عمومی ادامه دهند.
هاشمی دیگر در رقابتهای سیاسی حضور ندارد که نیازمند تبلیغ و تقدیس باشد، گرچه در دهه اخیر نیز موثرترین تبلیغ برای وی، مظلومیت ناشی از تخریب افراطیون بود، اما جامعه ما همچنان نیازمند نهادینه شدن عقلانیت و اعتدال است، از این رو تکریم شخصیت آیت الله هاشمی رفسنجانی، نهادینه کردن وترویج خصلتهای نیکوی وی است، همانگونه که نقادی عالمانه و بدون غرض ورزی عملکرد ایشان، تعمیق عقلانیت و خردورزی است.»