|
|
امروز: سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۴
کد خبر: ۲۴۳۹۴۴
تاریخ انتشار: ۰۲ دی ۱۳۹۷ - ۰۹:۰۰
عبدالرحمن فتح الهی| دیپلماسی ایرانی برای بررسی برنامه پشت پرده مواضع ترامپ و تاخیر در حمله ارتش ترکیه به مواضع کردهای سوریه، گفت وگویی را با جعفر حق پناه، کارشناس مسائل ترکیه و استاد مدعو مطالعات منطقه ای دانشگاه تهران ترتیب داده است که در ادامه می خوانید:
 عبدالرحمن فتح الهی| دیپلماسی ایرانی برای بررسی برنامه پشت پرده مواضع ترامپ و تاخیر در حمله ارتش ترکیه به مواضع کردهای سوریه، گفت وگویی را با جعفر حق پناه، کارشناس مسائل ترکیه و استاد مدعو مطالعات منطقه ای دانشگاه تهران ترتیب داده است که در ادامه می خوانید:

بسیاری براین باورند که برنده واقعی مواضع اخیر دونالد ترامپ در خصوص خروج نیروهای نظامی از سوریه، آنکارا و شخص اردوغان است، به خصوص که ترکیه اخیرا مساله حمله به شرق فرات را مطرح کرد. با توجه به همزمانی این مسائل، اساسا میان مواضع ترامپ و سیاست های ترکیه نسبت به شرق فرات ارتباطی وجود دارد؟

بگذارید اول این نکته را روشن کنم که اساسا در سطح تحولات منطقه خاورمیانه و غرب آسیا و به ویژه پرونده سوریه، برنده ای وجود ندارد. لذا نمی توان به طور صددرصد ترکیه را برنده مواضع ترامپ تلقی کرد. اما در خصوص وجود ارتباط میان مواضع ترامپ و سیاست های آنکارا در خصوص شرق فرات و کردهای سوریه نیز باید گفت که از آغاز به کار دولت جدید در ایالات متحده بسیاری از تصمیمات ترامپ مانند روسای جمهور پیشین این کشور بر اساس تحلیل دقیق و در نظر گرفتن همه جوانب، ذیل استراتژی آمریکا در جهان نبوده و اکثر اقدامات ترامپ دفعتا، ناگهانی و بر اساس نگرش شخصی وی انجام شده است. اکنون هم می توان گفت که مواضع ترامپ در خصوص خروج نیروهای نظامی از سوریه می تواند در این چارچوب بررسی شود. لذا باید در رابطه با میزان تحقق آن نیز با دیده شک و تردید نگریست. از این رو بخش قبل توجهی از این مواضع احتمالا در آینده تعدیل شده و یا از اساس نمی توان آن را عملیاتی دانست. چرا که اکنون نه تنها در داخل ساختار سیاسی آمریکا مخالفین جدی از هر دو حزب برای این خروج نیروهای نظامی از سوریه و افغانستان شکل گرفته است، بلکه برخی از کشورهای اروپایی و بازیگران خاورمیانه مانند اسرائیل نسبت به این سیاست ها واکنش منفی نشان داده اند. چرا که علاوه بر افزایش ناامنی برای اسرائیل در سایه خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه، موازنه منفی قدرت در سوریه علیه منافع آمریکا رقم خواهد خورد و با توجه به این نکته دست برتر ایران و روسیه در تحولات سوریه پررنگ تر خواهد شد.

در نتیجه باید در مجموع مواضع اخیر ترامپ را نه برنامه ای در یک سطح راهبردی و تغییر استراتژی آمریکا دید، بلکه این مواضع ناشی از دیدگاه های شخصی ترامپ است؛ مواضعی که در سایه مشکلات بودجه ای دولت، به ویژه تخصیص منابع مالی برای دیوار کشی در مرزهای جنوبی آمریکا با مکزیک سبب شده تا ترامپ رجوعی به شعارهای انتخاباتی خود در سال 2016 داشته باشد که هم با کاهش هزینه نظامی، بودجه داخلی را تامین کند و هم با پررنگ شدن پرونده انتخاباتی وی، راه فراری از طریق ایجاد انحراف در افکار عمومی داشته باشد. اما در کل باید این را هم در نظر داشت که اگر چه در ظاهر می توان میان سیاست های اردوغان نسبت به کردهای سوریه و مواضع اخیر ترامپ ارتباطی دید، اما نمی توان به طور قاطع عنوان کرد که آنکارا برنده این پرونده خواهد بود. هر چند که در کوتاه مدت و در سطحی تاکتیکی احتمال دارد شرایط به نفع ترکیه در شمال سوریه رقم بخورد. اما همه این مسائل به شرط آن است که ترامپ در عملیاتی کردن مواضع خود موفق باشد، در غیر این صورت همه این گمانه زنی ها از حد سخن پا فراتر نمی گذارد.

ولی در سایه مواضع اخیر ترامپ، آقای اردوغان نیز مساله حمله به شرق فرات را به تعویق انداخت. آیا می توان عنوان داشت که در پشت پرده معاملاتی میان آنکارا و واشنگتن صورت گرفته است؛ آیا بر سر کردهای سوریه توافقی میان اردوغان و ترامپ حاصل شده است؟

یقینا چنین است. اساسا نمی توان بدون توفق و حصول معامله ای میان ترامپ و اردوغان شاهد چنین تحولاتی، هم از جانب آمریکا و هم از حانب ترکیه در زمینه کردهای سوریه بود. البته طبیعی است که ترکیه و شخص اردوغان اکنون نیازی جدی و فوری در خصوص حصول توافق با امریکا در رابطه با سرنوشت کردهای سوریه دارد. حال این که در پشت پرده چه توافقاتی و چه معامله ای میان اردوغان و ترامپ بر سر کردهای سوریه شکل گرفته است، هنوز جای سوال دارد. البته مواضع ترامپ در خصوص خروج نیروهای آمریکایی تاثیر مستقیمی بر عدم حمله ترکیه به شرق فرات داشته است، چرا که در شرایط کنونی اقتصادی ترکیه تحمیل هزینه بیشتر، وضعیت را برای این کشور بدتر می کند. مضافا این که اکنون در سطح میدانی با انجام عملیات نظامی اتفاق چندان مهم و جدی در حوزه کلان روی نمی دهد. آن چه آینده سوریه را رقم می زند نشست ها و اجلاس های بین المللی و حصول توافق دیپلماتیک با حضور بازیگران ذیربط است. لذا ترامپ با این چراغ سبز در رابطه با خروج نیروهای نظامی امریکا از شمال سوریه مسیر را برای جایگزینی ترکیه به جای خود در سوریه هموارتر کرده است.

در این صورت با خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه باید این احتمال را داد که آنکارا نماینده واشنگتن در تحولات سوریه خواهد بود. به واقع امکان دارد که کردهای سوریه قربانی روابط اردوغان و ترامپ شده باشند؟

در این راستا دو نگاه جدی در ساختار سیاسی آمریکا وجود دارد. دیدگاه اول معتقد است که باید ایالات متحده نقش حمایتی خود را از کردهای سوریه به عنوان تنها اهرم کاخ سفید در سوریه حفظ کند که آقای جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا نماینده این دیدگاه در کابینه ترامپ بود و تا قبل از استعفای او (متیس) همین دیگاهش هم در دستور کار آمریکا قرار داشت. اما در مقابل این دیدگاه برخی مانند خود ترامپ معتقدند در شرایط کنونی نباید هزینه های امریکا را صرف گسیل نیرو به مناطق مختلف کرد، به خصوص که این هزینه هیچ سودی برای امریکا در بر ندارد. لذا با این معنا به جز اسرائیل هیچ متحد کلیدی در منطقه غرب آسیا و خاورمیانه برای آیالات متحده وجود خارجی ندارد. پس دیگر کشورهای منطقه به نسبت ارزش های مالی و سودی که دارند، می توانند در همسویی با منافع آمریکا قرار بگیرند. لذا کردهای سوریه نیز با استفعای متیس و عملیاتی شدن مواضع ترامپ در خصوص خروج نیرو از سوریه به سمتی خواهند رفت که قربانی مناسبات واشنگتن و آنکارا خواهند شد. اما این که ترکیه نماینده بدون چون و چرای کاخ سفید در مناسبات و تحولات سوریه قلمداد شود، نمی توان چنین مساله ای را به طور صددرصدی قبول کرد. به هرحال همه کشورهای منطقه و دیگر بازیگران فرامنطقه ای حاضر در پرونده سوریه منافع خاص خود را دنبال می کنند. از این منظر اختلاف نظرهایی میان ترکیه و آمریکا بر سر آینده سوریه اجازه این را نمی دهد که ترکیه علیرغم اشتراک نظرهایی، نماینده محض کاخ سفید در سوریه باشد.

در نهایت مواضع ترامپ چه تاثیری بر نقش و وزن ترکیه، به خصوص در ائتلاف این کشور با ایران و روسیه خواهد گذاشت. آیا این شرایط باعث خواهد شد که آنکارا خط خود را در پرونده سوریه از مسکو و تهران جدا کند؟

برای پاسخ به این سوال شما به نکات مطرح شده در پرسش قبلی رجوع می کنم. ببینید اگر چه اکنون سه کشور روسیه، ایران و ترکیه در یک ائتلاف قرار دارند، اما این ائتلاف بیشتر حالت مشارکت جبهه ای داشته است. به عبارت دیگر علیرغم اشترک نظرهای جدی میان این سه کشور، تفاوت نگاه هایی هم میان تهران، مسکو و آنکارا در خصوص آینده سوریه وجود دارد که سبب شده تا هر کدام از این کشورها بر اساس منافع خود آینده سوریه را ترسیم کنند. لذا نگاه ترکیه به کردهای سوریه با ایران و روسیه قطعا تفاوت می کند. از این رو این شرایط و مواضع ترامپ در صورت تحقق می تواند نقش و نفوذ ترکیه را در شمال سوریه افزایش دهد. با اعمال چنین نفوذی در شرق فرات از جانب آنکارا، این کشور سعی خواهد کرد در آینده سیاسی و نیز دورانی که سوریه در حال بازسازی است، دست برتر را داشته باشد. در نتیجه تروئیکای ایران، روسیه و ترکیه زمانی موضوعیت دارد که تحولات، بیشتر در حوزه میدانی، امنیتی و سیاسی پیگیری شود. اما با ورود سوریه به حوزه بازسازی و پررنگ شدن مناسبات اقتصادی، صورت مساله عوض خواهد شد و اینجا است که مساله شمال سوریه و شرق فرات می تواند نفوذ ترکیه را بیشتر و پررنگ تر کرده و خط خود را از دیگر کشورها جدا کند. لذا یقینا مواضع ترامپ به این برنامه اردوغان کمک جدی خواهد کرد، مشروط به تحقق آن./دیپلماسی ایرانی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین