|
|
امروز: سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۲
کد خبر: ۲۴۷۰۲۵
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۳۹۷ - ۱۴:۰۲
خیلی برای من جالب بود چند وقت پیش من یک توئیتی کردم علیه امریکا و اسرائیل، یکی از وزرای خارجه همسایه و آن هم به یک شکل خیلی غیر تخصصی جواب داد.
 مصاحبه با محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه با محور تشریح سیاست‌های منطقه ای جمهوری اسلامی ایران همزمان شده بود با انتشار برخی شایعات درباره استعفای او از دولت. موضوعی که ظریف خیلی تمایلی برای صحبت کردن درباره آن نداشت. اینقدر از این شایعات و ادعای بی اساس شنیده که به همین جمله بسنده می‌کند:«ما هر چه بگوییم چنین خبری صحت ندارد برخی‌ها اصرار دارند و می گویند هست.» ظریف در این گفت‌وگو تأکید دارد که  برخلاف برخی ادعاها ایران به دنبال ابرقدرتی در منطقه نیست چرا که اساساً دوره ابرقدرت‌ها گذشته است. او تأکید دارد که تهران به دنبال منطقه قوی و همکاری‌های دسته جمعی است و البته برخی قدرت‌های خارجی تلاش دارند برای بعضی کشورهای منطقه ما سیاست تعیین کنند. گفت‌وگوی مصیب نعیمی مدیر مسئول و مختار حداد دبیر سیاسی روزنامه الوفاق (روزنامه عربی مؤسسه ایران) با وزیر خارجه را در ادامه می‌خوانید.

  چشم‌انداز روابط ایران با جهان عرب را با توجه به چالش‌های موجود در منطقه از سوی برخی کشورها چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ما سیاست‌مان را درباره همسایگان عرب و غیر عرب به صراحت مطرح کرده‌ایم،  آقای رئیس جمهوری در اجلاس اخیر وحدت اسلامی مبانی آن را مطرح کرده‌اند، بنده نیز چند بار مطرح کردم. استراتژی جمهوری اسلامی بر این است که سیاستی  مبتنی بر همکاری با همسایگان داشته باشد.

به نظر می‌رسد برخی کشورهای عربی صرفنظر از اینکه جمهوری اسلامی چه سیاستی دنبال می‌کند، دوست دارند به دنیا بگویند که با ایران اختلاف دارند، متأسفانه به جای اینکه نگاه‌شان برای به دست آوردن امنیت و آرامش به درون باشد، نگاه‌شان به بیرون است، لذا فکر می‌کنند از طریق اعلام مخالفت با ایران خودشان را نزد کشورهای بزرگ عزیزتر می‌کنند و این باعث شده است که در واقع سیاست شکست خورده‌ای را در طول 40 سال گذشته دنبال کنند و به رغم بارها ناکامی باز هم همین روش را دنبال می‌کنند.

اما سیاستی که ما در قبال جهان عرب دنبال می‌کنیم، مبتنی بر منافع و اصول است و سیاست ما سیاست واکنشی نیست، ایران خیلی بزرگ‌تر از آن است که نسبت به چند کشور کوچک واکنش نشان دهد، لذا به خاطر اینکه چند کشور کوچک در این منطقه  یا حتی چند حاکم در این منطقه هستند که دوست دارند در منطقه ما تنش باشد، این باعث نمی‌شود که ما سیاست خودمان را عوض کنیم، سیاست‌مان را به عنوان قدرت بزرگ این منطقه خودمان تعیین می‌کنیم و سیاست ما براساس منافع ملی ما تعیین شده و نه براساس واکنش‌های دیگران.

  برخی ادعا دارند که ایران سیاست ابرقدرتی در منطقه را دنبال می‌کند.

دوران ابرقدرتی تمام شده است، هیچ کس نمی‌تواند ابرقدرت چه در منطقه و چه در دنیا باشد، البته بعضی‌ها کشورهای بزرگی هستند، چین یک کشور بزرگی در دنیا است و تأثیرگذار است، امریکا یک کشور تأثیرگذار است البته به نظر ما تأثیراتش مخرب است چون سیاست‌های مخربی دارد، اما کسی نمی‌تواند بگوید امریکا در دنیا بی تأثیر است، ایران نیز کشوری بزرگ در منطقه است و قدرتمند است، اما اینکه ما به دنبال این هستیم که این قدرت واقعی‌مان را تبدیل به هژمونی در منطقه کنیم، این طور نیست، داخل کشور ما بعضی‌ها مفاهیم را با هم مخلوط می‌کنند، ما در سند چشم‌انداز گفتیم که ایران باید در چه حوزه‌های در یک چشم‌انداز کشور برتر باشد، اما ما در این سند یا آن سند نگفتیم که می‌خواهیم قدرت هژمون در این منطقه باشیم، در قانون اساسی‌مان که بالاترین سند ملی ما است اگر به آن توجه کنیم نفی سلطه‌گری و سلطه‌پذیری  هر دو را با یکدیگر آورده است، یعنی همانقدر که ما آمادگی نداریم بپذیریم امریکایی‌ها بر ما سلطه داشته باشند به همان اندازه ما اعتقاد نداریم که باید بر دیگران سلطه داشته باشیم، اصولاً اعتقاد داریم نظام سلطه نظام ناپایداری است و نظامی که مبتنی بر سلطه و تحمیل باشد در هر جایی و حتی در داخل یک خانواده اگر نظام به جای اینکه مبتنی بر روابط تفاهم باشد مبتنی بر سلطه باشد ناپایدار می‌شود، راجع به زن و مرد هم خداوند می‌فرماید: لتسکنوا الیها، یعنی مبنای زندگی حتی در یک محیط کوچک خانوادگی هم ایجاد آرامش است به جای ایجاد قوه قاهره.

 اخیراً دبیر شورای عالی امنیت ملی از درخواست امریکایی‌ها برای گفت‌وگو با ایران خبر داده است. مختصات این درخواست‌ها چگونه است؟

امریکایی‌ها در موضوعات مختلف حسب منافع خودشان از این پیشنهادات می‌دهند و خیلی از این پیشنهادات تبلیغاتی است، امریکایی‌ها در دولت آقای اوباما خیلی تمایل داشتند که با ما در مورد منطقه صحبت کنند و آن زمان این تمایل‌شان را خیلی مخفی نمی‌کردند و علنی بیان می‌کردند، در دولت ترامپ هم همین طور بوده است.

ما همیشه معتقد بودیم که گفت‌وگو درباره منطقه باید بین کشورهای منطقه باشد نه با بیرون منطقه و اعتقاد داشتیم که نمی‌شود دیگران برای منطقه تصمیم بگیرند و این اعتقاد را درباره منطقه شامات داریم، درباره عراق داریم و درباره افغانستان نیز همین اعتقاد را داریم، ما معتقدیم که مردم افغانستان باید راجع به آینده افغانستان تصمیم بگیرند، نمی‌شود یک امریکایی به اینجا بیاید و بگوید من حالا تصمیم می‌گیرم که افغانستان آینده‌اش چطور باشد، همان طور که یک ایرانی نیز نمی تواند چنین تصمیمی را بگیرد، مردم افغانستان باید تصمیم بگیرند.

در مورد سوریه حرف ما از اول چه بود؟ طرح چهار ماده‌ای ایران برای صلح سوریه درست هفته‌های بعد از آغاز مسئولیت آقای روحانی در دولت یازدهم اعلام شد، حرفی که ما آن وقت می‌زدیم، این بود که باید آتش‌بس باشد و مردم سوریه باید با هم گفت‌وگو بکنند و نتیجه‌اش باید انتخابات باشد، یک گروهی می‌گفتند پس آقای بشار اسد چه می‌شود؟ ما می‌گفتیم که موضوع آقای اسد به شما ربطی ندارد و به ما هم ربطی ندارد مردم سوریه باید تصمیم بگیرند؛ راجع به عراق و یمن گفتیم مردم این دو کشور باید تصمیم بگیرند، این بحث ما است. لذا وقتی امریکایی‌ها به ما پیشنهاد می‌دهند که بیاییم ما و شما درباره منطقه صحبت کنیم به آنها می‌گوییم به شما چه ربطی دارد حالا ما در منطقه هستیم شما که در منطقه نیستید.

ما با مردم منطقه همیشه آماده هستیم که صحبت کنیم و این پیشنهادهای امریکایی‌ها را بیشتر پیشنهادهای تبلیغاتی می‌دانیم  یا پیشنهاداتی می‌دانیم که به صلاح این منطقه نیست و تا به حال دیده‌ایم که هیچکس نتوانسته از قبل همکاری با امریکا برای این منطقه منافعی را داشته باشد. کشورهای‌ عربی بیش از همه دیده‌اند که همکاری با امریکا نه برای خودشان و نه برای منطقه امنیت آورده است.

 ممکن است یک روز این چالش با امریکا تبدیل به یک جنگ یا درگیری شود؟

ما دنبال درگیری و جنگ و تنش نیستیم، امریکایی‌ها و برخی دولت‌ها در منطقه ما سیاست‌های تنش آفرینی را دنبال کرده‌اند، امریکایی‌ها به ما پیغام می‌دهند که می‌خواهیم با شما گفت‌وگو کنیم، امریکایی‌ها که در گفت‌وگو با ما بودند یعنی تا اسفندماه گذشته که آخرین جلسه کمیسیون مشترک برجام با حضور ایران و امریکا بود معاونین دو وزارت خارجه با هم گفت‌وگو کردند، لذا آنها بودند که از گفت‌وگو خارج شدند، بنابراین ما نه دنبال تنش هستیم و نه درگیری و جنگ. همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند جنگی صورت نخواهد گرفت مگر اینکه گروهی بخواهند دیوانگی بکنند یا تله‌ای برای خودشان یا همپیمانان‌شان در منطقه ایجاد کنند.

در این موضوع صهیونیست‌ها نقش زیادی در ایجاد شکاف دارند.

بله، رژیم صهیونیستی همواره معتقد بوده است که باید دشمن جدیدی را درست کند تا بتواند افکار عمومی جهان عرب را از واقعیات و جنایات اسرائیل علیه فلسطینی‌ها منحرف کند و بعضی افراد در جهان عرب هستند که به عنوان کارگران بی جیره و مواجب اسرائیل عمل می‌کنند.

خیلی برای من جالب بود چند وقت پیش من یک توئیتی کردم علیه امریکا و اسرائیل، یکی از وزرای خارجه همسایه و آن هم به یک شکل خیلی غیر تخصصی جواب داد، چرا باید یک وزیر خارجه منطقه ما فکر بکند که سخنگوی رژیم صهیونیستی باید باشد، مگر این رژیم صهیونیستی نیست که برادران عرب شما را سرکوب می‌کند، آنها مگر عرب نیستند مگر برادران شما نیستند، پس چرا به رژیم صهیونیستی بیشتر اظهار احساس تعلق خاطر می‌کنید و خودتان را سخنگوی آن رژیم می‌کنید، واقعاً این ضایعه بزرگی است برای جهان اسلام که یک گروهی اجازه دادند به صهیونیست‌ها که برایشان سیاست و اهداف تعیین کنند، ما باز هم می‌گوییم و اعتقاد داریم که آینده این منطقه در اختیار مردم آن است و آنهایی که دخالت کردند و تلاش کردند جای مردم منطقه را بگیرند، برایشان تصمیم‌گیری کنند به طور مرتب در صحنه واقعی و میدان این منطقه باخته‌اند، هفت سال پیش جنگی را علیه مردم سوریه تحمیل کردند و گفتند که ما پایان ماه رمضان در مسجد اموی دمشق نماز می‌خوانیم، هفت سال گذشته است و این همه مردم سوریه را کشته‌اید و آواره کرده‌اید و الان دارید تک تک به سوریه باز می‌گردید و سفارت‌هایتان را باز می‌کنید، نه تنها نتوانستید حکومت را برکنار کنید بلکه سرشکسته دارید برمی‌گردید. این به خاطر این است که امیدتان به خارجی‌ها است و خیال می‌کنید که اگر امریکا یا اروپا یک چیزی را اراده کردند عملی می‌شود، قرآن مگر نمی‌خوانید، تنها کسی که اراده می‌کند و عملی می‌شود خدا است و اگر بعد خدا کسی بتواند این کار را بکند مردم هستند نه امریکا و اروپا که شما اینقدر فکر کرده‌اید چون توانستید آنها را راضی کنید علیه دولت سوریه با شما متحد شوند می‌توانید دولت سوریه را سرنگون کنید، من‌ نمی‌دانم چند بار برخی از این همسایگان ما می‌خواهند از یک سوراخ گزیده شوند و باز هم بروند سراغ همان سوراخ.

آیا ایران برای حل بحران یمن تلاش‌های سیاسی داشته است، در این باره توضیح می‌دهید؟

یمن فاجعه‌ای است مثل فاجعه سوریه، وقتی که بحران یمن شروع شد و الان تقریباً چهار سال است که از شروع جنگ می‌گذرد، ما پیشنهاد یک طرح چهار ماده‌ای دادیم  برای یمن: آتش‌بس فوری، ارسال کمک‌های انسان دوستانه، گفت‌وگوی یمنی-یمنی و ایجاد یک حکومت فراگیر در یمن که با همسایگانش نیز رابطه خوبی داشته باشد، گفتند که ما ظرف سه هفته می‌توانیم یمن را شکست نظامی بدهیم و این پیشنهاد ما را نپذیرفتند، الان چهار سال گذشته است میلیاردها دلار در یمن هزینه کردند، چه شد غیر از ایجاد نفرت ایجاد بزرگ‌ترین فاجعه انسانی و متأسفانه دنیا نسبت به این فاجعه یا بی توجه و بی تفاوت بود یا حتی قربانیان را مورد هدف قرار می‌داد و از متجاوز حمایت می‌کرد.

تحولات این چند وقت اخیر و سلاخی که در کنسولگری عربستان در استانبول صورت گرفت باعث شد که افکار عمومی در اروپا و امریکا فشار ایجاد کنند، آنچه که برای من سؤال است، این است که این افکار عمومی وقتی که مردم یمن سلاخی می‌شدند کجا بودند، حتماً سلاخی یک خبرنگار در ترکیه کاملاً غیرقابل قبول است و باید محکوم بشود، اما الان یک میلیون نفر در یمن دارند از وبا می‌میرند چرا این برای دنیا مهم نبود که باید سرنوشت آن خبرنگار مردم را متوجه وضعیت یمن کند، این برای دستگاه‌های خبری و رسانه‌ها یک سؤال بزرگ است که کجا بودند در چهار سال گذشته؟ چرا سکوت کردند؟ چرا جنایتکاران را به عنوان اصلاح‌طلبان منطقه معرفی کردند و از آنها حمایت کردند؟ اگر یادشان رفته که چه سرمقاله‌هایی را به نفع بعضی‌ها نوشتند، می‌توانیم سرمقاله‌های خودشان را نشان‌شان دهیم، یکدفعه چه شد؟

ایران از روز اول واقعیات را دید گفت جنگ یمن ،جنگ سوریه پیروزی نظامی ندارد باید از طریق گفت و گو حل شود، خیال کردند با فضاسازی علیه ایران می‌توانند واقعیات منطقه ما را عوض کنند ولی دیدند که اشتباه می‌کنند.

حمایت از مردم یمن یکی از محورهای عمده در برنامه‌های ما بوده است، آقای دکتر روحانی چند روز پس از فاجعه شروع حملات به یمن در سفر آقای رجب طیب اردوغان به ایران پیشنهاد طرح چهار ماده‌ای را مطرح کردند و از همان زمان ما در همه ملاقات‌هایمان موضوع وضعیت مردم یمن و ضرورت حمایت از آنها و ضرورت پایان دادن به جنگ را مطرح کرده‌ایم، ما نخواستیم کسی وارد جنگ علیه عربستان بشود بلکه خواسته‌ایم که از توانایی سیاسی‌شان برای پایان جنگ استفاده کنند و از اینکه ادعا می‌کنید اگر یک هفته حمایت‌تان را از عربستان بردارید فارسی صحبت می‌کنند ما که قبول نداریم چون که ما تلاش نداریم که کسی را وادار کنیم فارسی صحبت کند.

اما اگر این اعتقاد را واقعاً دارید، پس بدانید که چهار سال مسئول کشتار در یمن شما هستید چون اگر شما حمایت خودتان را برداشته بودید و فشار آورده بودید، اکنون در یمن جنگ نبود.

گفته می‌شود در روابط ما با ترکیه یک پارادوکس وجود دارد، چرا که در برخی از مسائل  بین ما و ترکیه اختلافاتی است ولی با این حال روابط سیاسی- اقتصادی ما آسیب ندیده است، برخی آن را هوشمندی ایران می‌دانند و برخی دیگر مسائل پشت پرده، دلیل آن چیست؟

مسائل پشت پرده‌ای نیست، کشورها علی القاعده در همه مسائل اشتراک نظر ندارند، این حکمت مسئولین کشورها است که بتوانند اختلاف نظرهایشان را مدیریت بکنند، حتماً ما در این منطقه نقاط اشتراک‌مان خیلی بیشتر از نقاط اختلاف‌مان است.

ما مشکلی که با برخی همسایگان عرب‌مان در جنوب خلیج فارس داریم، این است که بر اساس یک تصور غلط از واقعیات دنیا فکر می‌کنند اولاً که امریکا و غرب همه دنیا است و اگر بتوانند دل امریکا و غرب را به دست بیاورند، می‌توانند به هر جایی که بخواهند، برسند و فکر می‌کنند که مسیر به دست آوردن دل امریکا و غرب این است که با ایران مخالفت کنند، برای همین است که نمی‌توانند به نتیجه برسند، آنها نیز تا جایی که بتوانند از اینها استفاده می‌کنند و وقتی که نیازشان تمام شد می‌گذارندشان کنار، کما اینکه بارها این واقعیت را دیده‌اند و عبرت نمی‌گیرند.
برخی می‌گویند که ائتلاف همکاری ایران و روسیه و ترکیه بعد از پایان بحران سوریه در موضوع بازسازی این کشور و در مسائل بعدی مرتبط به چالش کشیده می‌شود، نظر شما در این باره چیست و چقدر بعد از پایان بحران این همکاری پا برجا خواهد ماند؟

بالاخره کشورها ممکن است با هم اختلاف داشته باشند، اما الزاماً موضع یکسان نداریم و منافع‌مان صد درصد یکسان نیست، اما این روش متمدنانه را یاد گرفته‌ایم که مسائل را از طریق گفت‌وگو حتی اگر قابل حل نباشد، مدیریت کنیم. من فکر می‌کنم همین روش را سایر کشورهای منطقه نیز انتخاب کنند یعنی اول بپذیرند راه حل در بیرون منطقه نیست، بیایند همین جا مشکل‌شان را حل بکنند و خیلی سریع به نتیجه می‌رسند، یعنی مانند همین مدلی که ما با روسیه و ترکیه انجام داده‌ایم با کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس هم قابل انجام است.

در مرحله بازسازی سوریه حضور بخش خصوصی ایران در پروژه‌های مرتبط چگونه خواهد بود؟

اگر قرار باشد سوریه بازسازی بشود و خواهد شد، این از طریق خود مردم سوریه خواهد بود و بخش خصوصی ایران و سایر کشورها نیز مشارکت خواهند کرد؛ اگر منتظر غرب بنشینند و اینکه غرب بخواهد سوریه را بازسازی کند، ضمن اینکه غرب تعهد دارد به این کار یعنی این وظیفه آنها است چون غربی‌ها سوریه را خراب کردند، آن کشورهایی که پول دادند به تروریست‌ها و از آنها حمایت کردند باید خسارت بدهند و جواب دهند، من به تجربه دیدم که منتظر غرب شدن برای بازسازی به جایی نمی‌رسد، شما همه شرایط اطراف ما را ببینید، کجا غرب آمده برای کسی بازسازی کرده است، حرف زیاد می‌زنند اما عملی ما ندیدیم و باید متکی باشند بر خودشان، لذا ما اعتقاد داریم که در آینده برای بازسازی سوریه و عراق بخش خصوصی جمهوری اسلامی می‌تواند بهترین همکار و شریک مردم و دولت سوریه و عراق باشد.

هزینه‌های بالاسری بخش خصوصی ما کمتر است و هم توان رقابتش بیشتر است و هم تعهدش بیشتر است، خیلی از این غربی‌ها که آمدند برای بازسازی در مناطق همجوار ما هزینه‌ای که برای امنیت خودشان کردند ده‌ها برابر هزینه‌ای بود برای بازسازی که اگر هزینه‌ای کرده باشند. دوستی داشتیم که می‌گفت این مثل این است که شما در یک رستورانی گارسون بیاورید و این گارسون‌ها نیز خودشان مشغول بشوند به سرو غذا برای یکدیگر به جای اینکه به مشتری غذا بدهند، اینها بیشتر مشغول غذا دادن به خودشان هستند و از اینها تاکنون خیری به منطقه ما نرسیده است.
ایران چه راهبردی در قبال همسایگان و گسترش روابط با آنان دارد؟ به عنوان مثال ایران روابط خوبی با کشورهایی مثل عمان و عراق و کویت و قطر دارد.

ما اعلام کرده‌ایم که اولویت‌مان همسایگان‌مان هستند، یک راهبردی را پیشنهاد کرده‌ایم به نام سیاست همسایگی که اعتقاد داریم ما باید یک همسایگی قوی داشته باشیم، یعنی امنیت در این منطقه بدون امنیت در کل منطقه به دست نمی‌آید، یعنی تک تک کشورها نمی‌توانند امن باشند وقتی منطقه ناامن است، کشورها نمی‌توانند پیشرفت اقتصادی داشته باشند وقتی منطقه دچار بحران است.

یک نکته دیگری هم که در سیاست همسایگی مهم است، آن است که اگر ما می‌خواهیم واقعاً یک سیاست همسایگی داشته باشیم، باید یک عامل را در نظر بگیریم و آن این است که رابطه ما و رفتار ما با همسایگان‌مان باید بیشتر از دیگران باشد، نمی‌گوییم ما با  دیگران نباید رابطه داشته باشیم، اما میزان ارتباطاتی که هر کدام از ما با کشورهای همسایه‌اش دارد باید بیشتر از دیگر کشورها باشد. البته هر رابطه دو طرف دارد، ولی ما دست‌مان را دراز می‌کنیم برای رابطه با همه همسایگان، برای ما هیچ استثنائی وجود ندارد برای ما همه همسایگان مهم هستند.

الان ما بهترین روابط را با بعضی از همسایگان داریم، با عمان روابط بسیار خوبی داریم، این بدان معنا نیست که ما با همه سیاست‌های عمان موافقیم، سفر نتانیاهو به عمان را ما قبول نداشتیم و به دوستان عمانی‌مان هم گفتیم، ولی این دلیل نمی‌شود که روابط‌مان با عمان خوب نباشد.  روابط ما با قطر خیلی خوب است، اما سیاست‌های قطر در سوریه را قبول نداشتیم، ولی می‌توانیم رابطه خوبی داشته باشیم، ما اعتقاد نداریم یک کشوری بتواند در منطقه ما زورگویی کند و بیاید کشورهای دیگر را محاصره بکند، و ما در این موضوع با قطر همکاری کردیم.

با کویت به همین ترتیب، با عراق نیز ما همین طور، ما با عراق تبادلات اقتصادی بالایی داریم و روابط سیاسی در سطح بالایی داریم، با افغانستان نیز ما روابط بسیار خوبی داریم و اعتقاد داریم که مردم و دولت افغانستان باید مبنای همه روابط باشند و به همین شکل هم عمل می‌کنیم، حتی  در مذاکرات ما با طالبان قبل و بعد از مذاکرات، دولت افغانستان را در جریان قرار دادیم چون اعتقاد داریم دولت افغانستان باید مبنای پروژه صلح باشد، این سیاست ما است، حالا برخی از کشورها در این موضوع عقب‌مانده‌اند. ما امروز رابطه‌ای که با روسیه داریم، با ترکیه داریم، رابطه‌ای که با پاکستان داریم شاید در تاریخ چند دهه گذشته ما روابطی به این خوبی با این همسایگان‌مان نداشتیم.

امریکایی‌ها مدعی شده‌اند که فروش نفت ایران را به صفر خواهند رساند اما گویا در عمل این پروژه جواب نداده است؛ علت چیست؟

این نشانه این است که امریکایی‌ها نمی‌توانند کاری کنند، این را ما می‌دانستیم، برخی همسایگان ما باید این را بفهمند که اراده امریکا محقق نمی‌شود، این در واقع واقعیات دنیا است، دنیا عوض شده، ما باید سرمان را از یک لاک 50 ساله گذشته بیرون بیاوریم و شرایط امروز را ببینیم، برای ما کاملاً روشن بود و آقای رئیس جمهوری هم به همین دلیل گفت که امریکا هیچ وقت نخواهد توانست فروش نفت ایران را به صفر برساند، به خاطر این که ما واقعیات دنیای امروز را می‌بینیم و خوب است که همه این واقعیات را ببینند.

اروپایی‌ها در عمل به وعده‌هایشان تا چقدر جدی هستند؟

اروپایی‌ها دوست دارند اقداماتی را انجام دهند بدون اینکه هزینه‌ای را پرداخت کنند، اروپا باید تصمیم بگیرد که آیا می‌خواهد برای امنیت خودش هزینه‌ای بکند؟ و مهمتر از آن آیا می‌خواهد برای آینده و استقلال خودش هزینه‌ای کند؟ آیا اروپا این آمادگی را دارد که فردا امریکایی‌ها بیایند و به آنها بگویند که چرا گازتان را از روسیه تأمین می‌کنید؟ چرا روابط تجاری‌تان با چین این مقدار است؟ اگر این آمادگی را ندارند، باید این آمادگی را داشته باشند که هزینه بدهند.

ما دیده‌ایم که اروپایی‌ها موضعگیری سیاسی خوب اتخاذ می‌کنند، اما وقتی می‌رسد به پای اینکه برای این موضعگیری سیاسی‌شان هزینه بدهند خیلی ملاحظه می‌کنند، آنها باید بدانند که همه هزینه برای امنیت آنها را دیگران نخواهند داد، اروپایی‌ها ممکن است به سیاست بزرگوارانه ایران در خیلی از حوزه‌ها توجهی نکرده باشند اما آنها نمی‌توانند و نباید تصور کنند که تمام هزینه‌ها را ایران می‌دهد، برجام فقط یکی از آن حوزه‌ها است، بسیار حوزه‌های دیگری هم وجود دارد که اروپایی‌ها باید به این واقعیت برسند.

اختلاف ترامپ با کنگره چقدر جدی است؟

اختلافات در داخل امریکا جدی است، اختلافات بین آقای ترامپ و کنگره امریکا جدی است به خاطر اینکه آقای ترامپ یک نوع جدیدی از زمامداری را دارد در امریکا تجربه می‌کند، اما اینکه ما به این اختلافات امید ببندیم که از طریق اختلافات داخلی امریکا مشکلات‌مان را حل بکنیم این هم از این تفکر ناشی می‌شود که ما همه چیز را در امریکا ببینیم، یعنی حتی برای حل مشکل‌مان امیدوار شویم که در امریکا با یکدیگر اختلاف پیدا بکنند تا مشکل ما حل بشود. ما واقعاً باید نگاه‌مان را عوض کنیم، من بارها گفته‌ام نگاه غرب ستیز و غرب شیفته در یک چیز مشترکند و آن این است که غرب یا امریکا را همه دنیا می‌دانند.




ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین